جوناگَره، بخش و شهری در ایالت گجرات در مغربهند.نام جوناگره در منابع به صورتهایی چون جونِهگده (فرشته، ج 1، ص 143)، جونهگره (خافیخان نظامالملکی، ج 1، ص 187)، چوناگده (صمصامالدوله شاهنوازخان، ج 3، ص 102)، جونگر (جهانگیر، ص 107) و چوتاکره (تتوی و همکاران، ص 207) ضبط شده است.در زبان گجراتی جونه بهمعنای کهنه و گده بهمعنای قلعه و جوناگره بهمعنای قلعه کهنه است. قلعه جوناگره، اوپَرکوت، بر دامنه غربی کوه کرنار کوهیچه واقع بود و سه دروازه شرقی، غربی و شمالی داشت (علیمحمدخان بهادر، ص 188).بخش جوناگره، به مرکزیت شهر جوناگره، در جنوبغربی ایالت گجرات *قرار دارد. رود بهادر(بادر) بزرگترین رود بخش است که با شعباتش زمینهای بخش را آبیاری میکند. همچنین رودهای ساراسواتی (رود مقدّس هند) و پربهاس پاتن نیز در این بخش جاری است (( فرهنگ جغرافیایی سلطنتی هند)، ج 14، ص 236؛ ( اطلس جهان تایمز)، نقشه 29).آب و هوای آن استوایی است. میانگین بارندگی سالانه آن 844 میلیمتر است (جانسون، ذیل "Junagadh" ).از شهرهای مهم آن جتپور، دوراجی، ویراوَل، پاتَن و پوربندر است. پوربندر، به سبب تولید ابریشم مصنوعی مرغوب و تولید چوب، سیمان، سنگ مرمر و نساجی کتان،و نیز به سبب آنکه زادگاه مهاتما گاندی و بندری قدیمی برای رفتوآمد به مشرق افریقا بوده، بسیار مهم و مشهور است ( ( فرهنگ جغرافیایی سلطنتی هند )، همانجا؛ جانسون، ذیل "Junagadh"، "Porbandar" ).شهر جوناگره، واقع در حدود یکصد کیلومتری جنوبغربی شهر راجکوت و در حدود 130 کیلومتری مشرق پوربندر، از تماشاییترین شهرهای هند است ( ( فرهنگ جغرافیایی سلطنتی هند )، ج 14، ص 238) که در دامنه کوه مقدّس گِرنار و تپه مارداتار قرار دارد. شاخهای از رود بهادر از جنوب شهر میگذرد. این شهر دارای آب و هوای گرم و مرطوب استوایی است (همان، ج 14، ص 237؛ ( اطلس ایالتهای هند )، ص 14؛ جانسون، ذیل "Junagadh" ).در اوایل قرن بیستم بیش از نصف جمعیت، هندو و بقیه مسلمان و تعداد کمی نیز پیرو آیین جین بودند ( ( فرهنگ جغرافیایی سلطنتی هند )، ج 14، ص 238). راهآهن سومنات ـ جامنگر از میان شهر میگذرد.از مهمترین آثار تاریخی آنجاست: قلعه اوپَرکوت یا دژ قدیمی در شمالشرقی شهر؛ معبد مخروبه سومنات، که مورد احترام هندوهاست، و فرمان حک شده آشوکا بر صخره آشوکا، متعلق به سده سوم پیش از میلاد. این شهر به سبب داشتن مساجد و معابد تاریخی مورد توجه مسلمانان، اقوام بودایی، هندو و جین است. مقبره مهابت و موزه دوربارهل نیز از آثار تاریخی آنجاست (همان، ج 14، ص 237ـ 238؛ جانسون، همانجا؛ ( نقشههای هند )، 2006).قبل از اسلام، جوناگره بخشی از قلمرو سلسله موریا، باکتریان و یونانیان بود و مرکز حکومت آنها، جوناگره بود؛ با کشف سکههای یونانی آپولودوتوس در بهادرداو این موضوع ثابت شده است ( د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه).پس از اسلام، نخستینبار در اوایل قرن پنجم به جوناگره اشاره و گفته شده که ولایت جوناگره، جزو پَرگناتِ سورتِ جدید در صوبه گجرات است (فرشته، ج 2، ص 114). در 416 سلطانمحمود غزنوی با حمله به هند دژ مستحکم جوناگره را گرفت و در پایین آن قلعهای از سنگ ساخت. او پس از فتح سومنات *، یکی از هندوان قوم دابِشلیم را حاکم ولایت جوناگره کرد و قرار شد که او هر سال به خزانه محمود در غزنین باج و خراج بپردازد (میرخواند، ج4، ص 118ـ120؛ علاّ می، 1892ـ 1893، ج 2، ص 114ـ117؛ فرشته، ج 1، ص 32ـ34؛ نیز رجوع کنید به خافیخان نظامالملکی، ج 3، ص 6). ظاهراً در اواسط قرن هشتم به جوناگره، کرنال میگفتند (رجوع کنید به بکری، ص280). در 752، سلطان محمدبن تغلق جوناگره را تسخیر کرد (فرشته، ج 1، ص 143؛ قس بکری، ص 48:751).جوناگره تا 863، ایالتی راجپوتنشین و تحت حاکمیت راجپوتهای قبیله چوداسما بود. در این سال، حاکم گجرات، سلطان محمود بیگرا، جوناگره را ضمیمه قلمرو خویش ساخت. محمود بیگرا در 871 و 872 و 875 شورشهای راجپوتهای جوناگره را سرکوب و قلعه را محاصره کرد. با طولانی شدن محاصره، مردم قلعه از او امان خواستند. سرانجام، بعد از 1900 سال، قلعه جوناگره از تصرف هندوها بیرون آمد. تمام ساکنان به کوه کرنال پناه بردند و مسلمانان قلعه را تصرف کردند. جوناگره مدتی مصطفیآباد نامیده شد و مساجد و اماکنی در آن بنا گردید، اما این نام چندان نپایید (تتوی و همکاران، ص 207؛ علیمحمدخان بهادر، ج 1، ص60ـ62؛( فرهنگ جغرافیایی سلطنتی هند )، ج 14، ص 239). به نوشته خافیخان (ج 1، ص 195)،در دوره حکومت اکبر شاه (حک: 963ـ1014) جوناگره وابسته به دهلی و تحت حکومت مغول در گجرات و ملکی در کنار رودشور بود. در آغاز قرن یازدهم جوناگره تحت حاکمیت سلاطین گجرات بود (بداؤنی، ج 2، ص 271)، سپس جزو قلمرو بابریان*شد (رجوع کنید به علاّ می، 1877ـ1886، ج 3، ص620). با شروع حکومت اورنگزیب (حک: 1068ـ 1118)، به دستور او قطبالدین خویشگی همراه با برادر بزرگ خود، شمسالدین، فوجدار*جوناگره شد. با درگیری دو برادر، شمسالدین به دستور اورنگزیب به دکن رفت و قطبالدین فوجدار جوناگره و صوبهدار گجرات گردید (خافیخان نظامالملکی، ج 2، ص 129؛ صمصامالدوله شاهنوازخان، ج 3، ص 102ـ103؛ بختاورخان، ج 1، ص 66، پانویس 5، ص 235، 283). پس از آن، دلیرخان به فوجداری جوناگره منصوب شد (علیمحمدخان بهادر، ج 1، ص 292). در 1083، قلعه جوناگره فروریخت و دوباره آن را تعمیر کردند (همان، ج 1، ص 308). در 1114 مغولان بهتدریج قدرت خود را در گجرات از دست دادند و شیرخان بابی، پسر صلابتخان (از فرماندهان مغول)، خود را وارث قانونی و حاکم جوناگره اعلام کرد ( ( فرهنگ جغرافیایی سلطنتی هند )، ج 14، ص 236ـ237).دولت بریتانیا برای اولین بار در 1222/1807 با حاکم جوناگره رابطه برقرار کرد و آنجا را تحت تسلط خود در آورد و به حاکم جوناگره لقب نواب داد (همان، ج 14، ص 237).جوناگره ضرابخانهای برای ضرب سکه داشت (همان، ج 14، ص 237ـ 238). محمد رسولخان (حک: 1271ـ1290/ 1892ـ 1911) از فرمانروایان نوگرای جوناگره بود که در دوره او دانشکده، کتابخانه، موزه، پرورشگاه، بیمارستان پیشرفته و کارخانهای برای آبرسانی در شهر تأسیس شد.او برای نگهداری کتیبههای تاریخی فرمانهای آشوکن و مرمت معبد سومنات نیز اقداماتی کرد. پس از مرگ وی، محمد مهابتخان، فرزند خردسالش، اداره ایالت جوناگره را به عهده گرفت. در 1326 ش/1947، هنگام استقلال هند، این ایالت اعلام کرد که به پاکستان ملحق خواهد شد، اما با مخالفت دولت هند، نیروهای هند آن ایالت را به زور تصرف کردند و نواب جوناگره همراه با خانوادهاش به پاکستان پناهنده شد. مناقشه الحاق و اشغال جوناگره تا 1349 ش/1970 در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل قرار داشت ( د. اسلام ، همانجا).منابع: محمد بختاورخان، مرآه العالم: تاریخ اورنگزیب، چاپ ساجده س.علوی، لاهور 1979؛ عبدالقادربن ملوکشاه بداؤنی، منتخب التواریخ، تصحیح احمدعلی صاحب، چاپ توفیق ه . سبحانی، تهران 1379ـ1380 ش؛ محمد معصوم بکری، تاریخ سند، المعروف به تاریخ معصومی، چاپ عمربن محمد داود پوته، بمبئی 1938؛ احمدبن نصراللّه تتوی و همکاران، تاریخ الفی: تاریخ ایران و کشورهای همسایه در سالهای 850 ـ984 ه، چاپ علی آلداود، تهران 1378 ش؛ جهانگیر، امپراتور هند، جهانگیرنامه [ یا] توزک جهانگیری، چاپ محمد هاشم، تهران 1359 ش؛ محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، کلکته 1860ـ1874؛ صمصامالدوله شاهنوازخان، مآثرالامرا، کلکته 1888ـ1891؛ ابوالفضلبن مبارک علاّ می، آئین اکبری، چاپ سنگی لکهنو 1892ـ1893؛ همو، اکبرنامه، چاپ آغااحمد علی، کلکته 1877 ـ 1886؛ علیمحمد خان بهادر دیوان گجرات، مرآت احمدی، چاپ عبدالکریمبن نور محمد و رحمه اللّه بن فتح محمد، چاپ سنگی بمبئی 1306ـ1307؛ محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته، یا، گلشن ابراهیمی، چاپ سنگی لکهنو 1281؛ میرخواند؛ نقشه راهنمای هند، مقیاس 000 ، 000 4، : 1، تهران: گیتاشناسی، [بیتا.]؛EI 2, s.v. "Dj unagarh" (by A. S. Bazmee Ansari); The Imperial gazetteer of India , vol. 14, Oxford: Clarendon Press, 1908, repr. New Delhi: Today & Tomorrow's Printers & Publishers, [n.d.]; B.L.C. Johnson, Geographical dictionary of India , New Delhi 2002; Maps of India . [Online]. Available: http://www. mapsofindia. com/maps/gujarat/ junagadh. htm [22 Nov. 2006]; Vincent A. Smith, The Oxford history of India , ed. Percival Spear, Oxford 1958; States atlas of India , ed. S. Muthiah and P. Poovendran, Delhi: Indian Book Depot, Map House, 1990; The Times atlas of the world , London: Times Books, 1985.