چالوس، شهرستان، رود و شهری در استان مازندران.1) شهرستان چالوس، در مغرب استان قرار دارد و مشتمل است بر بخشهای مرکزی و کلاردشت، و سه شهر چالوس، کلاردشت و مرزنآباد.چالوس در قدیم جزو ناحیه کلارستاق از مَحالِّ ثلاثه شمرده میشد. دامنههای شمالی رشته کوه البرز مرکزی در جنوب آن امتداد دارد و جنگلی است. رود چالوس و سردآبرود و هچیرود، زمینهای کشاورزی آن را آبیاری میکنند. نمکآبرود از مرز غربی شهرستان میگذرد. دشت نظیر، به مساحت تقریبی سیصد هکتار، واقع در ملتقای چند رود در جنوبشرقی چالوس و در مسیر کجور *به چالوس، از نقاط دیدنی شهرستان به شمار میآید (رجوع کنید به نظیفپور، ص10ـ13).راه چالوس ـ تنکابن ـ رامسر و راه چالوس ـ نوشهر ـ محمودآباد ـ بابلسر و راه تهران ـ چالوس بهطول حدود 202 کیلومتر، که به جاده مخصوص معروف است از این شهرستان میگذرند (نوشین، ص40). جاده چالوس در زمان ناصرالدین شاه به سرپرستی مهندسی اتریشی احداث شد (اعتمادالسلطنه، ج 4، ص 1975). قبل از احداث این جاده، دو راه چالوس و تهران را به هم وصل میکرد: راه تابستانی که از شهرستانک و امامزاده داوود میگذشت و راه زمستانی که از گچسر، شهرستانک، آهار و اوشان عبور میکرد (رابینو، ص 59).ظاهراً در 1316 ش، دهستان چالوس در بخش نوشهر (در شهرستان شهسوار) در استان دوم تشکیل شده بود، زیرا در 1325 ش، بخش نوشهر با دهستانهای چالوس و کلاردشت از شهرستان شهسوار جدا و به شهرستان تبدیل شد و دهستانهای نامبرده به بخش تبدیل شدند (ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، ص 6). در 6 آبان 1375، شهرستان چالوس به مرکزیت شهر چالوس و مرکّب از بخش مرکزی و بخش کلاردشت تشکیل شد (ایران. قوانین و احکام، ص 606).جمعیت محدوده شهرستان چالوس در 1375 ش، 141 ، 109 تن بوده است که از این تعداد 177، 56 تن (4ر51%) روستانشین و بقیه شهرنشین بودهاند (رجوع کنید به مرکز آمار ایران، 1376 ش ب ، ص 214). اهالی این شهرستان شیعه دوازده امامیاند و به فارسی با گویشهای مازندرانی و گیلکی سخن میگویند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 27، ص 98).2) رود چالوس. این رود دائمی، به طول حدود 72 کیلومتر، در مغرب استان مازندران، با جهت جنوبی ـ شمالی امتداد دارد و از قسمت شمالی رشته کوه البرز مرکزی، از کوههای طالقان و کندوان سرچشمه میگیرد و از شهر چالوس میگذرد و نزدیک ده فرجآباد (حدود چهار کیلومتری شمال شهر چالوس) به دریای خزر میریزد (جعفری، ج 2، ص 173). شعبه اصلی آن رود دُونا (از ریزابههای راست) است که از کوههای کندوان سرچشمه میگیرد و پس از گذشتن از پایین گردنه هزارچَم، در محلی به نام دُزبن/ دزدبُن، به همراه ریزابههای دیگر، رود چالوس را تشکیل میدهد. ظاهراً در گذشته از مرزنآباد به بعد، به آن رود چالوس میگفتند. رود زانوس یکی دیگر از ریزابههای راست آن است که در محلی به نام پلِکَرات (یا پل زغالی/ پل زغال)، نزدیک محلی به نام دوآب (در حدود 24 کیلومتری جنوب شهر چالوس)، به آن میریزد. در ایستگاه اندازهگیری آبدهی رود چالوس در پل زغال، میانگین آبدهی سالانه 430 میلیون متر مکعب ذکر شده است (همانجا).3) شهر چالوس. مرکز شهرستان. این شهر در حدود 25 متر پایینتر از آبهای آزاد و یک تا پنج متر بالاتر از سطح دریای خزر قرار گرفته، با دریای خزر حدود چهار تا پنج کیلومتر فاصله دارد. میانگین حداکثر دمای آن در تابستان به ْ30 و میانگین حداقل آن در زمستان به حدود ْ5 میرسد. میزان بارش سالانه آنجا نیز حدود هزار میلیمتر است ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 27، ص 99). کوه قلعهدختر در حدود هشت کیلومتری جنوب آن واقع است. رود چالوس از مغرب آن میگذرد. چند پل بر روی آن احداث شده است، از جمله پل معلقی از بتون به طول حدود دویست متر و عرض پنج متر که در 1312 ش بهرهبرداری شد (نوشین، ص 96 ـ 97).