چپ/ چپگرایی، تعارضها و تضادهایطبقاتیو اختلافنظرهایناشیاز آنموجبشکلگیریگونههایمختلفاندیشهپردازیسیاسیـ اجتماعی، جنبشهایمردمیو حرکتهایسیاسی، گاهبا هدفحفظوضعموجود و گاهبا هدفبراندازیآنو جایگزینیاشبا نظامیمتفاوت، شدهاست. چپگرایی، اندیشهایسیاسیاجتماعیاستکهوضعموجود را نمیپسندد و در پیدگرگونکردنیا انهدامآناست.اگر چهویژگیهایچپگراییرا در جنبشها و اندیشههایبسیاریدر طولتاریخمیتواندید، در مفهومو اصطلاحخاص، خاستگاهجنبشچپبهانقلابکبیر فرانسهبازمیگردد. در مجمعملی(کنوانسیون) فرانسه، نمایندگانبراینشاندادناختلافدر دیدگاههایشانجایگاهخود را بهگونهایانتخابکردهبودند کهرویاروییکدیگر باشند. نمایندگانتندرو و معترضبهوضعموجود در طرفچپمجلس، محافظهکارها در طرفراست، و میانهروها در وسطمینشستند. اینسنّتبعدها در برخیمجالساروپاییادامهیافتو حتیاکنوننیز متداولاست. اصطلاحچپاز همینجا شکلگرفتو بهجریانهایمعتقد بهتغییر وضعموجود (خواستاراندگرگونیهایبنیادی، بهبودخواهان( اصلاحطلبها )، سوسیالیستها، چارتیستها ، کمونیستها، طرفدارانسوسیالدموکراسی) اطلاقشد. مهمترینویژگیچپ، هواداریاز دگرگونیهایهر چهشتابانتر اجتماعی، اقتصادیو سیاسیبرایایجاد برابریمیانشهروندانو از میانبرداشتنشکافطبقاتیبا ایجاد فرصتهاییکسانبرایهمه، و دخالتهر چهبیشتر دولتو نقشتعیینکننده آندر امور اقتصادیو اجتماعیبود. گرایشبهباور دنیویو مخالفتبا دخالتدیندر سیاست، گرایشبهجهانوطنیو باور بهیگانگینهایینوعبشر و مخالفتبا ملیگرایی، گرایشبهسنّتشکنیو داشتنروحیهیا روشانقلابیو باور بهبرابریانسانها و حاکمیتزحمتکشانو تولیدکنندگانثروت، از دیگر ویژگیهایآنبود. امروزهایناصطلاحدستخوشتحولاتگوناگونشدهاست. چپرا دیگر نمیتواناز راهنگرشآندرباره برابریو دگرگونیتعریفکرد، ایندو گاهیمغایر با یکدیگرند. حتیچپلزوماً بینالمللگرا نیز نیست، ظهور شکلهایمختلفملیگراییسوسیالیستیدر نقاطمختلفجهانگواهاینامر است.مشهورترینچهره چپگرا، کارلمارکس است. اندیشهها و نظریههایاو بیتردید بیشترینتأثیر را در جنبشچپگرایانه قرنبیستم، از جملهدر جهاناسلام، برجاگذاشت. مهمترینجریانمتأثر از نگرشسوسیالیستیوی، جنبشمارکسیسمـ لنینیسمبود کهبهرهبریولادیمیر ایلیچاولیانف، ملقببهلنین، در 1917/ 1296 ش، در روسیهبهقدرترسید و با اعلامحمایتاز جنبشهایسوسیالیستیو آزادیبخشدر سراسر جهان، منشأ تحولاتفراوانو شکلگیریحکومتها و احزابو جمعیتها و جنبشهایگوناگون، در طیفیگستردهاز موافقو مخالف، شد. اینمقاله، ناظر بهتأثیر و تأثراتاندیشه چپ، بهویژهسوسیالیسمو مارکسیسم، در جهاناسلاممیباشد و مشتملاستبر چپو چپگرایی:1) در ایران2) در جهانعرب3) در ترکیه4) در آسیایمرکزی5) در قفقاز6) در تاتارستان7) در افغانستان8) در شبهقاره هند9) در جنوبشرقآسیا10) در افریقایمسلمانغیرعرب1) در ایران. ظاهراً نخستینآشناییایرانیانبا افکار سوسیالیستی، بهصورتمکتوب، از طریقمقالهایدر روزنامه اختر چاپاستانبول(اسفند 1258) بود کهروزنامه ایران نیز آنرا تجدید چاپکرد. نشر اینافکار بعدها با چاپمقالههاییدر باره سوسیالیسمدر روزنامه ایراننو، کهترجمان(ارگان) حزبدموکراتایرانبود، ادامهیافت(رجوع کنید به آگاهی، 1974 الف، ص5 ـ6؛ طبری، 1356 ش، ص127). زمینه فکریو سیاسیچپدر ایراناوایلقرنچهاردهم(سالهایبعد از 1260 شمسی)، ابتدا بهصورتهستههایمطالعاتیمارکسیستیو سپسدر قالباحزاب، سازمانها و گروههایچپ(سوسیالیستیو کمونیستی) ظاهر شد (احمدی، ص17). غالبنویسندگانِ تاریخجنبشچپدر ایرانبر ایننکتهاتفاقنظر دارند کهظهور جریانچپدر ایران، بهحضور کارگرانو مهاجرانایرانیدر قفقاز، بهویژهشهر باکو، و شرکتآناندر تشکیلاتسوسیالدموکراتها بازمیگردد (براینمونه رجوع کنید به کامبخش، ص13ـ15؛ الموتی، ص25؛ آبراهامیان، ص76ـ77). طبقایننظر، سازمانسوسیالدموکراتایران(اجتماعیونـ عامیون) را سازمانهمت(شعبهایاز حزبسوسیالدموکراتکارگریروسیه ) ــ کهاز آنبهجمعیت، کمیته، حزبو باشگاهنیز یاد میشود ــ با کمکبولشویکها بهرهبریلنینپیریزیکرد. سازمانهمتحلقه واسطمیانکارگرانایرانیمقیمقفقاز و حزبسوسیالدموکراتکارگریروسبود (آگاهی، 1974 الف، ص12؛ کامبخش، ص17). در نقد ایندیدگاهگفتهشدهاستکهشماریاز تاریخنگارانمارکسیستکوشیدهاند برایجنبشچپپیشینه کارگریبسازند و انتقالاندیشه چپبهایرانرا مرهونحمایتسوسیالدموکراتکارگریروسیه(بولشویک) و شخصلنینبدانند، در حالیکهتشکیلاتچپدر قفقاز، نظیر همت، جریانهایروشنفکریملییا مارکسیستیضد حکومتتزار بودند کهدر اوایلقرنچهاردهم/ اواخر قرننوزدهم، گروهیاز روشنفکراناصلاحطلببا تمایلاتمارکسیستیدر باکو آنرا بنیانگذاشتند (احمدی، ص12، 18ـ19؛ نیز رجوع کنید به شاکری، 1384 ش، ص172 بهبعد). آنچهایندیدگاهبر آنتأکید میورزد، ایناستکهجامعه کارگریایرانیانمهاجر در موقعیتینبود کهحزبیا سازمانیتشکیلدهد و در پیداییجنبشسوسیالیستیو کمونیستیدر ایراننقشداشتهباشد (احمدی، ص17). بر پایه دادههایفعالانجنبشچپ، بهنظر میرسد اینجنبش، روشنفکریـ کارگریبودهاستکهرهبریآنرا روشنفکرانو بدنهرا کارگرانتشکیلمیدادند (رجوع کنید به ادامه مقاله). جنبشانقلابیروسیهمنشأ فعالیتو شرکتصدها هزارتناز ایرانیانمقیمقفقاز در اعتصاباتکارگریبهرهبریحزبسوسیالدموکراتکارگریروسیهدر باکو، تفلیسو باطومبود (ابراهیموف، ص41). با تشکیلسازمانهمت، زمینه پیداییسازمانهایایرانیاندر قفقاز از جملهحزبسوسیالدموکراتایرانبهرهبرینریماننریمانوف*، معلمگرجی، در باکو و بهگفتهایدر تفلیسفراهمشد. اینحزب، اجتماعیونـ عامیونو مجاهدیننیز نامیدهمیشد (رواسانی، ص61؛ شاکری، 1384 ش، ص180؛ قسابراهیموف، ص51، کهاجتماعیونـ عامیونو مجاهدینرا دو تشکیلاتجدا از همدانستهاست). اندکیبعد شعبههاییاز اینحزب، مخفیانهدر چند شهر ایرانتأسیسگردید. در تبریز علیمسیو براساسمرامنامه اجتماعیونـ عامیون، انجمنمخفی مرکز غیبیرا تأسیسکرد. اعضایاینمرکز، که«مجاهدان» خواندهمیشدند، بههمراهایرانیانیکهپساز سالها اقامتدر قفقاز بهوطنبازگشتهو به«مجاهدانقفقازی» معروفبودند، بهپیشبرد نهضتمشروطهکمککردند (کسروی، ص391، 726؛ رواسانی، ص64ـ65). فرقه اجتماعیونـ عامیون* را در تهرانحیدرخانعمو اوغلی* سازماندهیکرد کهبهگفته خود وی(ص70) زیر نظر مرکز فرقهدر قفقاز، فعالیتمیکرد. بهنوشته آذری(ص52)، اعضایمؤسسآنجمعیاز روشنفکرانمشروطهخواهمانند سیدجمالالدینواعظاصفهانی، ملکالمتکلمین، قاسمخانصوراسرافیل، محمدعلیتربیتو سلیمانمیرزا اسکندریبودند. بدینترتیب، هستههایسوسیالدموکراسیدر قالباجتماعیونـ عامیوندر ایرانتشکیلگردید (بهروز، 1385 ش، ص101). با گسترشنهضتمشروطه، زمینه مناسببرایفعالیتسوسیالدموکراتهایقفقازیو اعضایفرقه اجتماعیونـ عامیوندر شهرهایایرانفراهمشد کههمزمانتشکیلنخستیناتحادیه کارگریایران، زمینه فعالیتچپدر ایرانرا مساعد نمود کهبا اثرپذیریاز برنامههایسوسیالدموکراتها، در تعییناهدافبیانیه شوراینمایندگانسازمانهایمجاهدیندر 1325 در شهر مشهد، نقشداشتند و مسائلینظیر حقانتخاباتعمومی، انواعآزادیها (از جملهآزادیاعتصاب)، مصادره زمینهایشاه، تقسیمزمینهایخانها بیندهقانان، هشتساعتکار روزانه، مالیاتتصاعدیبر ثروتو آموزشعمومیاجباری، از جمله اینتأثیرپذیریها بود (الموتی، ص41ـ42؛ شاکری، 1384 ش، ص187ـ 188). بهگفته عبدالحسینآگاهی(1974 ب، ص18)، در نشر افکار مارکسیستیدر ایران، حضور گروهیاز انقلابیونو رجالسیاسیروسیدر ایرانمؤثر بودهاست. اورژونیکیدزه از جملهرجالسیاسیو انقلابیروسیبود کهدر آذربایجانو گیلانفعالیتداشتو براینخستینبار با کمکسوسیالدموکراتهایرشت، اقدامبهترجمه بیانیه (مانیفست) حزبکمونیستکرد، هر چند ترجمه آنبهپایاننرسید ولیآغازیبرایترجمه آثار مارکسیستیبهزبانفارسیبود. تا اینزمان، فعالیتتشکیلاتیو حزبیجریانچپدر ایران، رسماً وجود نداشت. در 1334 یا 1335 ایرانیانمقیمقفقاز، حزبعدالترا کههسته اولیه حزبکمونیستایران* بود، در ناحیه صابونچیباکو تشکیلدادند بهگفته پیشهوری(ص24ـ26)، مؤسساناینحزبکارگری، ایرانیانروشنفکریبودند کهدر مدرسه تمدنایرانیانفعالیتمیکردند. آنانمتأثر از حزبسوسیالدموکراتروسیه، در پیانتقالجنبشبهداخلایرانبودند. تصرفکنسولگریایراندر باکو، کهبهفرار محمد ساعد (سرکنسولایران) انجامید، از جملهاقداماتاولیه حزبعدالتدر 1336/1918 بود کهبلافاصلهپساز آن، غفارزادهدر رأسهیئتیبرایملاقاتبا میرزاکوچکخانِ جنگلی*عازمایرانشد، لیکندر رشتبهدستمخالفانحزبکشتهشد (همان، ص31ـ46؛ ذبیح، ص44ـ45). اینحزبالگویسوسیالدموکراسیاروپاییرا برایسازماندهیطبقه کارگر نفیکرد و الگویانقلاباکتبر شورویبرپایه یکحزبانقلابیحرفهایرا مبنایایدئولوژیو عملخود قرار داد (بهروز، 1380 ش، ص27). بر پایه اینرویکرد و با هدفتبعیتاز انقلابیونحکومتکمونیستیشوروی، سرانحزببهجنبشجنگلنزدیکشدند (رجوع کنید به شاکری، ص114ـ116). در 1918، سرانکمونیستمعتقد بودند کهایرانباید متعلقبهانقلابکمونیستیباشد (ادینو نورث، ص92)؛ ازاینرو، بهنهضتمیرزا کوچکخانجنگلی، بهعنوانپلیبرایگسترشکمونیسمدر ایران، توجهمیکردند. همزمانبا پیشرویموفقیتآمیز بولشویکها * در جمهوریآذربایجان، ــ کهبهتشکیلیکجمهوریوابستهبهشورویانجامید و زمینه ورود ارتشسرخرا بهایران، بهبهانه تعقیبارتشانگلستان، فراهمنمود ــ پیوند حزبکمونیستعدالتبا میرزاکوچکخانتقویتشد و در آستانه ورود ارتشسرخبهبندرانزلیدر 28 اردیبهشت1299، تعداد بولشویکهایایرانینهضتجنگلبهششصد تنرسید (ذبیح، ص45ـ46). گفتهمیشود کهاز زمانورود ارتشسرخبهبندرانزلی، فعالیتواقعیکمونیستها آغاز شد و هدفآنان، تشکیلجمهوریشوراییدر گیلانبود (همان، ص46).تا اینزماندو جریانچپدر ایرانوجود داشت: سوسیالدموکراتها، کهبا تأثیرپذیریاز احزابسوسیالدموکراتاروپایی، بهتوسعه سوسیالیسمدر حوزه مدنیو اجتماعیتوجهمیکردند و بهکانونهایقدرتاروپاییوابستگیسیاسینداشتند؛ و کمونیستها، کهبا تأثیرپذیریاز جریانبولشویسمشورویپدید آمدهبودند و الگویحمایتاز طبقه کارگر را با وابستگیبهشورویپیگیریمیکردند. ایننگاه، کهزمینه افولسوسیالدموکراتها و تقویتو تثبیتکمونیستها را فراهمکرد، تا زمانفروپاشیسازمانهایچپدر ایراندر 1361 ش، شبَحکمونیسموابستهبهشورویرا بر جریاناتچپایرانگسترانید، ضمنآنکهبا طرد سایر طبقاتاجتماعیو مبارزهبا مذهب، کهحتیبا اصولسوسیالدموکراسیمغایرتداشت، عاملاصلیناکامیکمونیسمدر مقاطعمختلفتاریخیایرانشد. استفادهاز الگویبینالمللسومکمونیستی(کمینترن) برایتحققدولتسوسیالیستیدر ایران، ابتکار عملاصلیجریانچپبرآمدهاز حمایتشورویدر ایرانمحسوبمیشود (رجوع کنید به بهروز، 1380 ش، همانجا). در همین جهت، در 1299 ش/1920، لنینبا تغییر شعار«پرولتاریایجهانمتحد شوید» بهشعار جدید «پرولتاریایجهانو خلقهایستمدیدهمتحد شوید»، انقلابرا مبارزه تماممستعمراتو کشورهایدر بند اسارتامپریالیسمو همه کشورهایوابسته، برضد امپریالیسمبینالمللیاعلامنمود (مهرگان، ص23ـ24). اینتصور لنین، فضایمناسبیبرایحزبعدالت، جهتهمکاریبا میرزاکوچکخانفراهمنمود و در کنگره کما (قصبهاینزدیکرشت) در 1299 ش، روشاجتماعیون(سوسیالیستها) مشیآینده نهضتجنگلاعلامگردید (فخرائی، ص52). اینامر سبببروز و القایخطر کمونیسمبرایکشور شد (بهار، ج1، ص45؛ نیز رجوع کنید به اعظامقدسی، ج1، ص502 ـ503). در تأسیسو تحکیمجایگاهحزبعدالتدر گیلان، ورود ارتشسرخبهانزلینقشمهمیداشت(رواسانی، ص133).در پیتشکیلکنگره حزبعدالتدر 2 تیر 1299 در انزلی، حزبعدالتبهحزبکمونیستایرانتغییر نامداد و با صدور بیانیهای، وظیفه حزبکمونیستهمکاریبا شورویبرضدّ سرمایهداریجهانیو حکومتشاهقاجار اعلامشد (همان، ص135، 141؛ اسناد تاریخیجنبشکارگریسوسیالدموکراسیو کمونیستیایران، ج1، ص70؛ ایوانوف، ص 40). پساز ائتلافکمونیستها با نهضتجنگل، گسستیبهوجود آمد و اینائتلافبهشکستانجامید (برایشکستائتلافنهضتجنگلبا حزبکمونیستو ناکامیحزبدر اشاعه مرامکمونیستیرجوع کنید به جنگل*، نهضت). سرکوبنهضتجنگلدر پیتغییر رویکرد دولتشوروینسبتبهحکومتایرانپساز کودتایسوماسفند *1299 و انعقاد قرارداد 1921، از یکسو عملاً شکستجریانکمونیسمدر گیلانو از سویدیگر همکاریشورویبا رضاشاهمحسوبمیشود (رجوع کنید به فخرائی، ص356ـ373؛ ذبیح، ص104؛ طبری، 1367 ش، ص18ـ19). در سالهای1300 تا 1307 ش، از فعالیتهایکمونیستیدر ایرانکاستهشد. از نظر رهبرانکمینترن، جنبشهایناسیونالیستیعاملرکود فعالیتکمونیسمدر میانمللآسیا بود؛ از اینرو، در ششمینکنگره کمینترندر 1307 ش/ 1928، «اتحاد کمونیزمبا اپوزیسیونرفورمیست» نفیو «مبارزه بیامانعلیهبورژوازیملی» تصویبشد (ذبیح، ص101ـ 103). هرچند کمونیستهایایراندر قالباتحادیههایکارگریبرضد رضاشاهبهفعالیتپرداختند، اینفعالیتها بهشکستانجامید، بهگونهایکهدر اواخر 1310 ش، حزبکمونیستایراناز همپاشید و سرانآنزندانیشدند (رجوع کنید به آوانسیان، ص134ـ140؛ کامبخش، ص37؛ ذبیح، ص118؛ اسناد تاریخیجنبشکارگریسوسیالدموکراسیو کمونیستیایران، ج6، ص147ـ 148). زمینهساز ایناقداماتو مشروعیتاقدامرضاشاه، تصویبقانونمنعفعالیتهایاشتراکیدر خرداد 1310 بود (آوانسیان، ص140؛ کامبخش، همانجا)، ولیدر همانزمان، دانشجویانچپگرا در خارجاز ایران، نظیر ایرجاسکندری* و مرتضیعلوی، برضد حکومترضاشاهفعالیتداشتند (رجوع کنید به اسکندری، ص76 بهبعد). بهرغموجود تنگناهاییبرایکمونیستها در ایران، فعالیتدکتر تقیارانیبا انتشار مجله دنیا * در 1312 شآغاز شد و بهشکلگیریمحفلیانجامید کهبعدها بهگروهپنجاهوسهنفر معروفگردید کهدر تاریخکمونیسمایران، جایگاهمهمیدارد (رجوع کنید به خامهای، ص73؛ نیز رجوع کنید به پنجاهو سهنفر *؛ ارانی*، تقی). گروهپنجاهوسهنفر در 1316 شزندانیشدند و تا شهریور 1320 در زندانبودند، پساز اشغالایرانو عزلرضاشاهاز سلطنتو فرمانعفو عمومیمحمدرضا پهلوی، آزاد شدند و در 7 مهر 1320، بزرگترینجریانچپدر ایران، یعنیحزبتودهایران*، را بهوجود آوردند (رجوع کنید به خامهای، ص245ـ251؛ اسکندری، ص297 ـ 315).حزبتوده، کهدر حاکمیتاستبداد و خفقانعصر پهلویاولو فقدانآزادیو عدالتاجتماعیو خالیبودنزمینه، با اقبالعمومیبهویژهجوانانمواجهشد (بازرگان، ج1، ص243، 249) در آغاز تحتتأثیر شورویبود و بهتدریجبهعاملشورویدر ایرانتبدیلشد (گذشته، چراغراهآیندهاست، ص143؛ بهروز، 1385 ش، ص134). وابستگیحزببهشورویتا حدیبود کهوقتیآوانسیان، نماینده مجلسشورایملیو از رهبرانحزب، از سیاستشورویدر ایرانانتقاد کرد، او را در زمستان1323 دستگیر و یکماهدر بازداشتگاهحزبنگهداشتند تا او را محرمانهبرایمحاکمهو مجازاتبهشورویبفرستند (خامهای، ص337ـ339). در 1323 ش، گروهیاز سازماندهندگانقدیمجنبشکارگری، کهبا حزبتودهارتباطنزدیکداشتند، اعلامکردند کهچهار فدراسیونکارگریدر «شورایمتحده مرکزیکارگرانو زحمتکشان» ادغامشدهاست، کهتشکیلاینشورا نقشمهمیدر گسترشحزبتودهداشت. اینشورا با شصتاتحادیه وابستهو حدود صد هزار عضو، نیرویوسیعیبهشمار میآمد (آبراهامیان، ص292). در