جَهرُم ، شهرستان و شهری در استان فارس.1) شهرستان جهرم، به مرکزیت شهر جهرم، تقریباً در مرکز استان واقع است. از شمال به شهرستان شیراز، از مشرق به شهرستانهای فسا و زریندشت، از جنوب به شهرستان لار و از مغرب به شهرستانهای قیروکارزین و فیروزآباد محدود میشود و مشتمل است بر چهار بخشِ مرکزی، خَفْرْ *، سیمَکان و کُردیان، دوازده دهستان، و چهار شهرِ جهرم، خاوران، باب انار و قطبآباد.رشتهکوه سفیدار (بهطول حدود 77 کیلومتر) و گَر (به طول حدود 37 کیلومتر)، از رشته کوه زاگرس جنوبی، در این شهرستان امتداد دارند(جعفری،ج 1، ص67،319،471؛رزم آرا، ج7، ص 67). رود دائم قَرهآقاج(با جهت عمومی شمالغربی ـ جنوبشرقی،از ریزابه های رود مُند) اراضی شهرستان را آبیاری میکند. رود دائم سیمکان و رودِ شور*(هر دو از ریزابههای قره آقاج) نیز در شهرستان جریان دارند (رجوع کنید به جعفری، ج 2، ص 329، 451ـ452).شهرستان جهرم در منطقه زلزلهخیز واقع است. در زمینلرزه فروردین 1351 آسیبهایی به آن وارد شد (امبرسز و ملویل، ص 103). معروفترین غار آن تادَوان است که در 120 کیلومتری مشرق شیراز قرار دارد (معرفت، ص 505). تنگهای تادوان، کبوتری، مکان و گردنه بَزَن نیز در این شهرستان واقعاند (رزمآرا، همانجا؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 112، ص 35).آب و هوای جهرم گرم و در نواحی کوهستانی معتدل است ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 112، ص 36).از محصولات عمده آن خرماست که نوع شاهانی آن از ممتازترین خرماهای جهان، بهشمار میآید (سطح زیر کشت در 1378 ش، 4800 هکتار؛ اشراق، ص چهاردهم؛ کرمی، ج 1، ص 171). مرکّبات (از جمله لیموشیرین و لیموترش)، گندم، جو، برنج، پنبه (بهویژه در دشت کردیان) و تنباکو نیز از محصولات آنجاست و بعضی از این محصولات صادر میشود. دامداری آن پررونق است و در سالهای اخیر پرورش دام به صورت نیمه صنعتی و صنعتی در آمده است. صنایع دستی جهرم از قدیم مشهور بوده و اکنون قالیبافی، جاجیمبافی و گلیمبافی در آنجا رایج است. جهرم دارای کارخانه پنبهپاک کنی و معادن گچ و شن و ماسهسنگ است (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 112، ص 36).راه اصلی شیراز به شهرهای جنوب استان و نیز راه اصلی فیروزآباد ـ داراب از این شهرستان میگذرد.برخی آثار تاریخی شهرستان عبارتاند از: قبر جاماسب حکیم و قلعه نزدیک آن (متعلق به دوره ساسانیان) نزدیک آبادی کَرّاده در شش کیلومتری جنوبغربی باب انار؛ آتشکده کاریان (متعلق به دوره ساسانیان)؛ مقبره امامزاده فضلبن موسیبن جعفر (متعلق به قرن نهم) در دو کیلومتری شمالشرقی جهرم؛ امامزادهای در قطبآباد؛ بقعه خلیفه در آبادی جِزه/ گِزه در دو کیلومتری جنوبِ شهر باب انار؛ و چند قلعه، از جمله قلعه گبری (بهسبک معماری ساسانیان) و قلعه تبر/ طبر در 48 کیلومتری شهر جهرم (مصطفوی، ص 92، 358؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، همانجا؛ جغرافیای کامل ایران ، ج 2، ص 864؛ ایران. وزارت کشور، اداره کل آمار و ثبت احوال، ج 2، ص 287).در آبان 1316 جهرم شهرستانی به مرکزیت شهر جهرم در استان جنوب بود (ایران. قوانین و احکام، ص 63). در دی 1316 جهرم بخشی از شهرستان لار در استان هفتم (فارس) (همان، ص81، 89) و پس از مدتی تابع شهرستان فسا شد. از 1323ش، بخش جهرم از شهرستان فسا جدا و به شهرستان تبدیل شد (ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، ص 21ـ22).در سرشماری 1375 ش، جمعیت شهرستان جهرم 128 ، 197 تن بود که از این تعداد 238 ، 104 تن (8 ر52%) شهرنشین، 761 ، 89 تن (5ر45%) روستانشین و بقیه غیرساکن بودند (مرکز آمار ایران، 1376 ش الف ، ص یازده). طوایفی از ایلات خمسه و قشقایی در این شهرستان به سر میبرند (مرکز آمار ایران، 1378ش، ص106ـ107). اهالی آن به فارسی و عربی سخن میگویند و شیعه دوازده امامیاند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج112، ص 36). از جهرم، علما و شعرا و خوشنویسانی برخاستهاند (برای نامهای ایشان رجوع کنید به فسائی، ج 1، ص 117، ج 2، ص 1282، 1285؛ اشراق، ص 1، 79، 131، 158).2) شهر جهرم. در دشتی در جنوب شهرستان، در ارتفاع 052 ، 1 متری و در فاصله 180 کیلومتری جنوبشرقی شیراز واقع است. کوه البرز، از رشته کوه زاگرس جنوبی، در جنوب شهر جهرم امتداد دارد و رودشور در دشت جُلگاه در شمال آن جاری است. میانگین حداکثر دمای شهر در تابستانها ْ43، میانگین حداقل آن در زمستانها ْ3- و میانگین بارش سالانه آن 250 میلیمتر است ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 112، ص 37).از جمله آثار تاریخی جهرم اینهاست: آتشکده قدمگاه (متعلق به زمان ساسانیان، در جنوب شهر)، مسجد مدرسه خان، مسجدجامع، آب انبار حاجآقا رضا (متعلق به دوره صفوی) و ویرانههای کاروانسرایی نزدیک بازار شهر (همان، ج 112، ص 38؛ طوفان، ص 84؛ کرمی، ج 1، ص 122).جهرم دوازده محله قدیمی و چهار محله جدید دارد؛ دشت آب، کازران/ گازران، اَسفِریز، مصلی، صحرا و علی پهلوان از مهمترین محلات قدیمیاند (رزمآرا، ج 7، ص 68؛ کرمی، ج 1، ص 105، 112). نخستین مدرسه آن در 1302 ش به همت ملکمحمودخان، حاکم وقت، احداث گردید (طوفان، ص 130). جهرم در 1304 ش به شهر تبدیل شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1382 ش؛ طوفان، همانجاها). شهر جهرم مهاجران عشایری فراوانی دارد (شهبازی، ص 134). جمعیت آن در سرشماری 1375 ش، 185 ، 94 تن بود (مرکز آمار ایران، 1376 ش ب ، ص هشتاد). به نظر برخی، شهر کنونی در هجده کیلومتری مغرب ویرانههای شهر قدیمی (محل تنگ آب) بنا شده است (رجوع کنید به رزمآرا، همانجا؛ بیات، ص 341؛ نیز رجوع کنید به طوفان، ص50 ـ54).پیشینه. نام جهرُم یا گَهْرُم به معنای جای گرم (نوبان، ص 173)، در بیشتر منابع قدیم جغرافیانویسان مسلمان به صورت جَهرَم، و در کارنامه اردشیر بابکان (ص 63) به صورت زَرْهَم ضبط شده است. احداث جهرم را به بهمن پسر اسفندیار نسبت دادهاند (ابنبلخی، ص 54). فردوسی جهرم را دشتی بیآب و محل گنجهای اردشیر ذکر کرده و سباک را پادشاه شهر جهرم خوانده است. طبق مطالب او، مهرکِ نوشزاد با خارج شدنِ اردشیر از ایوانش در جهرم (برای نبرد با هفتواد)، گنجهای وی را غارت کرد (ص 574، 578 ـ580). در سال 23، عثمانبن ابیالعاص ثقفی، پس از اینکه مخالفان خود را در ناحیه جهرم سرکوب کرد، آنجا را فتح نمود (بلاذری، ص 547).در قرن سوم، ابنخرداذبه (ص 46) و ابنفقیه (ص 203) جَهرَم را از رستاقهای دارابگرد * معرفی کردهاند. اصطخری در قرن چهارم، ناحیه جَهرَم را در کوره دارابگرد و شهر آن را جهرم ذکر کرده است (ص 107). به نوشته او، بیشتر اهالی آنجا معتزلیاند و در آنجا لباسهای زربافت بلند و گلیم و جانماز و زیلویی معروف به جهرمی بافته میشود (همان، ص 139، 153). به نوشته او (ص 134ـ135) ،جهرم در ده فرسخی فسا، هشت فرسخی کارزین و سی فرسخی شیراز واقع است. در قرن چهارم، ابنحوقل از رفاه سکنه جَهرَم، بازرگانی آنها، زیلوهای بینظیر «الجَهْرَمی» و کارگاههای تولید لباسِ آنجا سخن گفته و نوشته است که عاملی از سوی سلطان در این شهر حضور دارد (ص 268). مؤلف حدودالعالم (ص 135) نیز این شهر را خرّم و دارای صنایعدستی خوب وصف کرده و مقدسی در اواخر قرن چهارم، تنها از پرده و فرشهای آنجا یاد کرده است (ص 442).احتمالاً در قرن پنجم جهرم جزو ناحیه شبانکاره * شده است و ملوک شبانکاره بر آن حاکمیت یافتهاند. در 464، که فضلویهبن حسنویه (مشهورترین امیر شبانکاره، متوفی 464) از پرداخت مالیات به سلجوقیان خودداری کرد، خواجهنظامالملک به این ناحیه آمد و او را که در قلعه خُرشه، در هشت فرسخی جهرم، متحصن شده بود، دستگیر کرد (ابنبلخی، ص 131، 157؛ ستوده، ج 2، ص 23ـ24). در 510، اتابک جاولی در منازعاتش با ملوک شبانکاره، بیشترِ بلاد فارس، از جمله فسا و جهرم، را غارت کرد و به کشتار اهالی پرداخت (ابناثیر، ج10، ص 517 ـ 518؛ فسائی، ج 1، ص 237ـ 238). ابنبلخی در سده ششم، جهرم را شهرکی متوسط با هوای گرم، دارای آب روان و کاریز و غله و پنبه فراوان وصف کرده و از صنایعدستی آنجا از بُرد، کرباس و زیلو نام برده است (ص 131). به نوشته او (همانجا) جهرم جزو مواجب ولیعهد بود و هرکس ولیعهد میشد، جهرم به او تعلق میگرفت. او ساخت قلعه خرشه را منسوب به عامل حجاجبن یوسف (45ـ 95) و قلعه را مکانی استوار دانسته است که حتی با جنگ قابل گشودن نیست و در زمان ابنبلخی استوار و آبادان بوده است (همان، ص 157؛ نیز رجوع کنید به حمداللّه مستوفی، ص 125). سمعانی (متوفی 562؛ ج 2، ص 132) جهرم را «قریه یا شهر» ضبط کرده و ابوعبیده عبداللّهبن محمدبن حسنبن زیاد جهرمی، محدّث مشهور، را به آنجا منسوب دانسته است. یاقوت حموی (ذیل مادّه) از شهر جَهرَم و گلیم و جاجیم یا فرشی از جنس کرومی آن به نام جَهرُم یاد کرده است. این منطقه در قرن هشتم جزو قلمرو آلمظفر گردید. حمداللّه مستوفی در این قرن، جهرم را شهری متوسط، با مواضع بسیار ذکر کرده است (همانجا). در 799 محمدسلطان، نوه امیرتیمور، با لشکریانش نواحی جهرم و قسمتهای شرقی فارس را تسخیر کرد (ستوده، ج 2، ص 85). از 909، که این منطقه تحت فرمان شاهاسماعیل اول صفوی در آمد، تا حدود 1267، حکومت و ضابطی آنجا در دست هفده تن از امرای طایفه ذوالقدر بود (فسائی، ج 2، ص 1279ـ1280). در فاصله سالهای 1062 تا 1091، جهرم و فسا منطقهای مستقل و در حاکمیت یک والی بودند (همان، ج 1، ص 479، 488). در 1140 یا 1137، سیداحمد نواده میرزا داود (متولی مشهد) و عبدالغنیبیگ (حاکم وقت جهرم)، که به مخالفت با زبردست خان (حاکم افغانی شیراز) برخاسته بودند، مدتی این منطقه را تصرف کردند (استرآبادی، ص 22؛ فلور، ص 35ـ36). در دوره زندیه (ح 1163 ـ ح 1208) مدتی احمدخان جهرمی ذوالقدر، سپس حاجی سلیمانبیگ جهرمی ذوالقدر حاکم جهرم شدند (اقتداری، ص 481؛ فسائی، ج 2، ص1280). در زمان حکومت حاجیمحمدحسن خان جهرمی (متوفی 1256، نوه حاجی سلیمانبیگ)، در جهرم بازاری شبیه به بازار وکیل شیراز، یک کاروانسرا و باغ گلشن ساختند و حصاری (دارای برج و دروازه) دور شش محله اَسفِریز، دشت آب، سنان، صحرا، گازران و کلوان بنا کردند. چهار محله جبهزر، علی پهلوان، کوشکک و مصلی نیز، که محله نوشتان نامیده میشدند، بیرون حصار قرار گرفتند (فسائی، ج 2، ص 1278، 1281).زینالعابدین شیروانی در 1247 جهرم را قصبهای شهر مانند و مشهور به قلت آب و کثرت حرارت و ویران شده به مرور ایام وصف کرده و به نخلستانها، غلات ارزان و خرمای آنجا اشاره کرده است. در زمان وی، در شهر شیعه مذهبِ جهرم، دو سه هزار خانه بود (1315 ش، ص 206؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به همو، 1348 ش، ص180ـ181). در همین دوره فرصت شیرازی (ص 104) شهر جَهرَم را در دامنه کوه، با شش هزار خانه و چهل هزار تن جمعیتِ عیاش و با بضاعت وصف کرده و از چهار بازار آراسته، مساجد نیکو، کاروانسراهای خوب، حصیر مشهور و ممتاز آنجا به نام جهرمیه سخن گفته است. در اواخر دوره قاجار، اعتمادالسلطنه نوشته که جهرم شهری معروف و مشهور در بلوکی به همین نام است با 500 ، 5 خانوار و مردمانی تاجر و پیلهور و باهوش، و افزوده که جهرم از لحاظ وسعت و بزرگی از قم و کاشان و نظایر آنها برتر است (ج 4، ص 2309). پس از او، میرزا حسن فسائی در کتاب فارسنامه ناصری مطالب بسیاری در باره جهرم نوشت. او بلوک جهرم را به طول دوازده و عرض کمتر از سه فرسخ، مشتمل بر 33 قریه آباد ذکر کرده و در باره طوایف کوهکی، صحرای گَربایگان (دشت میان جهرم و فسا و محل قشلاق عشایر عرب) و صحرای گُل دنبه (در شمال جهرم)، بزرگان و علما و شعرای آنجا مطالبی آورده است. به نوشته او، نخلهای قصبه جهرم (با 180 ، 4 خانه) تنومندتر و بارآورتر از همه نخلهای فارس و بصره و بغداد، و لطافت و شیرینی خرمای آن برتر از همه خرماهای جهان است (ج 1، ص 83، 113، ج 2، ص 1614، 1277ـ 1278، 1282، 1285ـ 1287). طبق مطالب محمدحسن میرزا مهندس قاجار در 1308، شهر جهرم دوازده محله و دوازده حمام داشت و حدود پنجاه خانوار یهودی در آن زندگی میکردند. در این سال جهرم بعد از بوشهر [و شیراز] از همه شهرهای فارس بزرگتر و آبادتر بود و 000 ، 25 تومان مالیات میپرداخت (ص 482ـ484). در حدود 1310 ش، این شهر، با چهار هزار تن جمعیت، مرکز بلوک جهرم (مشتمل بر 32 آبادی و 000 ، 35 سکنه) بود و بیش از 000 ، 57 نخل داشت (کیهان، ج 2، ص240، ج 3، ص 107).منابع: ابناثیر؛ ابنبلخی؛ ابنحوقل؛ ابنخرداذبه؛ ابنفقیه؛ محمدمهدیبن محمدنصیر استرآبادی، جهانگشای نادری، چاپ عبداللّه انوار، تهران 1341 ش؛ محمدکریم اشراق، بزرگان جهرم ، تهران 1351 ش؛ اصطخری؛ اعتمادالسلطنه؛ احمد اقتداری، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیجفارس و دریای عمان ، تهران 1375 ش؛ ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران ، مصوب 16 آبان ماه 1316، چاپ دوم، تهران [بیتا.]؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعه قوانین سال 1316، تهران: روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران،[؟ 1316]؛ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور، ج 2، تهران 1329 ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382 ش؛ همو، نشریه عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری [ تا پایان آبان 1384]، تهران 1384 ش؛ بلاذری (بیروت)؛عزیزاللّه بیات، کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، تهران 1367 ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368ـ1379 ش؛ جغرافیای کامل ایران، تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی،1366 ش؛ حدودالعالم؛ حمداللّه مستوفی، نزههالقلوب ؛ رزمآرا؛ حسینقلی ستوده، تاریخ آلمظفر ، تهران 1346ـ1347 ش؛ سمعانی؛ عبداللّه شهبازی، ایل ناشناخته: پژوهشی در کوهنشینان سرخی فارس ، تهران 1366 ش؛ زینالعابدینبن اسکندر شیروانی، بستانالسیاحه، یا، سیاحتنامه ، چاپ سنگی تهران 1315، چاپ افست [بیتا.]؛ همو، حدائقالسیاحه، تهران 1348 ش؛ جلال طوفان، شهرستان جهرم ، شیراز 1381 ش؛ ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی ، چاپ محمد روشن و مهدی قریب، تهران 1374 ش؛ محمدنصیربن جعفر فرصت شیرازی، آثار العجم: در تاریخ و جغرافیای مشروح بلاد و اماکن فارس ، چاپ سنگی بمبئی 1314، چاپ علی دهباشی، چاپ افست تهران 1362 ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 112: جهرم ، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1369 ش؛ حسنبن حسن فسائی، فارسنامه ناصری ، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران 1367 ش؛ ویلمفلور، اشرفافغان در تختگاه اصفهان: به روایت شاهدان هلندی ، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران 1367 ش؛ کارنامه اردشیر بابکان، با متن پهلوی، آوانویسی، ترجمه فارسی و واژهنامه، چاپ بهرام فرهوشی، تهران: دانشگاه تهران، 1354 ش؛ ناصر کرمی، جهرم ، ج 1، جهرم 1381 ش؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران 1310ـ1311 ش؛ محمدحسن میرزا مهندس، «راپورت مسافرت سال 1308 قمری: از شیراز به فسا و دارابجرد و جهرم و خفر و کوار»، چاپ ایرج افشار، فرهنگ ایران زمین ، ج 22 (1356 ش)؛ مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده 1377: جمعیت عشایری دهستانها، کلکشور، تهران 1378 ش؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: شناسنامه آبادیهای کشور، استان فارس، شهرستان جهرم، تهران 1376 ش الف ؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور، تهران 1376 ش ب ؛ محمدتقی مصطفوی، اقلیمپارس، تهران 1343 ش؛ احمد معرفت، کوهها و غارهای ایران، تهران 1373 ش؛ مقدسی؛ نقشه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران، مقیاس 000 ، 500 ،2 : 1، تهران: سازمان نقشهبرداری کشور، 1383 ش؛ نقشه راههای ایران، مقیاس 000 ، 500 ،2 : 1، تهران: سازمان نقشهبرداری کشور، 1377 ش؛ مهرالزمان نوبان، نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان، تهران 1376 ش؛ یاقوت حموی؛Nicholas Nicholas Ambraseys and Charles Peter Melville, A history of Persian earthquakes , Cambridge 1982.