چرخاب، وسیلهایبرایآبکِشیاز آبِ جارییا چاهِ آب. اینوسیلهبا جریانآبیا نیرویحیوانیا انسانمیچرخد و آبرا تا ارتفاعموردنظر بالا میبرد. بهآندولاب، چرخدولاب، چرخدلو، دولابه( برهانقاطع؛ نفیسی؛ دهخدا، ذیلهمینواژهها)، چرخدول(دهخدا، ذیل«منجنون») و در عربیناعوره، ساقیه، دالِیه و مَنْجَنونهمگفتهاند (رجوع کنید به خوارزمی، ص71؛ ابنمنظور، ذیل«نعر»، «سقی»، «دلا»، «منجنون»).چرخابِ آبْگَرْد شاملچرخیپرهدار و چوبیبود کهبهصورتعمودیدر مسیر رودخانهیا نهر نصبمیشد و بر اثر برخورد آببهپرههایش، بهگردشدر میآمد. دورِ چرخابدلوهاییبستهمیشد کهبا گردشچرخابدر آبفرومیرفتند و از آبپُر میشدند و در ادامه گردش، هنگامیکهبهقسمتبالاییمسیر گردشچرخابمیرسیدند، آبِ خود را درونآبراههایتخلیهمیکردند. بهجایدلو، گاهیبا تخته، محفظههاییبیندو وجهچرخایجاد میکردند کهکار آبگیریاز رودخانهو تخلیهدر آبراههبا اینمحفظهها انجاممیشد (دوما، ج1، ص ـ 141؛ ( دایره المعارفتاریخعلومعربی)، ج3، ص774ـ775).اگر برایگرداندنچرخاباز نیرویحیوانیا انسانبهجایقوه آباستفادهمیشد، در یکوجهچرخمیلههاییتعبیهمیشد کهآنرا بهصورتیکچرخدنده میخیدرمیآورد. اینمیخها با میلههاییکچرخافقیــ کهبهصورتچرخدنده میلهدار عملمیکرد ــ درگیر میشدند و هنگامی کهاینچرخافقیرا دستهایبا نیرویحیوانیا انسانبهگردشدرمیآورد، چرخِ عمودی دَلْودار نیز میگردید و کارِ آبکشیرا انجاممیداد. برایآنکهچرخعمودیفقطدر یکجهتبچرخد ضامنیبهکار میرفتتا در صورتیکهبههر علتدستهرها شود مانعگردشاینچرخدر جهتدیگر شود. عملکردِ اینچرخاب، سادهولیساختآنکاملاً پیچیدهو شاملبیشاز دویستقطعهبود ( ( دایره المعارفتاریخعلومعربی)، ج3، ص 771ـ774).در بعضیمنابع، ظاهراً بهپیرویاز آنچهدر سوریهمتداولبودهاست، چرخابِ آبْگَرْد را ناعورهو چرخابیرا کهبا نیرویحیوانمیگردید، ساقیه نامیدهاند (رجوع کنید به همان، ج3، ص771ـ776؛ حسنو هیل، ص38؛ د. اسلام، چاپدوم، ذیل "Nā ūra").در نوعیاز چرخاببهجایدلو از محفظههایتوخالی بشکهمانند استفادهمیشد. بشکهها حولچرخانحنا داشتند و در واقعبدنه چرخرا تشکیلمیدادند. اینبشکهها گنجایشزیادیداشتند ولیآبرا تا ارتفاعِ کمیبالا میبردند. ایننوعچرخاب، کهآنرا حیوانیا انسانمیچرخاند و در مینیاتوریاز بغداد متعلقبهقرنششمنیز تصویر شده، در منابعغربیچرخملاقهدار حلزونینامیدهشدهاست(رجوع کنید به دوما، ج1، تصویر ص425؛( دایره المعارفتاریخعلومعربی)، ج3، ص774).