حمزه حکیمزاده نیازی، معلم، شاعر، نویسنده و نمایشنامهنویس ازبک. او در 1306/1889 در خوقند* بهدنیا آمد. پدرش، ابنیمین نیازاوغلی، از مردان پیشرو و فرهیخته روزگار خود بود. وی که در جوانی به کار زراعت اشتغال داشت، بعدها در بخارا طبابت آموخت و به حکیمچه معروف شد. نام خانوادگی حمزه هم در انتساب به لقب پدرش، حکیمزاده شد. ابنیمین نیازاوغلی با پزشکان روسی مقیم در سرزمین فرغانه ارتباط نزدیکی داشت. او زبانهای ازبکی و فارسی را از دوران کودکی به فرزندش یاد داد و وی را در سالهای 1317ـ1324/ 1899ـ1906 برای ادامه تحصیل به مدرسه علوم دینی فرستاد. حمزه به آموزش مدرسه اکتفا نکرد، در عین حال زبان روسی را هم فراگرفت و آثار ادبی زبانهای ازبکی، فارسی ـ تاجیکی و نیز آثار کلاسیک ادبیات روسی را مطالعه کرد و با مطبوعات و شبنامههای انقلابی آشنا شد.حمزه در خوقند چند مدرسه دایر کرد و به تدریس پرداخت (1329/1911). او به آموزش کودکان اهتمام داشت وبرای کودکان تنگدست امکانات مادی تأمین میکرد. فعالیتهای آموزشی او بدگمانی مأموران تزاری و توانگران را نسبت به معلم جوان و مدرسهاش برانگیخت. ازدواج او با یک دختر روس در 1330/ 1912 نیز بهانه کافی برای تشدید فشار مخالفانش فراهم کرد. او برای آنکه مدتی از خوقند دور باشد، در 1331/ 1913 از طریق افغانستان و هندوستان راهی سفر حج شد و در راه بازگشت از شهرهای مدینه، شام، بیروت و استانبول بازدید کرد و سرانجام در 1332/ 1914 از طریق اودسا به خوقند بازگشت. او بار دیگر در خوقند و یک سال بعد در مرغیلان مدرسهای دایر کرد و به تربیت معلمان پرداخت. وی برای معلمان کتابهای درسی و راهنما، و برای نوآموزان نیز کتابهای درسی مناسب تألیف کرد.پس از انقلاب فوریه 1917، حکیمزاده به روزنامهنگاری روی آورد و مجله کِنْکاش را در شهر خوقند منتشر ساخت و پس از انتشار نخستین شماره آن آماج حملات مأموران تزاری و بیگها قرار گرفت. پس از آن مجلهای به نام حریت منتشر کرد و در عرصههای دیگر انقلاب و از آن جمله سازماندهی زحمتکشان فعالانه شرکتکرد و به همین منظوراز شهری بهشهر دیگر میرفت. در 1336/1918 ضمن معلمی در فرغانه، یک گروه سیار تئاتر سیاسی نیز تشکیل داد که نخستین تئاتر شوروی در ازبکستان بهشمار آمده است. او در این دوره گذشته از نوشتن نمایشنامه، کارگردانی و ایفای نقشهایاول را نیز بهعهده میگرفت، و همچنان به فعالیتهای فرهنگی و انقلابی خود در مناطق و شهرهای مختلف ازبکستان ادامه میداد، تا آنکه در اسفند 1307/ مارس 1929، زمانیکه در قشلاق شاهمردان (واقع در ولایت فرغانه که بعدها حمزهآباد نامیده شد) خدمت میکرد، به دست مخالفانش به قتل رسید. مقبرهاش در شاهمردان هنوز برجاست.حکیمزاده از اوان نوجوانی به سرودن شعر پرداخت؛ ابتدا تحتتأثیرشاعرانی چون امیرعلیشیر نوائی* و محمد فضولی* و شاعران فرهنگپرور و روشنگر ازبک چون مقیمی (متوفی 1321) و فُرقت (متوفی 1327) قرار گرفت و با تخلص «نهان» و «نهانی» شعر میسرود. در فاصله سالهای 1334ـ1337/ 1916ـ1919 هفت مجموعه اشعار او بهچاپ رسید که از آن میان به مجموعه )گل خوشبوی( (1337/1919) به سبب دربرداشتن نخستین نمونههای شعر انقلابی توجه بیشتری شد. دیوان نهانی که در 1328ش/1949 به دست آمده، دربردارنده 197 شعر از سرودههای اوست. در این اشعار علاوه بر مضامین عاشقانه، نقد اجتماعی و حمایت از ترویج علم و معرفت نیز جایگاه خاصی دارد. وی علاوه بر سرودههای ازبکی اشعاری نیز به زبان فارسی تاجیکی دارد که چند نمونه از این اشعار در مجله شرق سرخ (1340ش/1961، ش 2) بهچاپ رسیده است.حمزه حکیمزاده گذشته از سرودن شعر، در عرصههای دیگر چون تئاتر، موسیقی، داستاننویسی و روزنامهنگاری نیز فعال بود و در همه حال از گرایشهای نو و انقلابی در برابر کهنهگرایی و محافظهکاری دفاع میکرد. مهمترین نمایشنامههایی که وی نوشته عبارتاند از: فیروزه خانم، )بیگ و خدمتکار(، )قاضیان سابق یا نیرنگهای میسره(. نمایشنامه اخیر، که به صورت اپرا هم اجرا شده، نخستین اپرای طنزآمیز ازبک بهشمار آمده است. داستان )سعادت نو( هم کموبیش مروج همان آرمانهای عمومی مطرح در اشعار و نمایشنامههای یاد شده است.همچنین حکیمزاده ترانههای عامیانه را از نواحی مختلف ازبکستان گردآوری و به شیوهای نو تنظیم کرده است. بعضی از این ترانهها در مجموعهای به نام ترانههای فرغانه، بخارا و خیوه، دو سال پس از قتل وی چاپ و منتشر شد. او برای ترویج آرمانهای خویش از ترانهها و آهنگهای ازبکی، از ترانههای انقلابی روسی، ترانهها و تصنیفهای آذربایجانی، تاتاری، اویغوری، البته با رعایت خصوصیات موسیقی ازبکی استفاده کرده است. او خود در اجرای ترانهها و نواختن آهنگهایی که ساخته و پرداخته بود، شرکت میکرد.بعضی از آثار او به زبان روسی و زبانهای دیگر جمهوریهای شوروی سابق و از جمله به تاجیکی و ترکی آذربایجانی ترجمه شده است. خیابانی هم در باکو به نام او نامگذاری شده است. گذشتهاز آنکه سرودههایتاجیکی حکیمزادهدر تاجیکستان انتشار یافته، نمایشنامه )بیگ و خدمتکار( او مدتها در تئاتر دولتی آکادمی تاجیکستان (بهنام ابوالقاسملاهوتی) اجراگردید. تلویزیون تاجیک هم نمایشنامه )نیرنگهای میسره( را پخش کرده است.مجموعه آثار حکیمزاده با عنوان )آثار( در دو جلد منتشر شده (تاشکند 1348ـ1350ش/ 1969ـ1971) و ترجمه روسی آنها و نیز )منتخب آثار( وی انتشار یافته است. او بهسبب سهم درخور توجهی که در رشد و توسعه فرهنگ و ادبیات نوین ازبک داشته، موضوع آثار هنری چون نقاشی، مجسمهسازیو فیلمسینمایی و تلویزیونی شدهاست در جمهوری ازبکستان شهر، بخش، مدرسه، موزه، خیابان به نامش کردهاند و نیز جایزه دولتی جمهوری شوروی ازبکستان به نام حمزه حکیمزاده نیازی، به پدیدآورندگان آثار هنری و ادبی برجسته تعلق میگرفت. تئاتر دولتی آکادمی ازبکستان هم به نام اوست.منابع:F. Karamatov, Hamza Hakimzade Niyazi i Uzbekskaya muzika (in Cyrillic), Tashkent 1959; P. Khalilov, SSSRI Khalqlari adabiyyati (in Cyrillic), pt.2, 2nd ed., Baku 1979; M. Rahmanov, Hamza Hakimzada Niyazi va Uzbek Sovet teatri (in Cyrillic), Tashkent 1959; U.S. Sultanov, Khalq San'atkari (in Cyrillic), 2nd ed., Tashkent 1959.