مرداد 1325، سهوزیر تودهایبهکابینه احمد قواموارد شدند، کهاینامر اوجپیروزیهایحزبتودهبهشمار میآمد. در آنزمانحزبحدود پنجاههزار عضو اصلیو جمعاً صد هزار عضو فعالداشت(همان، ص303). تشکیلفرقه دموکراتآذربایجاندر 1324 شو انحلالآندر 1325 ششکستیبرایحزبتودهمحسوبمیشد. بسیاریاز اعضایرهبریحزبتوده، کهدر غائله آذربایجانشرکتداشتند، مجبور بهخروجاز ایرانشدند (کیانوری، ص131، 145ـ146). اصلاحطلبانیکهعمدتاً جوانترهایجریانپنجاهوسهنفر بودند، در اواخر 1325 شاز رهبریحزبجدا شدند و جریانهایانشعابیپدید آوردند (رجوع کنید به طبری، 1367 ش، ص78ـ82؛ آبراهامیان، ص306ـ311). از اوایلدهه 1320 ش، حزبتودهدر دانشگاههایکشور، بهویژهدانشگاهتهران، نفوذ کرد، لیکننفوذ حزبدر محافلکارگریبیشتر بود. دانشجویاندانشگاهها با مرکزیتدانشگاهتهران، نخستیناتحادیه دانشجویانچپرا پدید آوردند کهاولیندبیرکلآنضیاء ظریفی، از دانشجویانچپ، بود (ابوالحسنضیاء ظریفی، مصاحبه مورخمرداد 1385؛ بازرگان، ج1، ص246). جریانچپدانشجوییایرانتا حد زیادیمستقلاز حزبتودهو در مقاطعمختلفمبارزهتا انقلاباسلامی، منتقد آنحزبباقیماند و حزبتودهبهنفعخود از جریاناینمبارزاتدانشجوییسود میبرد (همانمصاحبه). در سالهایپساز 1325 ش، با توجهبهفعالیتافراد شاخصِ جریانملیدر دانشکده فنیو سایر دانشکدههایدانشگاهتهران، همزمینه مساعدیبرایمبارزاتدانشجوییچپپدید آمد و هماز آنتأثیر پذیرفت(همانمصاحبه).افولاستالینیسم در 1332 ش/1953 و نزدیکیحکومتشورویبهایرانو نیز آغاز جنبشملیاز 1328 ش/ 1949، زمینه تضعیفموقتحزبتودهو گرایشآنبهسازمانهایمخفیرا فراهمنمود (ذبیح، ص281ـ282). در 1329 ش، حزبزحمتکشانملتایران، متشکلاز انشعابیونمیانهرویحزباعلامموجودیتکرد. اینحزبیکجریانچپمیانهرو در تاریخایرانتلقیمیشد و بسیاریاز روشنفکرانچپ، کهاز حزبتودهرویگردانشدهبودند، بهآنپیوستند. اینحزبخود نیز دچار انشعابشد و سازمانجدیدیبهنامنیرویسومبهرهبریخلیلملکیشکلگرفتکهخواستار «انقلابدموکراتیکاجتماعی» بود (کیانوری، ص227ـ 228؛ ذبیح، ص286؛ آبراهامیان، ص277؛ نیز رجوع کنید به حزبزحمتکشانملتایران*). واقعه ترور محمدرضا پهلویدر 15 بهمن1327 سرآغاز دستگیریگستردهاعضایحزبتودهبود کهپساز کودتای28 مرداد * 1332، نیز ادامهیافتو با اعدامعدهایاز سرانشاخه نظامی آن، حزببهشدتسرکوبگردید (رجوع کنید به نجاتی، ج1،ص324ـ325؛ جزنی، بخش2، فصل1، ص70ـ 72). بهبود مناسباتایرانو شورویاز شهریور 1341 ضربه دیگریبر جنبشچپایران، بهویژهحزبتوده، بود (رجوع کنید به چپدر ایرانبهروایتاسناد ساواک، کتاب8، ص1ـ52). از اواخر دهه 1330 شطیفوسیعیاز دانشجویانایرانیخارجاز کشور، کهاز فعالانحزبتوده، نیرویسوم، حزبایران، جبهه ملیو پانایرانیستها بودند، در قالبکنفدراسیونمحصلانو دانشجویانایرانی، در اروپا و امریکا بهفعالیتپرداختند و جنبشچپرا در خارجاز ایرانسازماندهیکردند (خانبابا تهرانی، ص254 بهبعد).تیرگیروابطاحزابکمونیستجهان با مسکو، بهویژهاختلافمرامیچینو شوروی، بهشکلگیریجریانیدر جنبشچپایرانانجامید کهبا پیرویاز چینبهمخالفتبا دیدگاههایچپگرایانمتمایلبهشورویبرخاست. بدینگونهدر اوایلدهه 1340 شگروهیاز اعضایحزبتودهانشعابخود را از موضعطرفداریاز شورویاعلامکردند و با تشکیل«سازمانانقلابیحزبتودهایران»، کهمائوئیستبود، حزبتودهرا بهپیرویاز ایدئولوژیغیرانقلابیمتهمکردند. بدینترتیب، با جداییگروهیاز چپگرایاناز جریانچپهواخواهشوروی، گسستیدر جنبشچپبهوجود آمد (همان، ص120ـ122، 130؛ کشکولی، ص32؛ ذبیح، ص379ـ380). در پیاینانشعاب، گروهدیگریبا طرحهماناتهاماتبرضد حزبتودهو از درونسازمانانقلابیحزبتوده ایران، سازمانمارکسیستیـ لنینیستی«توفان» را