جوزجانی، ابوعلی حسنبن علی، از عرفای بزرگ خراسان در قرن سوم. ابونُعَیم اصفهانی (ج10، ص110، 350) نام او را جرجانی (جورجانی) آورده است(نیز رجوع کنید به هجویری، 1358 ش، ص 186؛ قس همان، چاپ عابدی، 1383 ش، ص 225، که جوزجانی آورده است). از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست، زیرا در منابع، بیشتر به اقوال و آرای او پرداخته شده است. بهسبب انتساب وی به جوزجان/ گوزگان (سُلَمی، ص 533؛ انصاری، ص 301)، احتمالاً در آنجا متولد شده است. سُلَمی (ص 242) به مصاحبت جوزجانی با حکیم ترمذی*و محمدبن فضل بلخی*اشاره کرده و گفته که وی تقریباً با ایشان هم سن بوده است؛ بنابراین، احتمالاً بیشتر عمر وی در قرن سوم سپری شده است. همچنین از گفتههای سلمی (ص 244) بر میآید که جوزجانی با بایزیدِبسطامی*نیز مصاحبت یا گفتگویی داشته است. هُجویری (1383 ش، همانجا) او را مرید حکیم ترمذی و از همراهان ابوبکرِ ورّاق * دانسته و گفته است که وی در زمانه خود بینظیر بود. ابونعیم اصفهانی (ج10، ص350) نیز از وی با تعبیر حِبر ربّانی یاد کرده است. در باره مریدان و شاگردان جوزجانی، اطلاع دقیقی وجود ندارد. پارهای از سخنان او از طریق ابوبکر رازی و عبداللّهبن محمد رازی نقل شده (سلمی، ص 242ـ243) و هُجویری نیز (همانجا) ابراهیم سمرقندی را مرید وی معرفی کرده است.پیروی از سنّت و دوری از بدعت، اهمیت ویژهای نزد جوزجانی داشته ( رجوع کنید به سلمی، ص 243ـ244؛عطار،ص 562ـ563؛ شعرانی، ج 1، ص90) و تحلیل و تفسیر رمزی مفاهیم، که از ویژگیهای گفتار صوفیان در آن دوره است، در سخنان وی نیز دیده میشود (برای نمونه رجوع کنید به توضیح او درباره بخل در سلمی، ص 243؛ ابونعیم اصفهانی، همانجا؛ عطار، ص 563). در باب مفاهیمی چون سعادت، شقاوت، رضا، صبر و تفویض هم سخنانی از وی نقل شده است ( رجوع کنید به سلمی، ص 243ـ244؛ قشیری، ص200). از مجموع سخنان پراکندهای که از وی نقل شده، میتوان به دقت و موشکافی او در تحلیل مفاهیم و احوال عرفانی پی برد. تقریباً همه کسانی که ذکری از او به میان آوردهاند، این عبارت را از وی نقل کردهاند که مردمان در غفلت بهسر میبرند و بر ظن و گمان تکیه میکنند و به خطا میپندارند که بر مدار حقیقت عمل میکنند و از روی مکاشفه سخن میگویند ( رجوع کنید به سلمی، ص 245؛ عطار، ص 562؛ شعرانی، همانجا). هجویری(1383 ش، ص 225ـ226) در تفسیر این سخن، آن را اشاره به جاهلان، خصوصاً جاهلان صوفیه، دانسته که پندارهایشان بیحقیقت است و از روی هوا سخن میگویند و میپندارند که از روی مکاشفه گفتهاند؛ بر خلاف علمای ایشان که حقیقتشان بیپندار است، زیرا تنها رؤیتِ حقیقی جلال و جمال حق است که پندارها را از سر بیرون میکند.کَلاباذی (ص 32ـ33) ابوعلی جوزجانی را در زمره کسانی چون حارثِ محاسبی*، یحییبن معاذ*، حکیم ترمذی و ابوبکر ورّاق آورده است که در باره علم معاملت سخن گفته و تألیفاتی داشتهاند. همچنین گفتهاند که وی تألیفات مشهوری در علم آفات (آسیبشناسی سلوک) و ریاضات و مجاهدات داشته (رجوع کنید به هجویری، 1383 ش، ص 225؛ انصاری، ص 328؛ شعرانی، همانجا)، اما نام این آثار ذکر نشده است و اکنون نیز اثر مستقلی از وی در دست نیست.منابع: احمدبن عبداللّه ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت 1387/ 1967؛ عبداللّهبن محمد انصاری، طبقات الصوفیه، چاپ محمد سرور مولائی، تهران 1362 ش؛ محمدبن حسین سلمی، کتاب طبقات الصوفیه، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن 1960؛ عبدالوهاببن احمد شعرانی، الطبقات الکبری، بیروت 1408/1988؛ محمدبن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران 1378 ش؛ عبدالکریمبن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت 1408/1988؛ ابوبکر محمد بن ابراهیم کلاباذی، التعرف لمذهب اهل التصوف، دمشق 1407/1986؛ علیبن عثمان هجویری، کشفالمحجوب، چاپ و. ژوکوفسکی، لنینگراد 1926، چاپ افست تهران 1358 ش؛ همان، چاپ محمود عابدی، تهران 1383 ش.