جَهْضَمی، نصر بن علی، محدّث اهل سنّت در قرن سوم. وی اهل بصره و کنیهاش ابوعمرو بود (خطیب بغدادی، ج 15، ص 389). نسبت جهضمی به محله جهاضمه شهر بصره اشاره دارد. نسبتهای اَزْدی و حُدّانی هم برای او ذکر شده است (رجوع کنید به سمعانی، ج 2، ص 132ـ133) زیرا وی از طرف مادر، به تیره حُدّانِ قبیله اَزْد منسوب است. جدّ مادریش، ابوعبداللّه اشعثبن عبداللّهبن جابر حدّانی، از تابعین تابعین (مزّی، ج 2، ص 276ـ277) و پدرش، ابوالحسن علیبن نصر جهضمی، از راویان بنام بصره بود (ذهبی، ج 12، ص 136؛ نیز رجوع کنید به مزّی، ج 13، ص 413). مزّی (ج 13، ص 414) او را ثقه دانسته است.از تاریخ تولد و سوانح زندگی جهضمی اطلاع چندانی در دست نیست، اما باتوجه به سال درگذشت یکی از استادانش، نوحبن قیس، محدّث بصری (متوفی 183 یا 184؛ رجوع کنید به ادامه مقاله)، احتمالاً تاریخ ولادت وی حدود سال 170 بوده است. جایگاه علمی و اجتماعی او را با الفاظ مدحآمیزی چون «من نُبَلاءِ الناس»، «ثقه» و «حُجّه» ستودهاند (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج 15، ص 391ـ392؛ ذهبی، ج 12، ص 133). به گزارش خطیب بغدادی (ج 15، ص 389)، وی به بغداد سفر کرده و در آنجا به نقل حدیث پرداخته است. از جمله مشایخ وی این اشخاص بودهاند: نوحبن قیس حُدّانی، سفیانبن عُیینه *(محدّث و فقیه کوفی، متوفی 196)، یحییبن سعید قَطّان (مورخ و محدّث بصری، متوفی 194)، ابوداوود طَیالسی *(صاحب مسند، متوفی 204)، عبدالملکبن قُرَیب اَصمَعی*(ادیب و محدّث بصری، متوفی 215) و علیبن جعفر عُرَیضی (محدّث مدنی و فرزند امام صادق علیهالسلام، متوفی 210؛ مزّی، ج 19، ص 66 ـ 67). نام جهضمی در سلسله روایت احادیثی از کتاب مشهور مسائل علیبن جعفر عریضی نیز در متون امامیه آمده است (رجوع کنید به ابنبابویه، ص 299، 412).از راویان او ابوزُرعه (محدّث دمشقی، متوفی 280)، اسماعیلبن اسحاق جهضمی*، عبداللّهبن احمدبن حنبل*، ابوالقاسم عبداللّهبن محمد بَغَوی*(محدّث بغدادی، متوفی 317)، ابن ابی الدنیا *(محدّث بغدادی، متوفی 281)، بَقِیبن مَخْلَد *(فقیه، محدّث و مفسر اندلسی، متوفی 286) و مؤلفان جوامع حدیثی معروف اهلسنّت بودهاند (مزّی، ج 19، ص 67ـ 68؛ ذهبی، ج 12، ص 133).سیدبن طاووس، محدّث شیعی (متوفی 664؛ 1399، ص 175، 184؛ همو،1414ـ1416، ج 3، ص 114)، کتابی با عناوین مختلف چون تاریخ أهلالبیت من آلالرسّول، تاریخ اهلبیت، و کتاب الموالید به جهضمی نسبت داده که در باره تاریخ زندگی امامان شیعه است (آقابزرگ طهرانی، ج 3، ص 212، ج 4، ص 473ـ474). همانگونه که کولبرگ (ص 265ـ266) اشاره کرده است، در صحت نسبت این کتاب به جهضمی تردید هست، چرا که بخشی از حوادث نقل شده در این کتاب متعلق به زمانی پس از درگذشت جهضمی است و احتمالاً این کتاب تألیف محمدبن احمد، مشهور به ابنابیثَلج (متوفی 322 یا 325)، است(رجوع کنید به تاریخ اهلالبیت علیهمالسلام، مقدمه حسینی، ص 49ـ 58).نقل شده که جهضمی در مجلس متوکل عباسی (حک: 232ـ 247) حدیثی را از پیامبر اکرم صلی اللّهعلیهوآلهوسلم در باره ارزش و اجر دوستی خاندان خود روایت کرد. بر این اساس، متوکل به گمان شیعه بودن جهضمی وی را به هزار ضربه شلاق محکوم کرد، اما با وساطت برخی افراد و شهادت ایشان بر اهلسنّت بودن وی، گذشت کرد (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج 15، ص390). جهضمی در 250 وفات یافت. به نوشته خطیب بغدادی (ج 15، ص 392) پس از آنکه حاکم بصره به جهضمی ابلاغ کرد که مستعین باللّه (حک: 248ـ252) به او منصب قضای بصره را داده است، جهضمی مرگ خود را از خدا درخواست کرد، سپس به خواب رفت و در همان حال درگذشت. فرزند وی، ابوالحسن علیبن نصر، نیز همنام و هم کنیه جدّش بود و به جهضمی صغیر مشهور است (مزّی، ج 13، ص 414). وی نیز از محدّثان بنام بوده و از کسانی چون طیالسی و ضحاکبن مَخْلَد روایت کرده است (همان، ج13، ص414ـ415). از او محدّثانی چون، مسلم، ابوداوود سجستانی و ترمذی حدیث نقل کردهاند (همان، ج 13، ص 415). بر وثاقت وی در منابع رجالی اهل سنّت تأکید شده است (رجوع کنید به همان، همانجا). جهضمی صغیر در شعبان 250 ــ به نوشته ذهبی (ج 12، ص 139) چهار ماه بعد از وفات پدرش ــ درگذشت.منابع: آقابزرگ طهرانی؛ ابنبابویه، الامالی، قم 1417؛ ابنطاووس، اقبال الاعمال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1414ـ 1416؛ همو، الطرائف فیمعرفه مذاهبالطوائف، قم1399؛ تاریخاهلالبیتعلیهمالسلام، بروایه کبارالمحدثین و المورخین، چاپ محمدرضا حسینی، قم: آلالبیت، 1410؛ خطیب بغدادی؛ ذهبی؛ سمعانی؛ یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ احمدعلی عبید و حسن احمدآغا، بیروت 1421/2000؛Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn T.awus and his library , Leiden 1992.