چاد، کشوری در افریقای مرکزی که بیش از نیمی از مردم آن مسلماناند.1) جغرافیای طبیعی. این کشور از شمال با لیبی، از مشرق با سودان، از جنوب با جمهوری افریقای مرکزی، از جنوبغربی (از طریق دریاچه چاد) با کامرون و نیجریه و از مغرب با کشور نیجر همجوار است.چاد به دریای آزاد راه ندارد (سعودی، ص 42). نزدیکترین بندر دریایی به این کشور، بندر دوئالا (در کشور کامرون) در 600 ، 1 کیلومتری چاد قرار دارد (خوند، ج 6، ص 332). نام آن از نام دریاچه چاد گرفته شده است. چاد در زبان محلی به معنای دریاچه است. کاشفان عرب به این دریاچه سَدْ میگفتند که همان «سعد» است. چاد در گویش ساکنان ساحلی به دریای سبز معروف است (همانجا؛ خیراندیش و شایان، ص 105).چاد سرزمینی بیابانی و دارای کویرهای وسیع میباشد. نیمه شمالی آن را صحرای بزرگ افریقا پوشانده است و فلاتهای ودای و اِندی در شمال شرقی کشور قرار دارند (ملکی، ص 2). حوزه چاد دشتی است که ارتفاع مرکز آن بین 180 تا 300 متر است و حلقهای نامنظم از فلاتهای فرسوده کهن آن را در برگرفته و فرسودگیهای آن را گاه مواد آتشفشانی تازه پوشانده است. میان این فلاتها، که میانگین ارتفاع آنها حدود نهصد متر است، سرازیریهایی (غالباً تند) قرار دارد که آب و هوای مرطوب، عامل فرسایش مداوم آنهاست. بیشترین تراکم جمعیت در نواحی بارانی، با آب و هوای ساحلی دریاچه چاد و زمینهای رسوبی است که از تراوش طبیعی (رطوبت حاصل از امواج دریاچه چاد) یا آب حاصل از طغیان دریاچه چاد آبیاری میشوند (اوبنگا، ص 112). رشته کوه تیبستی * (بلندترین قله: امیکوسی ، 415 ، 3 متر)، از مرتفعترین نقاط افریقای شمالی، در شمال این کشور امتداد دارد ( الموسوعه العربیه ، ج 6، ص 432).از مهمترین رودهای چاد، شاری و لوگون اند. رود شاری به طول 200 ، 1 کیلومتر از جمهوری افریقای مرکزی سرچشمه میگیرد و وارد دریاچه چاد میشود. در قسمتی از این رود، در چهار ماه از سال کشتیرانی میشود. رود لوگون، به طول هزار کیلومتر، کم آبتر از رود شاری است (ملکی، ص 6). چاد پنج دریاچه به نامهای چاد، فیتری، ایرو، لرا و تیکم دارد که مشهورترین آنها دریاچه چاد است (همانجا). این دریاچه در شمال قسمت مرکزی قاره افریقا، میان چهار کشور چاد، نیجریه، کامرون و نیجر قرار دارد، ولی قسمت اعظم آن در کشور چاد است (رجوع کنید به ( اطلس جامع جهان تایمز )، نقشه 86).دریاچه چاد از نظر وسعت چهارمین دریاچه افریقاست. مساحت آن بین 000 ، 10 تا 000 ، 25 کیلومتر مربع و میانگین ژرفای آن بین سه تا هفت متر است. در گذشته، ژرفای آن یازده متر بود (سعید و فور، ص 9؛ قس الموسوعه العربیه العالمیه، ذیل «تشاد» که مساحت کنونی دریاچه را حدود 300 ، 16 کیلومتر مربع ضبط کرده است). ارتفاع سطح کنونی دریاچه چاد نسبت به سطح دریاهای آزاد 280 متر است. دریاچه با آبپخشان (خطالرأس) پستی که با دره خشک بحرالغزال شکافته شده است، از دو فرورفتگی بزرگ بودله و جوراب جدا میشود (همانجا). پستترین خط کرانه دریاچه کنونی چاد به آبهای آن مجال میدهد که به هنگام طغیان، در بودله، در فاصله پانصد کیلومتری، سرریز کنند. در بلندترین کرانه در ارتفاع 332 متری، دریاچه دوران پلیئستوسن، که نیای دریاچه کنونی بوده، خطوط ساحلی واضحی در چهل تا پنجاه متری به جای گذاشته است که نشان میدهد این دریاچه مساحتی برابر با چهارصد هزار کیلومتر مربع را در بر میگرفته است (همان، ص 10). خطوط ساحلی بینابینی که تداوم کمتری دارند، نشان دهنده ضایعه بزرگی هستند که بر اثر تبخیر به دریاچه کنونی چاد وارد شده است. این ضایعه با ورود رودهای لوگون و شاری به آن از طرف جنوب، تا حد زیادی جبران میگردد (همانجا). هنگام کاهش آب دریاچه، چندین جزیره، که با گیاهان دریایی پوشیده شدهاند، در سطح دریاچه ظاهر میشوند.