جیبوتی، کشوری در شمالشرقی افریقا، در جنوب دریای سرخ، واقع در منطقه شاخ افریقا. این کشور از شمال با اریتره، از شمالغربی، غرب و جنوب با اتیوپی و از جنوبشرقی با سومالی همسایه است و از مشرق در کنار خلیج عدن و تنگه بابالمندب قرار دارد. مساحت آن 200 ، 23 کیلومترمربع و پایتختش شهر جیبوتی است ( ( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، ج 1، ص 1495، 1499).جیبوتی از نظر جغرافیای طبیعی به سه منطقه اصلی تقسیم میشود: 1) دشت ساحلی که خلیج تاجوره (با دهانه 45 و طول 58 کیلومتر) و نیز دماغهها، خلیجهای کوچک و چند جزیره آن را بریدهاند. ارتفاع این دشت در مناطق داخلیتر به کمتر از دویست متر میرسد. این منطقه پوشیده از شنهای سوزان و بوتههای خاردار است. 2) فلاتهای آتشفشانی که در جنوب و مرکز کشور قرار دارند و ارتفاع آنها بین 300 تا 500 ، 1 متر است. در این منطقه چندین دریاچه نمک وجود دارد که برخی از آنها از پستترین نقاط افریقا هستند.از جمله آنها دریاچه نمک عسَّل، واقع در حدود 155 متر پایینتر از سطح دریا، پستترین نقطه افریقاست. بزرگترین دریاچه کشور نیز دریاچه اَبه است که بیش از نیمی از آن در خاک اتیوپی است. 3) منطقه کوهستانی شمال کشور که ارتفاع آن در کوه موسالی به 063 ، 2 متر میرسد (امجدعلی، ص 388ـ 389؛ اوبرله و اوگو، ص 16).به طور کلی جیبوتی سرزمینی بیابانی (ح 90%) و خشک، و دارای پرتگاههای تند در کنار دریا، مسیلهای عمیق، شنهای سوزان یا سنگلاخ و بوتههای خاردار است. رود دائمی در آن جریان ندارد. بهجز نواحی جنگلی کوچک در دامنههای کوه گودا و کوه مابلا، پوشش گیاهی آن عمدتاً بوتههای خاردار کوتاه و علفهای فصلی و نیز درختان پراکنده نخل است ( آمریکانا ، ذیل مادّه؛ اوبرله و اوگو، همانجا؛ امجدعلی، ص 389).آب و هوای کشور بسیار گرم و در فصل بارانهای موسمی، رطوبت آن زیاد است. جیبوتی دو فصل دارد: تابستانی داغ از ماه اردیبهشت تا مهر/ مه تا اکتبر و فصلی نسبتاً خنک از آبان تا فروردین/ نوامبر تا آوریل. در تابستان، دمای هوا در بیشتر روزها به ْ40 میرسد. در فصل خنک، دمای هوا بیشتر بین ْ5ر22 تا ْ5ر30 است. از آخر تابستان تا پایان اسفند، بادهای دریایی از سمت اقیانوس هند موجب بارندگی میشود؛ میانگین بارش سالانه در سواحل به حدود 125 میلیمتر و در نقاط بلندتر داخلی تا حدود 500 میلیمتر میرسد((افریقای جنوب صحرا 1993)، ص 317؛ آمریکانا، همانجا؛ بریتانیکا، ذیل مادّه).در 1382 ش/ 2003، جمعیت جیبوتی 000 ، 703 تن بوده است. بیشتر جمعیت کشور در کنار خلیج تاجوره یا در امتداد خط آهن بندر جیبوتی ـ آدیسآبابا زندگی میکنند. پرجمعیتترین شهر کشور، جیبوتی است که در 1382 ش/ 2003 حدود 000 ، 547 تن جمعیت داشت؛ بدینترتیب، این شهر حدود 75% جمعیت کشور را در خود جای داده است. دیگر شهرهای اصلی عبارتاند از: علی صبیح، تاجوره، دخیل و اوبوک (( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، ج 1، ص 1499؛ امجدعلی، ص390؛ ( کتاب سال بریتانیکا 1998)، ص 589).بیشتر مردم جیبوتی حامی تبارند (تریمینگام، ص 8). آمار دقیقی از ترکیب قومی جیبوتی وجود ندارد، اما تخمیناً گفته شده است که سومالیها، عمدتاً شامل اقوام عیسا، گَدَبورسی و ایساق، حدود 60% از جمعیت را شکل میدهند. از این میان عیساها بزرگترین قوم کشور بهشمار میآیند و عَفَرها، که عربها به آنها دناقل (مفرد: دنقلی * ) میگویند، حدود 35% جمعیت جیبوتی هستند. حدود 5% از جمعیت نیز عرب (عمدتاً یمنی)، اروپایی (بیشتر فرانسوی) یا از مردم اتیوپیاند ( ( دایره المعارف اقلیتهای جهان )، ذیل مادّه؛ (کتاب سال بریتانیکا 1998)، همانجا).عیساها و دیگر اقوام سومالیتبار در جنوب، عفرها در شمال و غرب، و عربها و اروپاییها عمدتاً در شهر جیبوتی زندگی میکنند. زبان رسمی کشور، فرانسه و عربی است (امجدعلی، همانجا). عربی در پایتخت و مناطق ساحلی کاربرد بسیار دارد، با وجود این عیساها و عفرها به زبانهای بومی خود، که متعلق به گروه کوشی * است، سخن میگویند. بیش از 98% مردم مسلماناند و بهجز گروهی از یمنیهای زیدی، بقیه شافعیمذهباند. بقیه جمعیت نیز مسیحیاند (لوئیس، ص 4؛ کوک، ص 484).گسترش دین اسلام از سال 210/825 با ورود هیئتهای تبلیغی از عربستان به منطقه شاخ افریقا، که در آن زمان در سلطه حبشیها بود، آغاز شد. تا سده ششم/دوازدهم بازرگانان و روحانیان از شبهجزیره عربستان دین اسلام را در امتداد ساحل گسترش دادند و درنتیجه، قبیلههای محلی، امارتهای اسلامی کوچکی برپا کردند. از سده هفتم تا یازدهم/ سیزدهم ـ هفدهم، این امارتها، برای دستیابی به استقلال، با حاکمان مسیحی حبشه جنگیدند و چند سلطاننشین ایجاد کردند که امروزه نیز به صورت نمادین در جیبوتی وجود دارند.یکی از این سلطاننشینها تاجوره و دیگری رحیتو به مرکزیت اوبوک است (( دایره المعارف جهان اسلام آکسفورد )، ذیل مادّه؛ کوک، ص 482).بسیاری از مردم جیبوتی از طریقت قادریه، که از سده سیزدهم/ نوزدهم به منطقه وارد شد، پیروی میکنند. از پایان همین سده، طریقیت احمدیه، که بنیانگذار آن سیداحمدبن ادریس فاسی (1173ـ1252/1760ـ1837) بود، در میان برخی قبایل سومالیتبار پیروانی یافت و طریقت صالحیه نیز در جیبوتی پیروانی جذب کرد. مقامات مذهبی متعددی در جیبوتی مورد توجه مردم قرار دارد که از جمله آنها سه مَقام به افتخار عبدالقادر گیلانی و یک مقام در شهر دخیل است. مشهورترین مکان مذهبی جیبوتی، که یمنیها و مسلمانان سومالی و اتیوپی نیز به زیارت آن میروند، مقبره منسوب به شیخ بایزید بسطامی بر فراز کوه گودا است که در منطقه عفرها قرار دارد (لوئیس، ص 64ـ65؛ کوک، ص 484ـ485).اقتصاد جیبوتی تقریباً بهطور کامل مبتنی بر تجارت ترانزیتی و خدمات تجاری است. خط آهن بندر جیبوتی به آدیسآبابا (به طول 781 کیلومتر که 121 کیلومتر آن در خاک جیبوتی است)، که بخش عمدهای از صادرات و واردات اتیوپی از طریق آن انجام میشود، موجب رونق بندر جیبوتی شده است( بریتانیکا، همانجا؛ (کتاب سال جهان اروپا 2005)، ج1، ص 1503). پس از جنگ عرب و اسرائیل در خرداد 1346/ ژوئن 1967، که منجر به بسته شدن آبراه سوئز تا 1354 ش/ 1975 شد، اهمیت ترانزیتی این بندر افزایش یافت. جنگ سومالی و اتیوپی در 1356ـ1357 ش/ 1977ـ 1978 موجب شد که این خط آهن موقتاً بسته شود و این امر به تجارت کشور لطمه بسیار زد. این جنگ موجب شد تا اتیوپی در 1357 ش/1978 بندر عَصَب در اریتره را گسترش دهد. با این حال و با وجود درگیریها در اریتره در 1362 ش/1983، حدود 60% تجارت خارجی اتیوپی از طریق بندر جیبوتی انجام میشد (امجدعلی، ص 393). در 1376 ش/1997، حدود 75% کالاهای وارداتی به بندر جیبوتی برای انتقال به اتیوپی بود (سدون و سدون ـ دینز، ذیل "Djibouti, economy" ). از 1377 ش/ 1998، با افزایش اختلافات مرزی اتیوپی و اریتره، فعالیت بندر جیبوتی بهگونهای چشمگیر افزایش یافت. در 1382ش/ 2003، سهم بخش خدمات (عمدتاً خدمات تجاری) از تولید ناخالص داخلی، بیش از 80% بود ( (کتاب سال جهان اروپا 1999 )، ج 1، ص 1211؛ ) کتاب سال جهان اروپا 2005 ( ، ج 1، ص 1498). فرودگاه بینالمللی جیبوتی و نیز ارائه خدمات به نظامیان پادگان فرانسوی، در رونق اقتصاد کشور نقش زیادی دارند (( افریقای جنوب صحرا 1993)، ص320).تقریباً همه کالاهای مصرفی کشور، از مواد غذایی و کشاورزی و صنعتی، وارداتی است. بیشتر صادرات کشور نیز صادرات مجدد به کشورهای همسایه یا دام زنده است (همانجا؛ بریتانیکا، همانجا؛ ( دایره المعارف جهان سوم )، ج 1، ص 485). مهمترین شرکای تجاری جیبوتی کشورهای اتیوپی و سومالی و عربستان و یمن و فرانسهاند (( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، ج 1، ص1500). هیچ معدن یا صنعت چشمگیری در کشور وجود ندارد. کمتر از یک درصد زمینهای جیبوتی قابل کشت است که عمدتاً در واحه آمبولی و نزدیک نواحی شهری قرار دارند. سبزی، برخی میوهها و خرما محصولات اصلی کشاورزیاند ( بریتانیکا؛ امجدعلی، همانجاها). در 1382 ش/2003، سهم کشاورزی در تولید ناخالص داخلی کمتر از 4% تولید ناخالص داخلی بوده است و با احتساب بخش دامپروری (که حدود نیمی از جمعیت را به خود مشغول کرده)، بیش از 77% نیروی کار در بخش کشاورزی به فعالیت میپردازند. تولیدات کشاورزی جیبوتی تنها قادر به تأمین حدود 10% از کل نیازهای غذایی کشور است. جیبوتی، به دلیل مشکلات اقتصادی، به شدت به کمکهای خارجی وابسته است. هزینههای نظامی بالا در دوره جنگهای داخلی (1370ـ 1373 ش/ 1991ـ1994) و تهدید خط آهن از سوی شورشیان عفر نیز مشکلات مالی را تشدید کرد. فرانسه و امریکا و عربستان اصلیترین کشورهای تأمینکننده کمکهای اقتصادی به جیبوتی هستند ((کتاب سال جهان اروپا 1999)؛ (کتاب سال جهان اروپا 2005 )، همانجاها؛ ( افریقای جنوب صحرا 1993)، ص 321).در 1275/ 1859، فرانسویان به منطقه جیبوتی کنونی وارد شدند. سبب اصلی حضور آنها در منطقه، رقابت با انگلیس بر سر تسلط بر ورودی دریای سرخ بود، زیرا انگلیس با تصرف بندر عدن در 1255/1839 پایگاه مستحکمی در منطقه داشت (لوئیس، ص40ـ41؛ اوبرله و اوگو، ص 56، 58 ـ 59). در 3 رمضان 1278/ 4 مارس 1862، فرانسویها با رهبران دو سلطاننشین عفر، تاجوره و اوبوک، قراردادی بستند که طبق آن، توانستند با پرداخت پول، بندرگاه اوبوک را بهطور کامل در اختیار بگیرند (کوک، ص 483؛ اوبرله و اوگو، ص 58ـ 59). افتتاح آبراه سوئز در 1285/1869، موجب توجه بیشتر قدرتهای اروپایی به این منطقه شد. فرانسویها با امضای قراردادی در 1301/ 1884 با حاکمان محلی و قرارداد دیگری در جمادیالاولی 1302/ مارس 1885 با اشراف محلی عیسا در منطقه کنونی شهر جیبوتی، توانستند همه قلمروی شمالی و جنوبی خلیج تاجوره را تصرف کنند (امجدعلی، ص390؛ اوبرله و اوگو، ص 64ـ69). در شعبان 1301/ ژوئن 1884، لئونس لاگارد فرانسوی، فرماندار اوبوک شد (لوئیس، ص 44). به دستور او ساخت شهر جیبوتی در 21 جمادیالا´خره 1305/ 6 مارس 1888 آغاز گردید. این شهر، به سبب قرار داشتن در منطقه رأس جبوتی یا گبوتی (احتمالاً تلفظ عربی واژه گبود به معنای سینی بافته شده از الیاف خرما)، جیبوتی نامیده شد (خطیبی، ص 73؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه). در 1309/1892، لاگارد رسماً مقر حکومت خود را از اوبوک به شهر جیبوتی منتقل کرد. در 1313/1896،این قلمرو رسماً ساحل فرانسوی سومالی نامیده شد (اوبرله و اوگو، ص 69؛ کوک، همانجا). در 1306/1888، فرانسویها طی موافقتنامهای با انگلیسیها، مرزهای جنوبی و در 1318ـ1319/1900ـ 1901، طی موافقتنامههای دیگری با ایتالیاییها که در اریتره مستقر شده بودند، مرزهای شمالی را ترسیم کردند. در 2 رمضان 1311/ 9 مارس 1894 و در شعبان 1314/ ژانویه 1897 نیز طی معاهداتی با امپراتور حبشه، مِنِلیک دوم، مرز با اتیوپی تثبیت شد. پس از عقد معاهده دوم مرزی با اتیوپی در جمادیالاولی 1315/ اکتبر 1897، فرانسویها ساخت خط آهن بندر جیبوتی به آدیسآبابا را آغاز کردند که در 1335/1917 به پایان رسید. تکمیل این خط آهن بر اهمیت جیبوتی، به عنوان تنها بندر فرانسوی و مهمترین بندر دریای سرخ در ساحل افریقایی، افزود (امجدعلی، همانجا؛ اوبرله و اوگو، ص 77ـ 78، 91ـ92؛ کوک، همانجا).در 1335ـ1336/1917ـ 1918، امپراتور مخلوع حبشه، لیج یاسو، به عفرها کمک کرد تا بر ضد فرانسویها قیام کنند، اما قیام آنها سرکوب شد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، در 19 اسفند 1324/ 10 مارس 1946 نخستین شورای نمایندگان تشکیل شد و چند ماه بعد، ساحل فرانسوی سومالی با تصویب مجلس ملی فرانسه به جایگاه قلمروی ماورای بحار دست یافت (امجدعلی، همانجا؛ اوبرله و اوگو، ص 123). طبق قانون 2 تیر 1335/ 23 ژوئن 1956، به جیبوتی، به عنوان قلمروی ماورای بحار فرانسه، خودمختاری بیشتری اعطا شد. بر اساس این قانون، در 1336 ش/1957 فرمانداری فرانسوی بر منطقه حکومت میکرد و یک شورای حکومتی متشکل از هشت وزیر شکل گرفت. همچنین مجلس نمایندگان با رأی مستقیم مردم ایجاد شد (اوبرله و اوگو، ص 129؛ کوک، همانجا).در همهپرسی 1337 ش/1958، 75% مردم، که بیشترشان عَفَر بودند، به ماندن قلمروی خود در حاکمیت فرانسه رأی دادند. اما محمود حربی که نایب رئیس شورای حکومتی بود، از استقلال و ایجاد سومالی بزرگ حمایت میکرد. لذا فرانسویها شورای وزیران را منحل کردند و انتخابات جدید برگزار شد و حسن گولد آپتیدون از قوم عیسا، که با استقلال مخالف بود، انتخاب شد (کوک، همانجا؛ اوبرله و اوگو، ص 143، 145ـ146؛ لوئیس، ص180ـ181).در تیر 1339/ ژوئیه 1960، جمهوری سومالی به استقلال دست یافت و این امر به عیساهای سومالیتبار، برای دستیابی به استقلال کامل، انگیزه بیشتری داد (لوئیس، ص 178). همین امر موجب شد تا فرانسویها از رهبر عفرها، علی عارف برهان و حزب وی به نام حزب ترقی حمایت کنند (امجدعلی، ص390ـ 391؛ اوبرله و اوگو، ص 153). حسن گولد نیز همچنان از احزاب مدافع وحدت با فرانسه حمایت میکرد، اما در 1346 ش/1967 به صف هواداران استقلال پیوست. در سفر دوگل، رئیسجمهور فرانسه، به جیبوتی در 1345 ش/ 1966، تظاهرات خشونتآمیز طرفداران استقلال موجب شد فرانسه برای اثبات حمایت مردم از حکومت فرانسه، همهپرسی دیگری برگزار کند. این همهپرسی در 28 اسفند 1345/ 19 مارس 1967 انجام شد. دولت فرانسه تا حد امکان از حضور عیساها در انتخابات جلوگیری میکرد. بدینترتیب، حدود 60% مردم (عمدتاً عفر) به حفظ حاکمیت فرانسه رأی مثبت دادند (کوک، همانجا؛ امجدعلی، ص 391؛ اوبرله و اوگو، ص 222، 225).باوجود برگزاریهمهپرسی، شورش و اعتراض استقلالطلبان افزایش یافت. در 12 تیر 1346/ 3 ژوئیه 1967 مجلس ملی فرانسه به قانونی رأی داد که به موجب آن نام سرزمین به قلمروی فرانسوی عفرها و عیساها تغییر یافت و به آن خودمختاری مالی و قضایی بیشتری داده شد و قرار شد رئیس کابینه و شورای حکومتی را مجلس نمایندگان منتخب مردم برگزینند (اوبرله و اوگو، ص 238ـ239). در 1346 ش/ 1968 در انتخابات مجلس نمایندگان، حزب ترقی به رهبری علی عارف به پیروزی دست یافت و وی به عنوان نخستین نخستوزیر برگزیده شد. این در حالی بود که احزاب طرفدار استقلال، که رهبر اصلی آنها حسن گولد بود، بر تحرکات خود افزودند (امجدعلی، همانجا). در اسفند 1350/ مارس 1972، اتحاد دو حزب اتحاد دموکراتیک عفر و اتحاد ملل افریقایی برای کسب استقلال، شکل گرفت که رهبری آن را حسن گولد بر عهده داشت (کوک، ص 484؛ ( افریقای جنوب صحرا 1993)، ص 317).با افزایش مقاومتها و حملات چریکی در خرداد 1355/ ژوئن 1976، فرانسویها اجلاسی از احزاب مختلف جیبوتی برگزار کردند. بنا شد همهپرسی عادلانهای برای استقلال یا اتحاد با فرانسه برگزار شود. سرانجام در مجلس نمایندگان در 18 اردیبهشت 1356/ 8 مه 1977، قریب به اتفاق نمایندگان مجلس به استقلال رأی دادند. مجلسی، که بیشتر نمایندگان آن از قوم عیسا بودند، تشکیل گردید و رهبر عیساها، حسن گولد، به عنوان نخستین رئیسجمهوری برگزیده شد. بدینترتیب، جمهوری جیبوتی از 6 تیر 1356/ 27 ژوئن 1977 به استقلال دست یافت. رهبر عفرها، احمد دینی، به نخستوزیری برگزیده شد. چهار وزیر عفر نیز در کابینه دینی حضور داشتند (امجدعلی، همانجا).کنار گذاشتن عفرها از مقامات حساس دولتی موجب شد تا در 1356 ش/1977 احمد دینی و وزیران عفر استعفا کنند. پس از آن، بین عفرها و عیساها درگیریهایی روی داد. به دستور رئیسجمهور، کمیسیون ویژهای تشکیل شد تا به شکایات عفرها رسیدگی کند. بر اساس توصیههای کمیسیون، دولت کوشید تا رضایت عفرها را جلب نماید. رئیس کمیسیون عبداللّه کمیل، که عفر بود، در بهمن 1356/ فوریه 1978 نخستوزیر شد و در کابینه وی شش وزیر عفر، شش عیسا، دو سومالیتبار و یک عرب حضور داشتند (همان، ص 391ـ392). در همین سال بَرکات گوراد حَمادو، از قوم عفر، جای کمیل را گرفت (گوراد در بهمن 1379/ فوریه 2001 از این مقام استعفا کرد). در اسفند 1357/ مارس 1979، گولد یک حزب سیاسی جدید، به نام تجمع مردمی برای ترقی، تشکیل داد. پیش از استقلال، دو حزب اصلی عفرها یعنی جنبش مردمی برای آزادی جیبوتی و اتحاد ملی برای استقلال، در مخالفت با حکومت، پنهانی متحد شدند و جبهه دموکراتیک برای آزادی جیبوتی را، که پایگاه آن در اتیوپی بود، تشکیل دادند (( دایره المعارف جهان سوم)،ج 1، ص 487؛ ( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، ج 1، ص 1495ـ1496).در خرداد 1360/ ژوئن 1981 نخستین انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و حسن گولد، که تنها نامزد این انتخابات بود،برای یک دوره شش ساله برگزیده شد. بلافاصله پس از انتخابات، یک حزب مخالف به نام حزب مردمی جیبوتی ، به رهبری نخستوزیر سابق، احمد دینی، شکل گرفت که از سوی حکومت غیرقانونی اعلام شد. با اصلاح قانون اساسی در 28 مرداد/ 19 اکتبر همان سال، حزب حاکم، تنها حزب قانونی کشور اعلام شد (همان، ج 1، ص 1495؛ امجدعلی، ص 392).تا 1365 ش/1986، مخالفت چندانی با حزب حاکم به چشم نمیخورد. در این سال، در مقرّ حزب حاکم بمبی منفجر و یکی از تاجران برجسته محلی کشته شد. این رویدادها به تشدید تدابیر امنیتی انجامید. گولد، تنها نامزد انتخابات، بار دیگر در فروردین 1366/ آوریل 1987 به ریاست جمهوری برگزیده شد (( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، همانجا).در بهمن 1366/ فوریه 1988، شورشیان عفر به شهر مرزی بالهو حمله کردند. در 1368 ش/ 1989، تنشهای قومی و قبیلهای در شهر جیبوتی و ناآرامی در مناطق عفرنشین افزایش یافت. در خرداد 1369/ ژوئن 1990 واحدهایی از ارتش، در حمله به شهر تاجوره، برخی از عفرهای مخالف را بازداشت کردند. در دی 1369/ ژانویه 1991، علی عارف برهان (نخستوزیر پیش از استقلال) و حدود صد تن دیگر از مخالفان دستگیر شدند. در فروردین 1370/ آوریل 1991، سه گروه مسلح عفر، با تشکیل قدرتمندترین گروه مخالف دولت به نام جبهه مقاومت برای وحدت و دموکراسی ، مانعی جدّی بر سر راه حکومت گولد ایجاد کرد. در نیمه نوامبر/ آخر آبان، این جبهه با نیرویی در حدود سه هزار تن دست به حملهای همهجانبه زد و بر بیشتر شهرها و روستاهای شمال کشور تسلط یافت و دو شهر تاجوره و اوبوک را نیز محاصره کرد. دولت تا بهمن 1370/ ژانویه 1992، تسلط بر بیشتر نواحی عفرنشین در شمال و غرب کشور را از دست داده بود ((افریقای جنوب صحرا 1993)، ص 318). در بهمن 1370/ فوریه 1992، با میانجیگری فرانسه، میان دو طرف آتشبس برقرار شد. در خرداد 1371/ ژوئن 1992، احمد دینی رهبری سیاسی جبهه را به دست گرفت. در شهریور / سپتامبر همان سال، طی یک همهپرسی که همه احزاب و گروههای مخالف آن را تحریم کردند، قانون اساسی اصلاح شد. بر اساس این اصلاحات، شمار احزاب قانونی به چهار حزب افزایش یافت. اما درگیری میان نیروهای دولتی و شورشیان عفر از دی 1371/ ژانویه 1993 از سر گرفته شد (( کتاب سال جهان اروپا 2005 )، همانجا).در نخستین انتخابات رقابتی، که با حضور پنج نامزد در 17 اردیبهشت 1372/ 7 مه 1993 برگزار شد، گولد با کسب حدود 60% آرا به پیروزی دست یافت. با وجود برگزاری انتخابات نسبتاً آزاد و فعالیت آزادانهتر احزاب سیاسی، جنگ دولت و نیروهای شورشی ادامه یافت. در تیر 1372/ ژوئیه 1993، دولت بیشتر مناطق تحت تصرف شورشیان را پس گرفت. در 1373 ش/ 1994 و 1374 ش/1995، همزمان با مذاکره، دو طرف زد و خوردهای پراکندهای نیز داشتند. در اسفند 1374/ مارس 1996، با قانونی شناخته شدن جناح میانهروی جبهه مقاومت برای وحدت و دموکراسی، به رهبری کیفله احمد، جنگ میان نیروهای دولتی و شورشیان عفر عملاً به پایان رسید (همانجا).در 20 فروردین 1378/ 9 آوریل 1999، با پایان یافتن دوره ریاست جمهوری حسن گولد، پسرعموی وی، اسماعیل عمر گله، در انتخابات پیروز شد و از 17 اردیبهشت 1378/ 7 مه 1999 رسماً کار خود را آغاز کرد. امضای قرارداد صلح میان دولت و احمد دینی، رهبر جناح تندروی شورشیان عفر، در 22 اردیبهشت 1380/ 12 مه 2001 نقطه پایان جنگهای داخلی بهشمار میآید. در شهریور 1381/ سپتامبر 2002، با لغو محدودیت شمار احزاب قانونی، آزادیهای سیاسی افزایش یافت. در 19 فروردین 1384/ 8 آوریل 2005، گله بار دیگر به ریاست جمهوری برگزیده شد (همان، ج 1، 1496).منابع: عذرا خطیبی، شاخ آفریقا در آئینه زمان، تهران 1376 ش؛ ژوزف کوک، مسلمانان افریقا، ترجمه اسداللّه علوی، مشهد 1373 ش؛Africa South of the Sahara 1993, 22nd ed., London: Europa Publications, 1992. s.v. "Djibouti: physical and social geography" (by I. M. Lewis), "ibid: Recent history" (by Miles Smith-Morris), "ibid: Economy" (by Margaret Dolley); S. Amjad Ali, The Muslim world today , Islamabad 1985; EI 2, s.v., "Djibuti" (by E. Chedeville); The Encyclopedia Americana , Danbury 1984, s.v. "Djibouti" (by Richard Adloff); Encyclopedia of the Third World , rev. ed. by George Thomas Kurian, London: Mansell, 1982, s.v. "Djibouti"; Encyclopedia of the World's minorities , ed. Carl Skutsch, New York: Routledge, 2005, s.v. "Djibouti" (by Jon G. Abbink); The Europa world yearbook 1999 , London: Europa Publications, 1999; The Europa world yearbook 2005 , London: Routledge, 2005; I. M. Lewis, The modern history of Somaliland: from nation to state , London 1965; The New Encyclopaedia Britannica , Chicago 1985, Micropaedia , s.v. "Djibouti",1998 Britannica book of the year , Chicago 1998; Philippe Oberle and Pierre Hugot, Histoire de Djibouti: des origines a la republique , Paris 1985; The Oxford encyclopedia of the modern Islamic world , ed. John L. Esposito, New York 1995, s.v. "Djibouti" (by Charlotte A. Quinn); David Seddon and Daniel Seddon-Daines, A political and economic dictionary of Africa , London 2005; J. Spencer Trimingham, Islam in Ethiopia , London 1952.