چرم

معرف

پوست‌حیوانات‌که‌با مواد شیمیایی‌و کارهای‌فیزیکی‌از حالت‌ابتدایی‌خارج‌شود و به‌صورت‌ثابت‌و فاسدنشدنی‌درآید
متن
چرم‌،پوست‌حیوانات‌که‌با مواد شیمیایی‌و کارهای‌فیزیکی‌از حالت‌ابتدایی‌خارج‌شود و به‌صورت‌ثابت‌و فاسدنشدنی‌درآید.در متون‌ادبی‌، چرم‌به‌معنای‌پوست‌آمده‌است‌(برای‌نمونه‌رجوع کنید به فردوسی‌، ج‌1، ص‌17؛ نظامی‌، ص‌25). معرّب‌این‌واژه‌به‌صورت‌«صَرْم‌» به‌کار رفته‌است‌(رجوع کنید به ابن‌منظور، ذیل‌«صرم‌»؛ شیر، ص‌107). واژه‌های‌اَدیم‌(رجوع کنید به حدودالعالم، ص‌166)، کَیمُخت‌/ کیمخته‌(همان‌، ص‌145؛ مقدسی‌، ص‌ 325)، ساغری‌/ صاغری‌، تیماج‌(تاورنیه‌، ج‌1، ص‌104، ج‌2، ص‌26؛ شاردن‌ ، ج‌4، ص‌131ـ132) و سَختیان‌/ سِختیان‌(مولوی‌، ج‌3، دفتر 5، بیت‌1487) نیز، با توجه‌به‌نوع‌پوست‌و چگونگی‌فراوری‌آن‌، برای‌انواع‌چرم‌به‌کار می‌رفته‌است‌. واژه‌های‌مرتبط‌با وسایل‌و ابزارهای‌چرمین‌(چون‌سختک‌، کمربند، انگشتیان‌، مشک‌، زه‌کمان‌و غیره‌) در متون‌پهلوی‌، نشان‌دهنده استفاده گسترده‌از چرم‌در ایران‌پیش‌از اسلام‌است‌(برای‌نمونه‌رجوع کنید به منظومه درخت‌آسوریگ‌، ص‌63ـ 67). به‌نوشته ابن‌ندیم‌(ص‌22)، پارسیان‌باستان‌از پوست‌حیواناتی‌چون‌گاو، گاومیش‌و گوسفند برای‌نوشتن‌بر روی‌آن‌استفاده‌ می‌کردند (نیز رجوع کنید به اومستد، ص‌128، که‌به‌نگارش‌فرمانهای‌داریوش‌بر چرم‌اشاره‌کرده‌است‌). بنابر برخی‌روایات‌، اوستا را بر دوازده‌هزار قطعه‌پوست‌گاو نگاشته‌بودند (رجوع کنید به ارداویراف‌نامه‌، ص‌42؛ نامه تنسر به‌گشنسپ‌، ص‌56). پوستْ نوشته‌هایی‌که‌در 1331/1913 در اورامان‌کردستان‌یافته‌شده‌و در موزه بریتانیا نگهداری‌می‌شود، نشان‌دهنده استفاده‌از پوست‌برای‌نگارش‌، در دوره اشکانیان‌است‌(رجوع کنید به ویزه‌هوفر، ص‌157). استفاده‌از چرم‌برای‌تهیه انواع‌پوشاک‌نیز در ایران‌باستان‌رایج‌بوده‌است‌(رجوع کنید به ذکاء، ص‌111؛ ضیاءپور، ص‌19ـ20؛ اومستد، ص 238، 241ـ243). مصر از دیگر سرزمینهای‌دنیای‌باستان‌بود که‌تولید و استفاده‌از چرم‌در آنجا رونق‌فراوان‌داشت‌(رجوع کنید به اختر ریاض‌الدین، ص‌283).