جودَت، عبداللّه،از بنیانگذاران حزب اتحاد و ترقی،از فعالان جنبش ترکهای جوان *، نویسنده، مترجم، پزشک و شاعر. وی در 3 جمادیالاولی 1286 در شهر عربگیرِ دیار بکر، در خانوادهای کُرد به دنیا آمد. در مدارس نظامی شهر معمورهالعزیز (اِلازیغ) و استانبول تحصیل کرد. وی در دوره تحصیل در مدرسه طبیه حربیه، تحت تأثیر نظریه مادّیگرایی قرار گرفت و به فعالیتهای سیاسی ضد رژیم عثمانی نیز گرایش پیدا کرد، که هر دو تأثیر پایداری بر سرنوشت او گذاشتند ( د.ا.د.ترک ، ذیل «عبداللّه جودت»).جودت یکی از پنج دانشجوی طبیه بود که در اواخر 1306 حزب اتحاد عثمانی را، که بعدها حزب اتحاد و ترقی *نامیده شد، تشکیل دادند (رامسائور، ص 30؛ آقشین، ص 22). او در دوره تحصیل در طبیه، چند بار به علت داشتن فعالیتهای سیاسی توقیف شد. پس از فراغت از تحصیل در اوایل 1312، یک سال و نیم در بیمارستان نظامی حیدر پاشای استانبول در بخش چشم پزشکی کار کرد. وی که برای مبارزه با بیماری وبا، موقتاً به دیار بکر اعزام شده بود، برای توسعه «اتحاد عثمانی جمعیتی» (جمعیت اتحاد عثمانی) نیز کوشید و عدهای، از جمله ضیاء گوکالپ*، را به جمعیت جلب کرد ( د.ا.د.ترک ، همانجا). در جریان دستگیریهای وابستگانِ جمعیت در اواسط 1313، او نیز از جمله «ارباب فساد» شناخته و همراه 34 تن از یارانش به طرابلس غرب تبعید شد. در آنجا نیز با شعبهای از جمعیت همکاری کرد و مقالاتی با نام مستعار «یک کرد» برای مجلات ترکهای جوان چون میزان، مشورت و ( ضمیمه فرانسوی مشورت ) نوشت (همانجا). سرانجام توانست از تبعیدگاه خود به اروپا فرار کند و در پاریس به ترکهای جوان بپیوندد. رسیدن وی به اروپا، همزمان بود با مصالحه مراد میزانچی (از رهبران اتحاد و ترقی) با سلطان عبدالحمید دوم (حک :1293ـ1327) و بازگشت میزانچی به استانبول و ضربه خوردن ترکهای جوان در اروپا. وی پس از آن به ژنو رفت و عضو کمیته مرکزی حزب شد و از اواسط 1315 با همکاری چند تن از ترکهای جوان مجله عثمانلی را منتشر کرد. جودت تا 1316 راه سازش با سلطان را در پیش گرفت و به عنوان طبیب سفارت عثمانی در وین مشغول کار شد. او علاوه بر عضویت در هیئت تحریریه عثمانلی ، برای مجلات مختلف مقاله مینوشت (رامسائور، ص 70ـ71؛ رئیسنیا، ج 3، ص 372ـ373؛ د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه).وی ــ که گویا در دوره حدوداً سه ساله کار در سفارت هم مخفیانه به فعالیتهای سیاسی خود ادامه میداد ــ در اواسط 1321 از سفارت و از اتریش اخراج شد و به پاریس رفت، اما ترکهای جوان او را، به علت همکاری با حکومت عثمانی، نپذیرفتند. سپس به ژنو بازگشت و به انتشار عثمانلی پرداخت و در تشکیل «عثمانلی اتحاد و انقلاب جمعیتی» (جمعیت اتحاد و انقلاب عثمانی) ــ که تنها سازمان آنارشیستی به وجود آمده در درون جریان ترکهای جوان بود ــ فعالیت کرد ( د.ا.د.ترک ، همانجا). وی همچنین مجله اجتهاد را منتشر کرد و «کتبخانه اجتهاد» را، که مؤسسهای انتشاراتی بود، با کمک مالی احمد جلالالدین پاشای، سرخُفیه (مأمور ویژه) سلطان عبدالحمید دوم، که به جنبش ترکهای جوان گرایش یافته بود، تأسیس کرد. در اواسط 1323، به علت مواجهه با مشکلاتی در ژنو به مصر مهاجرت کرد و در آنجا، ضمن اشتغال به چشم پزشکی، به انتشار مجله اجتهاد و ترجمه و تألیف و انتشار کتاب ادامه داد (همانجا).اقامت و فعالیت عبداللّه جودت در مصر تا اواخر 1328 ادامه یافت. وی، برخلاف بیشتر ترکهای جوان پراکنده در اروپا که پس از اعلان مشروطیت دوم در جمادیالا´خره 1326 به استانبول بازگشتند، به علت اختلاف با وابستگان حزب اتحاد و ترقی، بیش از دو سال پس از اعلان مشروطیت دوم به کشور بازگشت و مجله اجتهاد را تا زمان مرگش منتشر کرد. وی که در مصر با «شورای عثمانی جمعیتی» (جمعیت شورای عثمانی؛ منشعب از اتحاد و ترقی و وابسته به پرنس صباحالدین) ارتباط داشت، پس از بازگشت به استانبول در زمره رهبران حزب دموکرات عثمانی قرار گرفت و در ترجمانهای آن، چون گنج ترک ، سلامت عمومیه ، آزاد و ترکیه ، مطلب نوشت، اما پس از پیوستن این حزب به حزب حریت و ائتلاف (از مخالفان حزب اتحاد و ترقی) بهتدریج از فعالیت سیاسی فاصله گرفت و به فعالیتهای فرهنگی پرداخت. دوری او از فعالیت سیاسی تا بر افتادن حزب اتحاد و ترقی ــ که گویا این حزب وی را تهدید به قتل نیز کرده بوده ــ ادامه یافت. اجتهاد نیز، که به ترجمان اصلی غربگرایان تبدیل شده بود، تحت فشار دستگاه مَشیخَت (عالیترین نهاد حل و فصل امور دینی مربوط به حکومت)، به علت چاپ مطالب مغایر دین و رنجیده کردن احساسات دینی، گاهی توقیف میشد. مقالات و مطالب آن، اعم از ترکی و فرانسه، نوشته عبداللّه جودت بود، که در دوره جمهوریت هم انتشار یافت (د.ا.د.ترک ، همانجا؛ میدانلاروس، ج 6، ص 203).مدتی پیش از آن که عبداللّه جودت به استانبول برگردد، تاریخ اسلامیت نوشته راینهارت پیتر آن دزی و ترجمه آن به قلم جودت، در دو جلد به چاپ رسیده بود (مصر 1908). این کتاب انتقادها و اعتراضهایی را در عثمانی برانگیخت و دولت ابراهیم حقی پاشا در صفر 1328 دستور جمعآوری نسخ تاریخ اسلامیت را داد و همین موضوع باعث شد که وی مدتی پس از بازگشت به استانبول، در زمستان 1330 حدود یک ماه زندانی شود ( د. اسلام، همانجا). در سالهای بعدی حاکمیت حزب اتحاد و ترقی نیز وی به علت اعتراضها و به ویژه مخالفتش با شرکت ترکیه در جنگ جهانی اول، پیوسته تحت فشار بود. تنها پس از برافتادن حزب اتحاد و ترقی بود که وی، ضمن ادامه انتشار اجتهاد ، به مدیریت صِحیه (بهداشت) نیز منصوب شد، ولی به علت نوشتههایش اجتهاد توقیف شد و چند ماه بعد نیز خود وی از مدیریت صحیه بر کنار گردید (همانجا).در دوره جمهوریت هم اگرچه جودت مورد توجه شخص آتاتورک بود، به علت مناسباتش با متفقین در دوره متارکه (1297ـ1302 ش/ 1918ـ 1923) و امضای بیاننامه «انگلیس محبلری جمعیتی» (جمعیت دوستداران انگلیس) و جانبداری از لائیسیسم و بهائیت، با تأیید هیئت عالی تصمیمگیری حزب، برای همیشه از انتصاب به خدمات دولتی محروم گردید و بهرغم تمایل آتاتورک برای انتخاب وی به نمایندگی مجلس، گفتگوها در این خصوص به جایی نرسید (د.ا.د.ترک ، همانجا).عبداللّه جودت از جوانی با سرودن شعر وارد عرصه ادبیات شد. تا 1308 چهار کتابچه شعر منتشر کرد. گاهی نیز شعرهایی به زبانهای ترکی عثمانی و فرانسه میسرود که منتشر شدهاند. ترجمه گزیدهای از اشعار مولوی با عنوان دِلْمَست مولانا (1921) و نیز ترجمه رباعیات خیام (1914) از دیگر آثار شعری اوست ( ( دایره المعارف زبان و ادبیات ترکی )؛ د. ترک؛ ذیل «عبداللّه جودت»؛ در باره ترجمه رباعیاترجوع کنید به رئیسنیا، ج 2، ص 797ـ 798).وی از زمان تحصیل در مدرسه طبیه حَربیه، افزون بر مقالهنویسی برای مطبوعات، به ترجمه و تألیف در زمینههای فلسفی، اجتماعی، سیاسی، روانشناسی و طب اهتمام میورزید که محصول آن 46 جلد تألیف و سی جلد ترجمه است ( د.ا.د.ترک ، همانجا). گفتنی است که زمینهساز اغلب تألیفات او منابع غربی و ترجمه بود، چرا که وی به ترویج اندیشههای غربی در عثمانی اهمیت میداد و بالا رفتن سطح فرهنگ را عمدهترین عامل پیشرفت کشور، و آسانترین راه تأمین آن را ترجمه آثار کلاسیک غرب میدانست (ماردین، ص 167). از جمله آثار او، ترجمههایی از کتابهای شکسپیر، شیلر، گوستاو لوبون، و لودویگ بوخنر است. در آثار وی خطاهایی نیز وجود دارد، ولی چون در زمره متقدمان محسوب میشود در تاریخ ترجمه ادبیات ترک جایگاه ویژهای دارد ( د. ا. ترک، ذیل «عبداللّه جودت»).منابع: رحیم رئیسنیا، ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم ، تبریز 1374 ش؛Sina Aksin, Jon Turkler ve Ittihat ve Terakki , Istanbul 1987; EI 2 , s.v. "Djewdet" (by G.L.Lewis); IA , s.v. "Abdullah Cevdet"; Serif Mardin, Jon Turklerin siyasi fikirleri: 1895-1908 , Istanbul 1989; Meydan Larousse: buyuk lugat ve ansiklopedi , Istanbul: Meydan Yayinevi, 1990-1991; Ernest Edmondson Ramsaur, Jon Turkler ve 1908 ihtilali , tr. Nuran Ulken, Istanbul 1972; TA , s.v. "Abdullah Cevdet"; Turk dili ve edebiyat( ansiklopedisi , Istanbul: Dergah Yayinlri, 1976-1998, s.v. "Abdullah Cevdet"; TDVIA , s.v. "Abdullah Cevdet" (by M. Sukru Hanioglu).