حَلیمی، حسین بن حسن، کنیهاش ابوعبداللّه، فقیه و محدّث و قاضی شافعی قرن چهارم و پنجم. وی در 338 در گرگان به دنیا آمد. در کودکی به بخارا رفت (سهمی، ص 198؛ سمعانی، ج 2، ص 250؛ ابنجوزی، ج 15، ص 94)؛ از اینرو، زادگاهش بخارا ذکر شده است (رجوع کنید به ذهبی، 1401ـ1409، ج 17، ص 232). وی فقه را نزد بزرگان شافعی آن روزگار، یعنی ابوبکر محمدبن علی قفّال و ابوبکر محمدبن عبداللّه اُودَنی، آموخت و پس از مدتی از پیشوایان مذهب شافعی در ماوراءالنهر گردید و در شهرهای آن دیار منصب قضا را برعهده گرفت (سهمی، همانجا؛ عَبّادی، ص 105؛ سمعانی، همانجا؛ ابناثیر، ج 1، ص 382). وی از محدّثانی چون ابوبکر محمدبن احمدبن خَنب، ابوعبداللّه محمدبن علی جَبّاخانی، خلفبن محمد خیّام و بکربن محمد مروزی دُخَمسینی حدیث شنید و تا آنجا پیش رفت که او را رئیس اهل حدیث در بخارا و اطراف آن دانستهاند (رجوع کنید به سهمی، همانجا؛ سمعانی، ج 2، ص 250ـ251؛ ذهبی، 1376ـ1377، ج 3، ص 1030).حلیمی در 377 هنگام سفر حج و در 385 به عنوان فرستاده سلطان وقت، وارد نیشابور شد. وی در 389 از جانب امیر خراسان نزد والی گرگان، قابوسبن وشمگیر، رفت و در طول این سفرها و اقامتهای کوتاه به روایت حدیث پرداخت، چنانکه محدّث مشهور، حاکم نیشابوری* (متوفی 405)، در همین ایام از او حدیث شنید (سهمی، ص 199؛ سمعانی؛ ابناثیر، همانجاها؛ ابنخلّکان، ج 2، ص 137ـ138). ذهبی (1401ـ 1409؛ همو، 1376ـ1377، همانجاها)، ضمن ستایش حلیمی در امر حدیث، ابوزکریا عبدالرحیمبن احمد بخاری و ابوسعد محمدبن عبدالرحمان گنجرودی را در شمار راویان او آورده است. احمدبن حسین رازی فناکی و طاهربن عبداللّه نیز در شمار شاگردان وی ذکر شدهاند (رجوع کنید به ابنقاضی شهبه، ج 1، ص 229، 262). از او با عناوینی چون امام و حاکم یاد کردهاند (رجوع کنید به بیهقی، 1421، ج 1، ص 28؛ سمعانی، ج 2، ص 250). حلیمی در جمادیالاولی 403 در بخارا درگذشت (سهمی، ص 198؛ سمعانی، همانجا؛ ذهبی، 1401ـ1409، ج 17، ص 233).برخی وی را صاحب آثار متعدد و مفید معرفی کردهاند (رجوع کنید به ذهبی، 1424، ج 9، ص 57؛ صفدی، ج 12، ص 351؛ یافعی، ج 3، ص 5)، اما در منابع، فقط یک اثر از او با نام منهاجالدین فی شعبالایمان ذکر شده است. این کتاب در سه جلد تألیف و در 77 باب تنظیم گردیده، براساس روایتی از پیامبر که ایمان دارای هفتاد و چند شعبه است (برای آثار دیگری باعنوان شعبالایمان رجوع کنید به حاجیخلیفه، ج 2، ستون 1047ـ1048). این کتاب، که صبغه کلامی دارد، شامل ده باب است. نُه باب نخست، با موضوعاتی نظیر تعریف و خصوصیات و شرایط ایمان، مقدمات ورود به باب پایانی است. باب دهم، با عنوانِ «شعبالایمان»، خود شامل 77 باب است که در هر باب، یکی از اجزا و متعلقات ایمان بررسی شده است، از جمله ایمان به خدا، ایمان به ملائکه، و ایمان به حشر و قیامت. منهاجالدین مشتمل بر موضوعاتی در باب فقه، اخلاق و آداب، و نیز مطالبی راجع به مبانی ایمان و نشانهها و احوال قیامت است. این کتاب با تحقیق حلمی محمد فوده در سه جلد (بیروت 1399) چاپ شده است (برای نسخ خطی موجود از کتاب رجوع کنید به فؤاد سید، ج 1، ص110؛ حلیمی، ج1، مقدمه حلمی محمد فوده، ص 29ـ37).