چشمه علی

معرف

محوطه‌ای باستانی در دامنه‌های جنوبی ارتفاعات البرز در جنوب شرق تهران و شمال شهر ری و نام چشمه‌ای در این مکان که از میان صخره‌ای بزرگ بیرون آمده و به سوی جنوب و سپس جنوب شرق جریان دارد
متن
چشمه‌علی، محوطه‌ای باستانی در دامنه‌های جنوبی ارتفاعات البرز در جنوب شرق تهران و شمال شهر ری و نام چشمه‌ای در این مکان که از میان صخره‌ای بزرگ بیرون آمده و به سوی جنوب و سپس جنوب شرق جریان دارد. نام قدیمی این چشمه سورینی بود (رجوع کنید به ابن‌حوقل، ص 378)، که احتمالا منسوب به خاندانی بزرگ در عصر اشکانیان و ساسانیان است (اسفندیاری، ص 15) و بعدها به نام امام اول شیعیان به چشمه علی معروف شد (جکسون، ص 428).1) پیش از تاریخ. محوطه باستانی چشمه‌علی از سکونتگاههای مهم شمال فلات ایران با قدمتی هشت هزار ساله است. نخستین‌بار، دایت، کاردار وقت فرانسه در ایران، در 1303ش در این منطقه به کاوش پرداخت ولی از نتایج کاوشهای او اطلاعی در دست نیست. پس از وی اریک اشمیت‌امریکایی، در ادامه کاوشهایش در تپه حصار دامغان و برای کشف منشأ فرهنگ آن منطقه، بیش از شش صد متر مربع از محوطه چشمه‌علی را طی سه فصل متوالی بین سالهای 1313 تا 1315ش کاوید (فاضلی و همکاران، 2004، ص 13؛ نیز رجوع کنید بهاشمیت، ص 32، و تصاویر 37 و 38) که نتیجه آن کشف سه دوره مهم فرهنگی، شامل لایه‌ها و آثار دوره‌های‌اسلامی، اشکانی و پیش از تاریخ بود (رجوع کنید به اشمیت، ص 29، 32ـ33). هزاران قطعه از اشیایی که اشمیت در چشمه‌علی یافته بود، امروزه در موزه‌ها و دانشگاههای امریکا و بخش کوچکی از آنها نیز در موزه ایران‌باستان نگهداری می‌شود. با درگذشت اشمیت در 1343ش/ 1964، مطالعات وی ناقص ماند و چون رموز شماره‌گذاری آثار مکشوفه را فقط خود او می‌دانست، تاکنون کسی موفق به مطالعه آنها نشده و تنها چند گزارش خبری در این‌باره از وی باقی‌مانده است (فاضلی و همکاران، 2004، همانجا). در 1377ش، هیئتی از سازمان میراث فرهنگی، دانشگاه تهران و دانشگاه‌برادفورد، تپه چشمه‌علی را با هدف تاریخ‌گذاری لایه‌های باستانی آن حفاری کرد. ترانشه‌هایی در ابعاد 2 متر × 5 متر در شرق و غرب تپه ایجاد شد (همانجا) و تا عمق ده متری، آثار فرهنگی هزاره‌های ششم، پنجم و اوایل چهارم پیش از میلاد مشخص گردید. از لحاظ زمانی تپه فعلی چشمه‌علی مربوط به دوره‌های فرهنگی نوسنگی (سِیلک I)، کالکولتیک انتقالی (سیلک II) و کالکولتیک قدیم (سیلک III)، (6000 تا 4200ق م) است (رجوع کنید به همان، ص 22؛ نیز رجوع کنید به سِیلک*).در دوره اول (نوسنگی)، ساکنان چشمه‌علی درگذشتگان خود را با ابزارهای سنگی و سفالی و مهره‌های صدفی در کف خانه‌های مسکونی دفن می‌کردند. یافته‌های پراکنده کاوشِ 1377ش و مطالعات مقایسه‌ای نشان می‌دهد خانه‌های دوره اول با چندین اتاق و دیوارهای خشتی است. در این دوره خانوارهای چشمه‌علی متعدد بوده و تعداد اتاقها ارتباط مستقیمی با تعداد افراد هر خانواده داشته است. براساس مطالعات استخوان‌شناسی، خوک، گاو، بز و گوسفند اهلی شده بودند. وجود