جنگ، دوره عثمانی، عثمانیها برای آغاز لشکرکشی به اخبارِ خارج از کشور بسیار توجه داشتند و میکوشیدند از وقایع بینالمللی بهخوبی مطّلع باشند (برای مثال، از طریق جاسوسان یهودی رجوع کنید به آرجه، ص 257ـ286). بررسی مسیرهای لشکرکشیهای قبلی نیز حائز اهمیت بود، مثلاً محمد دوم برخی از لشکرکشیهای بایزید اول و مراد دوم را، به عنوان سرمشقی برای خود، بررسی کرده بوده است (رجوع کنید به اینالجق، ص 220). به علاوه، در باره مسیرهای مناسب، از سربازان و افسرانِ کاملاً آشنا با عملیات نظامی نظرخواهی میشد (رجوع کنید به هرمزاکی، ج 2، بخش 1، ص 521).در هنگام جنگ ایران، ارزروم (به سبب موقعیت سوقالجیشی) ناحیهای بسیار مهم و اساسی بهشمار میرفت. مناطق دیاربکر، وان و موصل، همراه با حلب به عنوان عقبه، پادگان ـ شهرهایی بودند که هنگام جنگ در سرزمین عراق، نقش مشابهی ایفا میکردند. عثمانیها در رویارویی با روسیه از راههای دریایی استفاده میکردند که از استانبول به کریمه و پادگانهای واقع بر ساحل رودخانههای منتهی به دریای سیاه میرسیدند. در لشکرکشی به دانوب وسطا، خط اصلی پیشروی عبارت بود از مسیر استانبول از طریق اَدِرنه، فِلِبه (پلوودیف)، صوفیه و نیش به طرف بلگراد که پس از آن، خود دانوب و تیسا راه دسترسی به نواحی مجارستان به شمار میرفتند و [رودخانه] ساوا و دراوا مسیر ورود به نواحی هِرزِگوین، دالماسی و بوسنی بودند. منطقه وسیع سلانیک، برای عملیات نظامی بر ضد یونان و آلبانی، پایگاه خوبی بود (برای موضوع راههای مواصلاتی در امپراتوری عثمانی رجوع کنید به ییرچک، 1877؛ تشنر، 1924ـ 1926).گستره امپراتوری عثمانی و راههای دور و درازی که میبایست پیموده میشد، بسیج کامل نیروها را با کندی و دشواری مواجه میساخت. رسم بود که در دسامبر هر سال، برای اردوکشی پیشبینی شده سال بعد، فرمانهایی مبنی بر فراخوان سپاهیان در ولایات صادر میشد (هرمزاکی، همانجا؛ کوسپینیانوس، گ63ر ـ پ؛ دویچف، ص 43؛ ساتون، ص 35ـ 37، 90ـ 91، 151ـ153). مارسیلیی (ج 2، ص 206) نشان میدهد که برای لشکرکشی و حمله به اروپا، لشکریانی از آسیای صغیر و سرزمینهای عربی، از طریق استانبول و گلیبولی/ گلیپولی بهسوی بالکان میرفتند یا از طریق بندرهای سوریه و مصر مستقیم به سلانیک اعزام میشدند و از این مرحله به بعد نیروهای گوناگونی، در نواحی فلبه، صوفیه و نیش، به مسیر اصلی میپیوستند. نبردهای بزرگ با اتریش و ایران غالباً در مرداد/ اوت، شهریور/ سپتامبر و مهر/ اکتبر در میگرفت. کاهش منابع علوفه در مناطق عملیاتی در اواخر تابستان، لشکرکشی را دچار محدودیتهایی میساخت زیرا عثمانیها حیوانات باربر زیادی با خود به جنگ میبردند که برای غذای آنها نیاز به علوفه داشتند (وارنری، ص 37ـ 38). با آغاز زمستان (که غالباً در بالکان و ارمنستان و نواحی همجوار طاقتفرسا و شدید بود)، زمان عقبنشینی به اقامتگاههای زمستانی نسبتاً نزدیک فرا میرسید.تمهید مقدمات حمله جدید، مستلزم گردآوری همزمانِ مقادیر عظیمی تدارکات جنگی بود، ازاینرو برای تولید توپهای جدید و تأمین فلزات (سرب، مس، آهن) از معادن و ساخت کلنگ، بیل، دیلم، تبر، میخ، نعل اسب و چرخ برای درشکههای حمل سلاح و ارابهها و غیره فرمانهایی صادر میشد (رجوع کنید به باروت/ باروتخانه *؛ نیز رجوع کنید به گژگوژوسکی، جاهای گوناگون؛ گوکبیلگین ، ص 169).تأمین ذخایر غذایی کافی برای نیروهای حاضر در میدان نبرد، از مهمترین اولویتها بود. مقدار کمی نان، برنج، گوشتِ خشکشده گاو، پیاز و آب، عناصر اصلی غذای روزانه لشکریانِ عثمانی را تشکیل میداد. این شیوه متعادل و کنترلشده خوردن و آشامیدن، همچنانکه برخی از منابع غربی نیز خاطرنشان کردهاند، سرباز عثمانی را از دشمن مسیحی مقاومتر و پرتحملتر میساخت (رجوع کنید به مناوینو، گ 73 ر؛ گئورگیویتس، ص52ـ53؛ آرویو، ج 4، ص518؛ کورمنین، ص 261؛ وارنری، ص 23). بخشی از مسئولیت سنگین تأمین غذای سربازان، برعهده اهالی ساکن نزدیک خط مقدّم بود که در قبال دریافت پول، توشه و غلات لشکریان را فراهم میکردند (رجوع کنید به لتسه، ص 48ـ49؛ اسپاندوجینو، ص230ـ231؛ کورمنین، ص 255ـ 256).گاه که اردوکشی بزرگی در پیش بود، فرمان ممنوعیت خروج ذخایر[غذایی]از منطقه معینی صادر میشد (هرمزاکی، ج 2، بخش 1، ص 525) و حکومت، کشت برنج را در امتداد رودخانههای مریچ (ماریتسا) و واردار، واقع در جزایر بالکان، تشویق میکرد (رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل " "Filāha. IV).لشکرکشیهای بزرگ، مستلزم گردآوری تعداد زیادی حیوانات بارکش و ارابههای دوچرخ و چهارچرخ بود. گاوها و گاومیشها (که شماری از آنها را مثلاً در کیلیکیه پرورش میدادند رجوع کنید به اولیا چلبی، ج 3، ص40) توپهای بزرگ را میکشیدند، حال آنکه از شترها (که آنها را از آسیای صغیر و هلال خصیب میآوردند) و قاطرها و اسبهای بارکش (که از سرزمینهای حوزه دانوب سفلا جمعآوری میشدند) برای حمل بار استفاده میشد. علاوه بر این، رسم بود که برای حملونقل، از مناطق روستایی مرزی یا نزدیک مرز، ارابه و حیوان و افراد موردنیاز درخواست میشد (رجوع کنید به اسپاندوجینو، ص 218؛ هرمزاکی،ج 2، بخش 1، ص 230؛ دویچف، ص 203؛ مونتکوکّولی و کریسه، ج 3،ص 294ـ295، 305ـ306؛ باربار، ص 43 به بعد؛ تسوتکووا، ص 225).آغاز لشکرکشی با تشریفات مفصّلی همراه بود. از شش توغ *، که نشان ویژه سلطان بودند، دو تا در حیاط اول کاخ سلطنتی در استانبول، برافراشته میشد. اگر وزیراعظم، و نه خود سلطان، فرماندهی لشکر را برعهده داشت، یکی از سه توغِ واگذار شده به او در معرض دید عموم قرار میگرفت. روز بعد، گروههایی منتخب از میان صاحبان مشاغل در استانبول، نظیر آسیابانها، نانوایان، قصابها، سرّاجها و غیره، بهمنظور خدماترسانی به نیروهای نظامی، در مراسمی تشریفاتی عازم اردوگاه میشدند. دو روز بعد، ینیچریها و سپس دیگر واحدهای نظامی حکومت مرکزی، پیاپی بهسمت اردوگاه حرکت میکردند و در آنجا وزیراعظم، با در دست داشتن ابلاغ رسمی سلطان، بهعنوان سردار، به آنان میپیوست (دویچف، ص 215؛ گالان، ج 1، ص 177 به بعد؛ لاکروا، ج 1، ص 266 به بعد، 295 به بعد؛ کرالیو، ج 1، ص 52 به بعد، ج 2، ص 73 به بعد، 82 به بعد، 88 به بعد؛ وارنری، ص 21 به بعد؛ مونتکوکّولی و کریسه، ج 3، ص 289؛ دسن، ج 7، ص 387 به بعد؛ هامر ـ پورگشتال، ج 1، ص 488 به بعد). برای تسهیل حرکت سپاهیان در محدوده امپراتوری، به مقامات محلی استانها دستور داده میشد که جادههای تعیین شده را بازسازی کنند. شمار زیادی ستونهای سنگی و تیرهای چوبی برای علامتگذاری مسیر لشکرکشی بهکار میرفت (رجوع کنید به ) گنجینه سیاسی )، ج 3، ص 861؛ دویچف، ص 69، 264؛ ماینی، ج 1، ص 288؛ آوئر، ص 50؛ باربار، ص 22، 27ـ 28). عبور از رودخانههایی نظیر ساوا، دراوا، دانوب یا تیسا، در اروپا مشکلی جدّی بود. برای احداث پلهای بزرگ شناور میبایست ابزارآلات، الوار، زنجیر، سیم، میخ و غیره را گرد میآوردند. گاه قطعات پیشساخته این پلها را با قایق، ارابه یا درشکه به محل تعیین شده میبردند. علاوه بر این، گاه فرمانهایی مبنی بر خدمتِ اجباری صنعتگران ماهر محلی، نظیر درودگران و آهنگران، صادر میشد (رجوع کنید به بارُویوس، ص 134ـ 135؛ ژاموسکوزی، ص 147ـ 148؛ هرمزاکی، ص 521، 525، 543؛ ماینی، ص 391ـ393؛ لا کروا، ص 298ـ 300؛ مولنار، ص 259ـ263).در دوران اقتدار عثمانیان، پیشروی تابع انضباطی سخت بود. وارد آوردن خساراتِ هر چند ناچیز به باغهای میوه و بوستانها و زمینهای کشاورزی در امتدادِ مسیر، مجازات شدیدی در پی داشت (رجوع کنید به گئورگیویتس، ص 53ـ54؛ چسنو، ص108ـ 109). بر اساس فرمانهای مکتوبِ «سردار»، که از طریق «چاووش باشی» و زیردستانش به هنگها و گردانهای گوناگون ابلاغ میشد، میتوان نظام حرکت لشکر و عناصر اصلی سپاه را در صحنه جنگ واقعی دریافت. این عناصر عبارت بودند از: یک ستون جلودار متشکل از سوارهنظام شناسایی و هجومی (از جمله آکینجیها و تاتارها)، یک پیشقراول زبده سواره تحت فرمان چرخجیباشی، نیروی اصلی متشکل از ینیچریها، آلتیبولوک و سربازان متخصص (نظیر اسلحهسازها، توپچیها و غیره)، همراه با سپاهیان زمیندار در هر جناح و عقبه لشکر که حامل باروبنه و تدارکات بود (رجوع کنید به بابینگر، ص 46، 61؛ مارسیلیی، ج 2، ص 112ـ117؛ هامر ـ پورگشتال، ج 1، ص 493 به بعد).حرکت از یک اردوگاه به اردوگاه بعدی، در اولین ساعات صبح آغاز میشد. ابتدا افرادی که مسئول انتخاب و تعیین مکان جدید بودند، با پشتیبانی مناسب و همراه با چادرها و باروبنه به راه میافتادند. دسترسی به چراگاه برای حیوانات و آب برای نیروهای نظامی و چهارپایان، از مهمترین عوامل برای گزینش مکان بعدی بود و به این منظور تجربه لشکرکشیهای پیشین، رایزنی با خبرگان محلی و گشت شناسایی دقیق، موردتوجه قرار میگرفت. افواج و دستههای گوناگون یکی پس از دیگری تا حوالی ظهر به اردوگاه جدید میرسیدند. مرکز اردوگاه به خیمههای سلطان، صدراعظم و مقامات عالیرتبه بابعالی اختصاص داشت. در اطراف این قسمت، ینیچریها و آلتیبولوک و توپها و توپچیان و در یک کلام گارد سلطنتی، استقرار مییافتند. پس از این هسته مرکزی، بیگلربیگها، سنجقبیگها و سپاهیهای ایالات مستقر بودند که هریک اقامتگاه [ویژه] خود را داشتند. بسیاری از جزئیات متنوع این اردوگاهها در منابع اروپایی ثبت شده است، از جمله: فانوسهای مورداستفاده در حرکتهای شبانه، سقاها با مشکهایی از چرم گاومیش، سرپناههای صنعتگران (با درفش نصبشده روی هرکدام از آنها به عنوان مشخصه حرفه یا کسب و کار آنان)، محوطهای ویژه چهارپایان سرگردان تا مالکانشان آنها را شناسایی کنند و حصارهای کرباسی نقاشی شدهای که در اطراف مقر سلطان میکشیدند و مانند دیوار بهنظر میرسید. از سوی دیگر، رفتار آرام و موقرانه سربازان عثمانی، مستنبودنِ آنها، آرامش حیرتانگیز حاکم بر اردوگاهها و اهتمام دقیق به نظافت فردی و جمعی افراد (نظیر مراجعه مرتب به سلمانی، شستشوی مکرر لباسها و فراوانی مستراحهای عمومی در اقامتگاهِ هر واحد و در سراسر اردوگاه)، که با وضعِ معمول در ارتشهای مسیحی تضاد درخور توجهی داشت، تأثیرات عمیقی بر ناظر مسیحی به جای مینهاد (رجوع کنید به اسپاندوجینو، ص230؛( گنجینه سیاسی )، ج 3، ص 865 به بعد؛ کورمنین، ص 258ـ259؛ لاکروا، ج 1، ص 289 به بعد، ص 301 به بعد؛ گالان، ج 1، ص 113 به بعد، ج 2، ص 113 به بعد؛ آوریو، ج 4، ص 516 به بعد؛ ماینی، ج 1، ص 288 به بعد، ص 301 به بعد، 336ـ 337، 348ـ349؛ گیه راگو، ص 323 به بعد). در منابع اروپایی همچنین در باره زرق و برق لشکر عثمانی (لباس متحدالشکل و سازوبرگ ینیچریها)، ارجگذاری به رفتار شایسته سربازان در عرصه جنگ (با اعطای جقّه، جبّه افتخاری و هدایای نقدی) و استفاده از درفشهای رنگینی که دستههای گوناگون را از یکدیگر و از خدم و حشم شخصی مقامات عالیرتبه متمایز میساخت، مطالبی آمده است (رجوع کنید به ( گنجینه سیاسی )، ج 3، ص 841، 843، 853؛ ژرمینی، ج 1، ص 109؛ هرمزاکی، تکمله 1، ج 1، ص 86 ـ 87؛ بروئه، ص 24، 27، 58 ـ 59).ارزیابی تدابیر جنگی عثمانیها در میدان جنگ، تا اندازهای نیازمند دقت است. نقش ینیچریها و آلتیبولوک و نیروهای ویژه خاندان سلطنت، در جنگ اهمیت بسیار داشت، اما شاید بیش از حد بر آن تأکید شده باشد. وزنه اصلی نیروهای عثمانی، «سپاهی»ها یا جنگجویان زمیندار ایالات بودند که تعدادشان از نیروهای حکومت مرکزی بسیار بیشتر بود. آرایش معمولی در میدان جنگ، به پیروی از تغییرات محیطی، عبارت بود از یک محور ثابت (متشکل از ینیچریها و دستههای برگزیده دیگر، که سنگرها، توپها و ارابههایی برای پشتیبانی داشتند) و دستهای قدرتمند از سوارهنظام «سپاهی» در هر جناح. شیوههای جنگی مناسب برای نیروهایی که بدینصورت سازمان یافته بودند، عبارت بود از: به ستوه آوردن دشمن، زدوخورد، یورشهای ناگهانی، عقبنشینیهای ظاهری، نفوذ به جبهه مقابل از طرفین یا از پشتسر و بالاخره یورش سراسری سوارهنظام به دشمن، تاخت و تاز کردن و از پای در آوردن و تعقیب بیامان و سرسختانه آنان. عوامل سوقالجیشی طبیعی نظیر زمان و مسافت (هنگام جنگ برضد اتریش و ایران)، شرایط آبوهوایی (نزدیکی به زمستان) و تدارکات را نیز باید به موارد فوق افزود. تأثیر این عوامل به گونهای بود که در عصر طلایی حکومت عثمانی، لشکرکشیهای اصلی دولت عثمانی شکل یورش سریع اما شدید و دشمنشکن به خود میگرفت، البته این تأثیر آشکار به قدرت تحرک بالا و انعطافپذیری نیروها بستگی داشت.همزمان با تغییر و کاملترشدن هنر رزم در اروپا و اتخاذ تدابیر جدید جنگی، به مرور زمان، نظام جنگی متمایزی ابتدا در اتریش و سپس در روسیه، برای رویارویی با ارتش عثمانی شکل گرفت. رایموندو مونتکوکّولی، یکی از بزرگترین نظریهپردازان جنگی، که در 1075/ 1664 در سنگوتهارد بر ترکها غلبه کرد، قواعد بهکار رفته در تمام جنگهای اتریش و روسیه برضد عثمانی در قرون یازدهم و دوازدهم/ هفدهم و هجدهم را در خاطرات خود آورده است (رجوع کنید به مونتکوکّولی و کریسه، ج 2، جاهای گوناگون، ج 3، ص 302؛ نیز رجوع کنید به دیرسبورگ، ج 2، ص 33؛ اوژن، ج 2، ص 552 به بعد و جاهای دیگر).در منابع اروپایی قرن هفدهم و هجدهم/ یازدهم و دوازدهم به بعد، درخصوص بیکفایتی فرماندهان سپاه عثمانی، فنون رزمی سپاهیان، مهارت عثمانیان در جنگ با شمشیر، استفاده از دود به نشانه آغاز حمله، یورش شدید ینیچریها به دشمن و سنگینی و دست و پاگیربودن سلاحهای ارتش عثمانی، اطلاعات بسیاری آمده است (رجوع کنید به ویلار، ج 1، ص 367ـ 368؛ وبان، ج 2، ص 283؛ اوژن، ج 2، ص 568 به بعد؛ دیرسبورگ، ج 2، ص 107 به بعد؛ پونیاتوفسکی، ص104ـ105؛ وارنری، ص 24، 60 به بعد، 77ـ 78، 114؛ کرالیو،ج 1، ص 113 به بعد؛ اسمیت، ص 262 به بعد؛ کریسته، ص 273). تصویری که این منابع از ارتش عثمانی بهدست میدهند، بیانگر یک دستگاه جنگی منسوخ و اصلاح نشدنی است. نظامیان معروفی چون لورین و ویلار و نویسندگان صاحبنظری چون وارنری و کرالیو، بر نقایص بنیادی نظام جنگاوری عثمانی، نظیر فقدان توپخانه کارآمد و ناآگاهی از تدابیر و هنر جنگ، تأکید کردهاند (رجوع کنید به ویلار، ج 1، ص 79ـ80، 368، 380؛ وارنری، ص 114؛ کرالیو، ج 1، ص 114ـ115). همین ضعفها بود که اصلاحات نظامی به سبک اروپایی را برای ارتش جدید عثمانی ضروری و اجتنابناپذیر ساخت.منابع: اولیا چلبی؛A. Arce, Espionaje y ultima aventura de Jose Nasi, in Sefarad , XIII, Madrid 1953; Chevalier d'Arvieux, Memoires du Chevalier d'Arvieux , ed. J.-B. Labat, IV, Paris 1735; Auer, Auer Janos Ferdinand Pozsonyi Nemes Polgarnak Hettoronyi Fogsagaban Irt Naploja 1664 , ed. Imre Lukinich, Budapest 1923; F. Babinger, ed., Die Aufzeichnungen des Genuesen Iacopo de Promontorio-de Campis uber den Osmanenstaat um 1475 , SBBayer. Ak., Phil. - Hist. Kl., 1956, Heft 8, Munich 1957; L. Barbar, Zur wirtschaftlichen Grundlage des Feldzuges der Turken gegen Wien im Jahre 1685 (Wiener Staatswissenschaftliche Studien , XIII/I ,( Vienna 1916; J. D. Barovius, Commentarii de rebus Ungaricis , in Monumenta Hungariae Historica: Scriptores , XVII, Pest 1866; B. Brue, Journal de la campagne... en 1715 pour la conquete de la Moree , ed. A. Dumont, Paris 1870; J. Chesneau, Le voyage de Monsieur d'Aramon , ed. C. Schefer, Paris 1887; L. des Hayes de Courmenin, Voiage de Levant , Paris 1621; O. Criste, Kriege unter Kaiser Josef II , Vienna 1904; J. Cuspinianus, De Turcorum origine , Antwerp 1541; B. A. Cvetkova, Impote extraordinaires et redevances a letat dans les territoires Bulgares sous la domination ottomane (in Bulgarian), Sofia 1958; M. D'Ohsson, Tableau general de l'Empire othoman , VII, Paris 1824; P. Roder von Diersburg, Des Markgrafen Ludwig Wilhelm von Baden Feldzuge wider die Turken , Carlsruhe 1839-1842; I. Dujcev, Avvisi di Ragusa (= Orientalia Christiana Analecta , no. 10), Rome 1935; EI 2 , s.v. "Filaha. IV: Ottoman empire"; Prinzen Eugen, Feldzuge des Prinzen Eugen von Savoyen (K.K. Kriegs-Archiv, Osterreich), Vienna 1876-1892; A. Galland, Journal pendant son sejour a Constantinople (1672-1673 ), ed. C. Schefer, Paris 1881; B. Georgieviz, De Turcarum moribus epitome , Leiden 1558; de Germigny, in L'Illustre Orbandale , Lyon 1662; M. Tayyib Gokbilgin, Rumeli'de Yurukler, Tatarlar ve Evlad-i Fatihan , Istanbul 1957; J. Grzegorzewski, Z Sidzyllatow Rumelijskich epoki wyprawy wiedenskiej akta Tureckie ) Archiwum Naukowe, Dzial I., VI/I), Lwow 1912; Guilleragues, Ambassades de M. Le Comte de Guilleragues et M. Girardin aupres du Grand Seigneur , Paris 1687; J. von Hammer-Purgstall, Des osmanischen Reichs Staatsverfassung und Staatsverwaltung , Vienna 1815; E. de Hurmuzaki, Documente privitore la Istoria Romanilor, supl. I, I (1518-1780), Bucharest 1886; idem, II/I (1451-1575), Bucharest 1891; H. Inalcik, An Ottoman document on Bayezid I's expedition into Hungary and Wallachia, in X. Bizans Tetkikleri Kongresi Tebligleri (Actes du X. Congrهs d'etudes Byzantines ), Istanbul 1957; C. Jirecek, Die Heerstrasse von Belgrad nach Constantinopel und die Balkanpasse , Prague 1877; L. F. Guinement de Keralio, Histoire de la derniere guerre entre les Russes et les Turcs , Paris 1777; de La Croix , Memoires du Sieur de la Croix, Paris 1684; Donado da Lezze, Historia Turchesca (1300-1514), ed. I. Ursu, Bucharest 1909; Magni, Quanto di piu curioso e vago ha potuto raccorre Cornelio Magni... per la Turchia , I, Bologna 1685; L. F. Marsigli, Stato militare dell'Imperio Ottomanno, The Hague 1732; A. Menavino, in F. Sansovino, Historia universale de' Turchi , Venice 1573; Jozsef Molnar, Torok Emlekek: Eszek- Dardai Hid A XVII . Szazadban, in Muveszettorteneti Ertesito, VII/4; (1958) Montecucculi and Crisse, Memoires de Montecucculi ... avec les commentaires de M. le Comte Turpin de Crisse, Amsterdam and Leipzig 1770; C. Perry, A view of the Levant, London 1743; Poniatowski, Remarques de M. le Comte Poniatowski ... sur l'Histoire de Charles XII Roi de Suهde par M. de Voltaire , London 1741; F. von Smitt, Suworow's Leben und Heerzuge, Wilna 1833; T. Spandugino, in C. Sathas, Documents inedits relatifs a l'histoire de la Grece au moyen age, IX, Paris 1890; Sutton, The despatches of Sir Robert Sutton ambassador in Constantinople ) 1710-1714), ed. A.N. Kurat, London 1953; Istvan Szamoskozy, Torteneti Maradvanyai 1566-1603, in Monumenta Hungariae Historica: Scriptores, Budapest 1876; F. Taeschner, Das anatolische Wegenetz nach osmanischen Quellen , Leipzig 1924-1926; Tresor politique, III, Paris 1611; Vauban, Vauban, sa famille et ses ecrits. Ses oisivetes et sa correspondence, ed. de Rochas d'Aiglon, Paris 1910; de Villars, Memoires du Marechal de Villars, ed. de Vogue, I, Paris 1884; de Warnery, Remarques sur la militaire des Turcs, Leipzig 1770.