در اطراف دریاچه چاد، آثاری از مسیر بازرگانان صحرا مشاهده میشود. این راههای بازرگانی، ممالک افریقایی را در مغرب و مرکز به هم مرتبط میساخت. آثاری نیز از قبایل هوسا و فولانی باقیمانده است که در مهاجرتهای موسمی، به همراه بسیاری از قبایل عربی، در کنار این دریاچه ساکن میشدند (حرّان، ص 366). اهمیت دریاچه چاد سبب شده است که کشور چاد به کشور دریاچه نیز معروف شود (خیراندیش و شایان، ص 105).چاد دارای سفرههای آب زیرزمینی وسیعی است که سالانه حدود 260 تا 540 میلیارد متر مکعب از آب آنها بهرهبرداری میشود، همچنین حدود چهار هزار مخزن آب روستایی و پنجهزار مخزن آب برای چراگاهها در این کشور وجود دارد (ملکی، ص 6ـ7).از نظر آب و هوایی، چاد به سه اقلیم تقسیم میشود: الف) اقلیم صحرایی شمال به وسعت پانصد هزار کیلومتر مربع، با آب و هوای بسیار خشک، که کمتر از 2% جمعیت کشور در آنجا ساکناند (سعودی، ص 7؛ خوند، ج 6، ص 333). ب) اقلیم مرکزی، معروف به اقلیم ساحل، که از اقلیم صحرایی شمال تا شمال رود شاری امتداد دارد. پایتخت کشور در این بخش قرار گرفته است و سالانه حدود 750 میلیمتر باران دارد (سعودی، ص 11). ج) اقلیم جنوبی که بارندگی آن در تابستان 250 ، 1 میلیمتر است. این اقلیم منطقه کشاورزی است و 95% صادرات کشاورزی چاد از آنجاست. شهر موندو در این اقلیم، به بازار پنبه معروف است (همانجا).فصول بارانی از جنوب به شمال کوتاهتر میشود. باران در شمال کم است به طوری که میانگین سالانه آن ده تا بیست میلیمتر و در صحرای شمالی حدود دو تا پنج میلیمتر است. چاد دارای آب و هوای نسبتاً خشکی است. هوای آن در بخش شمالی و مرکزی گرم گزارش شده است. فصل گرما در چاد از ماه اسفند تا آذر و حتی دی ادامه دارد که طی آن دما در روز به ْ38 و در شب به ْ20 میرسد. فصل سرمای آن نیز از ماه دی تا بهمن ادامه مییابد که طی آن دما در روز به ْ29 تا ْ30 و شبها به ْ12 تا ْ16 میرسد ( الموسوعه العربیه، ج 6، ص 433).شدت گرما در صحرای شمالی به ْ49 میرسد و بارش سالانه آن حدود 130 میلیمتر است، در صورتی که میانگین باران در مرکز چاد 640 میلیمتر و در جنوب 000 ، 1 میلیمتر، و میانگین دمای سالانه دو منطقه اخیر حدود ْ28 است ( الموسوعه العربیه العالمیه، همانجا).چاد از حیث منابع طبیعی، معادن، کشاورزی و دامداری از غنیترین کشورهای افریقایی است و زمینهای حاصلخیز و رودهای زیاد آن باعث رشد فراوان کشاورزی میشود. بر همین اساس، اقتصاد این کشور مبتنی بر کشاورزی و دامپروری است (رجوع کنید به بخش 2: جغرافیای انسانی و اقتصادی). پنبه اولین محصول صادراتی چاد به شمار میآید و مقام هفتم را در بین کشورهای افریقایی داراست. پس از آن، نیشکر و صمغ عربی قرار دارند (ملکی، ص 54؛ مخادمی، ص 273). در سواحل رودهای لوگون و شاری، انواع سبزی، توتون و گندم به عمل میآید و اهالی جنوب به کشت پنبه اشتغال دارند. فرانسویان، مناطق جنوبی و جنوبشرقی رود شاری را منطقه مفید چاد نامیدهاند، چون بهترین منطقه کشاورزی چاد محسوب میشوند. اقلیم جنگلی زیستگاه حیوانات متنوعی، از قبیل شیر، فیل، زرافه و گاو وحشی، است. اینگونه حیوانات در گردشگاه زاکوما، در شمالشرقی شهر سارا، نیز نگهداری میشوند ( الموسوعه العربیه العالمیه، همانجا).کمتر از 10% مساحت کشور چاد پوشیده از جنگلهای غیرصنعتی است (ملکی، ص 3). زمینهای ناحیه رسوبی، که به طور موسمی یا دائم باتلاقیاند، برای رشد پشه مالاریا مناسباند. انبوه بیدهای کوتاه ، انواع گیاهان حساس که در جاهای مرطوب میرویند و رسوبات تازه کرانه رودخانههای لوگون و شاری نیز زیستگاه مگسهای تسهتسه است. در نتیجه، بیماری مالاریا و خواب، این نواحی را بسیار بیجاذبه و نامطلوب کرده است (اوبنگا، ج 1، ص 113).حوضچه لوگون ـ شاری از مراکز عمده پرورش ماهی در چاد است. چاد از نظر تولید ماهی در بین 35 کشور افریقایی دارای رتبه سوم است و ظرفیت تولیدی آن 000 ، 110 تُن تخمین زده میشود و ماهی از مهمترین کالاهای صادراتی این کشور به شمار میآید (ملکی، ص 72).مساحت کشور چاد حدود 000 ، 284 ، 1 کیلومتر مربع است. در 1383 ش/2004، جمعیت آن حدود 000 ، 998 ، 8 تن بود. تراکم جمعیت در هر کیلومتر مربع هفت نفر است ( جغرافیکا، ص 328).منابع: پ. اوبنگا، «منابع و شیوههای خاصی که در تاریخنگاری افریقا به کار میرود»، ترجمه حسن انوشه، در تاریخ عمومی افریقا ، ج 1، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1372 ش؛ تاجالسر حرّان، «الاقلیات المسلمه فی قاره افریقیا»، در الموسوعه الجغرافیه للعالم الاسلامی، ج 14، قسم 1، ریاض: جامعه الامام محمدبن سعود الاسلامیه، 1419/1999؛ مسعود خوند، الموسوعه التاریخیه الجغرافیه ، بیروت 1994ـ2004؛ رسول خیراندیش و سیاوش شایان، ریشهیابی نام و پرچم کشورها ، تهران 1370 ش؛ محمد عبدالغنی سعودی، «الموقع الجغرافی لتشاد و أثره فی تکوینها العام معالاهتمام باللغه و الدین»، مجله البحوث و الدراسات العربیه ، ش 35 (یولیو 2001)؛ ر. سعید و ه . فور، «چارچوب گاهشناختی دورهای بارانی و یخچال»، ترجمه احمد بیرشک، در تاریخ عمومی افریقا ، ج 2، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1374 ش؛ علیبابا عسگری و فریبرز خوارزمشاهیان، فرهنگ جغرافیائی جهان ، تهران 1357 ش؛ گیتاشناسی نوین کشورها ، گردآوری و ترجمه عباس جعفری، تهران: گیتاشناسی، 1382 ش؛ عبدالقادر مخادمی، النزاعات فیالقاره الافریقیه: انکسار دائم أمانحسار موقت ، قاهره 2005؛ ابوالقاسم ملکی، چاد ، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1381 ش؛ الموسوعه العربیه ، دمشق: هیئه الموسوعه العربیه، 1998ـ ، ذیل «تشاد» (از عادل عبدالسلام)؛ الموسوعه العربیه العالمیه، ریاض: مؤسسه اعمال الموسوعه للنشر و التوزیع، 1419/1999؛Geographica: the complete illustrated atlas of the world , Germany: Konemann, 2004; The Times comprehensive atlas of the world , London: Times Books, 2005.2) جغرافیای انسانی و اقتصادی. بنابر آمار 1364 ش/ 1985، حدود 22% مردم چاد شهرنشین بودهاند. با اینکه شهرنشینی در چاد رو به افزایش است، این کشور اساساً روستایی به شمار میآید ( ( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، ج 1، ص 1099؛ کوردل، ص 45). پراکندگی جمعیت آن بسیار ناهمگون است؛ در منطقه صحرا حدود 2% جمعیت ساکن هستند، اما در استانهای جنوبی، یعنی در حدود 10% مساحت کشور، حدود نیمی از جمعیت چاد به سرمیبرند ( ( سرزمین چاد )، ص 17).بنابر آمار 1382 ش/ 2003، نجامنا با داشتن حدود هشتصدهزار تن، پرجمعیتترین شهر چاد به شمار میآید. جمعیت تقریبی دیگر شهرهای اصلی کشور نیز بر اساس آمار 1372 ش/ 1993 عبارتاند از: موندو(000 ، 100 تن)، سارح (000 ، 75 تن)، ابهشه (000 ، 55 تن)، کلو (000 ، 31 تن) و کومرا (000 ، 27 تن؛ ( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، ج 1، ص 1100). به جز عربهای اولاد سلیمان، دیگر مردم چاد سیاهپوستاند. بیش از دویست قوم در چاد وجود دارد که به بیش از صد زبان گوناگون سخن میگویند (کوک، ص 338؛ چاد، ص XIII ). در آمار 1343 ش/ 1964، ترکیب قومی چاد بدین ترتیب بود: سارا (24%)، عرب (14%) و مابا، توبو *، مبوم و لاکا، حداد، موندان، لیسی، حجرای، توبوری، داجو، کانمبو، ماسا، مسالیت، زغاوه و بدایت، مراری و ابوشریب، آسونگوری، تاما، بگرمی، فولانی*و موبی که به ترتیب از 5% تا 8 ر0% جمعیت را تشکیل میدادهاند؛ اقوام پراکنده دیگر نیز مجموعاً 22% بودهاند ( ( سرزمین چاد )، ص 44). اقوام سارا، مبوم و لاکا، موندان، توبوری، و ماسا اقوام جنوبیاند و بقیه، اقوام شمالی (همانجا). آمار 1374 ش/ 1995 نشان میدهد که این ترکیب قومی تا اندازهای دگرگون شده است. برای نمونه، شمار ساراها به کمتر از 20% جمعیت و فولانیها از 1% به 5ر0% کاهش داشته و شمار عربها به 3ر14% و ماساها از 5ر1% به 1ر2% افزایش یافته است. همچنین براساس این آمار، قوم هوسا 1ر2% از جمعیت را تشکیل میدهند ( ( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، ج 1، ص 1099).توبوها در بخش شمالی چاد متمرکز شدهاند و در بخش شمالی منطقه مرکزی نیز زندگی میکنند. عربها، دومین قوم بزرگ کشور، عمدتاً در منطقه مرکزی سکونت دارند. آنها از سده هشتم/ چهاردهم در قالب گروههای کوچکی وارد منطقه شدهاند و به سه قبیله جُهَینه، حَسّونه و اولاد سلیمان تقسیم میشوند. اولاد سلیمان، که کوچکترین و جدیدترین قبیله عرباند، در 1258 /1842 با فشار ترکهای عثمانی و، گروهی دیگر از آنها در 1307ـ1309 ش/ 1928ـ1930، بر اثر فشار ایتالیاییها، از فِزّان لیبی به منطقه کانم رفتند. ماباها در مشرق چاد و عمدتاً در اطراف شهر ابهشه زندگی میکنند. بزرگترین قوم چاد، سارا، که در جنوب کشور زندگی میکند، به قبیلههای متعددی تقسیم میشود. اصلیترین قبیله سارا، گامبای ها هستند که عمدتاً در شهر موندو و اطراف آن به سر میبرند. شهر سارح نیز سارانشین است. آنها به کشاورزی و از دهه 1310 ش/1930 عمدتاً به پنبهکاری مشغولاند (رجوع کنید به (سرزمین چاد)، ص 47، 49، 60).زبان رسمی کشور، فرانسه و عربی است. زبان عربی چادی، که تورکو خوانده میشود، در بیشتر مناطق شمالی و مرکزی و زبان سارا در جنوب کشور رواج دارد (کوردل، ص 47ـ60؛ ( سرزمین چاد )، ص 45؛ نیز رجوع کنید به چادی*، زبانها).آمار دقیقی از شمار پیروان ادیان در چاد وجود ندارد. در آمار 1341 ش/ 1962، شمار مسلمانان 55%، جاندار پنداران 35% و مسیحیان 10% برآورده شده است. قطعاً از آن تاریخ، این آمار دگرگون شده است؛ اسلام گسترش بیشتری یافته و اقوامی چون حجرایها و دیگر مردم غیرمسلمان منطقه صحرا و ساحل (شمال و مرکز چاد که حدود 90% مساحت کشور را در برمیگیرد) تقریباً همگی مسلمان شدهاند (کوردل، ص 67). بدین ترتیب، تنها اقوام غیرمسلمان، اقوام جنوبی هستند که عمدتاً جاندارپندار و اقلیتی نیز مسیحیاند، هر چند که در شهرهای جنوبی نیز شمار مسلمانان درخور توجه است. با توجه به آخرین آمارها و همچنین گزارشهای پیشرفت اسلام در چاد، برآورد شده بود که در 1383 ش/2004، حدود 60% مردم چاد مسلمان، حدود 25% جاندار پندار و حدود 15% مسیحی (حدود دو سوم کاتولیک و بقیه پروتستان) خواهد بود (رجوع کنید به( دایره المعارف جهان اسلام آکسفورد )، ذیل مادّه؛ کوردل،ص 74؛(کتاب سال جهان اروپا 2005 )، ج 1، ص 1106).طریقتها و زائران هوسا، فقهای سیار، روحانیان و تاجران مسلمان نقش بسیار مهمی در گسترش اسلام، بهویژه در مناطق روستایی چاد، داشتهاند. قدیمترین طریقت چاد، قادریه * است که از نیمه اول سده سیزدهم/ نوزدهم ــ احتمالاً تحت تأثیر سوکوتو و دیگر امیرنشینان فولانی که پیرو احمد بکاییالکُنتی بودند ــ گسترش یافت، اما امروزه این طریقت پیروان زیادی در چاد ندارد. پیروان قادریه بیشتر در منطقه وَدای *(ابهشه)، بگرمی*و شاری سفلا زندگی میکنند (( دایره المعارف جهان اسلام آکسفورد )، همانجا؛ کوک، ص 360).طریقت سنوسیه *در 1276ـ1287/ 1860ـ1870 از لیبی وارد شمال چاد شد و در منطقه ودای گسترش پیدا کرد، سپس در شمال کشور، در تیبستی *و برکو *و شمال کانم *، استقرار یافت. پیروان سنوسیه در برابر هجوم فرانسویان به مناطقی مانند بئرعَلَی (1320/1902)، عینگَلکه (1325/1907) و ابهشه (1327/1909)، به شدت مقاومت کردند، اما سرانجام به سوی شمال عقب نشستند. هم اکنون بیشتر پیروان سنوسیه توبوهای بُرکو و تیبستی و همچنین عربهای اولاد سلیمان و برخی عربهای ودای هستند (کوک، ص 361؛ رایت، ص 117؛( سرزمین چاد )، ص 50).در دوره حکومت محمد بِلّو*(1233ـ1253/ 1818ـ 1837)، فولانیهای شمال نیجریه طریقت تجانیه *را وارد چاد کردند. این طریقت، که بیش از دیگر طریقتها در چاد گسترش یافته است، پیروان بسیاری در نجامنا دارد. به جز شمار اندکی از عربها، همه آنها از تجانیه پیروی میکنند. پیروان این طریقت در بیشتر مناطق کشور دیده میشوند (کوک، ص 360ـ361؛ ( سرزمین چاد )، همانجا).مسلمانان چاد اخیراً تحت تأثیر افکار حسن ترابی، رهبر جبهه ملی ـ اسلامی سودان، گرایش بیشتری به شریعت نشان میدهند. افزایش شمار مدارس قرآنی و ورود مسلمانان فرهیخته به حکومت و خدمات اجتماعی، از دیگر نشانههای احیای اسلامی در چاد به شمار میآید. شورای عالی امور اسلامی، به ریاست امام موسی ابراهیم، به امور دینی مسلمانان چاد، که تقریباً همگی مالکی مذهباند، رسیدگی میکند ((دایره المعارف جهان اسلام آکسفورد)؛ (کتاب سال جهان اروپا 2005 )، همانجاها؛ کوک، ص 368).زیرساختهای ضعیف، جنگهای داخلی، خشکسالی و قحطی و وابستگی شدید به درآمدهای ناشی از صدور پنبه، موجب شد که چاد در نیمه دهه 1360 ش/1980 یکی از پنج کشور فقیر جهان به شمار آید (کوتس، ص 89).مهمترین بخش اقتصادی چاد، کشاورزی است. براساس آمار سال 1382 ش/2003، کشاورزی حدود 38% از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد و حدود 72% نیروی کار در این بخش مشغول به کار هستند. حاصلخیزترین زمینهای کشاورزی در جنوب واقعاند. همچنین حدود 70% از کل زمینهای زیر کشت در این منطقه قرار دارد. پنبه، که اصلیترین محصول کشاورزی است، از دهه 1300 ش/1920 در منطقه جنوب کشت میشود و تولید آن با توجه به میزان بارندگی در نوسان است. در 1382 ش/2003، حدود 16% (سال پیش از آن بیش از 41%) از کل درآمدهای صادراتی را صادرات پنبه تشکیل میداد. مهمترین محصولات کشاورزی معیشتی، ذرت خوشهای، بادام زمینی، ارزن و برنج است ( ( کتاب سال جهان اروپا 2005)، ج 1، ص 1098؛ کوتس، ص 92، 95ـ96، 103).در 1382 ش/2003، دامپروری که عمدتاً در منطقه مرکزی ساحل رواج دارد (رجوع کنید به ( سرزمین چاد )، ص 194؛ کوتس، ص 93)، 21% از درآمدهای صادراتی را تشکیل میداد ( ( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، همانجا).در 1382 ش/ 2003، بخشهای خدمات 46%، صنعت 17% و کالاهای کارخانهای 7ر14% از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدادند. بیشتر کارخانههای کشور در پایتخت و به ویژه در جنوب و عمدتاً در پیرامون شهر موندو متمرکز شدهاند و بیشتر، صنایع مرتبط با کشاورزی، بهویژه پنبه، هستند مانند پنبه پاککنی، کارخانههای ریسندگی و بافندگی (همانجا؛ کوتس، ص 110؛ امجد علی ، ص 515).معادن ناترون یا کربنات سدیم (نمک قلیایی طبیعی) تنها معادنی هستند که سالهاست از آنها بهرهبرداری تجاری میشود. این معادن بیشتر در کرانههای شمالی دریاچه چاد قرار دارند. در نزدیکی ایریبا ، در مشرق منطقه مرکزی، نیز طلای رسوبی استخراج میشود. همچنین گفته میشود ذخایر غنی بوکسیت در جنوب و اورانیوم در کوههای تیبستی و نوار آئوزو وجود دارد (امجدعلی، ص 514 ـ 515؛ کوتس، ص 90؛ ( سرزمین چاد )، ص 16).از 1382 ش/ 2003 بهرهبرداری از حوضه نفتی دوبا، که ذخیره آن حدود نهصد میلیون بشکه است، آغاز شد و تا 1383 ش/2004 تولید نفت از سه میدان این منطقه به دویست هزار بشکه در روز رسید. همین امر موجب شد که تولید ناخالص داخلی چاد نسبت به سال پیش حدود 40% افزایش یابد. همچنین در منطقه سدیگی در شمال دریاچه چاد نیز نفت وجود دارد(( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، همانجا).در 1382 ش/2003، سوخت اصلیترین واردات چاد بود که عمدتاً از کامرون و نیجریه برای تولید برق وارد میشد. مهمترین صادرات چاد به ترتیب عبارتاند از: نفت، دام و محصولات دامی، و پنبه. تنها فرودگاه بینالمللی چاد در نجامنا قرار دارد و چون چاد راهآهن ندارد، بیشتر صادرات و واردات از طریق جادههای منتهی به بندر دوئالا در کامرون در کناره اقیانوس اطلس انجام میشود. در 1374 ش/ 1995 مهمترین شرکای تجاری چاد، فرانسه و کامرون و نیجریه و امریکا بودند. چاد برای جبران کسری بودجه خود، به دریافت وامهای خارجی، به ویژه از فرانسه، وابسته است (همان، ج 1، ص 1098، 1108؛ کوتس، ص 91؛ امجدعلی، ص 515).پیشینه. تاریخ منطقه چاد کنونی تا پیش از ورود اسلام چندان شناخته شده نیست. گسترش اسلام بیشتر از طریق راههای کاروانرویی صورت گرفت که طرابلس در شمال و قاهره و خرطوم در مشرق را به این منطقه متصل میکرد (امجدعلی، ص 510). از این دوره به بعد، در قلمرو چاد کنونی، چند پادشاهی برپا شد (رجوع کنید به کوک، ص 343ـ344). نخستین و مهمترین این پادشاهیها کانم ـ برنو بود. امپراتوری کانم در حدود 184/800 در شمال شرقی دریاچه چاد بنیان نهاده شد. خاندان حاکم بر این پادشاهی، سَیفَوه (بنیسیف) بودند. در سده سوم، ورود اسلام به منطقه با مهاجرت عربها از شمال و شرق آغاز شد (رجوع کنید به کلیه، ص 5 ـ6). در 478/ 1085 شاه کانم، مَی حمای/ اومه، به اسلام گروید(( سرزمین چاد)، ص 26)، اما در نیمه نخست سده هفتم، در عهد سلطنت دونمه دوم (دونَمه دیبَلَمی)، اسلام در کانم گسترش یافت (کوک، ص 347؛ هیسکت، ص 97ـ 98؛ نیز رجوع کنید به لانگه، ص 332).پس از تشکیل حکومت کانم ـ برنو و در دوره حکومت مَیادریس اَلومه (ح 978ـ1011) اسلام دین رسمی شد، مساجد آجری بسیاری ساخته شد و مردم به پذیرش اسلام تشویق شدند (کوک، ص 342، 349ـ350؛ نیز رجوع کنید به برنو*).فرانسویها در فاصله سالهای 1307/1890 و 1311/1893 دو گروه از نظامیان را به منطقه چاد فرستادند و در 1322/1904 وارد منطقه ودای شدند، اما تا 1329/ 1911 نتوانستند حاکمیت خود را بر آنجا تثبیت کنند. در مناطق شمالی چاد، شامل برکو و تیبستی، ایستادگی در برابر اشغال فرانسه تا 1332/ 1914 ادامه یافت. در این سال فرانسویها سلطاننشینها را به ایالاتی که نظامیان آنها را اداره میکردند، تبدیل و در منطقه شمال آرامش برقرار کردند ( ( سرزمین چاد )، ص 31ـ32؛ کوک، ص 344).فرانسه که در 1328/1910 چاد را بخشی از فدراسیون افریقای استوایی فرانسه قرار داده بود، در 1338/1920 جایگاه آن را به عنوان مستعمرهای جداگانه در فدراسیون ارتقا داد ( ( سرزمین چاد )، ص 33). برپایی و استقرار نهادهای اداری فرانسه در چاد تا 1338/1920 طول کشید، با وجود این، حاکمیت فرانسه در جنوب چاد بسیار بیشتر از بخش شمالی آن بود و شمال چاد تا 3 بهمن 1343/ 23 ژانویه 1965، یعنی پس از استقلال، تحت نظارت نظامیان فرانسوی قرار داشت (رجوع کنید به همان، ص 31ـ33؛ کلیه، ص 18).چاد، که فرماندار آن فلیکس ابوئه (از اواخر دهه 1310 ش/1930 تا مرگش در 1323 ش/1944) بود، در مرداد 1319/ اوت 1940 نخستین قلمرو از مستعمرات افریقایی فرانسه به شمار میآمد. این کشور در جنگ جهانی دوم حمایت خود را از نیروهای فرانسه آزاد، به رهبری شارل دوگل، اعلام کرد و از اطاعت حکومت فرانسه ویشی، که دست نشانده آلمان نازی به شمار میآمد، سر باز زد. بدین ترتیب، چاد به منطقهای راهبردی برای عملیات نظامی نیروهای آزاد فرانسه تبدیل شد که در حال جنگ با نیروهای ایتالیایی ـ آلمانی در منطقه فزّان در جنوب لیبی بودند (رایت، ص 122؛ کلیه، ص 14).براساس قانون اساسی 1946 (1325 ش) فرانسه، چاد در این سال، به عنوان قلمروی ماورای بحار فرانسه، به خودمختاری محدود دست یافت و به آن حق تشکیل مجلس داده شد. چاد همچنین توانست نمایندگان خود را به مجلس فرانسه بفرستد. رویداد مهم دیگری که در این سال رخداد، الحاق منطقه جنوب به قلمرو چاد بود ( ( سرزمین چاد )، ص 37ـ 38).در 1336ش/1957، نخستینحکومت چاد به نخستوزیری گابریل لیزت شکل گرفت. در 7 آذر 1337/ 28 نوامبر 1958، فدراسیون افریقای استوایی فرانسه منحل و چاد، جمهوری خودمختار تحت حاکمیت جامعه فرانسوی اعلام شد. در 1338 ش/1959، حکومت ائتلافی لیزت از هم پاشید و گونچومه جای وی را گرفت، اما دولت وی کمتر از یک ماه دوام یافت. در 4 فروردین 1338/ 25 مارس 1959، فرانسوا (بعداً نگارتا) تومبالبی، مسیحی پروتستانی از قوم سارا، به نخستوزیری رسید. چاد در دوره حکومت وی، در 20 مرداد 1339/ 11 اوت 1960 به استقلال دست یافت و تومبالبی نیز نخستین رئیسجمهوری کشور شد (همان، ص 39ـ41؛ کلیه، ص 15ـ17؛ کوک، ص 345).