گزارشهایی‌حاکی‌از استفاده مردم‌جزیره العرب‌مقارن‌ظهور اسلام‌، از پوست‌دباغی‌شده‌در دست‌است‌. به‌گفته ابن‌ندیم‌(ص‌8)، در خزانه مأمون‌عباسی‌پوستی‌بود که‌عبدالمطلب‌، جد پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌، مطالبات‌خویش‌را از یکی‌از ساکنان‌مکه‌بر آن‌نوشته‌بود. همچنین‌در منابع‌از برخی‌وسایل‌شخصی‌پیامبر اکرم‌، چون‌کفش‌و سجاده‌و بالش‌، که‌از پوست‌و چرم‌تهیه‌شده‌بود، سخن‌رفته‌است‌(برای‌نمونه‌رجوع کنید به نویری‌، ج‌18، ص‌289ـ290، 292؛ کازرونی‌، ج‌1، ص‌345، 347؛ برای‌نمونه‌ای‌از کفشهای‌ساده پوستی منسوب‌به‌پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌که‌در موزه طوپقاپی‌سرای‌ترکیه‌نگهداری‌می‌شود رجوع کنید به زیدان‌، ج‌1، ص‌93ـ94). برخی‌پیمانهای‌میان‌پیامبر و قبایل‌عرب‌نیز بر پوست‌نوشته‌می‌شد (رجوع کنید به بلاذری‌، ص‌80). به‌گفته بلاذری‌(ص‌650)، حسابهای‌مالیاتی‌در دوره ساسانی‌بر پوست‌سفید ثبت‌می‌شد و مسلمانان‌در عراق‌، این‌شیوه‌را ادامه‌دادند.تولید انواع‌پوست‌و چرم‌و نیز تجارت‌و صنایع‌مرتبط‌با آن‌، در دوره عباسی‌در سراسر قلمرو اسلامی‌پررونق‌بود. انواع‌پوستین‌*از پوست‌حیوانات‌گوناگون‌، چون‌روباه‌، فَنَک‌(روباه‌خالدار)، سمور و دَله‌(مینک‌)، تولید می‌شد (رجوع کنید به ابن‌حوقل‌، ص‌428). قبضه شمشیر (رجوع کنید به حدودالعالم‌، ص‌182ـ183)، آسترکفش‌(ابن‌زبیر، ص‌218)، لباسهای‌زمستانی‌با آسترهای‌گرانبهایی‌از پوست‌(همان‌، ص‌196)، افسار و رکاب‌و مشک‌(مقدسی‌، ص 325)، سفره‌های‌چرمین‌که‌آسان‌تر از سفره‌های‌پارچه‌ای‌پاک‌می‌شد (صابی‌، ص‌261) و جلدهای‌چرمی‌برای‌کتابها که‌به‌صورت‌ساده‌و نیز با طرحهای‌هندسی‌و طلاکوب‌ساخته‌می‌شد (احسانی‌، ج‌1، ص‌14؛ نیز رجوع کنید به کتاب‌آرایی‌*)، برخی‌از مهم‌ترین‌کاربردهای‌چرم‌در این‌دوره‌است‌. استفاده فراوان‌از چرم‌، گسترش‌تجارت‌این‌کالا را در پی‌داشت‌. گزارشهای‌بسیاری‌در باره تجارت‌پوست‌و چرم‌در شهرهای‌جهان‌اسلام‌در این‌دوره‌در دست‌است‌(برای‌نمونه‌رجوع کنید به ابن‌حوقل‌، ص‌351، 482؛ حدودالعالم، ص‌97، 123، 144؛ مقدسی‌، ص‌325، 396، 442؛ ناصرخسرو، ص‌121؛ اختر ریاض‌الدین‌، ص‌284).بازار چرم‌و پوست‌و فعالیتهای‌مرتبط‌با آن‌پس‌از حمله مغول‌نیز رونق‌داشت‌. مکاتبات‌خواجه‌رشیدالدین‌، گواه‌شهرت‌برخی‌شهرها، چون‌تبریز و شیراز، در صنعت‌چرم‌در این‌دوره‌است‌(رجوع کنید به رشیدالدین‌فضل‌اللّه‌، ص‌118ـ119، 188). در دوره تیموری‌، از چرم‌برای‌تجلید کتابها و ساخت‌جلدهای‌ضربی‌و سوخت‌، استفاده بسیاری‌می‌شد، به‌طوری‌که‌هنر سوخت‌، علاوه‌بر جلدسازی‌، به‌عنوان‌هنری‌تزیینی‌نیز در این‌دوره‌اهمیت‌داشت‌(رجوع کنید به احسانی‌، همانجا، نیز رجوع کنید به ج‌1، ص‌ـ21 و تصاویر 3 تا 10). ساخت‌جلدهای‌چرمی‌با انواع‌طرحهای‌اسلیمی‌و هندسی‌در مصر دوره ممالیک‌نیز رایج‌بود (پرایس، ص‌88، نیز رجوع کنید به صحافی‌*).گزارشهای‌جهانگردان‌از دوره صفوی‌نشان‌دهنده رونق‌فراوان‌بازار چرم‌و فعالیتهای‌مرتبط‌با آن‌در این‌دوره‌است‌. کمپفر (ص‌151) در زمره کارگاههای‌سلطنتی‌از کفش‌دوزخانه‌و پوستین‌دوزخانه‌سخن‌گفته‌است‌. رستم‌الحکما (ص‌101) نیز صاحب‌منصبانی‌چون‌سَرّاج‌باشی‌، صحاف‌باشی‌و چکمه‌دوزباشی‌را، که‌با چرم‌سروکار داشتند، جزء ملازمان‌دربار برشمرده‌است‌. معروفیت‌ساغری ایرانی‌در این‌دوره‌به‌حدی‌بود که‌شاردن‌(ج‌4، ص‌ 131 ـ 132) بر آن‌است‌که‌واژه شاگرن‌ فرانسوی‌به‌معنای‌پوست‌خالدار، مقتبس‌از کلمه ساغری‌است‌(نیز رجوع کنید به تاورنیه‌، ج‌1، ص‌104). بیشتر ساغری‌در این‌دوره‌در تبریز تولید می‌شد و به‌ویژه‌در ساختن‌کفش‌و چکمه‌کاربرد فراوان‌داشت‌(تاورنیه‌، همانجا) و همه درباریان‌از این‌نوع‌کفشهای‌ساغری‌می‌پوشیدند (رجوع کنید به رستم‌الحکما، ص‌99ـ101). در 987/1579، به‌مورگان‌هابلتورن‌، رنگرز انگلیسی‌، دستور داده‌شده‌بود که‌اسرار ساخت‌چکمه ساقه‌بلند را، که‌ایرانیان‌با چرم‌اسپانیایی‌مزین‌به‌گلهای‌خوش‌رنگ‌برای‌درباریان‌صفوی‌می‌دوختند، فراگیرد ( د. ایرانیکا، ذیل‌"Čarm"؛ برای‌کاربردهای‌متنوع‌چرم‌در این‌دوره‌رجوع کنید به سیلوا ای‌فیگروآ، ص‌72؛ اولئاریوس، ص‌588؛ تاورنیه‌، ج‌1، ص‌79؛ شاردن‌، ج‌4، ص‌98؛ پرایس‌، ص‌156).برخی‌از مناطق‌دیگر، چون‌بغداد، دیاربکر، موصل‌و اورسا، نیز در این‌دوره‌به‌واسطه تیماج‌خود معروف‌بودند (رجوع کنید به تاورنیه‌، ج‌1، ص‌55). صادرات‌مقادیری‌از چرم‌و محصولات‌چرمی‌ایرانی‌توسط‌شرکتهای‌هندشرقی‌در این‌دوره‌(رجوع کنید به لاکهارت‌، ص‌385)، به‌روشنی‌گواه‌رونق‌بازار چرم‌در عصر صفوی‌است‌.