در نوعدیگریاز چرخاب، چرخِ گردندهکهاستوانهایشکلبود، با منبعآبتماسنداشتبلکهبالایآننصبمیشد. جَزَری(ص448) آنرا دولاباً سِندیاً (چرخسِنْدی) نامیدهاست. احتمالاً منشأ طراحیچرخسندیدر سرزمینسند در شمالغربیهند بودهاست(همان، ترجمه فارسی، توضیحاتهیل، ص577). فیلوندر حدود 210 قمایننوعچرخرا وصفکردهاست(رجوع کنید به همان، ص595). رویاینچرخدو رشتهطنابافکندهمیشد کههریکبهصورتحلقهایبستهتا درونِ آبآویزانبود. بیندو رشته، کوزههاییوصلمیشد. وقتیچرخدَوَرانمیکرد، رشتهطنابها نیز همراهِ کوزهها میگردیدند و کوزهها، بهتوالی، آبگیریو تخلیهرا انجاممیدادند (رجوع کنید به محبّی، ص 151، بهنقلاز لاوفر ).نوعیدیگر از چرخهایآبکِشی، کهعموماً برایتخلیه آبمعادناز آنها استفادهمیشد، طبلکِ آبکشیبود (رجوع کنید به داوسون، ص59ـ60؛ (دایره المعارفتاریخعلومعربی)، ج3، ص769ـ771). اینچرخشاملطبلکمحفظهبندیشدهایبود کهعمودیدر آبقرار میگرفتو با پا میچرخید و محفظهها آبگیریو تخلیه آبرا انجاممیدادند. ابداعطبلکآبکشیبهمصریها در نیمه اولسده سومپیشاز میلاد نسبتدادهشدهاست. ویتروویوس (متخصصهنر و تاریخمعماریدر اوایلقرناولپیشاز میلاد تا اوایلقرناولمیلادی) همدر نوشتههایخود بهآناشارهکردهاست(داوسون؛ ( دایره المعارفتاریخعلومعربی)، همانجاها).پیچارشمیدس، کهاحتمالاً اختراعِ ارشمیدس(حدود 287ـ212 قم) است، از دیگر وسایلآبیاریبودهاست، شاملِ تیغه حلزونیدرازیاز چوبیا فلز کهدرونیکپوسته استوانهایچوبییا فلزیقرار داشتهو با دستهایمیچرخیدهاست. یکانتهایپیچ، درونآبو انتهایدستهدارِ آنبیرونقرار گرفته، بهگونهایکهپیچبهحالتشیبدار درمیآمدهو با چرخیدنتیغه حلزونی، آببالا میآمدهاست( ( دایره المعارفتاریخعلومعربی)، ج3، ص771؛ داوسون، ص51). تقیالدینراصد (ص32ـ34) طرحتلمبهایحلزونی، شاملپیچارشمیدس، را ارائهدادهکهبا پروانهمیگردیدهاست. پیچارشمیدسدر زمینهایپستبهکار میرفتو برایبالا آوردنمواد سبک، مثلحبوباتو شنو ماسه، نیز مناسببود (ابنساعاتی، مقدمه دهمان، ص55).سازوکارِ اصلیچرخابآبگرد را چرخپرهدار یا پروانهایتشکیلمیداد کهبا برخورد جریانآببهپرههایشمیگردید. پروانه، عمودییا افقینصبمیشد.جَزَری*سهنوعپروانهمعرفیکردهاست. یکنوع، کهاز آنبیشتر استفادهکرده، چرخکفهدار یا دولابذوکفّاتاستکهعموماً روگرد بودهو پرههاییشبیهکفههایملاقهداشتهاست(مثلاً ص50 ـ 51، 57، 245ـ 255، 450، 452). در پروانه عمودیروگرد آبجاریاز بالایچرخرویپرههایشمیریختو باعثگردشآنمیشد. نوعدیگر، چرخپرهدارِ روگردِ افقیبهنامدولابذوریشاتیا دولابذوفَرَجاتبودهکهاز ورقه نازکمسیساختهمیشدهو جزریآنرا مانند چرخآسیابیا سُرْنالرَّحیدانستهاست(ص229ـ233، 