چالوس با جاده کمربندی از جنوب به راه اصلی نوشهر ـ تنکابن میپیوندد (همان، ص 87ـ 88).در 1311 و 1312 ش، چالوس بازسازی شد و کارخانه حریربافی، مهمانخانهای بزرگ، بیمارستان، کاخ سلطنتی (که امروزه کتابخانه شده) و پل فلزی در آن احداث گردید (همان، ص90ـ97؛ نیز رجوع کنید به شایان، ص 173ـ174؛ راهنمای مازندران ، ص 87). در 1330 ش، آبادی چالوس به شهر تبدیل شد و از 1375 ش مرکز شهرستان شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1381 ش، ص 104). بنای مسجدجامع شهر در 1336 ش به پایان رسید (نوشین، ص 94). در کنار این مسجد، مدرسه علوم دینی بهنام مدرسه علمیه امام صادق علیهالسلام و کتابخانهای احداث شد که تا 1378 ش، 200 ، 2 کتاب با چاپ سنگی یا نسخه خطی داشت (طیار مراغی، مقدمه موسوی، ص 25ـ26؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به موسوی، ص 64ـ67).برخی از آثار قدیمی شهر چالوس اینها هستند: تپهای در محوطه کاخ سلطنتی که ظاهراً ویرانههای قلعه قدیمی شهر چالوس در آنجاست؛ بقعهای به نام حمزه رضا و برج مدور اسپیسنگ در جنوب شرقی شهر، که مشرف بر جاده چالوس است (رجوع کنید به ستوده، ج 3، ص 112، 116ـ117). قبور سادات مرعشی (سید ظهیرالدین و سید فضلاللّه) که مرعشی (ص 561) از آن سخن میگوید و مزار مادر حسن بویه، که به نوشته ابناسفندیار (ج 1، ص 300) در چالوس دفن شده، هنوز کشف نشده است. به نوشته ستوده (ج 3، ص 114)، شهر قدیمی چالوس در زیر شهر کنونی چالوس است.پیشینه. از تاریخ پیش از اسلام چالوس اطلاع چندانی در دست نیست. نام آن در مآخذ دوره اسلامی سالوس و شالوس هم ضبط شده است (مثلاً رجوع کنید به ابنخرداذبه، ص 119؛ اصطخری، ص 206). در حدودالعالم (تألیف در 372؛ ص 144) چالوس ضبط شده که شاید نخستین ضبط آن به این شکل است. ابناسفندیار در تاریخ طبرستان (تألیف در 613) اگرچه از چالوسرود نام برده (ج 1، ص 237)، نام شهر را شالوس ذکر کرده است (مثلاً رجوع کنید به ج 1، ص 74ـ75). چالوس را در محل، چالِس یا شَلِس میگویند که به معنای دشت یا باتلاق هموار و پست است (نوشین، ص 66ـ67؛ یوسفینیا و واعظیتنکابنی، ص 127ـ129). ابن اسفندیار (ج 1، ص 74) بنای شهر را به گرگینبن میلاد (سردار افسانهای ایران) نسبت داده است. چالوس در دوره ساسانی از شهرهای نظامی (در مرز دیلمان و طبرستان) بود و باروی بلندی داشت که یکی از ملوک فارس آن را ساخته بود و پادگانی در آن مستقر بود تا اهالی دیلمان را از یورش به طبرستان باز دارد (مسعودی، ج 5، ص 261). در 141 عمربن العلاء طبرستان را تسخیر کرد و ظاهراً چالوس به دست وی افتاد (رجوع کنید به طبری، ج 5، ص 137ـ 138). در همین سالها، ابوالعباس طوسی، که نماینده عباسیان در طبرستان شده بود، فضلبن سهل *را به چالوس فرستاد و او با پانصد مرد در پادگان آنجا مستقر شد (ابناسفندیار، ج 1، ص 178ـ181). پس از حکومت عبداللّهبن خازم ــ که در 179 حاکم طبرستان بود ــ مردم چالوس و اهالی رویان شورش کردند و نماینده عباسیان، سَلاّ م ملقب به سیاهمرد، را از