چرخی یعقوب

معرف

مؤلف‌و عارف‌طریقه نقشبندیه‌*در قرن‌نهم‌
متن
چرخی‌، یعقوب‌، مؤلف‌و عارف‌طریقه نقشبندیه‌*در قرن‌نهم‌. پدر او، عثمان‌بن‌محمودبن‌محمد غزنوی‌چرخی‌سَررزی‌، فردی‌متقی‌و صاحب‌ذوق‌بود. نیاکان‌او در سَررز، دیهی‌در نزدیکی‌چرخ‌*زندگی‌می‌کردند (چرخی‌، 1336 ش‌، بخش‌1، ص‌1، 44؛ احرار، مقدمه نوشاهی‌، ص‌ 38). چرخی‌برای‌تحصیل‌علوم‌، مدتی‌در هرات‌مقیم‌خانقاه‌خواجه‌عبداللّه‌انصاری‌*بود (رجوع کنید به احرار، ص‌297؛ فخرالدین‌صفی‌، ج‌1، ص‌119ـ120). در 782 از هرات‌به‌بخارا سفر کرد و در راه‌، در فتح‌آباد به‌خواندن‌ تفسیر بیضاوی‌ پرداخت‌. در بخارا از بزرگان‌و دانشمندان‌اجازه فتوا دادن‌گرفت‌. در مصر، به‌همراه‌زین‌الدین‌ابوبکر خوافی‌*، شاگرد مولانا شهاب‌الدین‌سیرامی‌شد (احرار، ص‌208؛ فخرالدین‌صفی‌، ج‌1، ص‌116، 119)، سپس‌به‌بخارا رفت‌و در طریقه خواجگان‌*مرید خواجه‌بهاءالدین‌نقشبند * شد (چرخی‌، 1362 ش‌، ص‌12؛ احرار، ص‌188). مدتی‌در ملازمت‌او به‌سر برد و از او کلاه‌و اجازه‌دریافت‌کرد (چرخی‌، 1362 ش‌، ص‌12ـ13، 15، 38). بعد از آن‌، با اجازه خواجه‌نقشبند، بخارا را ترک‌گفت‌و برای‌تکمیل‌تربیت‌نزد علاءالدین‌محمد بخاری‌*رفت‌. چرخی‌،پس‌از وفات‌خواجه‌بهاءالدین‌نقشبند، دوباره‌در چغانیان‌*به‌خدمت‌علاءالدین‌محمد بخاری‌رسید و چندین‌سال‌نزد او تربیت‌یافت‌و پس‌از وفات‌وی‌، به‌ترویج‌طریقه نقشبندیه‌پرداخت‌(همان‌، ص‌13ـ 15؛ فخرالدین‌صفی‌، ج‌1، ص‌119). مهم‌ترین‌کس‌در حلقه مریدان‌او خواجه‌عبیداللّه‌احرار *بود که‌باعث‌نفوذ و گسترش‌طریقه خواجگان‌در ماوراءالنهر و سرزمینهای‌همجوار شد (رجوع کنید به فخرالدین‌صفی‌، ج‌2، ص‌431ـ432؛ نیز رجوع کنید به احرار، همانجا).چرخی‌در 5 صفر 851 درگذشت‌(غلام‌سرور لاهوری‌، ج‌1، ص‌567؛ نفیسی‌، ج‌1، ص‌265؛ قس‌استوری‌، ج‌1، بخش‌1، ص‌9، که‌به‌نقل‌از طبقات‌شاه‌جهانی،‌ تاریخ‌درگذشت‌او را 838 نوشته‌است‌). مدفن‌او در حوالی‌دوشنبه‌، پایتخت‌تاجیکستان‌، است‌(فخرالدین‌صفی‌، ج‌1، ص‌116؛ احرار، همان‌مقدمه‌، ص‌38). مزاری‌در نزدیکی‌چرخ‌، که‌مردم‌محل‌آن‌را آرامگاه‌یعقوب‌چرخی‌می‌دانند، در واقع‌مزار پدران‌اوست‌(چرخی‌، 1336 ش‌، بخش‌1، مقدمه خلیلی‌، ص‌104).