دوک نخ ریسی نشان دهنده اهلی شدن حیوانات و تولید پشم است و کشف تنورهای پخت نان، رواج کشت گندم را در این منطقه ثابت می‌کند. بیشتر اطلاعات مربوط به محوطه باستانی چشمه‌علی از سفالینه‌های مکشوفه در این منطقه به دست آمده است. این سفالها بیانگر سیر تکامل سفالگری و تغییر سبک نقوش در هر سه دوره است. ساکنان دوره اولیه چشمه‌علی سفالهای ساده نخودی رنگ با نقوش ابتدایی هندسی تولید می‌کردند و داخل کوره‌های باز می‌پختند (فاضلی، ص 120). این مردم با گل غیر استاندارد و به صورت غیرتخصصی، بیشتر، کاسه‌هایی با کف صاف و مقعر و کاسه‌های عمیق با لبه صاف می‌ساختند. در دوره دوم (انتقالی کالکولتیک) تحولات چشمگیری در سفالگری، روابط اجتماعی و اقتصادی و تجارت با مناطق دور دست حاصل شد. با مخلوط گل و شن نرم سفالهای ظریف بیشتر به رنگ قرمز تند ساخته شد، سپس با نقوش ترکیبیِ هندسی، گیاهی و حیوانی، سطح بیرونی ظرف تزیین و با حرارت مناسب جلا داده شد و ظرافت ظرف به حد کمال رسید که در نوع خود در ایران کم نظیر است. در این دوره نیز اجساد را در کف خانه‌ها دفن می‌کردند. در کاوشهای 1377ش دو مورد خاک‌سپاری افراد بالغ در کنار اجاق و در محوطه مخصوص پخت‌وپز مشخص شد که همراه یکی‌از آنهایک ابزار سنگیِ وارداتی و کاسه‌ای کوچک دفن شده بود. از طرحهای باقی‌مانده اشمیت می‌توان دریافت که دفن مهره‌های وارداتی و محلی به همراه اجساد مردگان، از مشخصات خاک‌سپاری در این دوره بوده است (همان، ص217). استفاده از چرخِ کُنْد سفالگری، که نشان تولید و صدور و تخصصِ ساخت سفال است، و نیز روش فتیله‌ای ساخت سفال از ویژگیهای سفالگری دوره سوم بوده‌است. در این دوره همچنین با نوآوری در شکل و نقش سفال، آبخوریهای کوچک و خمره‌های بزرگ ذخیره غذا ساخته شده و سفالگران با حرکت آزادتر دست، در تولید آثار خود خلاقیت بیشتری به خرج داده‌اند. فن استحصال مس از سنگ مس نیز در این دوره رایج شده بود (رجوع کنید به فاضلی و همکاران، 2002، ص 1ـ14).منابع : ابن‌حوقل؛ آذرمیدخت اسفندیاری، جایگاه فرهنگ چشمه‌علی در فلات مرکزی ایران، تهران 1378ش؛H. Fazeli, "An investigation of craft specialisation and cultural complexing of the late Neolithic and Chalcolithic periods in Tehran plain", Ph. D. dissertation, Bradford University, 2001; H. Fazeli, R.A.E. Coningham, and C. M. Batt,"Cheshmeh-Ali revisited: towards an absolute dating of the late Neolithic and Chalcolithic of Iran's Tehran plain", Iran: Journal of the British Institute of Persian Studies, XLII (2004); H.Fazeli, R.E.Donahue, and R.A.B. Coningham, "Stone tools production, distribution and use during the late Neolithic and Chalcolithic on the Tehran plain, Iran", in ibid, XL (2002); Abraham Valentine Williams Jackson, Persia past and present: a book of travel and research, New York 1906; Erich Friedrich Schmidt, Flights over ancient cities of Iran, Chicago [1940].2) دوره تاریخی و اسلامی. در دوره تاریخی با ظهور اشکانیان و ساسانیان و سپس در دوره اسلامی بار دیگر این منطقه موردتوجه و سکونت قرار گرفت.بر روی قطعه سنگی بزرگ و صاف شده در بالای چشمه علی، نقش برجسته یکی از شاهان ساسانی و کتیبه‌ای به خط پهلوی حک شده‌بوده (اورسل، ص288ـ289؛ فلاندن، ص 113) که به علت ناتمام ماندن و تخریب کامل امروزه قابل شناسایی نیست (رجوع کنید به مشکور، ص 352) ولی برخی گردشگران غربی که از این نقش برجسته دیدن کرده‌اند، تصویری از آن را در سفرنامه‌های خود آورده‌اند (برای نمونه رجوع کنید به موریه، ص190؛ جکسون، ص 348ـ 349). جکسون (ص 438) با ارائه طرحی قدیمی از سِر ویلیام اوزلی این نقش برجسته را توصیف کرده‌است. این نقش برجسته، مردی را که نیزه بلندی به صورت افقی در دست، کلاهی کروی شکل بر سر و چیزی شبیه گوی روی شانه‌هایش دارد، در حال تاختن با اسب نشان می‌دهد. این تصویر را به اختلاف متعلق به اردشیر اول (حک : 226ـ 241 میلادی)، شاپور اول (حک : 241ـ273میلادی) و بهرام‌گور (حک : 420ـ ?438میلادی) دانسته‌اند (رجوع کنید به همان، ص 439؛ مصطفوی، ج 1، ص 143؛ علیدوست، ص 70).تپه چشمه‌علی در اوایل دوره اسلامی بار دیگر مسکونی شد (اسفندیاری، ص 15). بخشی از بقایای دیوار قدیم شهر ری متعلق به اوایل دوره اسلامی در بالای تپه قرار گرفته که اکنون مرمت شده است (اشمیت، ص 32؛ جواهر کلام، ج 1، ص 29؛ پازوکی طرودی، ص 9ـ10، 15ـ16). سفالهای لعاب‌دار کشف شده در این تپه نیز بیان کننده تعلق لایه بالایی به دوره اسلامی است (اشمیت، همانجا). براساس سکه‌ای از دوره شاهرخ تیموری، ضرب شده در 811ـ812، آخرین دوره اسکان در چشمه‌علی حدود سال 880 بوده است (اسفندیاری، همانجا). در حدود 1246 به دستور فتحعلی شاه قاجار، نقش برجسته شاه ساسانی صاف و به جای آن نقش وی و فرزندان و درباریانش حک شد (اورسل، ص289؛ مشکور، همانجا). امروزه قسمتی از لوحه صاف شده دوره ساسانی در بالای نقش برجسته فتحعلی‌شاه دیده می‌شود. در این نقش برجسته، فتحعلی شاه تاجی بلند بر سر دارد و شیری را با نیزه هدف قرار داده است (بارتولد، ص 126؛ نیز رجوع کنید به فلاندن، همانجا). این نقش برجسته ــکه به علت تسطیح قسمتی از کوه برای سرسره، به دستور فتحعلی شاه (نجمی، ص 65) به نقش برجسته سرسره فتحعلی شاه معروف شد ــ توسط عبداللّه خان، معمار و نقاش‌باشی، طراحی و به دست آقامحمدقاسم حجار باشی حجاری شده است (مصطفوی، ج1، ص 140). در 1248، به دستور فتحعلی شاه، نقش برجسته دیگری در کنار تپه چشمه‌علی پدید آوردند (اعتمادالسلطنه، ج4، ص2217؛ جواهر کلام، ج1، ص30). این نقش که در ضلع غربی تپه و بالای چشمه روی صخره‌ای بزرگ و زیر دیوار قدیم شهر ری قرار دارد، در یک قاب مستطیل 70ر10 متر × 60ر3 متر و دور آن نیز حاشیه‌ای به عرض 30سانتیمتر حجاری گردیده و در سراسر آن اشعاری فارسی نوشته شده است. این نقش برجسته با دو نیم ستون به قطر 50سانتیمتر و به فاصله 10ر3 متر از همدیگر، به سه قسمت تقسیم شده است. در قسمت راست نقش فتحعلی‌شاه قاجار در حالت ایستاده با تاج مخصوص بر سر و لباس قاجاری بر تن و پشت سر او درباریان شاه که با سایه‌بان و چتر ایستاده‌اند و خنجری بر کمر دارند، نشان داده شده است. بر روی دست راست شاه عقابی نشسته و بر کمربند شاه نیز شمشیر مرصعی آویخته شده است. قد شاه و سایر درباریان در اندازه غیر واقعی و حدود 30ر2 متر است. در کنار نقش شاه نام «السلطان فتحعلی‌شاه قاجار» در کتیبه‌ای نوشته شده است. در قسمت وسط، بین دو ستون، فتحعلی شاه با تاج مخصوص بر سر، خنجری به کمر، چماقی شبیه گرز در دست و شمشیری بلند که از کمربند منگوله‌دارش آویزان شده، روی تخت سلطنتی نشسته است. هر کدام از چهارپایه تخت شاه 85 سانتیمتر و کل تخت 40ر2 متر ارتفاع دارد. دراین قسمت نیز نقش فتحعلی‌شاه غیرواقعی حجاری شده است، چنان که ریش او هفتاد سانتیمتر طول دارد. دو سرباز در مقابل تخت شاه ایستاده‌اند که قد آنها به اندازه ارتفاع تخت است. یکی از سربازان سپری در دست و شمشیری بلند بر کمر دارد و دیگری بدون سپر تصویر شده است. در دو طرف تخت شاه پنج نفر از درباریان، سه نفر بالا و دو نفر پایین، با ریش بلند و سبیل کشیده حجاری شده‌اند. لباس و کلاه آنها مخصوص درباریان قاجار است و کمربندهای منگوله‌داری بسته‌اند که شمشیرهای بلندی به آنها آویزان است. نام هر کدام از افراد، مانند شاه، در کنار شانه‌های راست آنان در کتیبه‌ای نوشته شده است. در قسمت چپ نقش برجسته مذکور، چهار نفر از درباریان قاجاری، دو نفر بالا و دو نفر پایین، حجاری شده‌اند و نامشان در کنار شانه‌های راست هر کدام در کتیبه‌ای نوشته شده است. این تصاویر قابل مقایسه با نقاشی دیواری کاخ نگارستان است (اورسل، همانجا).منابع : آذرمیدخت اسفندیاری، جایگاه فرهنگ چشمه‌علی در فلات مرکزی ایران، تهران 1378ش؛ اعتمادالسلطنه؛ ناصر پازوکی طرودی، «گزارش اجمالی مرمت باروی قدیم ری (محدوده چشمه‌علی)»، پژوهشنامه، ش 159 (زمستان 1380)؛ عبدالعزیز جواهرکلام، تاریخ تهران، ج 1، تهران [? 1328ش[؛ محمد علیدوست، معماری ایران از نگاه تصویر، براساس طرحهای اوژن فلاندن و پاسکال کست، تهران 1376ش؛ اوژن ناپلئون فلاندن، سفرنامه اوژن فلاندن به ایران، ترجمه حسین نورصادقی، تهران 1356ش؛ محمدجواد مشکور، جغرافیای تاریخی ایران باستان، تهران 1371ش؛ محمدتقی مصطفوی، آثار تاریخی طهران، ج 1، تنظیم و تصحیح میرهاشم محدث، تهران 1361ش؛ ناصر نجمی، ایران قدیم و تهران قدیم، تهران 1363ش؛Vasily Vladimirovich Barthold, An historical geography of Iran, tr. Svat Soucek, Princeton, N.J. 1984; Abraham Valentine Williams Jackson, Persia past and present: a book of travel and research, New York 1906; James Morier, A Second journey through Persia, Armenia, and Asia Minor, London 1818; Ernest Orsolle, Le Caucase et la Perse, Paris 1885; Erich Friedrich Schmidt, Flights over ancient cities of Iran, Chicago [1940].
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 12
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده