جوامع الکلم

معرف

اصطلاحی‌ حدیثی‌
متن
جوامِعُ الْکَلِم، اصطلاحی‌ حدیثی‌. برگرفته‌ از حدیثی‌ از پیامبر اکرم‌ ناظر به‌ سخنان‌ جامع‌، موجز و پرمعنای‌ آن‌ حضرت‌. جوامع‌الکلم‌ ترکیبی‌ وصفی‌ است‌ که‌ در آن‌ جای‌ صفت‌ و موصوف‌ عوض‌ و صفت‌ به‌ موصوف‌ اضافه‌ شده‌؛ صورت‌ اصلی‌ آن‌ الکَلِمُ الجامعه بوده‌ است‌ (نسائی‌، ج‌ 6، ص‌ 3، حاشیه نورالدین‌بن‌ عبدالهادی‌ سندی‌). جوامع‌، جمعِ جامعه‌ است‌ و کَلِم‌، جمعِ کلمه‌، و کلمه‌ هم‌ یک‌ لفظ‌ و هم‌ مجموعه‌ای‌ از الفاظ‌ را در بر می‌گیرد (فیروزآبادی‌، ذیل‌ «کلم‌»). در زبان‌ عربی‌ واژه کلمه‌ را به‌کار می‌برند و از آن‌ مجموعه‌ای‌ از کلمات‌، نظیر یک‌ خطبه‌ و یک‌ قصیده‌، را قصد می‌کنند (ابن‌جوزی‌، ج‌ 3، ص‌ 76). کَلِم‌ هم‌ کمتر از سه‌ کلمه‌ را در بر نمی‌گیرد (جوهری‌، ذیل‌ «کلم‌»). بنابراین‌، منظور از جوامع‌الکلم‌ مجموعه‌ای‌ از جملات‌ و سخنان‌ جامع‌ و فراگیر است‌.این‌ اصطلاح‌ در چند حدیث‌ از منابع‌ شیعی‌ و سنّی‌، و در سیاقهای‌ گوناگون‌، از پیامبر اکرم‌ نقل‌ شده‌ است‌: «بُعِثتُ بجوامع‌ الکَلِم‌» (من‌ با سخنان‌ جامع‌ برانگیخته‌ شدم‌؛ بخاری‌، ج‌ 4، ص‌ 12، ج‌ 8، ص‌ 76)، «اُعْطیتُ جوامع‌ الکَلم‌» (به‌ من‌ سخنان‌ جامع‌ داده‌ شده‌؛ ابن‌حنبل‌، ج‌ 2، ص‌ 412؛ ابن‌بابویه‌، 1404 ب‌ ، ج‌ 1، ص‌ 240)، و «اُوتیتُ جوامع‌ الکَلِم‌» (ابن‌حنبل‌، ج‌ 2، ص‌250، 442؛ مسلم‌بن‌ حجاج‌، ج‌ 2، ص‌ 64؛ برای‌ اطلاع‌ از نقلها و سند این‌ حدیث‌ در منابع‌ اهل‌ سنّت‌ رجوع کنید به عجلونی‌، ج‌ 1، ص‌ 15ـ16). در حدیث‌ مشهور امام‌ حسن‌ علیه‌السلام‌ به‌ نقل‌ از هندبن‌ ابی‌هاله‌ در وصف‌ پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌، نیز آمده‌ است‌: «کان‌... و یتکلَّمُ بجوامع‌ الکلم‌» ( رجوع کنید به ابن‌بابویه‌، 1404 الف‌ ، ج‌ 2، ص‌ 282ـ 283؛ ابن‌عساکر، ج‌ 3، ص‌ 343ـ344). در این‌ احادیث‌، داشتن‌ جوامع‌الکلم‌، در کنار چند ویژگی‌ دیگر، از جمله‌ اختصاصات‌ پیامبر شمرده‌ شده‌ و در توضیح‌ معنای‌ آن‌ گفته‌ شده‌ که‌ سخنان‌ پیامبر اکرم‌ سخنانی‌ است‌ با واژه‌های‌ اندک‌ و معانی‌ بسیار ( رجوع کنید به فیروزآبادی‌، ذیل‌ «جمع‌»؛ ابن‌حجر عسقلانی‌، ج‌ 13، ص‌ 209). مُناوی‌ (ج‌ 1، ص‌ 719) در توضیح‌ «اُعطیتُ جوامع‌الکلم‌» آورده‌ که‌ پیامبر دارای‌ ملکه‌ای‌ است‌ که‌ به‌ کمک‌ آن‌ می‌تواند کلام‌ خود را موجز، پُرمعنی‌ و در عین‌ حال‌ بی‌تعقید بیان‌ کند به‌طوری‌ که‌ دریافتِ آن‌، بی‌هیچ‌ ابهامی‌ برای‌ شنوندگان‌، ممکن‌ و آسان‌ باشد.مصادیق‌ جوامع‌ الکلم‌ را دو نوع‌ دانسته‌اند. بر اساس‌ حدیثی‌ از امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌، مصداقِ آن‌ قرآن‌ کریم‌ است‌ (رجوع کنید به طوسی‌، ص‌ 484؛ مجلسی‌، ج‌ 16، ص‌ 324) و به‌ قرینه واژه «بُعِثْتُ» در برخی‌ نقلهای‌ این‌ حدیث‌ ( رجوع کنید به ابن‌حجر عسقلانی‌، همانجا)، دلیل‌ انحصار و اختصاصِ جوامع‌الکلم‌، یعنی‌ قرآن‌، به‌ حضرت‌ رسول‌ این‌ است‌ که‌ قرآن‌ بزرگ‌ترین‌، سودمندترین‌ و پایدارترین‌ معجزات‌ است‌، بدین‌سبب‌ که‌ در بر دارنده دعوت‌ و حجت‌ است‌ و تا ابد از آن‌ می‌توان‌ سود بُرد (همان‌، ج‌ 13، ص‌210). در عین‌ حال‌، به‌ نظر می‌رسد که‌ در برخی‌ منابع‌ (رجوع کنید به ابن‌رجب‌، ج‌ 1، ص‌ 55؛ ابن‌حجر عسقلانی‌، همانجا) فقط‌ برخی‌ از آیات‌ قرآن‌ کریم‌ مصداق‌ جوامع‌الکلم‌ شمرده‌ شده‌اند.نوع‌ دوم‌ مصادیق‌ جوامع‌ الکلم‌، برخی‌ سخنان‌ موجز و پرمعنای‌ حضرت‌ رسول‌ است‌ که‌ در مجموع‌ احادیث‌ ایشان‌ پراکنده‌ است‌ (ابن‌رجب‌،همانجا) و این‌، خاص‌ احادیثی‌ است‌ که‌ راویان ‌در الفاظ‌ آن‌ تصرف‌ نکرده‌ باشند (ابن‌حجر عسقلانی‌، همانجا). از مجموع‌ احادیث‌ پیامبراسلام‌ فقط‌ پاره‌ای‌از آنها مصداق‌ جوامع‌الکلم‌ شمرده‌ شده‌اند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به نووی‌، ج‌1، ص ‌157، ج‌9،ص‌102؛ ابن‌حجر عسقلانی‌، همانجا؛ مُناوی‌، ج‌2،ص‌161). در باره احادیثی‌ از پیامبر اکرم‌، که‌ مصداق‌ جوامع‌الکلم‌اند، از قدیم‌ کتابهایی‌ نوشته‌ شده‌ ( رجوع کنید به ابن‌رجب‌، ج‌ 1، ص‌ 56) که‌ یکی‌ از مشهورترین‌ و مهم‌ترین‌ آنها جامع‌ العلوم‌ و الحکم‌ نوشته ابن‌رجب‌ * بغدادی‌ است‌ که‌ در آن‌ پنجاه‌ حدیث‌ نبوی‌ به‌عنوان‌ مصادیق‌ جوامع‌الکلم‌ گزینش‌ و شرح‌ شده‌ است‌.محیی‌الدین‌ ابن‌عربی‌ و برخی‌ از پیروانش‌ از اصطلاح‌ جوامع‌الکلم‌ برداشت‌ ویژه‌ای‌ کرده‌اند. ابن ‌عربی‌ بر آن‌ است‌ که‌ بر پایه آیه 31 سوره بقره‌، آدم‌ علیه‌السلام‌ حامل‌ اسما، و بر اساس‌ سخن‌ پیامبر اسلام‌، «اوتیتُجوامع‌الکلم‌»، وی‌ حامل‌معانی‌ (یعنی‌ حقایق‌) آن‌ اسما بود؛ بنابراین‌، کسی‌ که‌ حقایق‌ برایش‌ فراهم‌ آمده‌ است‌، اسما هم‌ تحت‌ فرمانش‌ خواهد بود ولی‌ عکس‌این‌ مطلب‌ صادق‌ نیست‌ (سفر 2، ص‌ 171، نیز رجوع کنید به ص‌ 182). بر اساس‌ برداشت‌ ابن‌عربی‌ (سفر2، ص340)، جوامع‌الکلم‌ از آسمان‌ ششم‌ بر پیامبر اکرم‌ نازل‌ شده‌؛ همچنان‌ که‌ قرآن‌ به‌ مثابه یک‌ معجزه‌، از این‌ آسمان‌ نازل‌ شده‌ است‌. همچنین‌ به‌گفته قیصری‌ در شرح‌ فصوص‌الحکم‌ (ص‌ 518)، در تعبیرِ «لیس‌ کَمثله‌ شی‌ءٌ» (شوری‌: 11) مِثلْ هم‌ اثبات‌ و هم‌ نفی‌ شده‌، بنابراین‌ در این‌ تعبیر برای‌ آن‌ حضرت‌ میان‌ تنزیه‌ و تشبیه‌ جمع‌ کرده‌ و پیامبر به‌ همین‌ سبب‌ از آن‌ جمع‌ تعبیر به‌ «اوتیتُ جوامع‌الکِلم‌» کرده‌ است‌.سیدحیدر آملی‌ (ص‌ 294) گفته‌ است‌ که‌ خداوند بنا بر آیه دهم‌ سوره نجم‌، اَسرار و حقایق‌ و رموزی‌ را بر پیامبر وحی‌ کرده‌ که‌ اسرار معراج‌ نامیده‌ شده‌ و پیامبر با تعابیری‌ چون‌ «اوتیتُ جوامع‌الکلم‌» بدان‌ اشاره‌ کرده‌ است‌. وی‌ در جایی‌ دیگر (ص‌ 356) یادآور شده‌ که‌ منظور پیامبر از این‌ تعبیر این‌ است‌ که‌ کمال‌ موسی‌ و امتش‌ (که‌ آگاهی‌ از حقایق‌ عالم‌ اجسام‌ و صور و مراتب‌ آن‌ بود) و کمال‌ عیسی‌ و امتش‌ (که‌ آگاهی‌ از عالَم‌ ارواح‌ و صور و مراتب‌ آن‌ بود) به‌ صورت‌ یک‌ مجموعه‌ به‌ آن‌ حضرت‌ داده‌ شده‌ است‌؛ از همین‌رو، خود او مصداقِ «لاشرقیةٍ و لاغربیةٍ» (نور: 35) است‌ و امتش‌، بر اساس‌ آیه 143 سوره بقره‌، امت‌ وسط‌ خوانده‌ شده‌ است‌.منابع‌: حیدربن‌ علی‌ آملی‌، جامع‌ الاسرار و منبع‌ الانوار، چاپ‌ هانری‌ کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی‌، تهران‌ 1368 ش‌؛ ابن‌بابویه‌، عیون‌ اخبارالرضا، چاپ‌ حسین‌ اعلمی‌، بیروت‌ 1404 الف‌؛ همو، کتاب‌ من‌لایحضره‌الفقیه، چاپ‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌ 1404 ب‌ ؛ ابن‌جوزی‌، زادالمسیر فی‌ علم‌ التفسیر، چاپ‌ محمدبن‌ عبدالرحمان‌ عبداللّه‌، بیروت‌ 1407/ 1987؛ ابن‌حجر عسقلانی‌، فتح‌ الباری‌: شرح‌ صحیح‌ البخاری‌، بیروت‌: دارالمعرفه، [بی‌تا.]؛ ابن‌حنبل‌، مسندالامام‌ احمدبن‌ حنبل،‌ بیروت‌: دارصادر، [بی‌تا.]؛ ابن‌رجب‌، جامع‌ العلوم‌ و الحکم‌، چاپ‌ شعیب‌ ارنؤوط‌ و ابراهیم باجس‌، ریاض‌ 1423/2002؛ ابن‌عربی‌، الفتوحات‌ المکیه، سفر 2، چاپ‌ عثمان‌ یحیی‌، قاهره‌ 1405/ 1985؛ ابن‌عساکر، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، چاپ‌ علی‌شیری‌، بیروت‌ 1415ـ1421/ 1995 ـ 2001؛ محمدبن‌ اسماعیل‌ بخاری‌، صحیح‌ البخاری‌، [چاپ‌ محمد ذهنی‌افندی‌]، استانبول‌ 1401 /1981؛ اسماعیل‌بن‌ حماد جوهری‌، الصحاح‌: تاج‌اللغه و صحاح‌ العربیه، چاپ‌ احمد عبدالغفور عطار، قاهره‌ 1376، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ 1407؛ محمدبن‌ حسن‌ طوسی‌، الامالی‌ ، قم‌ 1414؛ اسماعیل‌بن‌ محمد عجلونی‌، کشف‌ الخفاء و مزیل‌ الالباس، بیروت‌ 1408/ 1988؛ محمدبن‌ یعقوب فیروزآبادی‌، القاموس‌ المحیط‌، بیروت‌ 1412/ 1991؛ داوودبن‌ محمود قیصری‌، شرح‌ فصوص‌ الحکم، چاپ‌ جلال‌الدین‌ آشتیانی‌، تهران‌ 1375 ش‌؛ مجلسی‌؛ مسلم‌بن‌ حجاج‌، الجامع‌ الصحیح‌، بیروت‌: دارالفکر، [بی‌تا.]؛ محمد عبدالرووف‌بن‌ تاج‌العارفین‌ مناوی‌، فیض‌ القدیر: شرح‌ الجامع‌ الصغیر من‌ احادیث‌ البشیر النذیر، چاپ‌ احمد عبدالسلام‌، بیروت‌ 1415/1994؛ احمدبن‌ علی‌ نسائی‌، سنن‌ النسائی‌، بشرح‌ جلال‌الدین‌ سیوطی‌ و حاشیه نورالدین‌بن‌ عبدالهادی‌ سندی‌، استانبول‌ 1401/1981؛ یحیی‌بن‌ شرف‌ نووی‌، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌ النووی‌، بیروت‌ 1407/1987.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 11
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده