چچن، یکیاز جمهوریهایخودمختار فدراسیونروسیهدر قفقاز شمالی.1) جغرافیایطبیعیو اقتصادیو تقسیماتاداری. اینسرزمینِ کوهستانیو جنگلی، از مشرقبهداغستان، از شمالبهروسیه، از مغرب بهجمهوریخودمختار اینگوشو اوستیایشمالیو از جنوبغربیبهگرجستانمحدود میشود ( ( اطلسجامعجهانتایمز )، نقشه 42؛ جرمن، نقشه 1 و 2). کوهکازِبک، در رشتهکوهقفقاز، در مغربچچنقرار دارد و گذرگاهداریالراهاصلیمنطقهبهقفقاز مرکزیبهشمار میرود (الهی، ص104). کوهتبولسـ متا،بهارتفاع493 ، 4 متر، بلندترینکوهجمهوریچچناست(( اطلسجامعجهانتایمز)، همانجا؛ قسجایموخا، ص). عمدهترینرودهایجمهوری، تِرِک، آرگون، آسهو سونجا/ سونژا هستند و ترک*، مهمترینرود جمهوری، از کوهکازبکدر گرجستانسرچشمهمیگیرد (جایموخا، همانجا). درههایوسیعترکو سونجا اینجمهوریرا از مغرببهمشرققطعمیکنند. دشتهایوسیعو دریاچههاییچونکازنوییدر اینجمهوریوجود دارد (همان، ص19ـ21؛ امیراحمدیان، ص80). اقلیمشمالِ جمهوریقارهایاست. میانگیندمایآندر زمستاناز ْ3- در جلگه ترکـ کوما تا ْ12- در کوهستانها، و در تابستانبینْ24 و ْ25 تا ْ5 و ْ7 در نوساناست(امیراحمدیان، ص؛ الهی، ص106).در زمینهایهموار و در خاکهایشاهبلوطی، گیاهانبیابانیو نیمهبیابانیمیروید. سراسر دشتچچن، کهخاکهایسیاهدر آنگستردهاست، زمینهایکشاورزیاست. در کوهستانها، در خاکهایقهوهای، جنگلهایپهنبرگو در خاکهایکوهستانیچمنی، مراتعآلپیو نیمهآلپیفراواناست(امیراحمدیان، ص115). چچناز لحاظاقتصادیجزو مناطقمهمقفقاز شمالیبهشمار میآید. در اینجمهوریغلات، آفتابگردان، نیشکر، انواعسبزی، و انواعمیوهبهویژهانگور بهعملمیآید. همچنیندامپروری، از جملهپرورشنوعیگوسفند کهپشملطیفیدارد، از رونقبسیار برخوردار است(آکینر، ص177). اینجمهوریدارایمنابعغنیزیرزمینیاست، از جملهنفتو گاز طبیعی، طلا، الماس، مس، روی، فسفات، سنگآهکو گوگرد. در 1362 ش/1983، حدود 370 میلیونتننفتو 67 میلیارد متر مکعبگاز طبیعیدر اینجمهوریوجود داشتهاست(همانجا؛ جایموخا، ص105). اینجمهورییکیاز مراکز عمده پالایشو تصفیه نفتاتحاد شورویبهشمار میرفت. اینمنطقهتنها راهعبور خطوطلوله نفتاز حوزه قفقاز بهروسیهاست(امیراحمدیان، ص67؛ ادیبو تقوی، ص). لولههایانتقالنفتبهمخاچقلعه(در داغستان*) و توآپسدر دریایسیاهو حوزه رود دونتسنیز در آنقرار دارد (روبان، ص75؛ ادیبو تقوی، همانجا). صنایعماشینسازیدر اینجمهوریرونقبسیار دارد (ادیبو تقوی، همانجا).جمهوریچچندارایاندکیبیشاز سیصد کیلومتر راهآهنو بیشاز سههزار کیلومتر راهاصلیاست. عمده حملو نقلبا راهآهنصورتمیگیرد. اینراهآهندرههایترکو سونجا را بهآستاراخان(هشترخان/ حاجیترخان) و باکو در ساحلدریایخزر و توآپسو درستفدر کناره دریایسیاهو آزوفمتصلمیکند (جایموخا، ص101).