با تمایلاتچینیتأسیسکردند و مبارزهبا حزبتوده، مبارزه مسلحانهو تشکیلحزبطبقه کارگر ایرانرا سرلوحه فعالیتهایخود قرار دادند (خانبابا تهرانی، ص130، 165؛ لاشائی، ص77). گفتنیاستحزبتوده، نیروهایچپایرانرا نمایندگیمیکرد و بهرغمآنکهسازمانهایمتعددیاز آنجدا شدند و در جبهه مخالفآنبهفعالیتپرداختند، همه آنها تحتتأثیر «فرهنگتودهایستی» بودند کهبهمجموعهشاخصهایبینشیو رفتاریحزبتودهاطلاقمیشد. جنبشچپایرانموفقنشد پیوندهایخود را با فرهنگو اندیشهو سیاستحزبقطعکند و همه جنبشهایچپنیمه دومقرنبیستم، از جملهجنبشدانشجویانخارجاز کشور، تحتتأثیر رفتارهایسیاسیحزبتودهبودند (ماسالی، ص82 ـ83؛ متین، ص46).در فروردین1345 حزبتودهبرایدر امانماندناز پیامدهایانشعاب، با شرکتدر کنگرهبیستوسومحزبکمونیستشوروی در مسکو وابستگیخود بهحزبکمونیستشورویرا آشکارا اعلامنمود (ذبیح، ص381؛ برایآگاهیبیشتر رجوع کنید به حزبتوده ایران*). از دهه 1340 شتوانحزبتودهبا نفوذ ساواکرو بهتحلیلرفتو بهسبباختلافاتدرونحزبیبهتدریجدر حاشیهقرار گرفت. بهطور مشخصپساز قیامپانزدهخرداد * 1342، جنبشچپ، دیگر سازمانیافتهنبود. در دهه 1340 ش، هستههایمارکسیستیکهمتشکلاز بقایایحزبتوده، مخالفانحزبو گروهیاز روشنفکرانو دانشجویانمستقلبودند، مبارزاتسازماننیافتهایرا آغاز کردند. از جمله اینگروهها، گروهآرمانخلق، گروهپروسهو گروهیکهبعدها گروهفلسطیننامیدهشد، بودند ولیمهمترینهستههایمارکسیستیدو گروهاحمدزادهـ پویانو جزنیـ ظریفیبودند کهنخستینگامهایمبارزاتچریکیرا در ایرانبرداشتند. ایندو گروهپساز عملیاتسیاهکل(حمله گروهجزنیـ ظریفیبهپاسگاهژاندارمریسیاهکلدر گیلاندر بهمن1349 کهاز آنپسگروهجنگلنامیدهشد)، سازمانچریکهایفداییخلقایرانرا پیریزیکردند کهاز آنبهجنبشنوینکمونیستیایرانیاد میشود (جزنی، بخش2، فصل1، ص165ـ171؛ نجاتی، ج1، ص380ـ392؛ بهروز، 1380 ش، ص86 ـ99؛ همو، 1385 ش، ص160ـ161). با تشکیلسازمانچریکهایفداییخلقایران، کهمتأثر از کاستروئیسم بودند و نظریه چهگوارا را مبنایعملخود قرار دادهبودند، جریانچریکیدر ایرانشکلگرفت. اینجریانموجبشد تا نیروهایچپخارجاز ایران، کهدچار رخوتنسبیشدهبودند، فعالیتهایمبارزاتیخود را از سر گیرند (خانبابا تهرانی، ص171 ـ 174؛ خسرو پارسا، مصاحبه مورخمرداد 1386). ایناتفاقبهجنبشچپدر ایراننیز حیاتدوبارهایبخشید. بهگفته مازیار بهروز، تحلیلگر جریانچپدر ایران(1385 ش، ص144)، جنبشمسلحانهیا چریکیپیامد واقعه 28 مرداد 1332 و قیامپانزدهخرداد 1342 بودهاست. ایندو واقعهنشانداد کهبا نظامحاکمنمیتوانجز با خشونترفتار کرد.در دهه 1350 شترکیبو فعالیتهایمارکسیستهایایرانمتحولشد. احزابسنّتی، نظیر حزبتودهو گروههایمائوئیستی، بهحاشیهرفتند و فعالیتهایآنانبهحوزههایخارجاز ایرانمحدود شد و در فاصله سالهای1349 تا 1357 شگروههایچریکیابتکار عملرا بهدستگرفتند و برضد حکومتپهلویبهفعالیتپرداختند (همو، 1380 ش، ص103ـ 104). گفتنیاستکهتحتتأثیر اینرویکرد چپگرایان، برخیگروههایچریکیمسلمانیا مدعیاعتقاد بهاسلامنیز شکلگرفت.مبارزاتمسلحانه چریکها، بهرغمجلببسیاریاز روشنفکرانتندرو، بهسببجزماندیشیو انعطافناپذیریو عدمدرکواقعیتهایجامعه، بهجنبشمردمیتبدیلنشد. آنها پساز انقلاباسلامیبهگروهمعارضجمهوریاسلامیتبدیلشدند (همان، ص130ـ131).در آستانه انقلاباسلامی، مبارزاتجریانچپدر ایرانبهاستحالهو انشعابانجامید. جریانهایچپفعالیتهایجدیدیرا آغاز کردند کهبا آرمانها و شرایطاجتماعیـ سیاسیو خصلتجداییناپذیر اعتقادیو اسلامیاینانقلابدر تعارضبود. اینامر سببشد کهبهسرعتبهسویرادیکالیزهشدنو رویاروییبا انقلاببروند و در آستانه فروپاشییا فرار از ایرانقرار گیرند. بقایایجریانچپدر سالهایبعد از فروپاشیحزبتودهدر 1361 شو دستگیریو فرار گروههایمارکسیستـ لنینیستو مائوئیست(نظیر سازمانچریکهایفدائیخلقو سازمانپیکار) و جریانهایمتأثر از آن(نظیر سازمانمجاهدینخلقایران) بهاروپا و امریکا و کشورهایهمسایه ایران، بهصورتاپوزیسیوندرآمدند کهبا اتحاد و ائتلافو انشعاباتمتعدد و دگرگونیهایایدئولوژیک، دچار استحاله ایدئولوژیکو فرایند مبارزاتیگردیدهاند.عللمتعددیبرایناکامیجنبشچپدر ایرانذکر شده، کهاز آنجملهاست: وابستهبودنبهایدئولوژیاروپاییو بیگانهبودنبا واقعیتجامعه ایرانکهمردمآنبهطور عمدهگرایشهایمذهبیدارند حالآنکهآموزههایمارکسیستیو کمونیستی، بهویژهدر مبانیاعتقادی، مغایر با اصولاسلاماست(طبری، 1367 ش، ص)؛ نبودِ اتحاد میاننیروهایچپ، انقطاعزمانیدر فعالیتهایآنان، عدمحضور یکپارچهو آگاهانهدر عرصه سیاستو تضاد و رویاروییخونینبا جمهوریاسلامی(خانبابا تهرانی، ص333ـ334، 343، 367ـ 368)؛ و شهریبودناینجنبش. دهقانانایرانفاقد ظرفیتانقلابی متناسببا ویژگیهایجریانچپبودند لذا جنبشمقاومتشهرینتوانستپایگاهیدر میانروستاها داشتهباشد و در مواقعسرکوب، بهروستاها عقبنشینیکند. بالطبع، تمرکز جنبشدر مراکز شهری، تحتنظر داشتنو سرکوبآنرا برایحکومتتسهیلمیکرد (بهروز، 1380 ش، ص235ـ236). با اینهمه، جنبشچپدر حوزه سیاستو فرهنگتأثیرگذار بودهاست. یکیاز تأثیراتآن، نظاممند شدنجنبشزنانبود کهاز دوره مشروطهشکلگرفتهبود. همینطور نحوه سازماندهینوینگروههایمختلف، از جملهگروههایملیو مذهبی، متأثر از اینجنبشبود (همو، 1385 ش، ص160).در حوزه تاریخ، تفکر چپبهشکلگیریجریانیدر تاریخنگاریانجامید کهاز آنبهتاریخنگاریمارکسیستییاد میشود. اینجریان، با نگرشمتفاوتبهتاریخ، بنیانهایمادّیجامعهرا اساستحولاتجامعه ایراندر ادوار گوناگوندانستهو بهانطباقتاریخایرانبا دیدگاههایمارکسو پیرویاز مورخانمارکسیستشورویپرداختهاست. برخیاز آثاریکهبا ایننگرشتألیفشدهاند عبارتاند از: بررسیهاییدرباره برخیاز جهانبینیها و جنبشهایاجتماعیدر ایران، اثر احسانطبری، بیجا، 1348 ش؛ از گاتها تا مشروطیت: گزارشیکوتاهاز تحولاتفکریو اجتماعیدر جامعه فئودالیایران، اثر محمدرضا فشاهی، تهران1354 ش؛ تکاملفئودالیسمدر ایران، تألیففرهاد نعمانی، تهران1358 ش. همچنیناینتفکر، نظریه «استعمار عاملعقبماندگی» را، کهیکیاز جدّیتریندیدگاهها در بحثتوسعهنیافتگیاست، حدود نیمقرن پیشوارد حوزه معرفتسیاسیکرد و عواملعقبماندگیایرانرا ناشیاز ظهور و گسترشپدیده استعمار و سپسغلبه سلطه امپریالیسمدانست. نظریه امپریالیسملنینبهصورتامریمسلّمو جدلناپذیر در جنبشچپایراندر آمد (زیباکلام، ص111؛ علمداری، ص34ـ 35). پساز شکلگیریجریانچریکی، حوزه شعر و ادبیاتنیز از اینتفکر تأثیر پذیرفت. مبارزه مسلحانه، کهچریکهایفداییخلقدر سیاهکلآغازگر آنبودند، مضامینشعر را متحولکرد و یأسو ناامیدی پدید آمدهپساز کودتای28 مرداد از آنرختبربست. ستایشقهرمانانمبارزه مسلحانهو توصیفشکنجهها، درونمایه شعر ایندورهبودهو عناصر سازنده تصاویر شعریآنبرگرفتهاز دریا و موجو توفانو صخرهو ستاره قرمز و تفنگبودهاست. احمد شاملو، خسرو گلسرخی، اسماعیلخویی، سعید سلطانپور و علیمیر فطروساز جملهشاعرانستایشگر مبارزه مسلحانهبودند (شفیعیکدکنی، ص87 ـ90).منابع: علیآذری، قیامکلنلمحمدتقیخانپسیاندر خراسان، تهران1344 ش؛ عبدالحسینآگاهی، «پیرامونقدیمترینسند چاپیاز تاریخسوسیالیسمدر ایران»، در اسناد تاریخیجنبشکارگریسوسیالدموکراسیو کمونیستیایران، ج1، فلورانس1974 الف، چاپافستتهران: علم، [بیتا.]؛ همو، «دوراناولیه نفوذ اندیشههایمارکسیستیدر ایران»، در همان، 1974 ب؛ اردشیر آوانسیان، «خاطراتیاز حزبکمونیستایران»، در همان؛ تقیابوالقاسماوغلیابراهیموف(شاهین)، پیدایشحزبکمونیستایران، ترجمه ر. رادنیا، [بیجا]: نشر گونش، [بیتا.]؛ حمید احمدی، نگاهیبهتاریخچه حزبعدالت، برلین1994؛ ایرجاسکندری، خاطراتسیاسی، بهکوششعلیدهباشی، تهران1368 ش؛ اسناد تاریخیجنبشکارگریسوسیالدموکراسیو کمونیستیایران، ج1، فلورانس 1974، چاپافستتهران: علم،[بیتا.]، ج2، [فلورانس? 1976]، چاپافستتهران: علم، 1358 ش؛ حسناعظامقدسی، خاطراتمن، یا، روشنشدنتاریخصد ساله، تهران1349 ش؛ ضیاءالدینالموتی، فصولیاز تاریخمبارزاتسیاسیو اجتماعیایران: جنبشهایچپ، تهران1370 ش؛ میخائیلسرگییویچایوانوف، تاریخنوینایران ، ترجمه هوشنگتیزابیو حسنقائمپناه، استکهلم1356 ش؛ مهدیبازرگان، خاطراتبازرگان: شصتسالخدمتو مقاومت، گفتگو با غلامرضا نجاتی، تهران1375ـ1377 ش؛ محمدتقیبهار، تاریخمختصر احزابسیاسیایران، تهران1323 ـ 1363 ش؛ مازیار بهروز، تأملاتیپیرامونتاریخشورشیانآرمانخواهدر ایران: مجموعهیمقالاتو مصاحبهها، تهران1385 ش؛ همو، شورشیانآرمانخواه: ناکامیچپدر ایران، ترجمه مهدیپرتوی، تهران1380 ش؛ جعفر پیشهوری، تاریخچه حزبعدالت، تهران1359 ش؛ بیژنجزنی، طرحجامعهشناسیو مبانیاستراتژیجنبشانقلابیخلقایران، بخش2: تاریخسیساله سیاسی، فصل1، [تهران] 1357 ش؛ چپدر ایرانبهروایتاسناد ساواک، کتاب8: روابطایرانو شوروی، تهران: وزارتاطلاعات، مرکز بررسیاسناد تاریخی، 1381 ش؛ حیدرخانعمواوغلی، « [احوال] حیدرخانعمو اوغلی»، یادگار، سال3، ش5 (دی1325)؛ انور خامهای، خاطراتسیاسی، تهران1372 ش؛ مهدیخانبابا تهرانی، نگاهیاز درونبهجنبشچپایران، [گفتگوکننده]: حمید شوکت، تهران1380 ش؛ سپهر ذبیح، تاریخجنبشکمونیستیدر ایران، ترجمه محمد رفیعیمهرآبادی، تهران1378 ش؛ شاپور رواسانی، نهضتمیرزا کوچکخانجنگلیو اولینجمهوریشوراییدر ایران، [تهران] 1368 ش؛ صادقزیبا کلام، سنّتو مدرنیته: ریشهیابیعللناکامیاصلاحاتو نوسازیسیاسیدر ایرانعصر قاجار، تهران1377 ش؛ خسرو شاکری، پیشینههایاقتصادیـ اجتماعیجنبشمشروطیتو انکشافسوسیالدموکراسیدر آنعهد، تهران1384 ش؛ محمدرضا شفیعیکدکنی، ادوار شعر فارسی: از مشروطیتتا سقوطسلطنت، تهران1359 ش؛ احسانطبری، جامعه ایراندر دورانرضاشاه، استکهلم1356 ش؛ همو، کژراهه: خاطراتیاز تاریخحزبتوده، تهران1367 ش؛ کاظمعلمداری، چرا ایرانعقبماند و غربپیشرفت؟، تهران1380 ش؛ ابراهیمفخرائی، سردار جنگل: میرزا کوچکخان، تهران1366 ش؛ عبدالصمد کامبخش، شمهایدرباره تاریخجنبشکارگریایران: سوسیالدمکراسیانقلابی، حزبکمونیستایران، حزبتوده ایران، تهران1360 ش؛ احمد کسروی، تاریخمشروطه ایران، تهران1381 ش؛ ایرجکشکولی، نگاهیاز درونبهجنبشچپایران، [گفتگوکننده]: حمید شوکت، تهران1380 ش؛ نورالدینکیانوری، خاطراتنورالدینکیانوری، تهران1372 ش؛ گذشته، چراغراهآیندهاست، [تهران]: جامی، [? 1355 ش]؛ کورشلاشائی، نگاهیاز درونبهجنبشچپایران، [گفتگوکننده]: حمید شوکت، تهران1381ش؛ حسنماسالی، سیر تحولجنبشچپایرانو عواملبحرانمداومآن، [بیجا، 1381 ش]؛ افشینمتین، کنفدراسیون: تاریخجنبشدانشجویانایرانیدر خارجاز کشور 57 ـ1332 ، ترجمه ارسطو آذری، تهران1378 ش؛ حیدر مهرگان، اکتبر و ضداکتبر: نقد و نظریبر دیدگاههایچپگراها و چپنماها درباره دورانتاریخیو راهرشد غیر سرمایهداری، [تهران] 1360 ش؛ غلامرضا نجاتی، تاریخسیاسیبیستو پنجساله ایران: از کودتا تا انقلاب، تهران1371 ش؛Ervand Abrahamian, Iran between two revolutions, Princeton, N.J.1983; Cosroe Chaqueri, The Soviet Socialist Rebublic of Iran: 1920-1921 , Pittsburgh 1995; Xenia Joukoff Eudin and Robert C. North, Soviet Russia and the East: 1920-1927 , Stanford, Calif . 1964.