شخصیت حلیمی و آرای او در میان شافعیان دارای منزلت و اعتبار است (رجوع کنید به عبّادی، همانجا؛ سبکی، ج 4، ص 335ـ343)، چنانکه ابوبکر بیهقی* (متوفی 458)، از ائمه شافعی، در تألیفات خود از آرای او بسیار بهره گرفته است (ابنقاضی شهبه، ج 1، ص 170؛ ذهبی، 1424، همانجا؛ همو، 1984، ج 3، ص 86؛ صفدی، همانجا؛ برای نمونه رجوع کنید به بیهقی، 1421، ج 1، ص 28، 96، ج 2، ص 75ـ76، 102ـ103؛ همو، 1423، ج 1، ص 34ـ35، 104). بیهقی (1421، ج 1، ص 28) تصریح دارد که شاکله اصلی کتاب شعبالایمانِ خود را از المنهاج حلیمی گرفته و در بخشهای گوناگون مطالبی از وی نقل کرده است. وی (1421، همانجا) وجه تمایز کتاب خود را با اثر حلیمی در این دانسته که حلیمی برای اختصار، اسانید روایات را حذف کرده، اما وی احادیث را، به شیوه اهل حدیث، با اِسناد نقل نموده است. افراد متعددی در قرون بعد به شرح، تلخیص و منظوم ساختن کتاب حلیمی همت گماردند. از جمله قاضی علاءالدین تبریزی قونوی المنهاج را تلخیص کرده، نورالدین اُشمونی آن را به نظم درآورده و خطیب شربینی به شرح آن پرداخته است (رجوع کنید به ابنقاضی شهبه، ج 2، ص 140، 358؛ حاجیخلیفه، ج 2، ستون 1871ـ1872؛ کتّانی، ص 50؛ سزگین، ج 1، جزء4، ص 47). ابنعماد (ج 3، ص 168)، و به تبع وی کحّاله (ج 4، ص 3)، کتابی با عنوان آیاتالساعة و أحوالالقیامة به حلیمی نسبت دادهاند. این انتساب صحیح نیست و منشأ آن نقل عبارتی از ابنقاضی شهبه است که در آن اشاره کرده المنهاج حلیمی مباحث جالبی درباره آیات و احوال قیامت دارد (نیز رجوع کنید به حلیمی، ج 1، همان مقدمه، ص 28ـ29).منابع: ابناثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت 1414/1994؛ ابنجوزی، المنتظم فی تاریخالملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1412/1992؛ ابنخلّکان؛ ابنعماد؛ ابنقاضی شهبه، طبقاتالشافعیة، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، حیدرآباد، دکن 1398ـ1400/ 1978ـ 1980؛ احمدبن حسین بیهقی، شعبالایمان، چاپ محمدسعید بسیونی زغلول، بیروت 1421/2000؛ همو، کتاب الاسماء و الصفات، چاپ عمادالدین احمد حیدر، بیروت 1423/ 2002؛ حاجیخلیفه؛ حسینبن حسن حلیمی، کتابالمنهاج فی شعب الایمان، چاپ حلمی محمد فوده، ]بیروت [1399/1979؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت 1424/2003؛ همو، سیر اعلامالنبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت 1401ـ1409/ 1981ـ1988؛ همو، العبر فی خبر من غبر، ج 3، چاپ فؤاد سید، کویت 1984؛ همو، کتاب تذکرةالحفاظ، حیدرآباد، دکن 1376ـ1377/ 1956ـ1958، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ عبدالوهاببن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964ـ1976؛ فؤاد سزگین، تاریخالتراث العربی، ج 1، جزء4، نقله الی العربیة محمود فهمی حجازی، ]ریاض[ 1403/1983؛ سمعانی؛ حمزهبن یوسف سهمی، تاریخ جرجان، بیروت 1407/ 1987؛ صفدی؛ محمدبن احمد عَبّادی، کتاب طبقاتالفقهاء الشافعیة، چاپ یوستا ویتستام، لیدن 1964؛ فؤاد سید، فهرسالمخطوطات المصورة، ج 1، قاهره 1988؛ محمدبن جعفر کتّانی، الرسالة المستطرفة لبیان مشهور کتبالسنة المشرفة، کراچی 1379/1960؛ عمررضا کحّاله، معجمالمؤلفین، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ عبداللّهبن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرة الیقظان، بیروت 1417/1997.