ولایت خود راندند (همان، ج 1، ص 189). چالوس مدتی در دست مازیاربن قارن * بود (همان، ج 1، ص 208) و سپس به دست طاهریان (حک : 206ـ259) افتاد. در آن دوره احمد، پسر محمدبن اُوسْ، از طاهریان، در چالوس حکومت میکرد و سالی سه بار از منطقه رویان و چالوس خراج میگرفت (مرعشی، ص 168). خراج چالوس در آن هنگام سیصد هزار درهم بود (ابن اسفندیار، ج 1، ص 74ـ 75). در 250، مردم چالوس پس از دعوت از حسنبن زید * علوی به طبرستان، با علویان بیعت کردند (همان، ج 1، ص 229). ظاهراً از آن زمان چالوس و دیگر شهرهای طبرستان به یکی از مراکز مهم علویان شدند. احتمالاً یکی از دلایل دعوت اهالی چالوس و مردم آبادیهای اطراف آن از حسنبن زید این بود که در دوره خلافت مُستعین عباسی (حک: 248ـ252)، زمینهای موات و جنگلی و مراتع نزدیک چالوس را، که از املاک خاص خلیفه بود، به محمدبن عبداللّهبن طاهر (عامل خلیفه که شورش یحییبن عمر علوی را در کوفه سرکوب کرده بود) به اقطاع داده بودند (طبری، ج 9، ص 271ـ272). در 260 یعقوببنلیث صفاری به طبرستان لشکر کشید و ابراهیمبن مسلم خراسانی را حاکم چالوس کرد، اما مردم چالوس بر وی شوریدند، خانهاش را سوزاندند و افراد او را کشتند. یعقوب پس از آگاهی از این امر به طبرستان بازگشت و آن نواحی را سوزاند (ابناسفندیار، ج 1، ص 245). در 271 محمدبن زید *وارد چالوس شد و سید حسن نامی را ــ که برخی از اسپهبدان از او پیروی کرده بودند ــ همراه با لیشام دیلمی، که با محمدبن زید مخالف بود، دستگیر کرد و به ساری فرستاد (همان، ج 1، ص250ـ251). در 290، چالوس دارای مسجدجامع و منبر بود (ابنرسته، ص150؛ ابنفقیه، ص 305). در 301 هنگام خروج حسنِ اِطروش*چالوس به دست وی افتاد (ابناسفندیار، ج 1، ص 269) و قلعه بلند آن را ویران کرد (طبری، ج 10، ص 149؛ نیز رجوع کنید به مسعودی، ج 5، ص 261). در 325، چالوس به دست قابوسبن وشمگیر *افتاد (ابناسفندیار، ج 1، ص 295ـ296). در حدود 333، اصطخری (ص 206) نوشته است: «سالوس در ابتدای دیلم از طریق طبرستان بر کنار دریا است و اگر گلوگاهی در آن ساخته شود با شحنهای میتوان آن را بند کرد». پس از او مؤلف حدودالعالم در 372، چالوس را از شهرهای دیلمان ضبط کرده است (ص 148). در حدود 375 مقدسی (ص 359) نیز نوشته که قلعه چالوس از سنگ ساخته شده و مسجدجامع آن در کنار آن است. به نوشته ستوده (ج 3، ص 112) امروزه آثاری از قلعه چالوس باقی نمانده است. در اوایل قرن هفتم یاقوت حموی (ذیل «سالوس»، «شالوس»)، چالوس را از اقلیم چهارم، از شهرهای طبرستان و فاصله آن را تا آمل بیست فرسنگ ضبط کرده است. به نوشته مرعشی (ص440ـ441)، در حدود 802 هنگامی که امیرتیمور در آذربایجان و عراقین و روم و شام تاخت و تاز میکرد، اسکندر شیخی در طبرستان طغیان کرد و وارد شهر چالوس شد. در 840 ملک کیومرث [ بنبیستون ]، از شاهان محلی طبرستان، چالوس را که جایگاه مَلِکْ اویس بود تصرف کرد و تا 869 آن را در دست داشت. در این زمان ملک اسکندر پس از نبرد و کشتن ملک شهراگیم (از ملوک کلارستاق) چالوس را تصرف کرد (همان، ص 141، 516 ـ517). چالوس تا اوایل دوره پهلوی اهمیت چندانی نداشت. با احداث تونل کندوان (بین کرج و چالوس) در 1318 ش، ارتباط تهران با چالوس راحتتر و بهتدریج باعث رونق اقتصادی چالوس شد. ظاهراً در اوایل سلطنت رضا شاه به دهستان حومه چالوس، قشلاق میگفتند که دارای 35 قریه بود و همگی آنها در دشت قرار داشتند و مرکز آن شهر چالوس بود (ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، ج 1، ص 203ـ204). در حدود 1330 ش، به گفته رزمآرا (ج 3، ص 89)، چالوس اگرچه کوچک و نوساز بود، در کارخانه حریربافی آن 500 ، 1 کارگر مشغول به کار بودند و شهر ده هزار تن جمعیت داشت.از بزرگان چالوس محمدبن عبدالکریم ابوالفتح شالوسی رازی، فقیه و محدّث سده پنجم، و ابوبکر محمدبن حسینبن قاسمبن حسین صبری شالوسی مشهور به ابوجعفر صوفی واعظ، فقیه، عارف و محدّث سده چهارم و پنجم شهرت بیشتری دارند (رجوع کنید به صریفینی، ص 49؛ طیار مراغی، مقدمه موسوی، ص 21).منابع: ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران [? 1340 ش]؛ ابن خرداذبه؛ ابنرسته؛ ابنفقیه؛ اصطخری؛ اعتمادالسلطنه؛ ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب 16 آبان ماه 1316، چاپ دوم، تهران [بیتا.]؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعه قوانین سال 1375، تهران: روزنامه رسمی کشور، 1376 ش؛ ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبتاحوال، کتاب اسامی دهات کشور، ج 1، تهران 1329 ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت برنامهریزی و خدمات مدیریت. دفتر تقسیمات کشوری، اجرای قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ، تهران 1366 ش؛ ایران. وزارت کشور.معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، نشریه اسامی عناصر و واحدهای تقسیماتی ( به همراه مراکز )، تهران 1384 ش؛ همو، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن ، تهران 1381 ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368 ـ 1379 ش؛ حدودالعالم؛ یاسنتلویی رابینو، مازندران و استرآباد، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، تهران 1365 ش؛ راهنمای مازندران، [ساری: استانداری استان مازندران، 1345 ش]؛ رزمآرا؛ منوچهر ستوده، از آستارا تا اِستارباد، تهران 1349 ش ـ ؛ عباس شایان، مازندران، تهران 1364 ش؛ ابراهیمبن محمد صریفینی، تاریخ نیشابور: المنتخب من السیاق، چاپ محمدکاظم محمودی، قم 1362 ش؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ محمود طیار مراغی، فهرست نسخههای خطی در مدرسه امام صادق علیهالسلام چالوس ، تهران 1381 ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج 27: چالوس ـ آمل، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1370 ش؛ ظهیرالدینبن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران ، چاپ برنهارد دورن، پترزبورگ 1850، چاپ افست تهران 1363 ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: شناسنامه آبادیهای کشور، استان مازندران، شهرستان نوشهر ، تهران 1376 ش الف ؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1376 ش ب ؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ مقدسی؛ یحیی موسوی، «مسجدجامع چالوس»، مسجد ، ش 61 (فروردین و اردیبهشت 1381)؛ میرزا ابراهیم، سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان و... ، چاپ مسعود گلزاری، تهران 1355 ش؛ ناصر نظیفپور، «دشت نظیر، دشت بینظیر»، شکار و طبیعت ، ش 105 (مرداد 1347)؛ نقشه راههای شمال ایران، مقیاس 000 ،500 : 1، تهران: سازمان نقشهبرداری کشور، 1379 ش؛ جواد نوشین، چالوس، تهران 1355 ش؛ یاقوت حموی؛ علیاصغر یوسفینیا و ابوالحسن واعظی تنکابنی، فرهنگ نامها و نامآوران مازندران غربی، تنکابن 1380 ش.