در دی 1340/ ژانویه 1962، وی فعالیت همه احزاب را ممنوع کرد، به جز حزب ترقی چاد، که خود رهبر آن بود. در شهریور 1342/ سپتامبر 1963، مسلمانان در نجامنا و نقاط دیگر در اعتراض به دستگیری چند تن از رهبران مسلمان شوریدند. در این سال دولت، با کنار گذاشتن بسیاری از مسلمانان از نهادهای دولتی، اداره کشور را به طور کامل در دست جنوبیها قرار داد (کلیه، ص 18ـ19).در 1343 ش/ اوایل 1965، توبوها در شمال چاد در اعتراض به رفتار ناشایست کارگزاران حکومتی که از جنوب بودند، با دولت درگیر شدند. این درگیریها به تشکیل جبهه آزادیبخش ملی چاد (فرولینات) در خرداد 1345/ ژوئن 1966 در سودان انجامید (کلیه، ص 19ـ20؛ نیز رجوع کنید به ( سرزمین چاد )، ص 122ـ124).در مرداد 1347/ اوت 1968، توبوها در شمال کشور شورش را از سرگرفتند. تومبالبی، برای مقابله با ناآرامیهای فزاینده، از فرانسه درخواست کمک کرد و در 1347 ش/ 1968، فرانسه حدود سههزار نیرو به چاد فرستاد. به کمک این نیروها، که تا 1350 ش/ 1971 در چاد حضور داشتند، از شورشها و درگیریهای مسلحانه تا اندازهای کاسته شد (کلیه، ص 20؛ ( سرزمین چاد )، ص 105).در خرداد 1352/ ژوئن 1973، فلیکس مالوم، رئیس ستاد ارتش، و چند تن از اشخاص سرشناس حکومتی از جنوب، به اتهام توطئه برضد حکومت دستگیر شدند. همچنین در نیمه این سال نیروهای ارتش لیبی نوار مرزی آئوزو را اشغال کردند (کلیه، ص 22ـ23؛ رایت، ص 130).در فروردین 1354 ش/ آوریل 1975، تومبالبی در کودتای نظامی کشته شد و مالوم از زندان آزاد گردید و ریاست حکومت را به دست گرفت. در اواخر 1356 ش/ اوایل 1978، نیروهای فرولینات به رهبری گوکونی اوئدی، که از لیبی کمک نظامی دریافت میکرد، بیشتر بخشهای شمالی کشور، از جمله شهر فایا ـ لارژو، را تصرف کردند، اما با مداخله نیروهای نظامی فرانسه، در اردیبهشت/ مه و خرداد/ ژوئن نیروهای فرولینات شکست خوردند و از پیشروی آنها به سوی پایتخت جلوگیری شد (کلیه، ص 24، 27؛ امجدعلی، ص 512). در مرداد/ اوت، حسن هابره ، یکی از رهبران پیشین فرولینات و از مسلمانان شمال، پس از مذاکره با مالوم به نخستوزیری رسید، اما بین وی و مالوم اختلاف افتاد. دو طرف در بهمن 1357/ فوریه 1979 درگیر شدند و نیروهای هابره به کمک نیروهای گوکونی، رهبر فرولینات، پایتخت و بیشتر مناطق کشور را تصرف کردند. پس از تصرف پایتخت، بسیاری از ساراها از آنجا گریختند و جنوبیها نیز در مناطق خود بیش از ده هزار مسلمان را کشتند. سرانجام، در اسفند/ مارس همان سال مالوم از کشور گریخت (کلیه، ص 27ـ 28؛ امجدعلی، همانجا).در 30 مرداد/ 21 اوت، در نتیجه مذاکرات صلح میان یازده جناح درگیر، که دور پایانی آن در لاگوس برگزار شد، حکومت وحدت ملی انتقالی تشکیل شد و گوکونی به ریاست جمهوری رسید، اما گوکونی نیز با هابره دچار اختلاف شد و جنگ میان نیروهای آنها در 2 فروردین 1359/ 22 مارس 1980 آغاز گردید. در مهر/ اکتبر همان سال، نیروهای لیبی در حمایت از گوکونی مستقیماً وارد عمل شدند و تا آذر/ دسامبر نیروهای هابره به طور کامل شکست خوردند و حدود چهارده هزار نظامی ارتش لیبی در خاک چاد مستقر شدند. به درخواست دولت گوکونی، لیبی نیروهای خود را در آبان 1360/ نوامبر 1981 از چاد خارج کرد و نیروهای حافظ صلح سازمان وحدت افریقا جای آنها را گرفتند. بلافاصله درگیریها شدت یافت و در 17 خرداد 1361/ 7 ژوئن 1982 نیروهای هابره نجامنا را تصرف کردند (کلیه، ص 28ـ30؛ رایت، ص 131ـ132).در مرداد 1362/ اوت 1983 نیروهای گوکونی با حمایت لیبی، شهر فایاـ لارژو را تصرف کردند. فرانسه با استقرار نیروهای خود، میان جناحهای درگیر خط حائلی ایجاد کرد. در شهریور/ سپتامبر همان سال، لیبی و فرانسه توافق کردند که نیروهای خود را از چاد خارج کنند. تا نیمه آبان/ نوامبر نیروهای فرانسوی و بسیاری از نیروهای لیبی خاک چاد را ترک کردند. در آذر 1365/ دسامبر 1986، نیروهای دولتی، که از حمایت فرانسه و امریکا برخوردار بودند، توانستند فایاـ لارژو را از مخالفان و نیروهای لیبی پس بگیرند. در مرداد 1366/ اوت 1987، شهر آئوزو نیز به تصرف نیروهای دولتی در آمد، هر چند که سه هفته بعد بار دیگر نیروهای لیبی آنجا را گرفتند (رایت، ص 133؛( کتاب سال جهان اروپا 2005)، ج 1، ص 1092).