در دوره قاجار، انواع‌ چرم‌به‌مقدار زیاد در شهرهای‌ایران‌تولید می‌شد. همدان‌در این‌دوره‌مرکز مهم‌تولید نوعی‌چرم‌، معروف‌به‌«چرم‌همدانی‌»، بود که‌از پوست‌گوسفند تهیه‌می‌شد (پولاک، ص‌383ـ384) به‌طوری‌که‌به‌نظر جمال‌زاده‌(ص‌ 30) چرمی‌که‌در اروپا «چرم روسی‌» خوانده‌می‌شد، همان‌چرم‌همدانی‌بود. از جمله‌کالاهایی‌که‌امیرکبیر در 1267 به‌نمایشگاه‌لندن‌فرستاد، پوست‌بود (آدمیت‌، ص‌412). به‌علاوه‌، صادرات‌پوست‌و چرم‌از اغلب‌شهرهای‌ایران‌به‌روسیه‌و عثمانی‌و هند بسیار رونق‌داشت‌(جمال‌زاده‌، ص‌29ـ30). علاوه‌بر همدان‌، اصفهان‌(رجوع کنید به جناب‌اصفهانی‌، ص‌124، 159) و تبریز (اعتمادالسلطنه‌، ج‌1، ص‌565) نیز در تولید و صادرات‌چرم‌سهم‌زیادی‌داشتند. در عین‌حال‌، احکام‌شرعی حرمت‌چرمهایی‌که‌غیرمسلمانان‌تولید می‌کنند (برای‌نمونه‌رجوع کنید به میرزای‌قمی‌، ج‌1، ص‌17ـ 18، 46ـ47)، در این‌دوره‌موجب‌انحصار تجارت‌برخی‌چرمهای خارجی‌در دست‌ارمنیان‌شد (رجوع کنید به پولاک‌، ص‌383ـ384).اولین‌کارخانه چرم‌سازی‌ایران‌در 1308 ش‌در تبریز بنا شد و پس‌از آن‌در همدان‌، تهران‌، اصفهان‌و برخی‌شهرهای‌دیگر کارخانه‌هایی‌تأسیس‌شد، به‌طوری‌که‌تا 1337 ش‌، 22 کارخانه‌در شهرهای‌مختلف‌فعال‌بود و در 1359 ش‌محصول‌چرم‌ایران‌به‌میزان‌1ر4 میلیون‌متر مربع‌چرم‌رویه‌و 000 ، 727 تن‌چرم‌زیره‌رسید (بدیعی‌، ج‌3، ص‌404ـ 405).امروزه‌تنها در آذربایجان‌شرقی‌، که‌قطب‌صنعتی‌ایران‌در بخش‌چرم‌است‌، سالانه‌000 ، 500 ، 2 جلد چرم‌در 283 واحد چرم‌سازی‌تولید می‌شود (رجوع کنید به بازار چرم‌و کفش‌، ش 48، ص‌ 5ـ6).از 1362 ش‌، در اطراف‌بیشتر شهرهایی‌که‌از قدیم‌در تولید چرم‌فعال‌بودند، چون‌تهران‌و تبریز و مشهد، شهرکهای‌صنعتی‌تولید این‌کالا با عنوان‌چرمشهر راه‌اندازی‌شد (رجوع کنید به تقی‌زادگان‌، ص‌23ـ25؛ بازار چرم‌و کفش، ش‌52، ص‌8 ـ17). با این‌همه‌، در 1383 ش‌سهم‌چرم‌سازان‌ایرانی‌در تولید جهانی‌تنها حدود یک‌درصد بوده‌است‌( بازار چرم‌و کفش‌، ش‌52، ص‌9).در حال‌حاضر، کشورهای‌اسلامی‌، چون‌سوریه‌و لبنان‌و مصر و اردن‌و پاکستان‌، در سطوح‌گوناگون‌در صنعت‌چرم‌فعالیت‌دارند (رجوع کنید به همان‌، ش‌33، ص‌16، ش‌، ص‌16، ش‌51، ص‌17). در مراکش‌از چرم‌، علاوه‌بر تجلید کتاب‌و تهیه لباس‌، در صنایع‌دستی‌ بسیاری‌استفاده‌می‌شود و نقره‌کاری‌و طلاکاری‌بر روی‌آن‌رواج‌دارد، از جمله‌در تهیه نوعی‌صندل‌به‌نام‌بابوش‌(احتمالاً همان‌پاپوش‌فارسی‌رجوع کنید به ( «هنرها و صنایع‌دستی‌مراکش‌» )، ص‌134ـ135). مالزی‌نیز از تولیدکنندگان‌عمده کالاهای‌چرمی‌است‌( بازار چرم‌و کفش، ش‌48، ص‌13).