جَنَوی، رضوانبن عبداللّه، محدّث، زاهد و فقیه مالکیقرندهم. کنیهاو ابوالنعیمو ابوالرضا/ ابوالرضیبود (مخلوف، ص286؛ مرابط ترغی، ص632). وی در 910 (ابنقاضی، 1390، ج1، ص274) یا 912 (ازهری، ص113ـ114؛ تازی، ج2، ص512؛ ذهبی، ص 374) در شهر فاسیا تطوان، هر دو از شهرهایکشور مغرب(مراکشکنونی)، به دنیا آمد. پدرشابتدا در شهر جنووا، بندر مهم ایتالیا، که زمانی مرکز مبادلاتتجاری و دریاییبا کشورهایگوناگونبود (رجوع کنید به عبدالعزیز بنعبداللّه، ذیل«جنوه»؛ قسزبیدی، ذیل«جنو»، که جَنَوه را شهریدر اندلس معرفیکردهاست)، زندگیمیکرد و مسیحیبود، اما بر اثر حادثهای از مسیحیت روی گرداند و در حدود 890، پس از مهاجرت به دیار مسلمانان، اسلامآورد. وی در مسیر خود با زنی یهودی، که بعد به اسلام گروید، ازدواج کرد و سرانجام در شهر فاسسکنا گزید (ازهری، ص114؛ عبدالکبیر کتانی، ج1، ص306ـ307).فاس در آنعصر، مهد دانشبود و دانشمندانبزرگی در رشتههای گوناگونعلوماسلامی در آن به آموزش و تحقیق و تألیف مشغول بودند (تازی، ج2، ص367). جنوی در چنین محیطی حیاتعلمی خود را آغاز کرد و از استادانی چونابوزید عبدالرحمانبنعلیسُقَّینعاصمی، ابو محمد عبداللّهغَزْوانی( موسوعه اعلام المغرب، ج3، ص1117)، ابوعبداللّهبن محمدبن علی خَرّوبی طرابلسی، و ابوعبداللّه محمدبنعلیشَطیبی زِروالی(محمد عبدالحیکتانی، ج1، ص 435) بهرهبرد (برایآگاهیبیشتر در بارهاستادان جنوی رجوع کنید به عبدالکبیر کتانی، ج1، ص307). در این میان، تأثیر دو استاد نخست بارزتر بود و جنوی هموارهآشنایی با آن دو را برایخود از بزرگترینمواهبالاهیمیدانست(محمد عبدالحیکتانی، ج2، ص987). جنویاز ملازمان و شاگردان خصوصی عاصمی بود و پس از وی، در جایگاه روایتحدیث و ریاست علمی شهر، جانشین او شد (همان، ج1، ص435، ج2، ص764). جنوی برای ملاقات و ملازمت با غزوانی، که به شهر مراکش منتقل شده بود، به این شهر سفر کرد و پس از گذشت یک سال از مرگاستادش، به فاس بازگشت(عبدالکبیر کتانی، همانجا).جنوی شاگردانبسیاریتربیتکرد، از جمله: عبدالواحدبناحمدبنابیالحسنشریفحسنی، ابوعبداللّهمحمدبنقاسمقیسیمعروفبهقَصّار *، احمدبنموسیمُرابیاندلسی(متوفی1034) و ملک منصور سعدی از سلاطین مغرب(ابنقاضی، 1973ـ1974، قسم2، ص454؛ محمد عبدالحی کتانی، ج1، ص435، ج2، ص965؛ تازی، ج2، ص512).جنوی از صاحبان طریقت در عرفان و تصوف نیز به شمار میرفت. به نوشته ذهبی (همانجاا)، روشاو حفظ صفات اخلاقی تصوف همراه با پایبندیشدید به شریعتبود. زهد، تواضع، حُسنخلق، ادب، پرهیزگاریشدید، احترام گذاشتن به دانشوران، خط زیبا، ذکر دائم، تلاوت قرآن و شیفتگی فراوان به پیامبر اکرم از جمله اوصاف او شمرده شده است(محمد عبدالحی کتانی، ج1، ص436؛ عبدالکبیر کتانی، ج1، ص307ـ 308؛ ازهری، ص 113ـ 114). به نوشته برخی مورخان، مردم او را در علم فقه و حدیث به احمدبن حنبل، پیشوای حنبلیان، و در عرفان و تصوف بهجُنید بغدادیتشبیهمیکردند (براینمونه رجوع کنید به تازی، همانجا). در باره زهد و سادهزیستی او نوشته شدهاستکه پساز مرگ تنها قطعه حصیری که بر آن نماز میگزارد و تکه نخی که هنگام وضو آستین خود را با آنمیبست، از ویبرجا ماند ( موسوعهاعلامالمغرب، ج3، ص1118). مخلوف(همانجا) جنوی را در شمار طبقه بیستم علمای مالکی نام بردهاست. شاگرد جنوی، احمدبنموسیمُرابیاندلسی، کتاب تحفه الاخوان و مواهب الامتنان فی مناقب سیدی رضوان را در وصف مناقب و کراماتاو نگاشتهاست(محمد عبدالحیکتانی، ج1، ص435؛ ازهری، ص114).جنوی در 14 ربیعالاول991 وفاتکرد و در فاس، بیرون بابالفتوح، دفن شد (ابنقاضی، 1973ـ1974، قسم1، ص197؛ موسوعه اعلام المغرب، ج2، ص942، ج3، ص1117). به گزارش مورخان، تشییع جنازه او بسیار باشکوه بود (براینمونه رجوع کنید به ابنقاضی؛ مخلوف، همانجاها). کتابی در فقه، مجموعهاشعار و نیز اجازههای حدیثی متعددی از وی بر جای مانده است(رجوع کنید به ازهری؛ مرابط ترغی، همانجاها).منابع: ابنقاضی، جذوه الاقتباس فی ذکر مَن حَلَّ منالاعلام مدینه فاس،رباط1973ـ1974؛ همو، درّه الحجال فی أسماءالرجال( ذیلوفیاتالاعیان)، چاپ محمد احمدیابوالنور، ج1، قاهره 1390/ 1970؛ محمد بشیر ظافر ازهری، طبقاتالمالکیه و هو الکتاب المسمی الیواقیت الثمینه فی اعیان مذهبعالمالمدینه، قاهره1420/ 2000؛ عبدالهادی تازی، جامع القرویین، بیروت 1972ـ1973؛ نفیسه ذهبی، الزاویه الفاسیه: التطور و الادوار حتی نهایه العهد العلوی الاول، دارالبیضاء 1422/2001؛ محمدبن محمد زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت 1414/ 1994؛ عبدالعزیز بنعبداللّه، معلمه المدن و القبائل، در الموسوعه المغربیه للاعلام البشریه و الحضاریه، ملحق2،[رباط] : وزاره الاوقاف و الشؤون الاسلامیه، 1397/1977؛ عبدالکبیربن هاشم کتانی، زهرالا´س فی بیوتات اهل فاس، چاپ علیبن منتصر کتانی، دارالبیضاء 1422/ 2002؛ محمد عبدالحیبن عبدالکبیر کتانی، فهرس الفهارس و الاثبات، چاپ احسانعباس، بیروت1402/1982؛ محمدبنمحمد مخلوف، شجره النور الزکیه فی طبقاتالمالکیه، قاهره1349ـ1350، چاپ افست بیروت[بیتا.]؛ عبداللّه مرابط ترغی، فهارسعلماء المغربمنذالنشأهالینهایهالقرنالثانیعشرللهجره، تطوان1420/ 1999؛ موسوعه اعلام المغرب، چاپ محمد حجی، بیروت: دارالغربالاسلامی، 1417/1996.