چرخی‌دو پسر داشت‌. یکی‌در هفده‌سالگی‌درگذشت‌و دیگری‌یوسف‌نام‌داشت‌که‌جانشین‌پدر شد (رجوع کنید به چرخی‌، 1331، ص‌106؛ نفیسی‌، ج‌2، ص‌778). برخی‌از اخلاف‌چرخی‌تا قرن‌دوازدهم‌در شبه‌قاره‌به‌سر می‌بردند. یکی‌از نبیره‌های‌او به‌نام‌سیدمحمود را عبدالقادر بیدل‌دهلوی‌*دیده‌بود و یکی‌از احفاد چرخی‌را در هندوستان‌محمدهاشم‌کشمی‌(متوفی 1042) تعلیم‌ذکر داده‌بود (چرخی‌، 1336 ش‌،همان‌مقدمه‌، ص‌105؛ احرار، تعلیقات نوشاهی‌، ص‌449؛ نوشاهی‌، ص‌47).آثار. 1) رساله ابدالیه، در بیان‌صفات‌و مراتب‌اولیاءاللّه‌، که‌در آن‌به‌مقامات‌خواجه‌بهاءالدین‌نقشبند و خواجه‌علاءالدین‌محمد بخاری‌نیز اشاره‌شده‌ است‌. محمد نذیر رانجها آن‌را در اسلام‌آباد (1357 ش‌) چاپ‌و در لاهور (1398) به‌اردو ترجمه‌و منتشر کرده‌است‌.2) رساله اُنسیه، در گزارش‌سیر و سلوک‌مؤلف‌و بهره‌های‌معنوی‌او از بهاءالدین‌نقشبند و علاءالدین‌محمد بخاری‌. مؤلف‌در آن‌مخصوصاً فضیلت‌مداومت‌بر وضو و ذکر خفی‌، که‌به‌اصطلاح‌نقشبندیان‌آن‌را «وقوف‌عددی‌» می‌گویند، و نمازهای‌نَفل‌(مستحب‌) را بیان‌کرده‌است‌. این‌رساله‌نخستین‌بار در 1312 در دهلی‌چاپ‌سنگی‌شد، سپس‌محمد نذیر رانجها آن‌را همراه‌با ترجمه اردو در اسلام‌آباد (1362 ش‌) چاپ‌کرد.3) تفسیر قرآن‌ معروف‌به‌ تفسیر یعقوب‌چرخی‌، آخرین‌اثر چرخی‌(تألیف‌ 851)، که‌تفسیر بخشی‌از اجزای‌قرآن‌است‌شامل‌تعوذ (استعاذه‌)، بسمله‌، سوره فاتحه‌و جزءهای‌بیست‌و نهم‌و سی‌ام‌. مؤلف‌عمده مطالب‌را از تفسیرالکشاف‌ زمخشری‌و تفسیر موفق‌الدین‌کواشی‌برگزیده‌ و با اضافات‌، به‌روش‌علمی‌و عرفانی‌، به‌فارسی‌ساده‌و روان‌نگاشته‌است‌. این‌تفسیر بارها در شبه‌قاره‌چاپ‌سنگی‌شده‌است‌. چاپ‌لاهور (1331) حاشیه‌ای‌دارد به‌نام‌ روضه المآرب‌نگاشته ولی‌محمدبن‌ملامروت‌خجندی‌قندهاری‌. سید پادشاه‌حاجی‌سید عطایی‌، معروف‌به‌حاجی‌همدانی‌، تفسیر چرخی‌را در 993 به‌ترکی‌جغتایی‌، غراب‌زاده‌احمدبن‌عبداللّه‌(متوفی‌1099) به‌ترکی‌عثمانی‌و محمد نذیر رانجها به‌اردو (لاهور، 1384 ش‌/ 2005) ترجمه‌کرده‌است‌(استوری‌، ج‌1، بخش‌1، ص‌9؛ منزوی‌، ج‌1، ص‌23ـ30). رانجها (چرخی‌، 1362 ش‌، مقدمه‌، ص‌58) علاوه‌بر تفسیر چرخی‌، ترجمه‌ای‌از قرآن‌به‌زبان‌تاجیکی‌را نیز به‌یعقوب‌چرخی‌نسبت‌داده‌که‌، در اصل‌، همان‌تفسیر فارسی‌اوست‌.4) جمالیه‌: حورائیه، در شرح‌یکی‌از رباعیات‌معروف‌شیخ‌ابوسعید ابوالخیر (حورا به‌نظاره نگارم‌صف‌زد) به‌روش‌عرفانی‌، که‌به‌کوشش‌محمد نذیر رانجها در مجله دانش‌(چاپ‌اسلام‌آباد، دوره1، ش‌، بهار 1364، ص‌ـ39) چاپ‌شده‌است‌.5) شرح‌ اسماءالحسنی، در تفسیر و بیان‌خواص‌99 نام‌خداوند تعالی‌از دیدگاه‌عرفانی‌، که‌به‌کوشش‌محمد نذیر رانجها در مجله دانش‌(همان‌، ص‌15ـ33) چاپ‌شده‌است‌.6) نی‌نامه‌یا رساله نائیه، در شرح‌عرفانی‌دیباچه مثنوی‌معنوی‌(دفتر اول‌) و حکایت‌پادشاه‌و کنیزک‌(دفتر سوم‌) و داستان‌شیخ‌دقوقی‌شیخ‌محمد سررزی‌(دفتر پنجم‌). این‌رساله‌، پس‌از جواهرالاسرار شیخ‌حسین‌خوارزمی‌، اولین‌اثری‌است‌که‌در شرح‌ابیات‌ مثنوی‌معنوی‌ نگاشته‌شده‌است‌. نی‌نامه‌به‌تحشیه‌و تعلیق‌خلیل‌اللّه‌خلیلی‌در 1336 ش‌و 1352 ش‌در کابل‌چاپ‌شده‌است‌. ترجمه اردوی‌آن‌به‌قلم‌محمد نذیر رانجها با نام‌ شرح‌دیباچه مثنوی‌مولانا روم‌المعروف‌رساله نائیه، در لاهور (2004) به‌چاپ‌رسیده‌است‌. نفیسی‌(ج‌1، ص‌265) روایح‌ تألیف‌یعقوب‌صرفی‌کشمیری‌(متوفی‌1003) را، به‌اشتباه‌، به‌یعقوب‌چرخی‌نسبت‌داده‌است‌.چرخی‌طبع‌شعر نیز داشت‌. یکی‌از رباعیاتی‌که‌وی‌، بدون‌نام‌شاعر، در نی‌نامه (بخش‌1، ص‌24) آورده‌، امین‌احمد رازی‌در تذکره هفت‌اقلیم‌ (ج‌1، ص‌362) به‌نام‌او ضبط‌کرده‌است‌.منابع‌: عبیداللّه‌بن‌محمود احرار، احوال‌و سخنان‌خواجه‌عبیداللّه‌احرار، مشتمل‌بر ملفوظات‌احرار به‌تحریر میرعبدالاول‌نیشابوری‌، ملفوظات‌احرار( مجموعه دیگر) ، رقعات‌احرار، خوارق‌عادات‌احرار تألیف‌مولانا شیخ‌، چاپ‌عارف‌نوشاهی‌، تهران‌1380 ش‌؛ امین‌احمد رازی‌، تذکره هفت‌اقلیم، چاپ‌محمدرضا طاهری‌(حسرت‌)، تهران‌1378 ش‌؛ یعقوب‌بن‌عثمان‌چرخی‌، تفسیر چرخی‌، چاپ‌ولی‌محمد قندهاری‌، لاهور 1331؛ همو، رساله اُنسیه، تصحیح‌و ترجمه‌و مقدمه محمد نذیر رانجها، اسلام‌آباد 1362 ش‌؛ همو، نی‌نامه‌: یعنی‌رساله نائیه‌مولینا یعقوب‌چرخی‌، و رساله نائیه مولینا جامی‌، چاپ‌خلیل‌الله‌خلیلی‌، بخش‌1، [ کابل‌ 1336 ش‌]؛ داراشکوه‌بابری‌، سفینه الاولیا، کانپور 1318؛ غلام‌سرور لاهوری‌، خزینه الاصفیا، کانپور 1332/ 1914؛ علی‌بن‌حسین‌فخرالدین‌صفی‌، رشحات‌عین‌الحیات، چاپ‌ علی‌اصغر معینیان‌، تهران‌1356 ش‌؛ احمد منزوی‌، فهرست‌مشترک‌نسخه‌های‌خطی‌فارسی‌پاکستان، اسلام‌آباد 1362ـ1370 ش‌؛ سعید نفیسی‌، تاریخ‌نظم‌و نثر در ایران‌و زبان‌فارسی‌تا پایان‌قرن‌دهم‌هجری‌، تهران‌1363 ش‌؛ عارف‌نوشاهی‌، نقد عمر: مجموعه مقالات‌: «محمدهاشم‌کشمی‌کی‌بعض‌فارسی‌رسائل‌کی‌بازیافت‌»، لاهور 2005؛Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio- bibliographical survey , vol.1, pt.1, London 1970.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 11
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده