چراغعلی خان زنگنه

معرف

از بزرگان‌طایفه زنگنه‌*و از رجال‌دربار ناصرالدین‌شاه‌قاجار
متن
چراغعلی‌خان‌زنگنه، از بزرگان‌طایفه زنگنه‌*و از رجال‌دربار ناصرالدین‌شاه‌قاجار. در برخی‌منابع‌، او را چراغعلی‌خان‌زنگنه کرمانشاهانی‌و کلهر نیز ذکر کرده‌اند (رجوع کنید به اقبال‌آشتیانی‌، ص‌137؛ امیرکبیر، توضیحات‌آل‌داود، ص‌361). از تاریخ‌تولد و آغاز زندگی‌وی‌اطلاعی‌در دست‌نیست‌. نخستین‌اطلاع‌در باره وی‌آن‌است‌که‌در 1259 به‌همراه‌میرزاتقی‌خان‌وزیرنظام‌(بعداً امیرکبیر)، برای‌تعیین‌حدود ایران‌و عثمانی‌، به‌ارزنه الروم‌رفت‌و در شورشی‌که‌در این‌شهر، در رجب‌1262، بر ضد هیئت‌ایرانی‌روی‌داد، زخمی‌شد (رجوع کنید به هدایت‌، ج‌، ص‌297ـ 298؛ آدمیت‌، ص‌104ـ105؛ قس‌سپهر، ج‌2، ص‌838ـ839: 1260).چراغعلی‌خان‌در 1264، در نخستین‌مأموریت‌مهم‌خود، به‌اصفهان‌رفت‌. در آن‌زمان‌، سلیمان‌خان‌حاکم‌اصفهان‌بود و میرزا عبدالوهاب‌گلستانه‌وزارت‌او را برعهده‌داشت‌ولی‌میرزاعبدالحسین‌سررشته‌دار مدعی‌وزارت‌اصفهان‌بود. بنابراین‌، چراغعلی‌خان‌از طرف‌امیرکبیر مأمور شد که‌به‌اصفهان‌برود، موقعیت‌میرزا عبدالوهاب‌را در وزارت‌تثبیت‌کند و میرزا عبدالحسین‌را به‌تهران‌ببرد. ولی‌او، برخلاف‌مأموریت‌خود و از ترس‌شورش‌طرفداران‌میرزاعبدالحسین‌اعلام‌کرد که‌میرزا عبدالحسین‌وزیر است‌و میرزا عبدالوهاب‌باید به‌تهران‌برود (سپهر، ج‌3، ص‌1001ـ1002؛ خورموجی‌، ص‌55).در 1265 در شورش‌محمدحسن‌خان‌سالار * در خراسان‌نیز امیرکبیر چراغعلی‌خان‌را مأمور خاتمه‌دادن‌به‌این‌ماجرا کرد (سپهر، ج‌3، ص‌1041؛ خورموجی‌، ص‌65). او در این‌مأموریت‌موفق‌نبود و سالار وساطت‌وی‌را نپذیرفت‌. چراغعلی‌خان‌که‌جانش‌در خطر بود، با ترفند از مشهد خارج‌شد (سپهر، ج‌3، ص‌1041ـ1044؛ خورموجی‌، ص‌65ـ66؛ اعتمادالسلطنه‌، 1363ـ1367 ش‌، ج‌3، ص‌1698). سرانجام‌پس‌از تصرف‌مشهد به‌دست‌نیروهای‌دولتی‌، وقتی‌سالار و پسران‌و برادرش‌به‌حرم‌امام‌رضا علیه‌السلام‌پناه‌بردند و در آنجا بست‌نشستند، چراغعلی‌خان‌به‌فرمان‌حسام‌السلطنه‌، سالار را از بست‌بیرون‌آورد و به‌لشکرگاه‌برد (امیرکبیر، ص‌198؛ سپهر، ج‌3، ص‌1102). چراغعلی‌خان‌پس‌از بازگشت‌به‌تهران‌، نشان‌سرهنگی‌و منصب‌قوللر آقاسی‌باشی‌گرفت‌(سپهر،ج‌3، ص‌1105؛ خورموجی، ص‌85).در 1267، چراغعلی‌خان‌به‌نیابت‌حکومت‌اصفهان‌منصوب‌شد. او اصفهان‌را آرام‌کرد و اشرار آن‌منطقه‌، از جمله‌کریم‌اروجنی‌(بروجنی‌)، را دستگیر کرد و به‌تهران‌فرستاد (سپهر، ج‌3، ص‌1124ـ1125؛ خورموجی‌، ص‌93؛ قس‌اعتمادالسلطنه‌، 1363ـ1367 ش‌، ج‌3، ص‌1711؛ د. ایرانیکا، ذیل‌«چراغعلی‌خان‌سراج‌الملک‌زنگنه‌» که‌چراغعلی‌خان‌را حاکم‌اصفهان‌ذکر کرده‌اند). او همچنین‌گروهی‌از پیروان‌علی‌محمد باب‌را دستگیر کرد، برخی‌از علمای‌اصفهان‌را حاضر ساخت‌که‌با آنان‌سخن‌بگویند ولی‌چون‌تغییری‌در اعتقادشان‌به‌بابیت‌سیدعلی‌محمد پدید نیامد، دستور کشتن‌آنها را صادر کرد (سپهر، ج‌3، ص‌ 1126). ظاهراً سیاست‌چراغعلی‌خان‌در اداره امور اصفهان‌سبب‌رونق‌کشاورزی‌این‌منطقه‌شده‌بود (رجوع کنید به آدمیت‌، ص‌397). او در دوره حکومتش‌در اصفهان‌، به‌فرمان‌ناصرالدین‌شاه‌، پل‌خواجو و عمارت‌هزارجریب‌را تعمیر کرد و جبه‌خانه‌ای‌نیز در این‌شهر ساخت‌(هدایت‌، ج‌، ص‌491؛ سپهر، ج‌3، ص‌1126؛ اعتمادالسلطنه‌، 1363 ش‌، ص‌96؛ امیرکبیر، توضیحات‌آل‌داود، ص‌361). در همین‌سال‌، ناصرالدین‌شاه‌به‌اصفهان‌رفت‌و اندکی‌بعد چراغعلی‌خان‌نشان‌سرتیپی‌گرفت‌(رجوع کنید به سپهر، ج‌3، ص‌1137؛ اعتمادالسلطنه‌، 1363 ش‌، ص‌66؛ محبوبی‌اردکانی‌، ص‌529). او تا 1271 در اصفهان‌بود و در آن‌سال‌به‌تهران‌بازگشت‌.چراغعلی‌خان‌در 1272 برای‌دستگیری‌قاتلان‌عباسقلی‌خان‌، حاکم‌بسطام‌و شاهرود، به‌آنجا رفت‌و پس‌از دستگیری‌پانزده‌تن‌از عاملان‌قتل‌به‌تهران‌بازگشت‌. او پس‌از این‌مأموریت‌، نشان‌سوم‌میرپنجگی‌گرفت‌و حاکم‌خمسه‌و زنجان‌شد (سپهر، ج‌3، ص‌1258ـ 1259، 1430؛ خورموجی‌، ص‌148؛ محبوبی‌اردکانی‌، همانجا). چراغعلی‌خان‌در حکومت‌خمسه‌نیز با مردم‌حسن‌سلوک‌داشت‌و رضایتمندی‌مردم‌از وی‌در روزنامه وقایع‌اتفاقیه‌ (ش‌383، ص‌5، ش‌405، ص‌5، ش‌414، ص‌3، ش‌453، ص‌2) منعکس‌شده‌است‌. وی‌در 1276 ملقب‌به‌سراج‌الملک‌شد (همان‌، ش‌ 443، ص‌1؛ خورموجی‌، ص‌253).در 1279، به‌ریاست‌دیوانخانه نظام‌و بیگلربیگی‌گری‌اصفهان‌منصوب‌شد که‌تا 1281 بر آن‌مقام‌بود و در این‌سال‌به‌ریاست‌احتساب‌(شهرداری‌) تهران‌تعیین‌شد (خورموجی‌، ص ‌؛ اعتمادالسلطنه‌، 1363ـ1367 ش‌، ج‌3، ص‌1852؛ محبوبی‌اردکانی‌، همانجا). از این‌سال‌به‌بعد، راجع‌به‌چراغعلی‌خان‌اطلاعی‌نیست‌. احتمالاً مرگ‌وی‌پیش‌از 1299 رخ‌داده‌است‌، زیرا در آن‌سال‌لقب‌او را به‌میرزارضاقلی‌ایروانی‌، پیشکار ظل‌السلطان‌، دادند (رجوع کنید به محبوبی‌اردکانی‌، همانجا).کنت‌دوگوبینو، از اعضای‌سفارت‌فرانسه‌در ایران‌، در سفر خود به‌اصفهان‌با چراغعلی ‌خان‌ملاقات‌کرد. گوبینو (ص‌194ـ 195) او را مردی‌خوش‌قیافه‌، باهوش‌و شریف‌، متمدن‌، آداب‌دان‌و با اصل‌و نسب‌معرفی‌کرده‌است‌. مورخان‌این‌دوره‌نیز چراغعلی‌خان‌را فردی‌کاردان‌، زیرک‌و باکفایت‌، دست‌پرورده امیرکبیر و معتمد وی‌ذکر کرده‌اند (برای‌نمونه‌ رجوع کنید به هدایت‌، ج‌، ص‌459، 463؛ خورموجی‌، ص‌148).منابع‌: فریدون‌آدمیت‌، امیرکبیر و ایران، تهران‌ش‌؛ محمدحسن‌بن‌علی‌اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌منتظم‌ناصری‌، چاپ‌محمداسماعیل‌رضوانی‌، تهران‌1363ـ1367 ش‌؛ همو، المآثر و الا´ثار، در چهل‌سال‌تاریخ‌ایران‌، چاپ‌ایرج‌افشار، ج‌1، تهران‌: اساطیر، 1363 ش‌؛ عباس‌اقبال‌آشتیانی‌، میرزاتقی‌خان‌امیرکبیر، چاپ‌ایرج‌افشار، تهران‌1363 ش‌؛ امیرکبیر، نامه‌های‌امیرکبیر؛ به‌انضمام‌ رساله نوادرالامیر، چاپ‌علی‌آل‌داود، تهران‌ش‌؛ محمدجعفربن‌محمدعلی‌خورموجی‌، حقایق‌الاخبار ناصری، چاپ‌حسین‌خدیوجم‌، تهران‌1363 ش‌؛ روزنامه وقایع‌اتفاقیه، ش‌383، 20 شوال‌1273، ش‌405، 27 ربیع‌الاول‌1275، ش‌414، غره جمادی‌الثانیه‌1275، ش‌443، 18 محرّم‌1276، ش‌453، 28 ربیع‌الا´خر 1276؛ محمدتقی ‌بن‌محمدعلی‌سپهر، ناسخ‌التواریخ‌: تاریخ‌قاجاریه، چاپ‌جمشید کیانفر، تهران‌1377 ش‌؛ ژوزف‌آرتور گوبینو، سه‌سال‌در آسیا 1855ـ1858،ترجمه عبدالرضا هوشنگ‌مهدوی‌، تهران‌1367 ش‌؛ حسین‌محبوبی‌اردکانی‌، تعلیقات‌حسین‌محبوبی‌اردکانی‌بر المآثر و الا´ثار، در چهل سال‌تاریخ‌ایران‌، چاپ‌ایرج‌افشار، ج‌2، تهران‌: اساطیر، 1368 ش‌؛ رضاقلی‌بن‌محمد هادی‌هدایت‌، ملحقات‌تاریخ‌روضه الصفای‌ناصری‌، در میرخواند، ج‌8 ـ10؛EIr . s.v. "Čerāg ـ Al Khan Serāj-al-Molk Zangana" (by Denis M. MacEoin).
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 11
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده