چاودُر/ چودور، از گروههای قبیلهای عمده قوم ترکمن*. چاودرها یکی از هفت گروه عمده ترکمن هستند (آکینر، ص 380). وامبری (ص 384) در نیمه دوم قرن سیزدهم/ نوزدهم برای ترکمنها نُه گروه یا خلق،از جمله چودور، ذکر کرده است. چاودرهای ترکمنستان در بخشهای قالنین، پورسی، داش هاویز و همچنین در کنارههای بخش سفلای رودهای اترک و جیحون (آمودریا) سکونت دارند (دوردییف و قدیروف، ص 30ـ31). جمعیت آنان در اواسط قرن چهاردهم/ نیمه اول قرن بیستم بالغ بر 077 ، 24 تن بود که 49ر3% کل جمعیت ترکمنهای جهان را تشکیل میداد (همان، ص 28). گروههایی از چاودرها در افغانستان (آکینر، ص 396) و جماعتی نیز در استاوروپول روسیه (دوردییف و قدیروف،ص 57) سکونت دارند که آنان را تُرچمن و گاهی نیز ترکمنهای استاوروپول مینامند (آکینر، ص 324). چاودرهای استاوروپول در 1063/1653 با حرکت از خاناتِ خیوه *و عبور از صحراهای استراخان و مَنْقِشلاغ/ مَنْگِشْلَک، به قفقاز شمالی، قسمتهای شمالی استان استاوروپول و اطراف دریای مانش و دریای کُم کوچ کردند. همچنین در 1204/1790، 64 خانوار و در 1332 ش/1953، 665 خانوار ترکمن به قفقاز کوچیدند (دوردییف و قدیروف،همانجا). دوردییف و قدیروف نوشتهاند که در حدود هجده هزار خانوار ترکمن، متشکل از طایفههای ایگدیر*، چاودر و سوناچی، به منطقه استاوروپول کوچ کرده و در آنجا ساکن شدهاند (همانجا). به نوشته آکینر(همانجا)، چاودرهای استاوروپول در گذشته کوچنشین و دامدار بودند، ولی امروزه یکجانشین شدهاند و به کشاورزی و دامپروری اشتغال دارند. زبان ترکمنی آنان بر اثر تماس با اقوام مجاور، مانند نوغایها/ نوگایها و کومیکها، و پیوندهای خویشاوندی با آنان، تغییرات محسوسی کرده است (آکینر، همانجا؛ وردییف و قدیروف، ص 58). آنان سنّیمذهباند (آکینر، همانجا). جمعیتشان در 1305 ش/ 1926، حدود 102 ، 4 تن و در 1349 ش/1970، حدود 313 ، 8 تن بوده است (آکینر، همانجا). در دهه 1370 ش/1990، جمعیت چاودرها در استاوروپول حدود دوازده هزار تن بود (دوردییف و قدیروف، ص 59). چاودرها در اوایل قرن دوازدهم، تحت فشار قلموقها/ کَلموکها (رجوع کنید به قَلموق*)، از شبهجزیره منقشلاغ به شمال قفقاز رفتند (آکینر، همانجا) و در اطراف آستاراخان (حاجی ترخان/ هشترخان) اسکان یافتند (میرپنجه، ص 86، 115). در اواسط قرن سیزدهم، محمدرحیمخان (متوفی 1240) و اللّهقلی خان (متوفی 1258)، از خانهای خیوه، در زمان اقتدار خود، چاودرها را به ولایت خیوه باز آوردند و در کنار دریاچه آرال، بین قلعه خواجهایل و قوم قُنْقْرات، جای دادند (همان، ص 115) و آب و زمین در اختیارشان گذاشتند (هدایت، ص 115).چاودرها در نیمه دوم قرن سیزدهم/ نوزدهم مشتمل بر شاخههایی از طایفههای ابدال، ایگدیر، اَصَنلو، قرهچودور، بُزاجی، بورونجوق و شیخ بودند. در 1281/1864، تقریباً دوازده هزار چادر داشتند و اسکان آنان بین دریای خزر و دریای آرال بود. این شاخهها از دریای خزر تا کُهنه اورگَنْج و بولومْساز و پرسو و قوقچکِ مرو پراکنده بودند (وامبری، ص 385). در اواسط سده سیزدهم/ نوزدهم، چاودرهای ساکن در اطراف خیوه، از خراجگزاران خیوه بودند، ولی همیشه با آنجا جنگ داشتند (همان، ص 442، 528). چاودرها گاه راهزنی میکردند و چون اسیر میشدند، مجازاتهای سنگینی برایشان در نظر گرفته میشد (همان، ص 186ـ190).جمعیت چاودرها در اواخر قرن سیزدهم بالغ بر دوازده هزار خانوار بود ( تفصیل احوال تراکمه، ص 159).منابع: شیرین آکینر، اقوام مسلمان اتحاد شوروی، ترجمه علی خزاعیفر، مشهد 1366 ش؛ تفصیل احوال تراکمه، در گرگاننامه، به کوشش مسیح ذبیحی، چاپ ایرج افشار، تهران: بابک، 1363 ش؛ مراد دوردییف و شهرت حاجکوویچ قدیروف، ترکمنهای جهان: تحقیقی پیرامون وضعیت تاریخی و جمعیتی ترکمنها، ترجمه امانگلدی ضمیر، تهران 1379 ش؛ اسماعیل میرپنجه، خاطرات اسارت: روزنامه سفر خوارزم و خیوه، چاپ صفاءالدین تبرّائیان، تهران 1370 ش؛ آرمین وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ترجمه فتحعلی خواجهنوریان، تهران 1337 ش؛ رضاقلیبن محمدهادی هدایت، سفارتنامه خوارزم، چاپ علی حصوری، تهران 1356 ش.