چپ و چپگرایی در شبهقاره هند. شکلگیریاحزابو گروههایملهماز انقلاب1917 روسیهدر منطقه شبهقاره، بهجنبشخلافت* و جنبشهجرتبرمیگردد کهدر آنگروهیاز مسلماناناز مناطقشمالیهند بهافغانستانو سپسبهآسیایمرکزیو تاشکند رفتند و پیوندهاییرا با حکومتشورویبرقرار ساختند. در 1338/1920، حزبکمونیستهند در تاشکند، زیرنظر یکیاز فعالانمارکسیستبهناممانابندرا ناتروی، بنیانگذاشتهشد. کمینترننیز حزبکمونیستهند را در 1300 ش/ 1921 بهرسمیتشناخت(انصاری، ص503؛ نثاراحمد، ص156). در اینزمان، برخیاز مسلمانانهمکارینزدیکیبا ناتروی، بهعنواننماینده کمینترن، داشتند. مثلاً، مظفر احمد بهنمایندگیاو، در بنگالفعالیتمیکرد و چند جریدهمنتشر ساخت، از جملهروزنامهایبهزبانبنگالیبا گرایشهایچپبهنام دهامکتو، کهقاضینذرالاسلام، از شعرا و معلمانمسلمانبنگال، سردبیر آنبود. ایننشریه، کهبا کنگره ملیهند و جنبشعدمخشونتو عدمهمکاریمخالفتمیکرد، در دی1302/ ژانویه 1923 توقیفشد (راجاترای، ص111ـ113؛ سونتارالینگام، ص24؛ راب، ص205).فعالیتنیروهایچپدر جنبشهایزیرزمینیکلکتهنیز مشهود بود. اینجنبشها، کهبرایمبارزهبا استعمار انگلیسشکلگرفتهبودند، در دهه 1300 ش/1920 فعالتر شدند. نقشسهگروهعمده، یعنیاتحاد اسلام، بولشویکها و تروریستهایانقلابی، در اینجنبشبیشتر بود. گروهاتحاد اسلام، کهدر کلکتهزیر نظر ابوالکلامآزاد *تأسیسشدهبود، با دیگر گروهها و بهویژهبولشویکها، ظاهراً بهمنظور جلبحمایتمادّیو بهدستآوردناسلحهو امکاناتآموزشی، پیوندهاییبرقرار کردهبود. با سقوطعثمانی، نقشگروههایاسلامگرا کمشد و در عوض، ارتباطبینگروههایتندرویانقلابیو مارکسیستیتقویتگشت(راجاترای،ص113ـ 115).در 1304 ش/ 1925، حزبکمونیستهند در آنکشور بنیانگذاشتهشد. در آذر 1307/ دسامبر 1928، بسیاریاز فعالانکمونیستدر هند گرد آمدند و حزبکارگرانو دهقانانسراسر هند را تشکیلدادند. بااینحال، فعالیتاینگروهو حزبکمونیستهند و دیگر چپگرایان، بینسالهای1308 ش/1929 تا 1312 ش/1933 با مشکلاتزیادیروبهرو شد و بسیاریاز سرانآنها بهزندانافتادند، اما حزبکمونیستهند در 1312 ش/1933 فعالیتخود را از سر گرفت(سیلندرا سن، ص201ـ202؛ کولکهو راترموند، ص332).در جریانتجزیه هند و تشکیلکشور پاکستان، حزبکمونیستهند آنرا حقمشروعمسلماناندانست(مشیرالحسن، ص84 ـ85).طیجنگسرد، بهویژهبعد از مرگاستالین، حزبکمونیستهند تصمیمگرفتاز طریقانتخاباتپارلمانی، با حزبکنگرهبهرقابتبپردازد و در 1335 ش/ اوایل1957، موفقیتهایینیز در بنگالو کرالا بهدستآورد. حمله چینبههند و اختلافاتبینچینو شورویضربه شدیدیبر کمونیستهایهند وارد کرد و همینمسائلمنجر بهایجاد دودستگیو در نهایتانشعاباینحزبدر 1343 ش/ 1964 شد. حزبکمونیستهند، کهوابستگیزیادیبهشورویداشت، بیشتر در مناطقصنعتیهند، کهخاستگاهجنبشهایاتحادیهایبود، نفوذ داشت. در مقابل، حزبکمونیستهند (مارکسیست) در بنگالو کرالا از حمایتزیادیبهرهمند، و بیشتر تحتتأثیر مائوئیسمبود. در اواخر 1359 ش/ اوایل1981، حزبدیگریاز درونحزبکمونیستمنشعبشد کهحزبکمونیستسراسر هند نامگرفت(کولکهو راترموند، همانجا؛ جاوید عالم، ص311ـ312).