چچندوازدهناحیه اداریو هفدهشهر دارد (همان، ص21). مهمترینشهرهایآنعبارتاند از: گروزنی(جوهرقلعه)، اوروسمرتن، گودرمس(قدیمترینشهر منطقهکهدر اواسطقرندوازدهم/ هجدهمبنیاننهادهشدهاست)، شالیو آرگون(امیراحمدیان، ص311). شهر گروزنی،مرکز جمهوری، در ساحلرود سونجا قرار دارد و از 1287/1870 محلتلاقیراههایارتباطیقفقاز بودهو دارایراهآهنو فرودگاهاست. اینشهر در 1233/ 1818 بنیانگذاشتهشدهاست(همان، ص508).با وجود نزدیکیچچنبهسرزمینهایاسلامی، تا اوایلقرنسیزدهم/ اواخر قرنهجدهماسلامدر آن رواججدّینیافت. در ایندورهشیخمنصور، از سرانصوفیه، مردمرا بهمبارزهبا بتپرستیو عاداتمنافیشریعتفراخواند و باعثگسترشاسلامدر ایننواحیگردید (خوند، ج11، ص182). بدینترتیب، جمهوریچچنیکیاز مراکز عمدهصوفیهدر قفقاز گردید کهمزار بسیاریاز صوفیاندر آنقرار دارد (بنیگسنو ویمبوش، ص178). برخیاز بزرگانصوفیه چچنعبارتاند از: شیخاسماعیل، غازیملامحمد، حمزهبیگ، شیخشامل، حاجیمراد *، کونتاحاجی، حاجیعلی، حاجیمحمد، اوزونحاجیو امامنجمالدین(خوند، ج11، ص182ـ185؛ الهی، ص108ـ113).ریشه چچنیها روشننیست(رجوع کنید به خوند، ج11، ص176). زبانایشانچچنیاست(رجوع کنید به جایموخا، صـ11؛ بخش2: زبانو دینو تاریخ). حدود 57% جمعیتاینجمهوریدر شهر، عمدتاً در گروزنی، زندگیمیکنند (روبان، ص72). چچنمتراکمترینجمعیتمنطقه روسیهرا در خود جایدادهو بالاتریننرخافزایشجمعیتشهریاشبهسببمهاجرتاست(همانجا). درگیریهایداخلیو بحرانکشاورزی1370 ش/1991 ــ کهبهافزایشقیمتکالاهایخوراکیانجامید ــ از عواملمهمگسترشمهاجرتروستاییانبهشهرها بودهاست(همانجا). در 1381 ش/2002، جمعیتاینجمهوریبنابر آمارهایروسیه، حدود یکمیلیونتنبودهاست(رجوع کنید به جایموخا، ص15).منابع: مرتضیادیبو اکبر تقوی، رویاروییچچنبا روسیه، [تهران] 1374 ش؛ امیرسعید الهی، «سرزمینچچناز یرملوفتا سوخوروشنکف»، اطلاعاتسیاسیـ اقتصادی، سال11، ش11 و 12 (مرداد و شهریور 1376)؛ بهرامامیراحمدیان، جغرافیایکاملقفقاز، تهران1381 ش؛ مسعود خوند، الموسوعه التاریخیه الجغرافیه، بیروت1994ـ2004؛ لاریسا روبان، «ویژگیهایژئوپلتیکیو نظامیـ امنیتیقفقاز و منطقهدریایخزر از دیدگاهامنیتی»، ترجمه قاسمملکی، در مجموعهمقالاتدهمینهمایشبینالمللیآسیایمرکزیو قفقاز، بهکوششپروینمعظمیگودرزی، تهران: وزارتامورخارجه، دفتر مطالعاتسیاسیو بینالمللی، 1383 ش؛Shirin Akiner, Islamic peoples of the Soviet Union , London 1983; Alexandre Bennigsen and S. Enders Wimbush, Mystics and commissars: sufism in the Soviet Union , London 1985; Tracey C. German, Russia's Chechen War, London 2003; Amjad Jaimoukha, The Chechens: a handbook, London 2005; The Times comprehensive atlas of the world , London: Times Books, 2005.2) زبانو دینو تاریخزبان. زبانمردمچچنبهگروهزبانهایشمالخاوریقفقاز، گروهفرعیناخچیو، تعلقدارد. اینزبانبهزباناینگوشیبسیار نزدیکاست. زبانچچنیچندگویشدارد کهاز میانآنها، گویشچچنیهایساکندشتها مبنایزبانادبیچچناستو واژگانعربی، فارسی، ترکی، گرجیو روسیبسیاریدر آنوجود دارد (آکینر، ص179ـ180). در اوایلسده سیزدهم/ نوزدهم، از الفبایعربی/ فارسیاستفادهمیشد. پساز انقلاباکتبر، زبانچچنیبهزبانادبیارتقا یافت. در چند سالنخستبرایمکتوبکردناینزباناز خطعربی/ فارسیاستفادهمیشد تا اینکهاز 1307 تا 1317 ش/ 1928ـ 1938 خطلاتینیو سپسخطسیریلیجانشینآنشد. پساز اعلاناستقلالچچندر 1370 ش/1991، ملیگرایانبر افزایشاهمیتزبانچچنیو کاهشنفوذ زبانروسیتأکید کردند. در 1371 ش/1992 الفبایلاتینیجانشینسیریلیشد و از 1372 ش/1993 روزنامههایچچنیاز اینالفبا استفادهکردند. با اینحال، از اینخطاستقبالچندانینشد. در مرداد 1376/ اوت1997 مجلسچچنقانون«زبانچچنیتنها زبانجمهوری» را تصویبکرد. در 1378 ش/1999 و پساز تصرفدوباره چچنبهوسیله روسها، زبانچچنیمجدداً با الفبایسیریلیبهنگارشدر آمد و زبانروسیجایگاهپیشینرا بازیافت(جایموخا ، ص198ـ202).دین. مردمچچنحنفیمذهباند (آکینر، ص181). دیناسلامپساز حمله تیمور و بهویژهدر پیاستقرار قزاقها در امتداد رود تِرِک*پساز سده دهم/ شانزدهم، در میانچچنها ریشهگرفت.نفوذ ایندینبهآهستگیو از مشرقکوههایچچنآغاز شد و ظاهراً آوارها *و کومیکها اسلامرا بهمیانآنانبردند (منفرد و بیات، ص127). اینکدو طریقتنقشبندیهو قادریهدر اینجمهوریفعالیتمیکنند (براکسآپ، 1999، ص549). گسترشطریقتنقشبندیهدر چچنبه1235ـ 1245/ دهه 1820 برمیگردد کهنخستینمبلّغانآناز داغستانبهاینمنطقهآمدند. آنانسهمعمدهایدر گسترشاسلامدر چچنداشتند. اینطریقتدر نیمه نخستسده سیزدهم/ نوزدهم، در مبارزهبا سلطه روسها بر منطقه، سهممهمیداشت(جایموخا، ص119). طریقتقادریهرا کونتاحاجیدر 1278/1861 در چچنرواجداد. تعالیمویدر زمینه زهد و عدمخشونتو اجتناباز رویاروییبا شر، با استقبالمردمروبهرو شد، بهویژهآنکهاز جنگسیسالهبا روسها، کهدر 1276/ 1859 پایانیافت، خستهشدهبودند. با اینحال، روسها در 1284/1867 کونتا حاجیرا دستگیر کردند و کوشیدند این طریقترا سرکوبکنند(براکسآپ، 1992، ص118). تخمینزدهمیشود کهاینطریقتصدها هزار پیرو دارد (جایموخا، ص). طریقتقادریهبهسهشاخه مهمتقسیممیشود: شاخه باماتگرایکهدر منطقه چچن رواجدارد و میانهروتر است. بنیانگذار آنعلیمیتایفاستکهدر 1306 ش/1927 اعدامشد. شاخه بطلحاجیکهدر منطقه اینگوشفعالیتدارد و شاخه چیممیرزا استکهبهسماعو ذکر جلیاهمیتخاصیمیدهد. هواداراناینشاخه، در میانچچنهایتبعیدیدر قزاقستانپساز جنگجهانیدوم، طریقتویس(اویس) حاجیزگیفرا پدید آوردند کهاز طریقتهایمتنفذ بود و بهویژهبهسبباستفادهاز آلاتموسیقیدر جلساتذکر و جایگاهخاصیکهبرایزنمنظور داشته، شاخصاست. طریقتویسحاجیزگیفدر ستیز با نفوذ روسها بسیار تندرو بود. آنانبا اجتناباز معاشرتبا روسها، حضور نیافتندر حزبو حتیطفرهرفتناز خدمتنظاموظیفه، مخالفتخود را نشانمیدادند و حتیسخنگفتنبهزبانروسیرا گناهمیدانستند. در اینجمهوریوهابیگرینیز نفوذیرو بهگسترشدارد. پیشاز 1370 ش/1991 گروندگانبهاینجریانفعالیت مخفیداشتند، اما در 1375 ش/1996، بهویژهپساز ترور دودایف، رئیسجمهوریچچن، نفوذ فزایندهایدر اینجمهورییافتند تا اینکهدر تیر 1377/ ژوئیه 1998 مَسخدوف، رئیسجمهوریوقت، وهابیها را از گودرمساخراجکرد (جایموخا، ص122).تاریخ. استقرار قبایلناخدر اینمنطقهبهاواخر هزاره اولپیشاز میلاد و راندنطوایفایرانیبرمیگردد. در 114 میلادی، امپراتوریرومسیطره خود را بر منطقهتثبیتکرد. در اواخر سده سوممیلادی، ایرانیانتوانستند بهسیطره رومبر منطقهپایاندهند. در سده چهارممیلادی، هونها چچنرا تصرفکردند. در اواسطسده ششمآوارها هونها را شکستدادند و چچنرا تصرفکردند. در سده هفتممیلادی، امپراتوریخزر بر منطقهسیطرهیافت(همان، ص 26ـ32). در نیمه نخستسده اولهجریمسلمانان، وارد منطقهشدند، اما تلاشآنانبرایسیطرهبر قفقاز شمالی، بهنتیجهاینرسید. نبردهایآنانتا اواخر سده دومادامهیافت. در سده ششمتحتسیطره آلان* ها، قبایلناخاز خودمختاریبرخوردار بودند. در دهه 627/1230، مغولها وارد منطقهشدند و آلانها را بهغربچچنمحدود ساختند. در 792/1390، تیمورلنگبهمنطقهحملهکرد و بخشیاز منطقه، تحتسیطره تاتارهایسپاهتیمور قرار گرفت. در سده دهم، اینمنطقهمحلکشمکشدولتهایروسیهو عثمانیو ایرانشد (همان، صـ36). در همانسده، چچنها بهدشتها و درههایترکو ریزابههایجنوبیآنسونجا و آرگونسرازیر شدند. در 986/1578، تزار روسیه، فئودور اول، بهتِرِکو سرزمینهایپستقفقاز رسید و در 999 پیشرویخود را بهسویجنوبتا سونجا ادامهداد. در 1013/ 1604، لشکرکشیوسیعبوریسگادونوفبهقفقاز بهشکستانجامید و قلعههاییکهدر 1002/1594 فئودور اولدر ساحلرودهایترکو سونجا ساختهبود، بر اثر حملاتجنگجویانداغستانیو سپاهیانایراندر 1062/1652 (دوره شاهعباسدوم) ویرانشدند (منفرد و بیات، ص9ـ10). در اینزمان، حکومتموروثیچچندر نواحیمعروفیچونآرگون، شالیو نشاق، با خاندانآوار بود. اینخاندانپساز سالها مبارزهبا شمخالزادگانداغستانی، کهدر نواحیاِندِریو یخسایداغستانصاحبحکومتیموروثیبودند، منقرضشد و ایننواحیبهتصرفشمخالزادگاندر آمد. با اینحال، طرلاو، از بازماندگانآوارها، بهمبارزهبا شمخالزادگانپرداختو آنانرا از چچنراند. حکومتخانداناو، کهبهطرلاو اوغلو شهرتداشت، تا سالهایالحاقچچنبهروسیه تزاریادامهیافت(پورصفر، ص22؛ نیز رجوع کنید به باکیخانوف، ص139ـ140). در 1179ـ1193/ 1765ـ1779، کاباردها با همکاریچچنها حملاتیبهروسها را ساماندهیکردند.در اوایلدهه 1180/ دهه 1770، چچنها با نیروهایروسدرگیر شدند. اما در ذیقعده 1183/ فوریه 1770 شکستخوردند (جایموخا، ص38ـ39). پساز آن، اماممنصور اُشُرمهاولینشیخطریقتنقشبندیهبود کهبرضد روسها اعلانجهاد داد. نهضتویدر 1199/1785 آغاز شد و در مناطقچچنو شمالداغستانگسترشیافت، اما نیروهایروسدر 1206/ 1791، ویرا دستگیر کردند (هینز، ص75ـ76؛ قسمنفرد و بیات، ص21). در 1231 / 1816، تزار الکساندر اول، آلکسیپترویچیرمولوفرا بهفرماندهینیروهایروسیهدر قفقاز برگمارد (منفرد و بیات، ص22). یرمولوفچچنها را بهجنوبسونجا عقبراند (گوگچه، ص239) و قزاقها را در سرزمینهایآنانمستقر ساخت(گمر، ص46) و در 1234/ 1819 دژ گروزنیرا احداثکرد (مکلین، ص52). غازیمحمد *در اوایل1245/ اواسط1829، بر ضد روسها اعلامجهاد کرد و داغستانیها و چچنها ویرا همراهیکردند (منفرد و بیات، ص32). سرانجامدر جمادیالا´خره 1247/ اکتبر 1832، ژنرالروزنروسیدر نزدیکیگمری، نیروهایغازیمحمد را محاصرهکرد و در آبان/ نوامبر ویرا بهقتلرساند (گمر، ص51 ـ 52). شیخشامل*، امامنقشبندیها، در 1250/1834 با همراهیاقوامداغستانیو چچنها بر ضد روسها قیامکرد و تا 1275/ 1859 با آنها جنگید، اما سرانجامتسلیمروسها شد (رجوع کنید به منفرد و بیات، ص34؛ مکلین، ص118). در 1278/ 1861، کونتاحاجیدر چچنطریقتقادریهرا تبلیغکرد. در شعبان1280/ ژانویه 1864، روسها کونتاحاجیو گروهیاز پیروانشرا دستگیر کردند. در همینسالتبعیدهایجمعیچچنها بهعثمانیآغاز شد. در تابستان1282/ 1865، 000 ، 39 نفر (حدود یکپنجمجمعیتچچن) بهعثمانیمهاجرتکردند. در 1284/ 1867، سرزمینچچنمنطقه اداریمستقلاعلامشد کهاستاندارینظامیبا قدرتقضاییاداره آنرا برعهدهگرفتو پادگانبزرگیمستقر در دوازدهقلعه، قدرتنظامیآنرا تشکیلمیداد. در 1294/1877، در داغستانو چچنمجدداً شورششد، اما سالبعد سرکوبگردید و رهبر شورشیان، علیبیگحاجی، اعدامشد (منفرد و بیات، ص49ـ50).دورانکمونیستی. پساز انتشار اعلامیه حقوقاز طرفسرانانقلاباکتبر 1917، نخستینکنگره قفقاز شمالیبرپا شد و در ماهمارسهمانسال کمیته مرکزی، اتحاد داغستانو قفقاز شمالیرا تشکیلداد کهمیبایستیبهعنواندولتموقتایالتمستقلِّ قفقاز شمالیعملمیکرد (آوتورخانوف، ص152). ایالتقفقاز شمالیدر 19 رجب1335/11 مه1918 و پساز آنکهزمامقدرتدر روسیهبهدستبولشویکها افتاد، استقلالکاملخود را از فدراسیونروسیهاعلامکرد و از طرفدولتهایآلمان، اتریشـ مجارستانو عثمانیبهرسمیتشناختهشد و در 28 شعبان1336/ 8 ژوئن1918 با عثمانیاتحادیتشکیلداد. اما جمهوریجدید مورد هجومارتشسفید بهفرماندهیدنیکینقرار گرفتو سقوطکرد. در جمادیالاولی1338/ فوریه 1920 و پساز شکستو عقبنشینینیروهایدنیکین، ارتشسرخوارد آنسرزمینشد و پساز چند ماهاینجمهوریرا منحلساخت. در 30 دی1299/ 20 ژانویه 1921، کنگره کوهنشیناندر ولادیقفقاز تشکیلشد و بهتوصیه استالین(کمیسر خلق) جمهوریگورسکایا (کوهستانی) با خودمختاریوسیعبهوجود آمد، که چچنبخشیاز آنمحسوبمیشد. در 28 آبان1301/ 20 نوامبر 1922، چچناز جمهوریجدا و بهصورتناحیهایخودمختار در آمد (همان، ص153ـ 155). بههنگامانحلالاینجمهوریدر 16 دی1302/ 7 ژانویه 1924، اینگوش*نیز ناحیهایخودمختار اعلامشد (منفرد و بیات، ص61). در 25 دی1312/ 15 ژانویه 1934، چچنو اینگوشیکمنطقه خودمختار شدند و در 14 آذر 1315/ 5 دسامبر 1936 بهجمهوریخودمختار چچنـ اینگوشارتقا یافتند (جایموخا، ص55). در 1308 ش / 1929، تلاشدولتشورویبرایجمعیکردنمالکیتوسایلتولید کشاورزی، بهشورشدر چچنانجامید و در اواسطآذر 1308/ دسامبر 1929، یگانهایارتشسرخدر مرزهایچچنمستقر و در اواخر همانماه، تحتفرماندهیبلوف(فرماندهناحیه نظامیقفقاز شمالی) بر ضد شورشیانوارد عملشدند. اما در نهایت، استالینو کمیته مرکزیحزبکمونیستتأسیسکلخوزها را در مناطققومیچونچچنو اینگوش، کهآمادگیلازمرا نداشتند، ممنوعکردند (آوتورخانوف، ص157ـ160). در عملیاتسراسریپاکسازیعناصر ضدشوروی، در مرداد 1315/ اوت1936 بیشاز چهاردههزار نفر (3% جمعیتجمهوری) بازداشتو بهاعدامیا اقامتدر اردوگاههایزندانیانسیاسیمحکومگردیدند (همان، ص174ـ 175). در 1320 ش/1941 هنگامیکهارتشآلمانبهمرزهایقفقاز شمالیرسید، آلمانیها ارتشآزادیبخشروسیهرا تشکیلدادند و از چچنهایحامیآلماننیز در اینارتشاستفادهکردند (جایموخا، ص56 ـ57). همینامر بهانهایشد تا در 2 اسفند 1322/ 22 فوریه 1944 دولتشورویمصممشود چچنها و اینگوشها را بهآسیایمرکزیو سیبریتبعید کند (همان، ص58). درنتیجه، حدود 000 ، 450 چچنیبهتبعیدگاهفرستادهشدند. در 19 دی1335/ 9 ژانویه 1957، بهچچنها اجازه بازگشتبهسرزمینشاندادهشد (بنیگسنو براکسآپ، ص31ـ32) و آنانبار دیگر جمهوریسوسیالیستیخودمختار چچنـ اینگوشرا تأسیسکردند (آوتورخانوف، ص188).دورانپساز کمونیست. بهدنبالضعفاتحاد شوروی، از 2 تا 4 آذر 1369/ 23 تا 25 نوامبر 1990 نخستینجلساتکنگره ملیچچن ، بهرهبریژنرالجوهر دودایف*، در گروزنیبرگزار شد. در اینمرحلههدفاصلیملّیونچچناینبود کهچچنـ اینگوشاز جمهوریخودمختار بهیکیاز جمهوریهایاتحاد شورویبدلشود. در دومینگردهماییکنگره ملیچچندر خرداد 1370/ ژوئن1991، استقلالکاملچچنمطرحشد (براکسآپ، 1992، ص231ـ233). در 5 آبان1370/ 27 اکتبر 1991، جوهر دودایفبهرئیسجمهوریانتخابشد. جمهوریچچنبهریاستدودایف، اگر چهاز نظر جامعه بینالمللیبهرسمیتشناختهنشد، بهپافشاریبر استقلالخود ادامهداد. در آذر 1372/ دسامبر 1993 اینجمهوریاز شرکتدر انتخاباتعمومیروسیهسر باز زد و قانوناساسیفدرالرا رد کرد. حمایتروسیهاز مخالفانداخلیدودایفو مخالفتمسکو با استقلالچچن، تنشمیاندوطرفرا افزایشداد، بهگونهایکهارتشروسیهدر 20 آذر 1373/ 11 دسامبر 1994 بهقصد تصرفگروزنیاز سهطرفوارد چچنشد، کهبا مقاومتشدید چچنها روبهرو گردید. پساز درگیریهایشدید، روسها در دی/ ژانویهوارد شهر شدند، اما جنگدر دیگر مناطقچچن، بهویژه در جنوب، ادامهیافت. با کشتهشدندودایفدر حمله موشکیروسیهدر آوریل1996، جانشینوی، یاندار بایف، در اواخر مه1996 موافقتنامه صلحبا دولتروسیهرا امضا کرد. در ماهمرداد/ اوتنیروهایچچنیگروزنیرا پسگرفتند. پساز اینپیروزی، در 31 اوت1996 در خاساو یورتداغستاندوطرفموافقتنامه آتشبسرا امضا کردند. آتشبساز ماهشهریور/ سپتامبر بهاجرا در آمد و بنا شد تعیینسرنوشتاستقلالچچنتا 31 دسامبر 2001 بهتعویقبیفتد. طیموافقتنامه دیگریبنا شد نیروهایروسیهتا ژانویه 1997 خاکچچنرا ترککنند. جنگهای1994ـ1996 چچنو روسیه، دستکمشصتهزار کشتهبرجایگذاشت( ( قلمروهایفدراسیونروسیه)، ص51ـ52؛ ترنینو همکاران، ص28).در 11 دی1375/ اولژانویه 1997 در انتخاباتریاستجمهوریچچن، اصلانمسخدوف، از فرماندهاننیروهایچچنی، بهپیروزیدستیافت. در 22 اردیبهشت1377/ 12 مه1998، بینروسیهو چچنپیمانصلحامضا شد (( قلمروهایفدراسیونروسیه )، ص52؛ ترنینو همکاران، ص)، اما حمله نیروهایباسایفدر مرداد 1378/ اوت 1999 بهجمهوریخودمختار داغستاندر روسیه، موجبشد ارتشروسیهدر اولمهر 1378/ اکتبر 1999 وارد خاکچچنشود (رجوع کنید به ترنینو همکاران، ص35، 38ـ46؛ سیلی، ص304ـ310) و در اواخر 1378 ش/ اوایل2000 گروزنیرا تصرفکند. با اینحالجنگمیاناستقلالطلبانچچنیو ارتشروسیهادامهیافت(رجوع کنید به جایموخا، ص70) و حتیبا کشتهشدناصلانمسخدوف، رهبر جداییخواهانچچن، در اسفند 1384/ مارس2005، جنگپراکندهمیانچچنها و ارتشروسیهتاکنون(1386 ش/ 2007) ادامهدارد (رجوع کنید به مالاشنکو، ص67).منابع: عباسقلیآقاباکیخانوف، گلستانارم، تهران1382 ش؛ علیپورصفر، حکومتهایمحلی قفقاز در عصر قاجار، تهران1377 ش؛ جمالگوگچه، قفقاز و سیاستامپراتوریعثمانی ، ترجمه وهابولی، تهران1373 ش؛ فیتسرویمکلین، شیخشاملداغستانی، ترجمهو تلخیصکاوهبیات، تهران1370 ش؛ افسانهمنفرد و کاوهبیات، چچنها در گذر تاریخ، تهران1374 ش؛Shirin Akiner, Islamic peoples of the Soviet Union, London 1983; Abdurahman Avtorkhanov, "The Chechens and the Ingush during the Soviet period and its antecedents", in The North Caucasus barrier: the Russian advance towards the Muslim world , ed. Marie Broxup, New York: St. Martin's Press, 1992; Alexandre Bennigsen and Marie Broxup, The Islamic threat to the Soviet state, London 1985; Marie Broxup, "After the Putsch, 1991", in The North Caucasus barrier , ibid, 1992; idem, "Chechnia: political developments and strategic implications for the North Caucasus" , Central Asian survey , vol.18, no.4 (Dec. 1999); John B. Dunlop, Russia confronts Chechnya: roots of a separatist conflict, Cambridge 1998; Moshe Gammer, "Russian strategies in the conquest of Chechnia and Daghestan, 1825-1859", in The North Caucasus barrier, ibid; Paul B. Henze,"Circassian resistance to Russia", in ibid; Amjad Jaimoukha, The Chechens: a handbook , London 2005; Aleksei Vsevolodovich Malashenko, "Islam in Russia in 2020", in Readings in European security , vol.4, ed. Michael Emerson, Brussels: Centre for European Policy Studies, 2007; Robert Seely, Russo-Chechen conflict, 1800-2000: a deadly embrace, London 2001; The Territories of the Russian Federation , London: Europa Publications Limited, 1999; Dmitri V. Trenin, Aleksei V. Malashenko, and Anatol Lieven, Russia's restless frontier: the Chechnya factor in post-Soviet Russia , Washington, D.C. 2004.