به دنبال مذاکرات وزیران خارجه چاد و لیبی، در مهر 1367/ اکتبر 1988 دو کشور روابط دیپلماتیک برقرار کردند. در فروردین 1368/ آوریل 1989، چند تن از مقامات دولتی به اتهام طراحی کودتا دستگیر شدند. ادریس دبی، از قوم زغاوه و یکی از فرماندهان ارتش که به دست داشتن در این توطئه متهم بود، به سودان گریخت ( ( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، همانجا).در مرداد 1369/ اوت 1990، در ملاقات هابره و قذافی در کشور مغرب، دو طرف در خصوص حل ادعای ارضی لیبی نسبت به نوار آئوزو به توافق نرسیدند و آن را به دیوان بینالمللی دادگستری ارجاع دادند. در آذر 1369/ نوامبر 1990، نیروهای ادریس دبی از سودان وارد چاد شدند و به سرعت به سوی نجامنا پیشروی کردند. در 9 آذر 1369/ 30 نوامبر 1990، هابره و متحدانش از چاد گریختند و دو روز بعد نیروهای دبی وارد نجامنا شدند. با وجود این، نیروهای هابره در 1370ـ1371 ش/ 1991ـ1992، با برخورداری از حمایت دولت لیبی، به حملات خود برضد دولت ادامه دادند (همان، ج 1، ص 1092ـ1093). در دی 1370/ ژانویه 1992، دولت فعالیت احزاب سیاسی را قانونی اعلام کرد. با آنکه دولت در 1371 ش/ 1992 با برخی گروههای مخالف به توافق رسید، اما درگیری نیروهای هابره و برخی دیگر از نیروهای مخالف دولت، در 1372ـ1373 ش/ 1993ـ1994 نیز ادامه یافت. سرانجام در بهمن 1372/ فوریه 1994 دیوان بینالمللی دادگستری در قضیه حاکمیت نوار آئوزو به نفع چاد رأی داد. در اردیبهشت 1373/ مه 1994، دولت چاد اعلام کرد که لیبی نیروهای خود را از منطقه آئوزو خارج کرده است و دو کشور در خرداد 1373/ ژوئن 1994 با عقد چندین موافقتنامه همکاری روابط خود را گسترش دادند (همان، ج 1، ص 1093).در 11 فروردین 1375/ 31 مارس 1996، طی یک همهپرسی، 5ر63% مردم به قانون اساسی جدید رأی دادند. در انتخاب ریاست جمهوری نیز، که با حضور پانزده رقیب در 12 خرداد 1375/ 2 ژوئن 1996 برگزار شد، دبی با 9ر43% آرا و کموگه با 4ر12% آرا به دور دوم انتخابات که در 12 تیر/ 3 ژوئیه برگزار شد راه یافتند. دبی، با کسب 1ر69% آرا، به ریاست جمهوری رسید و از 17 مرداد/ 8 اوت دوره پنج ساله ریاست جمهوری را آغاز کرد (همان، ج 1، ص 1094).در شهریور 1375/ سپتامبر 1996، نمایندگان دولت و جناح هابره در نیجر موافقتنامه صلح امضا کردند. با وجود این، درگیری پراکنده میان دولت و دیگر گروههای شورشی، چه در شمال چه در جنوب، از 1376 تا 1382 ش/ 1997ـ2003 ادامه یافت. در 30 اردیبهشت 1380/ 20 مه 2001، در انتخابات ریاست جمهوری، دبی با کسب حدود 61% آرا برای یک دوره دیگر برگزیده شد (همان، ج 1، ص 1094ـ1096).منابع: ژوزف کوک، مسلمانان افریقا، ترجمه اسداللّه علوی، مشهد 1373 ش؛ مروین هیسکت،گسترش اسلام در غرب آفریقا، ترجمه احمد نمایی و محمدتقی اکبری، مشهد 1369 ش؛S. Amjad Ali, The Muslim world today , Islamabad 1985; Area handbook for Chad , [by] Harold D. Nelson et al., Washington, D. C.: The American University, Foreign Area Studies, 1972; Chad: a country study , ed. Thomas Collelo, Washington, D. C.: Headquarters, Department of the Army, 1990; Peter D. Coats, "The economy", in ibid; John L. Collier, "Historical setting", in ibid; Dennis D. Cordell, "The society and its environment", in ibid; The Europa world yearbook 2005 , London: Routledge, 2005; S. Lange, "The kingdoms and peoples of Chad", in International encyclopaedia of Islamic dynasties , vol.3, ed. Nagendra Kr. Singh, New Delhi: Anmol Publications, 2000; The Oxford encyclopedia of the modern Islamic world , ed. John L. Esposito, New York 1995, s.v. "Chad" (by Rene Lemarchand); John Wright, Libya, Chad and the Central Sahara , Totowa, N. J. 1989.