در پاکستان. حزبکمونیستپاکستان در نشستحزبکمونیستهند در 1327 ش/ 1948 در کلکتهشکلگرفتو سجاد ظهیر دبیرکلآنشد. نیروهایاینحزبدر جنبشزبان حضور فعالداشتند. اینجبنشاز 1326 ش/ اوایل1948 تا 1330 ش/ اوایل1952، برایمقابلهبا رسمیشدنزباناردو (پیشاز تقسیمپاکستانو شکلگیریبنگلادش)، بهویژهبهمنظور بهرسمیتشناختهشدنزبانبنگالی، بهراهافتاد.اعضایاینحزبدر جنبشترقیپسند (ترقیپسند تحریک) نیز نقشفعالیداشتند. اینجنبشادبیبا گرایشهایچپ، در اواسط1310 ش/ دهه 1930 در هندوستانبهراهافتاد. سجاد ظهیر (رهبر ایننهضت) بههمراهدیگر دوستانخود، از جملهاحمدعلی، رشیدجهانو محمودالظفر، تفکراتچپگرایانه خود را در اوایلدهه 1310 ش/1930 در قالبمجموعههایداستانی«انگاری» منعکسساختهبودند (کامران، ص11، 14ـ15؛ انورسدید، ص466). تفکراتمارکسیستیو مواضعآنها در قبال«جنبشزبان» با مخالفتو واکنششدید دولتروبهرو شد و دولتدر 1332 ش/1953 اینجنبشرا غیرقانونیاعلامکرد (انورسدید، ص497ـ499). از 1331 ش/ 1952، نظارتشدیدیبر فعالیتهایاینحزبدر مشرقپاکستانصورتگرفت(انصاری، ص506؛ کوکرجا، ص121؛ افضل، ج1، ص193).در مغربپاکستانبرخیاز سرانکمونیستبهحزبمسلملیگ*پیوستند، اما بهعلتاختلافبا اعضایمسلمانآن، برخیاز آنها از مسلملیگخارجشدند. اینافراد، کهدارایگرایشهایافراطیچپبودند، در 1329 ش/ اوایل1951 بههمراهژنرالاکبر، کودتاییرا طراحیکردند کهناکامماند. اینقضیه، کهبهتوطئه راولپندیمشهور شد، بهدستگیریبرخیاز سرانکمونیستو ممنوعشدنحزبکمونیستپاکستانانجامید (فلدمن ، ص37؛ افضل، ج1، ص99).از جملهاحزابیکهبا گرایشچپدر 1329 ش/1950 شکلگرفت، حزبآزاد پاکستان بهرهبریمیانافتخارالدینبود. از اهدافو آرمانهایاینحزب، اعطایخودمختاریکاملبهایالتها، از بینبردننظامزمینداریو حمایتاز مبارزاتمردمدر کشمیر برایرهاییاز سلطه هند بود. با پیوستنبرخیاز سراناینحزببهمسلملیگ، فعالیتهایآنکاهشیافتو در نهایتدر حزبمردمیملی(نیشنلعوامیپارنی) ادغامشد (افضل، ج1، ص141ـ146). حزب مردمیملیدر 1336 ش/ 1957 زیر نظر عبدالحمیدخانبهاشانیشکلگرفت. در شکلگیریاینگروه، برخیافراد، از جملهمیانافتخارالدینو عبدالغفارخان، حضور فعالداشتند (بت، ص247؛ انصاری، ص66). خود عبدالغفارخاندر اوایلدهه 1310 ش/1930 جنبشمذهبیـ ملی «خدائیخدمتگار» (خدمتگزار خدا) یا «سرخپوشتحریک» (جنبشسرخپوش) را در ایالتسرحد شمالغربیبهراهانداختهبود. اگرچهلباسسرخپوشیدنِ اعضایاینجنبشبا تفکراتکمونیستیارتباطینداشت، بهمرور برخیاز آنها بهافکار چپتمایلپیدا کردند، بهویژهپسر عبدالغفارخان، یعنیخانعبدالولیخان، کهدر حزبمردمیملیحضور فعالو در ایالتسرحد شمالغربینفوذ زیادیداشت(اسمیت، ص254ـ260؛ کوهن، ص217). بهاشانیدر 1336 ش/ اوایل1958 سازماندیگریبهنامانجمندهقانان(کرشیکسَمتی) ایجاد نمود تا از طریقآنبر اجرایبرنامه پنجمادّهایحزبمردمیملی، کهمهمترینآنها مخالفتبا یکپارچهسازیایالتهایغربیپاکستانو تلاشبرایکسبخودمختاریهر ایالتبود، تأکید شود (افضل، ج1، ص357؛ حمیدخان، ص123). با بهتعویقافتادنزمانانتخاباتعمومیو آشفتهشدناوضاعداخلی،حکومتنظامیاعلامشد و در هماناوان، ژنرال ایوبخاندر 5 آبان1337/ 27 اکتبر 1958 با کنار گذاشتنرئیسجمهوری، اسکندرمیرزا، قدرترا در دستگرفت(حمیدخان، ص124، 127). در دوره حکومتنظامی، حزبمردمیملی، بهسببگرایشهایچپ، بیشاز احزابدیگر تحتفشار قرار گرفت. بااینحال، اینحزبو سایر احزاب، جبهه دموکراتیکملی را در 1341 ش/1962، بهمنظور احیاینظامپارلمانیو سایر حقوقسیاسی، بهراهانداختند (همان، ص163؛ افضل،ج2، ص174). بهرغم فشارهایمتعدد بر نیروهایچپدر ایندوره، ایوبخاندر سیاستخارجیخود از امریکا فاصلهگرفتو مناسباتدوستانهایبا چینبرقرار کرد و بهعادیسازیمناسباتکشور خود با شورویپرداخت(حمیدخان، ص205؛ کوهن، ص72).در اواخر دهه 1340 ش/1960، برخیاز گروههایچپبهصفتظاهراتگستردهعلیهژنرالایوبخانپیوستند کهبیشتر از سویحزبمردمپاکستان*بهرهبریذوالفقار علیبوتو * سازماندهیشدهبود. بوتو، پساز رویکار آمدندر 1351 ش/1972، از سیاستهاییمبتنیبر سوسیالیسماسلامی، اصلاحاتارضی، ملیسازیصنایعو نهادهایمالیپیرویمیکرد کهبا مقاومت و مخالفتگروههایمذهبیو احزابسیاسیراستمواجهشد (کوهن، ص138ـ144؛ حمیدخان، ص323ـ325). تا اینزمانحزبمردمیملی، بهعلتاختلافاتدرونی، انشعاباتمتعدد یافتهبود، از جملهگروهبهاشانیو عبدالولیخاناز آنجدا شدهبود. در دوره بوتو، حزبمردمیملی(گروهعبدالولیخان) و جمیعتالعلمایپاکستانائتلافیتشکیلدادند کهقدرترا در ایالتهایسرحد شمالغربیو بلوچستاندر اختیار داشتند. بوتو، با تأیید دیوانعالیو براساسایناتهامکهحزبمردمیملیقادر بهاداره مناطقتحتنظر نیستو بینظمیو هرجومرجدر اینایالتها افزایشیافتهاست، فعالیتاینحزبرا ممنوعساختو اعضایارشد آنرا بازداشتنمود (کوکرجا، ص41؛ حمیدخان، صـ303).کودتایضیاءالحق*در 1356 ش/1977، فشار زیادیبر نیروهایچپوارد ساخت، بااینحالپساز اعدامبوتو و افزایشمحبوبیتحزبمردمپاکستان، جنبشهاییمتشکلاز گروههایمتعدد برایمخالفتبا ضیاءالحقشکلگرفت. از آنجمله، جنبشاحیایدموکراسیبود کهاز سویحزبمردمپاکستانو برخیاز نیروهایچپو حتیلیبرالدر 1359 ش/ اوایل1981 بهراهافتادهبود (کوهن، ص136؛ حمیدخان، ص363ـ364).در 1365 ش/1986 خانعبدالولیخانحزبملیمردمی(حزبعوامینیشنلپارنی) را تأسیسنمود. اینحزببیشتر در صدد ایجاد وحدتدر بیننیروهایچپبود و بهاهداف جنبشاحیایدموکراسیتوجهچندانینداشت. حزبدموکراتیکملی،حزبکارگران ـ دهقانان(مزدور کسانپارنی) و حزبجنبشمردمی(حزبعوامیتحریک)، کهدارایگرایشهایچپبودند، بهحزبملیمردمیپیوستند (کوشیک، ص123). حزبملیمردمی، از لحاظمرامیبا حزبمردمپاکستانشباهتهاییداشتو ایندو توانستند ائتلافیرا در 1367 ش/ 1988 در ایالتسرحد شمالغربیتشکیلدهند، اما اینائتلافدوامینداشت(حمیدخان، ص408ـ410).در حالحاضر نیز حزبمردمپاکستانو حزبملیمردمی، از جملهاحزابعمده فعالبا گرایشچپدر پاکستانمحسوبمیشوند (رجوع کنید به (آسیایجنوبی2005 )، ص447).در بنگلادش. پساز تشکیلحزبکمونیستپاکستاندر 1327 ش/ 1948، بیشتر فعالاناینحزبدر ایالتپاکستانشرقی(بنگلادشکنونی) مستقر بودند. با تأسیسکشور بنگلادشدر 1350 ش/1971، شاخه شرقیاینحزببا عنوانحزبکمونیستبنگلادشو بهرهبریمونیسینگبهفعالیتخود ادامهداد. از نیروهاییکهبا گرایشچپدر ارتشآزادیبخشو برایدستیابیبهاستقلال، در کنار حزبعوامیلیگ*(بهرهبریمجیبالرحمان*) فعالیتمیکردند، حزبمردمیملی(نیشنلعوامیپارنی) بهرهبریمظفر احمد، و حزبکمونیستبنگلادشبودند. ایناحزابدر کمیته مشورتیکهدر شهریور 1350/ سپتامبر 1971، دولتِ در تبعید تشکیلداد نیز حضور داشتند (رانگالالسن، ص279ـ282؛ انصاری، ص506ـ 507).احزابکمونیستهند نیز مناسباتنزدیکیبا گروههایچپگرایپاکستانشرقیبرقرار نمودند و کمکهایمتعددیبهآنها کردند (سیسونو رُز، صـ181؛ صفدر محمود، صـ 145). پساز آزادیمجیبالرحمانو بازگشتویبهبنگلادشو آغاز فعالیتاو بهعنواننخستینرئیسجمهوریبنگلادش، بینعوامیلیگو حزبکمونیستبنگلادشو حزبمردمیملی(شاخه وابستهبهشوروی)، در قالبحزبمردمیدهقانانو کارگرانبنگلادش، ائتلافیشکلگرفت. اینگروهها در ایجاد گروهشبهنظامی، کهبهمنظور سرکوبخشونتو ترور و کمکبهنیروهایپلیسشکلگرفت، فعالبودند (رانگالالسن، ص298ـ300؛ ( آسیایجنوبی2005 )، ص89؛ اُدانل، ص174ـ176). از جملهنیروهایچپافراطی، کهبهشدتبا مجیبالرحمانبهمخالفتمیپرداختند و بهچینوابستهبودند، حزبسوسیالیستملیبود کهبهخشونتروآوردهبود (ادانل، ص168ـ169).پساز قتلمجیبالرحماندر 1354 ش/1975 و بهقدرترسیدنژنرالضیاءالرحمان، برخینیروهایچپ، مانند حزبمردمیملی(گروهبهاشانی)، کهمتمایلبهچینو ضد هند بودند، از ویحمایتکردند، اما بعضیگروهها، مانند حزبسوسیالیستملی، با برخیسیاستهایدولتمخالفتکردند و درنتیجه، تحتفشار قرار گرفتند. تعدادیاز سراننظامیحزبسوسیالیستملیدستگیر شدند، از جملهسرهنگابوطاهر، کهدر زمانجنگهایاستقلالطلبانهدر اوایلدهه 1350 ش/1970 جزء نیروهایچریکیبود. وی، کهدر بهقدرترسیدنژنرالضیاءالرحماننقشمؤثریداشت، بهاعداممحکومشد (همان، ص184ـ185).امروزهبرخیاحزابدر امور سیاسیبنگلادشفعالیتدارند، از جملهحزبکمونیستبنگلادش، حزبمردمیملی(گروهبهاشانیبا گرایشمائوئیستی) و حزبمردمیملی(گروهمظفر احمد؛ رجوع کنید به ( آسیایجنوبی2005 )، ص109ـ110).منابع: انور سدید، اردو ادبکیتحریکین، کراچی1999؛ محمد عاصمبت، پاکستانسال بهسال: یکمجنوری( 194ء تا 31 دسمبر 1 ) 19ء ، ج1، اسلامآباد 1997؛ راجاترای، «انقلابیون، پاناسلامیستها و بلشویکها: مولانا ابوالکلامآزاد و دنیایسیاسیزیرزمینیدر کلکته، 1905ـ1925»، در جنبشاسلامیو گرایشهایقومیدر مستعمرههند ، گردآوریمشیرالحسن، ترجمه حسنلاهوتی، مشهد: بنیاد پژوهشهایاسلامی، 1367 ش؛ محمد کامران، انگاری: تحقیقو تنقید ، لاهور 2005؛M. Rafique Afzal, Political parties in Pakistan , Islamabad 1998; Musa Ansari, "Left politics", in History of Bangladesh: 1704-1971 , vol.1, ed. Sirajul Islam, Dhaka: Asiatic Society of Bangladesh, 1992; Stephen Philip Cohen, The idea of Pakistan , New Delhi 2005; Herbert Feldman, Revolution in Pakistan: a study of the martial law administration , London 1967; Hamid Khan, Constitutional and political history of Pakistan, Oxford 2005; Javeed Alam, "Communist politics in search of hegemony", in Parties and party politics in India , ed. Zoya Hasan, New Delhi, Oxford University Press, 2004; Surendra Nath Kaushik, Politics of Islamization in Pakistan: a study of Zia regime , New Delhi 1993; Veena Kukreja, Contemporary Pakistan: political processes, conflicts and crises , New Delhi 2003; Hermann Kulke and Dietmar Rothermund, A history of India , London 2004; Mushirul Hasan, Legacy of a divided nation: India's Muslims since independence, Delhi 1997; Syed Nesar Ahmad, Origins of Muslim consciousness in India , New York 1991; Charles Peter O'Donnell, Bangladesh: biography of a Muslim nation , Boulder, Col. 1984; Peter Robb, A history of India , Basingstoke, Engl, 2002; Safder Mahmood, Pakistan divided: study of the factors and forces, leading to the breakup of Pakistan in 1971 , Lahore 1993; Rangalal Sen, Political elites in Bangladesh , Dhaka 1986; Sailendra Nath Sen, History of modern India: 1765-1950, New Delhi, 1986; Richard Sisson and Leo E. Rose, War and secession: Pakistan, India, and the creation of Bangladesh , Berkeley 1990; Wilfred Cantwell Smith, Modern Islam in India: a social analysis , New Delhi, 1999; South Asia 2005 , London: Europa Publications, 2005; R. Suntharalingam, Indian nationalism: an historical analysis , New Delhi 1983.