458). خوارزمی(ص254) نیز سرنالرّحیرا بهمعنایپروانهایکهبا ریزشآبمیچرخد آوردهاست. ویپرههایاینپروانهرا بَرْکارالسرننامیدهو یادآوریکردهکهمعرّبواژهایفارسیاست. نوعسومپروانه جزری، عمودیو زیرگرد بهنامدولابذواَجْنِحه بود و پرههاییپهنشبیهپارو داشت(رجوع کنید به ص459). در پروانه عمودیزیرگرد، آبجاریاز زیر بهپرههایپایینیمیخورد و چرخرا میگرداند.نوعیپروانه افقیهمبهنامنُرسیا چرخیونانیوجود داشتکهپرههایآنپاروییشکلبود. احتمالاً منشأ آندر خاورمیانهبود و تا سدههایمیانیرواجداشت(همان، ترجمه فارسی، توضیحاتهیل، ص601). پروانهایهمکهبنوموسی*بهکار بردهبودند افقیبود. اینپروانه، همبهصورتهواگَرْد با وزشهوا میچرخید (بنوموسی، صـ342) و همبهصورتآبگرد دَوَرانمیکرد (همان، ص346ـ349).محمدحافظاصفهانیــ کهدر سده دهمدر خراسانمیزیستــ از پروانههاییبهناماُولی اجنحه یا چرخاصلبرایدستگاههایعصاریو روغنکِشی(رجوع کنید به ص79ـ131) و یکآسیایآبی(رجوع کنید به ص134ـ160) بهتفصیلسخنگفتهو جزئیاتطراحیو ساختآنرا بیانکردهاست. بهگفته وی(ص158) مجرایهدایتآب، یعنیناو، باید گاو دمباشد، یعنیدهانه بالاییآنگشاد باشد و بهتدریجکوچکتر شود تا بهدهانه خروجیــ کهسرِ پرههایچرخواقعاستــ برسد. بهاینصورتآببهراحتیدرونناو هدایتمیشود و هرچهپایینتر آید تندتر میشود و تا سرِ پرهبرسد، پرزور گشتهچرخرا سریعتر میگرداند.ناعوره، ساقیه، چرخبا زنجیره دلوها و چرخاببشکهایدر بسیاریاز منابع، چرخایرانی(احتمالاً بهدلیلمنشأ آن) نامیدهشدهاست(رجوع کنید به پیسی، ص38؛ ( فرهنگوِبْسْتِر)، ذیل"Persian wheel" ). قدیمتریننوشتهدر باره ناعورهاز ویتروویوساست( د. اسلام، همانجا؛ ( دایره المعارفتاریخعلومعربی)، ج3، ص775). از ایننوشتهچنینبرمیآید کهناعورهتا آنزمانمدتیبودهکهاستفادهمیشدهو احتمالاً در یکیاز مناطقکوهستانیخاورمیانهبا رودهایچهارفصل، مثلسوریهو بینالنهرینو ایران، در حدود 200 قماختراعشدهبودهاست( ( دایره المعارفتاریخعلومعربی)، همانجا).در یکیاز نامههایتوماسجفرسون(رئیسجمهوریامریکا در آغاز قرنسیزدهم/ نوزدهم) آمدهکهدر گزارشسفریاز مصر در سالهای1139 تا 1141/ 1727ـ1729، شکلیاز یک«چرخایرانی» متشکلاز زنجیره دلوها ترسیمشدهکهاز چاهیدر قاهرهبهعمق264 فوت(هشتاد متر) آبمیکشیدهاست(رجوع کنید به جفرسون، 2003). درواقع، غیر از پیچارشمیدسو شادوف(ابزار آبکشیاز چاهبهشکلاهرمیبا بازویطولانی)، بقیه چرخها کهچرخایرانینامیدهشدهاند، ساختارشانبا یکدیگر بیارتباطنیستو احتمالاً، برحسبشرایطمحلی، از یکدیگر مشتقشدهاند. تصویریاز چرخایرانیدر یکمینیاتور ایرانیدر نسخهایاز تنگلوشا دیدهمیشود (رجوع کنید به ( شکوهایران)، ج3، ص294)؛ البتههیل(رجوع کنید به ( دایره المعارفتاریخعلومعربی)، ج3، ص771) اختراعساقیه را در مصر، حدود سال200قمدانستهولیمعتقد استایننوعچرخابتا ابداعسازوکار ضامنچرخ، کهایمنیعملکرد آنرا تأمینکند، رواجنیافت. چرخابِ بشکهایاز قدیمدر کشورهایاسلامیبهکار میرفت. اینچرخابامروزههمدر مصر رایجاستو مهندسانمصریدر یکمرکز پژوهشینزدیکقاهرهسعیدر افزایشبازدهآندارند ( (دایره المعارفتاریخعلومعربی)، ج3، ص774).بسیاریاز مهندسانمسلمان، مثلبنوموسی، جزریو تقیالدینراصد*، چرخابیا پروانههایی با کاربرد صنعتیطراحیکردند. ابنخلفمرادینیز، کهدر سده پنجمدر اندلسمیزیست، از چرخاباستفادهکردهو گفتهاستاگر جریانآبضعیفباشد از چرخابروگرد وگرنهباید از چرخابزیرگرد استفادهشود (رجوع کنید به حسنو هیل، ص، 62؛ هیل، 1998، مقاله 18، ص).جهانگردانو جغرافیدانانِ بسیاریدر نوشتههایخود از چرخابهاییکهدیدهبودند یا سراغداشتند یاد کردهاند. حمداللّهمستوفی(ص111) از دولابیبزرگیاد کردهکهبر جوییدر کنار شهر اندیمشکنصببودهو آبشهر را تأمینمیکردهاست. در ایران، چرخابرا در کار سدها نیز بهکار میبردند و آبیکهچرخابرا میگرداند از پشتسد گرفتهمیشد و از طریقلوله بزرگیبر پرههایچرخابمیریختو آنرا میگرداند (پیسی، ص42ـ43). مقدسیدر قرنچهارم، در وصفسد عظیمرویرودِ کُر (رجوع کنید به بندامیر*( 1 ) )، گفتهاستکهدهچرخاب(دولاب) در دوجانبآنوجود دارد کهآسیابها را میگردانند و آنها را از عجایبولایتفارسشمردهاست(ص444). مقدسی(ص402، 411) همچنیندر ذکر اقلیمخوزستاناز وجود دولابهایزیبا و متعددیدر اهواز سخنبهمیانآوردهاستکهبا آبمیگشتند و ناعورهنامیدهمیشدند. ابنبطوطه(ج1، ص203، 237) از دولابهاییسخنگفتهاستکهدر رودخانه عمیقشهر شوشتر کار گذاشتهبودند و باغهایدوطرفرودخانهرا با آنآبیاریمیکردند. ویرانههایایندولابها هنوز در شوشتر باقیاست.ناصرخسرو (ص19) و ابنبطوطه(ج1، ص83 ـ84) از دولابهایبسیارییاد کردهاند کهبر لبِ رودِ عاصیدر شهر حماه نصبشدهبود. بعضیاز دولابهایحماههمچنانوجود دارند. ناصرخسرو (ص69)، در شرحدیدارشاز مصر و نیلو جویهایبسیارِ منشعباز آن، از دولابهایییاد کردهو گفتهکهبرآورد تعداد آنها دشوار است. بهنوشته وی(ص79)، دولابهاییدر قاهرهبرایآبیاریبستانها وجود داشتو در مقابلشهر اَسوان، در میاننیل، جزیرهایحاصلخیز بود کهباغهایآنرا با دولابآبمیدادند. ابنبطوطهنیز از دولابهایرودخانه بزرگسیاهْ آب(قرهسو) در داخلو خارجشهر نَکْده عراق(ج1، ص302) و دولابهایشهر اماصیهعراق(ج1، ص304) سخنگفتهاست.در اندلسنیز چرخابفراوانبود؛ رویرودخانهها چرخابهایعظیمیساختهبودند کهقطر دایرهشانبیستتا سیمتر بود. چرخابویرانشهر قرطبهدر کنار رود وادیالکبیر هنوز وجود دارد (رجوع کنید به هونکه، ص571 و شرحزیر تصویر 13 از تصاویر رنگیانتهایکتاب). ناعورهرا سوریها بهاندلسبردند. در سده ششمدر طلیطلهاز چرخابهاییشبیهآنچهدر حماهنصببود، استفادهمیشد. اینچرخابها در سراسر اندلسرایجشدهبود. ساقیهرا نیز مسلماناندر شبهجزیره ایبریرایجکردند. هر دو نوعچرخاباز آنجا بهبسیاریاز مناطقاروپاییراهیافتند و مهندساناسپانیاییآنها را بهدنیایجدید معرفیکردند. چرخاباز کشورهایاسلامیبهآسیایشرقینیز بردهشد ( ( دایره المعارفتاریخعلومعربی)، ج3، ص774ـ776).برایافزایشکاراییچرخابهایگرداننده آسیاب* ، آنها را رویکشتینصبمیکردند تا از سرعتبیشتر جریانآبدر قسمتمیانیرودخانهها استفاهکنند یا مشکلپایینآمدنآبرودخانهو ضعیفشدنجریانهایکناریکهقادر بهگرداندنچرخابنبودند حلشود. استفادهاز ایننوعچرخابها و آسیابها رواجبسیاریدر جهاناسلامداشت؛ در بینالنهرینرویرودخانههایدجلهو فراتو در اندلساز آنها استفادهمیشد. روشدیگر اینبود کهسدیمحلینزدیکبهمکاننصبچرخابایجاد میکردند و چرخابرا بهپایههایآنمیبستند تا بازدهآن، بر اثر جریانبیشتر آب، افزایشیابد. چرخابهایینیز در سده چهارمدر حوالیبصرهکار میکردند کهبا جزر و مد آبمیچرخیدند و آسیابها را بهگردشدرمیآوردند. آسیابهایجزر و مدییکسرهپساز اینتاریخدر اروپا پدیدار شد (همان، ج3، ص783؛ هیل، 1993، ص111).هونکه(ص160ـ161)، پیسی(ص38) و بسیاریدیگر، مهارتمسلمانانرا در ساختدستگاههایآبیستودهاند. مهندسیآبرسانیدر ایران، شاملسدسازی، احداثشبکههایآبیاریو ساختانواعدستگاههایآبکشی، رشد چشمگیریداشت. اطلاقچرخایرانیبهچرخابها نشانمیدهد کهپژوهشگراننقشایرانیها را در اینزمینهمهممیدانند. برنال(ج1، ص208، پانویس) نقشایرانیانرا در همه زمینهها، از جملهمهندسیسازههایآبی، مهمشمردهاست.هنوز همدر بسیاریاز نقاطدنیا، چرخابوجود دارد و همچنانساختهو بهکار گرفتهمیشود. بعضیاز اینچرخابها، مثلناعوره، ساقیه،حلزونیملاقهدار و چرخبا زنجیره دلوها، بهکمکفنّاوریهایجدید، استفاده وسیعتریمییابند. امروزهاینچرخابها در شرکتهایمهندسیو تولیدی، بهموتور و جعبهدندهمجهز میگردند و با بازدهیبهتر ساختهو برایآبیاریبهکار گرفتهمیشوند.پروانه، کهدر واقعچرخابِ آبگرد محسوبمیشود، افزونبر آبیاریو تأمینآبآشامیدنی، برایتأمیننیرویمحرکه دستگاههایصنعتینیز بهکار میرفت. از اینحیث، اولینو بیشتریناستفاده آندر آسیابها بود (دوما، ج1، ص144ـ145). علاوهبر آن، استفادهاز نیرویآبدر جهاناسلامبرایراهاندازیدستگاههایعصاری، روغنکشی، آسیایشکر، تهیه خمیر کاغذ، شالیکوبی، لباسشویی(قصّاری) و آسیایسنگمعدنرایجبود. اخیراً در دره اردنبقایای32 آسیایشکر کشفشدهاستکهبا نیرویآبکار میکردهاند و متعلقبهدوره ایوبیهستند. در حوالیسدّ کُر چرخابهایبسیاری، برایآسیایغلاتو نیشکر، شستشویپارچههایپشمیو آمادهسازیخمیر کاغذ، نصبشدهبود. از قوه آببرایارهکردنالوار هماستفادهمیشد (هیل، 1993، ص113؛ ( دایره المعارفتاریخعلومعربی)،ج3، ص783 ـ 784؛ پیسی، ص17).مسلمانانکاغذسازیرا از اسیرانجنگیچینیدر سمرقند آموختند و آسیایکاغذ را ساختند کهخیلیزود در بغداد، یمن، مصر، سوریه، ایران، افریقایشمالیو اندلسآسیاهایمشابهبرپا شد ( ( دایره المعارفتاریخعلومعربی)، همانجا). برایتهیه خمیر کاغذ، چرخاب، بازویمتحرکیرا کهضامندار بود و بهانتهایشچکشیوصلبود، بالا و پایینمیبرد و چکشبر الیافگیاهیضربهمیزد تا خمیر کاغذ آمادهشود. بهمجموعه بازویچکشدار، آبدَنگمیگفتند. غیاثالدینجمشید کاشانیدر پیوستنامه دومخود، یکآسیایکاغذسازیرا کهدر سمرقند کار میکردهشرحدادهاست(رجوع کنید به ص89).ابوریحانبیرونی(ص385) از کاربرد آبدنگبرایخرد کردنسنگمعدنطلا سخنگفتهو آنرا برایاینمنظور بهتر از آسیا دانستهاست. ویاینآبدنگها را مشاجننامیدهو گفتهاستبا دستگاههاییکار میکنند کهدر آبجارینصبشدهاند و آنها را بهآبدنگهاییتشبیهکردهاستکهبرایکوبیدنکنفکاغذسازیدر سمرقند بهکار میرفتند. در حاشیه ترجمه مقالهایاز ابنحاج(ص23)، تصویریبرگرفتهاز یکنسخه خطیکشمیریوجود دارد کهمتعلقبهسده سیزدهماستو کاغذسازانیرا در حالساختخمیر کاغذ نشانمیدهد.در دوره اسلامی، چرخابو پروانهدر ساختاشیایخودکار و تزیینینیز بهکار میرفتند، چنانکهجزریاز آنها در بسیاریاز دستگاههایخودکار استفادهکردهاست، از جملهاستفادهاز چرخکفهدار در ساعتهایآبیبرایبهحرکتدرآوردندستمجسمههاینوازندهو ایجاد صدایسوت(صـ57، 93، 172ـ175)، چرخپرهدار افقیدر ظروفخودکار (ص246ـ262) و پروانه زیرگرد با پرههایپهنو پاروییشکلدر ساختتلمبه(ص458ـ465). بنوموسیهماز پروانههایآبیو هواییدر ساختفوارهها استفادهکردهبودند (رجوع کنید به ص340ـ342، 346ـ349).چرخچاه، کهنوعیچرخاباست، وسیلهایباستانیاستکهاز ماشینهایساده هرونبهشمار میآید (روسو، ص121). اینوسیلهبهشکلاستوانهایچوبیو میانتهیاستکهبر سرِ چاهنصبمیکنند، بر آنطنابیمیاندازند و دلویبهانتهایآزاد طنابمیبندند کهبا آناز چاهآبمیکشند. چرخبا دستو گاهیکهدلو سنگیناستبهکمکپا میگردد و طناببا بازشدناز دورِ آندر چاهفرو میرود و با پیچیدنبهدورِ آنبالا میآید. گاهیدستهاینیز بر یکیاز دو قاعده آنبرایسهولتگرداندنشتعبیهمیشود. چرخچاهرا چرخآبکِشی، چرخدولاب(دهخدا، ذیل«چرخاب»، «چرخچاه»؛ نفیسی؛ فرهنگبزرگسخن، ذیل«چرخ») و بَکْرَه (ابنمنظور، ذیل«بکر»؛ جمعآنبکراترجوع کنید به خوارزمی، ص248) نیزنامیدهاند. چرخچاهبرایبیرونکشیدنخاکهنگامحفر چاهو کاریز، و سنگمعدنو آبو گِلاز معادننیز بهکار میرفت(حسنو هیل، ص237، 239).چرخچاهبرایتأمینآبخانگیاز چاههاییکهدر منازلشهریو روستاییحفر میشد، بهطور وسیعیبهکار میرفتو برخلافدیگر چرخابها کهعمومیتر بودند، استفاده خصوصیو خانوادگیداشتو ابزارِ کارِ مقنیبرایحفر چاهو کاریز همبود.نوعیاز چرخچاه، کهبرایآبیاریو نیز تأمینآبحمامهایعمومیبهکار میرفت، شاملیکیا دو استوانهبود کههریکدلویداشت. هر دلو با دو تسمه، کهیکیاز دیگریکوتاهتر بود، بهحیوانیبستهمیشد. حیواناز یکسرازیریبهنامگاورو پایینمیرفتو طناببلندتر چرخرا میچرخاند تا دلو بالا بیاید. در انتهایمسیر، طنابِ کوتاهتر باعثکجشدندلو و ریختهشدنآبآنبهدرونمخزنآب میشد ( د. ایرانیکا، ذیلark- ečāh" Č").وسعتاستفاهاز چرخچاهو دیگر چرخابها منشأ نامگذاریبسیاریاز روستاها بهنامدولابدر ایرانبودهاست. چرخچاههنوز همدر بسیاریاز نواحیکشورهایاسلامی، بهویژهدر مناطقروستایی، کاربرد دارد. در تمدناسلامی چرخچاهدر جنگافزارها مانند فلاخنو منجنیقکاربرد داشتهاست(رجوع کنید به دوما، ج1، ص681؛ حسنو هیل، ص99ـ102).منابع: ابنبطوطه، رحله ابنبطوطه، چاپمحمدعبدالمنعمعریان، بیروت1407/1987؛ ابنحاج، «در بیانکیفیتو نیکو گردانیدننیتورّاقو کاتبو صحّاف»، ترجمه شهریار نیازی، نامه بهارستان، سال2، ش2 (پاییز ـ زمستان1380)؛ ابنساعاتی، علمالساعاتو العملبها، چاپمحمداحمد دهمان، دمشق [? 1401/1981 ]؛ ابنمنظور؛ ابوریحانبیرونی، الجماهر فیالجواهر، چاپیوسفالهادی، تهران 1374 ش؛ جاندزموند برنال، علمدر تاریخ، ج1، ترجمه ح. اسدپور پیرانفر، تهران 1380 ش؛ محمدحسینبنخلفبرهان، برهان قاطع، چاپمحمد معین، تهران1361 ش؛ بنوموسی، کتابالحیل ، چاپاحمد یوسفحسن، حلب1981؛ آرنولد پیسی، تکنولوژیدر تمدنجهان، ترجمه فریدونبدرهای، تهران1376 ش؛ محمدبنمعروفتقیالدینراصد، الطرقالسنیه فیالا´لاتالروحانیه، نسخه عکسی، در احمد یوسفحسن، تقیالدینو الهندسه المیکانیکیه العربیه، حلب1976؛ اسماعیلبنرزّاز جزری، الجامعبینالعلمو العملالنافعفیصناعه الحیل، چاپاحمد یوسفحسن، حلب1979؛ همان، ترجمه فارسی: مبانینظریو عملیمهندسیمکانیکدر تمدناسلامی ( الجامعبینالعلمو العملالنافعفیصناعه الحیل)، ترجمهو تحشیه محمدجواد ناطق، حمیدرضا نفیسی، و سعید رفعتجاه، تهران1380 ش؛ محمد حافظاصفهانی، سهرسالهدر اختراعاتصنعتی: ساعت، آسیا، دستگاهروغنکشی ( نتیجه الدّوله)، چاپتقیبینش، تهران1350 ش؛ حمداللّهمستوفی، نزهه القلوب؛ محمدبناحمد خوارزمی، کتابمفاتیحالعلوم، چاپفانفلوتن، لیدن1895، چاپافست1968؛ موریسدوما، تاریخصنعتو اختراع، ترجمه عبداللّهارگانی، تهران1378 ش؛ دهخدا؛ پیر روسو، تاریخعلوم، ترجمه حسنصفّاری، تهران1378 ش؛ غیاثالدینجمشید کاشانی، از سمرقند بهکاشان: نامههایغیاثالدینجمشید کاشانیبهپدرش، چاپمحمد باقری، تهران1375 ش؛ فرهنگبزرگسخن، بهسرپرستیحسنانوری، تهران: سخن، 1381 ش؛ پرویز محبّی، فنونو منابعدر ایران: مقدمهایبر تاریختکنولوژیو کاربرد مواد در ایراناز قرناولتا سیزدهمهجری، ترجمه آرامقریب، تهران1383 ش؛ مقدسی؛ ناصرخسرو، سفرنامه حکیمناصرخسرو قبادیانیمروزی، چاپمحمد دبیرسیاقی، تهران1363 ش؛ علیاکبر نفیسی، فرهنگنفیسی، تهران1355 ش؛ زیگرید هونکه، فرهنگاسلامدر اروپا: خورشیداللهبر فراز مغربزمین، ترجمه مرتضیرهبانی، تهران1370 ش؛Duncan Dowson, History of tribology, London 1998; EIr . s.v. "Čark-e čāh" (by Nā şer Golām – Rezāi); EI 2 , s.v. "Nāura" (by D. R. Hill), s.vv. "Waterwheel" (by Terry S.Reynolds), "Wheel" (by Leslie Spier Danbury 1995); Encyclopedia of the history of Arabic science , ed. Roshdi Rashed, London: Routledge, 1996, s.v. "Engineering" (by Donald R. Hill); Ahmad Y. Hassan and Donald R. Hill, Islamic technology: an illustrated history , Paris 1992; Donald Routledge Hill, "Andalusian technology", repr. in Donald Routledge Hill, Studies in medieval Islamic technology , ed. David A. King, Aldershot 1998; idem, Islamic science and engineering , Edinburgh 1993; Thomas Jefferson, "The letters of Thomas Jefferson: to Isaac McPherson Monticello, August 13/1813", From Revolution to Reconstruction. 6 Mar. 2003. [Online]. Available: http://odur.let.rug. nl/ ¬ usa/p/tj3/ writings/brf/ jeflxx.htm. ]17 Jul. 2007]; The Splendour of Iran , ed. N. Pourjavady, London: Booth-Clibborn Editions, 2001; Webster's third new international dictionary of the English language: unabridged , ed. Philip Babcock Gove, Springfield, Mass. 1981.