در افغانستان‌، اولین‌کارخانه چرم‌سازی‌در 1381 ش‌تأسیس‌شد (همان‌، ش‌34، ص‌11).نیز رجوع کنید به دباغی‌*؛ رودوزی‌*؛ صحافی‌*؛ کفش*؛ کلاه*؛ لباس‌*منابع‌: فریدون‌آدمیت‌، امیرکبیر و ایران‌، تهران‌1354 ش‌؛ ابن‌حوقل‌؛ ابن‌زبیر، کتاب‌الذخائر و التحف‌، چاپ‌محمد حمیداللّه‌، کویت‌1959؛ ابن‌منظور؛ ابن‌ندیم‌(تهران‌)؛ محمدتقی‌احسانی‌، جلدها و قلمدانهای‌ایرانی‌، تهران‌1368ـ1382 ش‌؛ ارداو یراف‌نامه‌( ارداویرازنامه‌)، متن‌پهلوی‌، حرف‌نویسی‌، ترجمه متن‌پهلوی‌، واژه‌نامه‌[ از] فیلیپ‌ژینیو، ترجمه‌[ فارسی‌از ] ژاله‌آموزگار، تهران‌: معین‌،1382 ش‌؛ اعتمادالسلطنه‌؛ آدام‌اولئاریوس‌، سفرنامه آدام‌الئاریوس‌: بخش‌ایران، ترجمه احمد بهپور، تهران‌1363 ش‌؛ بازار چرم‌و کفش، ش‌33 (فروردین‌1382)، ش‌34 (اردیبهشت‌1382)، ش‌48 (مهر 1383)، ش‌50 (آذر 1383)، ش‌51 (دی‌1383)، ش‌52 (بهمن‌و اسفند 1383)؛ ربیع‌بدیعی‌، جغرافیای‌مفصل‌ایران‌، تهران‌1362 ش‌؛ بلاذری‌(بیروت‌)؛ کریستین‌پرایس‌، تاریخ‌هنر اسلامی‌، ترجمه مسعود رجب‌نیا، تهران‌1356 ش‌؛ یاکوب‌ادوارد پولاک‌، سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاوس‌جهانداری‌، تهران‌1361 ش‌؛ کتایون‌تقی‌زادگان‌، «چرمشهر تهران‌: شهری‌بر پهنه دشت‌ورامین‌»، بازار چرم‌و کفش‌، ش‌45 (خرداد 1383)؛ محمدعلی‌جمال‌زاده‌، گنج‌شایگان‌، یا، اوضاع‌اقتصادی‌ایران‌، برلین‌1335، چاپ‌افست‌تهران‌1362 ش‌؛ علی‌جناب‌اصفهانی‌، الاصفهان‌، به‌کوشش‌عباس‌نصر، اصفهان‌1371 ش‌؛ حدودالعالم؛ یحیی‌ذکاء، ارتش‌شاهنشاهی‌ایران‌: از کورش‌تا پهلوی‌، تهران‌ش‌؛ محمدهاشم‌رستم‌الحکما، رستم‌التواریخ‌، چاپ‌محمد مشیری‌، تهران‌1357 ش؛ رشیدالدین‌فضل‌اللّه‌، کتاب‌مکاتبات‌رشیدی‌، چاپ‌محمدشفیع‌، لاهور 1364/1945؛ جرجی‌زیدان‌، تاریخ‌التمدن‌الاسلامی‌، ج‌1، مصر 1914؛ گارسیا دسیلوا ای‌فیگروآ، سفرنامه دن‌گارسیادسیلوا فیگوئروآ سفیر اسپانیا در دربار شاه‌عباس‌اول، ترجمه غلامرضا سمیعی‌، تهران‌1363 ش‌؛ ادّی‌شیر، کتاب‌الالفاظ‌الفارسیه المعرّبه، بیروت‌1908؛ هلال‌بن‌محسن‌صابی‌، الوزراء، او، تحفه الامراء فی‌تاریخ‌الوزراء، چاپ‌عبدالستار احمد فراج‌، [قاهره‌] 1958؛ جلیل‌ضیاءپور، پوشاک‌باستانی‌ایرانیان‌: از کهن‌ترین‌زمان‌تا پایان‌شاهنشاهی‌ساسانیان، [تهران 1343 ش‌]؛ ابوالقاسم‌فردوسی‌، شاهنامه‌فردوسی‌، از روی‌چاپ‌وولرس‌، تهران‌1314 ش‌؛ محمدبن‌مسعود کازرونی‌، نهایه المسؤول‌فی‌روایه الرسول‌، ترجمه‌و انشای‌عبدالسلام‌بن‌علی‌ابرقوهی‌، ج‌1، چاپ‌محمدجعفر یاحقی‌، تهران‌1366 ش‌؛ انگلبرت‌کمپفر، سفرنامه کمپفر، ترجمه کیکاوس‌جهانداری‌، تهران‌1360 ش‌؛ مقدسی‌؛ منظومه درخت‌آسوریگ‌، متن‌پهلوی‌، آوانوشت‌، ترجمه فارسی‌، فهرست‌واژه‌ها و یادداشتها از ماهیارنوابی‌، تهران‌: بنیاد فرهنگ‌ایران‌، 1346 ش‌؛ جلال‌الدین‌محمدبن‌محمد مولوی‌، کتاب‌مثنوی‌معنوی‌، چاپ‌رینولدآلن‌نیکلسون‌، تهران‌: انتشارات‌مولی‌، [بی‌تا.]؛ ابوالقاسم‌بن‌محمدحسن‌میرزای‌قمی‌، جامع‌الشتات، چاپ‌مرتضی‌رضوی‌، تهران‌1371 ش‌؛ ناصرخسرو، سفرنامه ناصرخسرو علوی، [ برلین‌? 1341 ]، چاپ‌افست‌تهران‌[بی‌تا.]؛ نامه تنسربه‌گشنسپ‌، چاپ‌مجتبی‌مینوی‌، تهران‌: خوارزمی‌، 1354 ش‌؛ الیاس‌بن‌یوسف‌نظامی‌، هفت‌پیکر، چاپ‌حسن‌وحید دستگردی‌، تهران‌1315 ش‌؛ احمدبن‌عبدالوهاب‌نویری‌، نهایه الارب‌فی‌فنون‌الادب، قاهره‌ [ 1923] ـ1990؛ یوزف‌ویزه‌هوفر، ایران‌باستان‌: از 550 پیش‌از میلاد تا 650 پس‌از میلاد، ترجمه مرتضی‌ثاقب‌فر، تهران‌1378 ش‌؛Akhtar Riazuddin, History of handicrafts: Pakistan-India , Islamabad 1988; Jean Chardin, Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l'Orient , new ed. by L. Langlةs, Paris 1811; EIr . , s.v. "Čarm" (by Willem M. Floor); Laurence Lockhart, The fall of the Safav( dynasty and the Afghan occupation of Persia , Cambridge 1958; "Moroccan arts and crafts", in Fodor's Morocco 1974 , ed. Eugene Fodor and William Curtis, New York: David Mckay Company, 1974; Albert Ten Eyck Olmstead, History of the Persian empire , Chicago 1963; Jean- Baptiste Tavernier, Les six voyages de Turquie et de Perse , Introduction et notes de Stإphane Yarasimos, Paris 1981.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 11
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده