تربت(1) ، اصطلاحی در فرهنگ شیعی. تربت در لغت به معنای «خاک» است ( رجوع کنید به ابنمنظور؛ فیروزآبادی، ذیل «ترب») و در فرهنگ شیعی صرفاً به خاکی که از اطراف قبر امام حسین علیهالسلام برداشته میشود، اطلاق میگردد. برخی احتمال دادهاند که به خاکی که از اطراف هر قبر مقدّسی، همچون قبر امامان و پیامبران و شهیدان و صالحان، برداشته میشود، تربت میگویند، ولی معنای شایع یا منحصر آن خاک قبر امام حسین علیهالسلام است و مراد از کلمة «الطین» یا «طین القبر» هم در روایات ائمه علیهمالسلام به احتمال بسیار همین معناست ( رجوع کنید به شهیدثانی، 1378 ش، ص211؛ یوسف بحرانی، ج 7، ص 261؛ طباطبائی، ج2، ص 228؛ آل کاشفالغطاء، ص247؛ کلباسی، ص27ـ 28). تربت گاه مجازاً به معنای «گور»، بویژه مزار صالحان، به کار میرود( رجوع کنید به ابنبابویه، 1363 ش، ج1، ص99، ج2، ص137، 227، 260؛ طوسی، 1401، ج6، ص22؛ دهخدا، ذیل واژه). ابوریحان بیرونی (ص329)از مزار امام حسین علیهالسلام با تعبیر «تربت مسعوده» یاد کرده است. تربت همواره نزد شیعیان محترم و مقدّس و «شعار» آنان بوده است ( رجوع کنید به آلکاشف الغطاء، ص 32). در حدیث و فقه شیعی آثار و آداب و احکام ویژهای دارد.بنا بر حدیثی، حضرت عیسی، ضمن اِخبار از شهادت امام حسین علیهالسلام برای حواریون، به حرمت تربت ایشان اشاره کرده است ( رجوع کنید به ابنبابویه، 1363ش، ج 2، ص 531 ـ532؛ همو، 1362 ش، مجلس 87، ص 598 ـ599؛ صدری، ص 22). احادیث متعددی در منابع شیعه و اهلسنّت، حاکی از آگاهی پیامبر اکرم از شهادت امام حسین، روایت شده و در برخی از آنها آمده است که جبرائیل (یا فرشتهای دیگر) تربت سرخ کربلا را برای پیامبر آورد که سبب تأثر آن حضرت شد. بهسبب وجود تفاوتهایی در این احادیث، بویژه در بارة فرشتهای که تربت را آورده است، برخی احتمال تعدد این واقعه را مطرح کردهاند ( رجوع کنید به عبداللّه بحرانی، ج 17، ص124ـ131؛ امینی، ص53 ـ129؛ صدری، ص51). این احادیث از طریق زنان و مردان صحابی، از جمله شماری از همسران پیامبر، از پیامبر روایت شده است( رجوع کنید به ابن حنبل، ج11، ص207ـ 208؛ قاضی نعمان، ج3، ص134ـ 135؛ مفید، 1413 الف ، ج2، ص 129؛ علوی شجری، ص90ـ92؛ طوسی، 1414، ص314؛ ابنشهرآشوب، ج4، ص63؛ صدری، ص52؛ موحد ابطحی اصفهانی، ج4، ص150ـ151، 153، 218ـ253، 262ـ264).در برخی منابع، مُفاد این احادیث از جملة معجزات پیامبر به شمار آمده است ( رجوع کنید به ابونعیم، ص553؛ بیهقی، ج 6، ص 468ـ470). برطبق این احادیث، که بیشتر آنها از طریق امسَلَمه نقل شده ( رجوع کنید به موحد ابطحی اصفهانی، ج4، ص 218ـ242)، پیامبر تربتی را که جبرائیل برای وی آورد، به امسلمه داد و او آن را در شیشهای (یا پیراهن یا روسری خود) نهاد، آنگاه پیامبر اکرم خونْرنگ شدن تربت را در روز عاشورا نشانة شهادت امام حسین علیهالسلام معرفی کرد ( رجوع کنید به ابویعلی موصلی، ج6، ص129ـ130؛ خُصَیبی،ص202ـ203؛ ابنقولویه، ص59 ـ61؛ طبرانی، ج 3، ص 108؛ ابنشجری، ج2، ص82؛ ابنبابویه، 1362ش، مجلس 29، ص139ـ140؛ حاکمنیشابوری، ج 5، ص 567). خونْ رنگ شدن تربت در روز عاشورا در برخی گزارشهای دیگر نیز آمده است ( رجوع کنید به میثمی عراقی، ص542؛ دستغیب، ص123ـ124). در منابع شیعی، این احادیث به واسطة حدود ده راوی از پیامبر اکرم و امام باقر و امام صادق نقل شده است ( رجوع کنید به ابنقولویه، همانجا؛ طوسی، 1414، ص314ـ 318، 330؛ فضل طبرسی، ج1، ص 428). در برخی از آنها اشاره شده که پیامبر به امسلمه مقداری تربت داده، در حدیثی آمده که این تربت تا هنگام مرگِ امسلمه نزد وی بوده ( رجوع کنید به ابنقولویه، ص60) و بنا بر روایتی آن تربت نزد امام باقر علیهالسلام بوده است ( رجوع کنید به طوسی، 1414، ص316). در برخی دعاها نیز به ماجرای تربت آوردن جبرائیل اشاره یا تصریح شده است ( رجوع کنید به ابنقولویه، ص280، 282، 284ـ 285؛ محمدباقر مجلسی، ج 98، ص 118، 129).از حضرت علی احادیثی در بارة تربت امام حسین نقل شده است، از جمله آنکه آن حضرت هنگام عبور از کربلا در جنگ صفّین، حدیث پیامبر را در شأن تربت برای اصحاب نقل کردند ( رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص140؛ ابنسعد، ص 48ـ49؛ ابن حنبل، ج1، ص446؛ ابویعلی موصلی، ج1، ص 298؛ ابنعساکر، ص234ـ23). ظاهراً این حدیث دو بار، هنگام رفتن امام علی به صفّین و هنگام بازگشت از آن، در کربلا شنیده شده است (موحد ابطحی اصفهانی، ج4، ص 365ـ366). در حدیثی دیگر، از آگاهی حضرت علی نسبت به تربت محل شهادت امام حسین علیهالسلام سخن رفته است ( رجوع کنید به ابنسعد، ص 48؛ ابنقولویه، ص72). بنا بر حدیثی، آن حضرت هنگام عبور از کربلا ضمن گریستن و اشاره به واقعة عاشورا، حرمت تربت آنجا را یادآور شدند ( رجوع کنید به حمیری، ص26؛ ابنقولویه، ص269ـ270).امام حسین نیز هنگام رسیدن به کربلا، حدیث امسلمه را در بارة تربت نقل کردند ( رجوع کنید به سبط ابنجوزی، ص 225). بنا بر روایات، امسلمه این حدیث را هنگام حرکت آن حضرت از مدینه برای ایشان نقل کرده بود (خصیبی، ص203؛ مسعودی، ص 165؛ ابنحمزه، 1412، ص 330ـ331؛ موحد ابطحی اصفهانی، ج 4، ص 218ـ221).دیگر امامان معصوم نیز در بارة تربت سخن گفتهاند و با اوصاف «مبارکه» و «طاهره» و «مِسکة مبارکه» آن را ستوده و بر فضیلت آن تأکید کردهاند ( رجوع کنید به ابنقولویه، ص 267ـ 268، 270ـ271؛ مفید، 1413 ب ، ص 23؛ عصفری، ص 16ـ17؛ محمدباقر مجلسی، ج 98، ص 128ـ132). امام رضا هنگام برداشتن تربت، آن را بوییده و گریسته است ( رجوع کنید به محمدباقر مجلسی، ج 98، ص131). در برخی احادیث از علاقة فرشتگان به تربت سخن رفته است ( رجوع کنید به ابنقولویه، ص 68؛ مفید، 1413 ب ، ص151؛ صدری، ص 49).در متون حدیثی و فقهی آثار متعددی برای تربت ذکر شده است. در احادیث گفته شده که تربت شفابخش بیماریهاست و شرط تأثیر آن، اعتقاد به آن یا اعتقاد به امامت امام حسین دانسته شده است ( رجوع کنید به کلینی، ج4، ص 588؛ علوی شجری، ص91؛ طوسی، 1411، ص732ـ734؛ ابنمشهدی، ص361ـ363؛ محمدباقر مجلسی، ج 98، ص 118 به بعد). برخی احادیث شیوة برداشتن تربت یا خوردن آن را نیز مؤثر دانستهاند ( رجوع کنید به برقی، ص 500؛ کلینی، ج 4، ص 243؛ ابنبابویه، 1386، ص410؛ طوسی، 1414، ص317؛ همو، 1411، ص 826). شفاخواهی از تربت مورد اجماع فقهای امامی بوده (شهید اول، 1414، ج2، ص 25) و آثاری در بارة آن نوشته شده است ( رجوع کنید به ادامة مقاله).گزارشهای بسیاری از زبان راویان موثق در بارة اثر تربت در دست است (برای نمونه رجوع کنید به طوسی، 1414، ص 319ـ320؛ میثمی عراقی، ص 542؛ قمی، ج 2، ص 695؛ اعرجی فحّام، ج2، ص204ـ206؛ صدری، ص109ـ110، 115ـ116). شفاخواهی از تربت حمزه، عموی پیامبر، و دیگر شهدا و صالحان نیز از دیرباز در میان مسلمانان مرسوم بوده است (سمهودی، ج1، ص69، 116، ج2، ص544؛ اعرجی فحّام، ج2، ص179ـ182). سنّت استشفا از تربت امام حسین علیهالسلام برای درمان بیماریها در فرهنگ عمومی شیعیان چندان فراگیر شده که در تعریف تربت در فرهنگنامههای فارسی نیز درج شده است (از جمله رجوع کنید به دهخدا؛ داعیالاسلام؛ شاد، ذیل واژه؛ برای آگاهی از موارد دیگر شفابخشی رجوع کنید به سبحانی، ص184؛ علوی، ص331ـ332).اثر دیگر تربت، ایمنی از ترس است و بر همراه داشتن آن در احادیث تأکید شده است ( رجوع کنید به ابنقولویه، ص 278ـ280؛ طوسی، 1401، ج6، ص 75؛ همو، 1414، ص 318)؛ امام رضا علیهالسلام در هرمحمولهای، مانند پارچه، اندکی تربت میگذاشته (ابنقولویه، ص 278) و این کار گویا برای ایمنیِ آن بوده است (کلباسی، ص130). همچنین، بنا بر منابع، به همراه داشتن تربت برکت دارد ( رجوع کنید به ابنقولویه، ص 278؛ نجفی، ج 18، ص 162).در احادیث به کام برداشتن نوزادان با تربت سفارش شده و فقها آن را مستحب دانسته ( رجوع کنید به کلینی، ج6، ص24؛ مفید، 1410، ص521؛ سلاّ ر دیلمی، ص 156؛ ابنبرّاج، ج2، ص 259؛ ابنحمزه، 1399، ص372؛ یوسف بحرانی، ج 7، ص 131) و هدیه دادن آن را توصیه کردهاند (شهید اول، 1414، ج2، ص26).فقهای امامی اتفاقنظر دارند که تربت نهادن به همراه میت برای ایمنی او از عذاب قبر مستحب است ( رجوع کنید به طوسی، 1407ـ1417، ج1، ص 706؛ محقق حلّی، 1364 ش، ج1، ص299ـ300)، اما در شیوة انجام دادن این کار اختلافنظر دارند ( رجوع کنید به الفقه المنسوب للامام الرضا علیهالسلام ، ص 184؛ طوسی، 1411، ص20؛ همو، 1400، ص250؛ ابنادریس حلّی، ج1، ص 165؛ محقق حلّی، 1364 ش، ج1، ص301؛ علامه حلّی، 1414، ج2، ص94ـ 95؛ شهید اول، 1419، ج2، ص21). برخی فقها مستند این استحباب را صرفاً متبرک بودن تربت دانستهاند ( رجوع کنید به شهید اول، همانجا؛ موسویعاملی، ج2، ص 139)، ولی این عمل مستند به حدیث است ( رجوع کنید به طوسی، 1401، ج6، ص76؛ همو، 1411، ص 735؛ احمد طبرسی، ج 2، ص 582؛ یوسف بحرانی، ج4، ص112؛ حرّ عاملی، ج3، ص 30؛ علامه حلّی، 1414، ج2، ص 95؛ شهید اول، 1419، ج 2، ص 21).استحباب کتابت شهادتین بر روی کفن و نیز نوشتن نام امامان بر آن با تربت امام حسین، مورد اتفاقنظر فقهای امامی است، در بارة نحوة کتابت آن اختلافنظرهایی در میان فقیهان دیده میشود ( رجوع کنید به مفید، 1410، ص 78؛ طوسی، 1401، ج 1، ص 309؛ همو، 1411، ص 18؛ ابنادریس حلّی، ج 1، ص 162؛ فاضل هندی، ج2، ص 298؛ نجفی، ج 4، ص 231).برای تربت آثار دیگری هم ذکر شده است، از جمله زیاد شدن روزی و علم نافع و عزت یافتن و رفع فقر و ظهور هرگونه اثر نیک و پسندیده ( رجوع کنید به ابنقولویه، ص277، 282ـ 285؛ ابنبسطام، ص52؛ نوری، 1407ـ 1408، ج 8، ص237؛ کلباسی، ص109؛ فرهاد میرزا قاجار، ص 6). در بارة برخی آثار تربت این بحث مطرح شده است که آیا این آثار با خوردن تربت حاصل میشود یا ناشی از همراه داشتن آن است (نراقی، ج 15، ص163؛ کلباسی، ص 67، 77).بنا بر احادیث و کتب فقهی، تربت بهترین چیزی است که میتوان در سجده پیشانی را بر آن گذاشت (ابنبابویه، 1414، ج 1، ص 268؛ شهید اول، 1414، ج 2، ص 26؛ یوسف بحرانی، ج7، ص260؛ نراقی، ج 5، ص 266). در برخی روایات آمده که امام صادق علیهالسلام مقداری از تربت امام حسین را که در کیسهای ابریشمی و زرد رنگ نگه میداشته، هنگام نماز بر سجادة خود میریخته و بر آن سجده میکرده است ( رجوع کنید به طوسی، 1411، ص 733؛ دیلمی، ج1، ص 115؛ محمدباقر مجلسی، ج 82، ص 153؛ آلکاشفالغطاء، ص 39). به موجب برخی متون حدیثی و فقهی، سجده کردن بر تربت و تسبیح گفتن با تربت باعث رقت قلب میگردد (محمدتقی مجلسی، ج 2، ص 177).قدیمترین متن در بارة مُهر تربت ــ که با تعبیر «لوحٌ مِنْ طینِ القبر» از آن یاد شده ــ در توقیعی از امام عصر آمده که در سال 308 در پاسخ به سؤالات محمدبن عبداللّهبن جعفر حِمیَری صادر شده است. پرسش از فضیلت مهر تربت در این تاریخ نشان میدهد که هنوز استفاده از مهر تربت فراگیر نبوده است. در این حدیث و احادیث دیگر بر استحباب ذکر گفتن با تسبیح تربت تأکید شده ( رجوع کنید به مفید، 1413 ب ، ص150ـ 151؛ حسن طبرسی، ص281؛ ابنمشهدی، ص366ـ 368؛ حرّ عاملی، ج 6، ص 455ـ456؛ محمدباقر مجلسی، ج 82، ص 333، 340). شهید اول این احادیث را متواتر خوانده است (1414، ج 2، ص 26). بنا بر حدیثی از امام صادق، تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام نخست از نخ پشمیِ تابیده بود که عدد تکبیرات بر آن گره زده شده بود. با شهادت حمزهبن عبدالمطلب در جنگ احد، حضرت فاطمه از تربت وی تسبیح ساختند. پس از شهادت امام حسین ساختن تسبیح تربت آن حضرت معمول شد. در حدیث دیگری از امام صادق، تسبیح تربت حمزه با تسبیح تربت امام حسین مقایسه و تربت امام حسین برتر دانسته شده است ( رجوع کنید به مفید، 1413 ب ، همانجا). از این روایت برمیآید که دستِکم تا زمان امام صادق هنوز ساختن تسبیح از تربت حمزه مرسوم بوده است (نیز رجوع کنید به سمهودی، ج1، ص 116). در روایات بر ثوابِ در دست گرفتن تسبیح تربت امام حسینعلیهالسلام، حتی بدون گفتن ذکر، تأکید شده است ( رجوع کنید به طوسی، 1411، ص 735؛ همو، 1401، ج6، ص 75ـ 76؛ احمد طبرسی، ج 2، ص 583؛ نیز رجوع کنید به مفید، 1413 ب ، ص 152)، ولی ظاهراً استفاده از تسبیح تربت نیز همچون مهر تربت تا سال 308 (تاریخ مکاتبة حمیری) هنوز سنّتی فراگیر نشده بوده است.در ساختن مهر و تسبیح، پختن تربت برای ماندگاری آن بسیار مفید است و همین موضوع بحث فقهی سجده بر تربت پخته را به میان آورده است؛ برخی فقها آن را جایز و شماری آن را مکروه دانستهاند ( رجوع کنید به سلاّ ر دیلمی، همانجا؛ ابنحمزه، 1399، ص 89؛ شهید اول، 1414، ج2، ص 26؛ شهید ثانی، 1378ش، ص211؛ یوسف بحرانی، ج 7، ص 260ـ 261؛ نجفی، ج 8، ص414). این موضوع در قرن دهم ــ پس از آنکه یکی از دانشمندان، سجده بر تربت پخته را تحریم کرد ( رجوع کنید به محقق کرکی، ج 2، ص 91) ــ به بحثی جدّی بدل شد، به طوری که محقق کرکی، در 933 رسالهای در اثبات جواز آن نوشت. برخی این رساله را در رد فاضل قطیفی دانستهاند، مباحثات وی با محقق کرکی معروف است ( رجوع کنید به محمدباقر مجلسی، ج 105، ص 79؛ امین، ج 8، ص210؛ آقابزرگطهرانی،ج 12، ص 148ـ 149).با توجه به قداست تربت، احکام خاصی برای آن در کتب فقهی ذکر شده است، از جمله آنکه نجس کردن تربت حرام و برطرف کردن نجاست از آن واجب است، حتی نجس کردن تربت ممکن است نشانة کفر باشد (علامه حلّی، 1413، ج1، ص267؛ همو، 1414، ج1، ص127؛ نجفی، ج 8، ص 335؛ آلکاشفالغطاء، ص 175؛ سبزواری، ص 18). همچنین تربتی که همراه میت نهاده میشود، باید به گونهای قرار گیرد که موجب بیاحترامی به آن نشود ( رجوع کنید به طباطبائییزدی، ج1، ص 315، مسئلة 9؛ حکیم، ج4، ص199). توهین به تربت آثار دنیوی ناگواری به همراه دارد ( رجوع کنید به طوسی، 1414، ص320؛ نوری، 1378، ج2، ص283).خوردن خاک، حرام و خوردن تربت، فقط برای شفا، جایز است (کلینی، ج6، ص265ـ266، 378؛ ابنبرّاج، ج 2، ص433؛ ابنحمزه، ص 433؛ محقق حلّی، 1408، ج3، ص176؛ نراقی، ج 15، ص162؛ کلباسی، ص 28ـ30). در برخی احادیث و فتاوای فقهی، افطار با تربت جایز است، گرچه عدهای از فقها این امر را درست نمیدانند ( الفقهالمنسوب للامام الرضا علیهالسلام ، ص210؛ ابنشعبه، ص 488؛ ابنبابویه، 1414، ج2، ص174؛ مفید، 1413 ج ، ص31؛ ابنطاووس، اقبال ، ص281 ؛ شهید اول، 1412، ص203؛ همو، 1419، ج4، ص 175ـ176؛ محمدباقر مجلسی، ج 57، ص 158ـ161). مقدار تربتی که برای شفا میتوان خورد، اندک و حداکثر به مقدار یک نخود تعیین شده است (کلینی، ج 6، ص 378؛ ابنبرّاج، ج2، ص429ـ430؛ ابنادریس حلّی، ج1، ص 318؛ محقق حلّی، 1408، همانجا؛ محمدباقر مجلسی، ج57، ص161ـ162؛ کلباسی، ص45ـ47).در برخی روایات و فتاوای فقهی، استفاده از گِل ارمنی برای درمان مجاز است، اما تربت برتر از آن است. فقها تفاوتهای احکام این دو را برشمردهاند ( رجوع کنید به طوسی، 1411، ص732؛ محقق حلّی، 1408، همانجا؛ ابنفهد حلّی، ج4، ص221؛ شهیدثانی، 1413ـ 1419، ج12، ص69). در برخی روایات، خوردن تربت امامان دیگر نیز مجاز دانسته شده است، اما مورد پذیرش فقها و سازگار با برخی احادیث دیگر نیست ( رجوع کنید به ابنقولویه، ص280ـ281؛ ابنبابویه، 1363 ش، ج1، ص104؛ محمدباقر مجلسی، ج57، ص156). از نظر فقها خرید و فروش تربت جایز است (شهید اول، 1414، ج2، ص26؛ ابنفهد حلّی، همانجا؛ آلکاشفالغطاء، ص376)، ولی در برخی روایات از آن نهی شده است ( رجوع کنید به ابنقولویه، ص 286؛ در بارة اثر ناگوار خرید و فروش تربت رجوع کنید به حائری خراسانی، ص 195).محدودهای از اطراف قبر امام حسین علیهالسلام که از آن تربت برداشته میشود، در روایاتِ گوناگون بیست ذراع، بیست و پنج ذراع، هفتاد ذراع، یک میل، چهار میل، ده میل، یک فرسخ و پنج فرسخ ذکر شده است که به نظر فقها تمام آنها میتواند درست باشد، بدین ترتیب که هرچه تربت به قبر امام حسین علیهالسلام نزدیکتر باشد، احترام و اثر آن بیشتر است (طوسی، 1401، ج 6، ص 71ـ72؛ همو، 1411، ص 731ـ732؛ ابنفهد حلّی، ج 4، ص 220؛ شهید ثانی، 1403، ج 7، ص 327؛ مقدّس اردبیلی، ج2، ص313؛ محمدتقی مجلسی، ج 5، ص370ـ371؛ نراقی، ج15، ص165ـ167).برای برداشتن، خوردن یا به همراه داشتن تربت، دعاها و اعمال خاصی مانند غسل، خواندن آیاتی از قرآن و بوسیدن و برچشم نهادن آن ذکر شده است ( رجوع کنید به ابنقولویه، باب 93ـ94؛ طوسی، 1414، ص 318؛ ابنطاووس، الامان ، ص47؛ همو، فلاح السائل ، ص62، 224ـ 225؛ ابنمشهدی، ص363ـ366). به نظر فقها این آداب تأثیر تربت را بیشتر یا سریعتر میکند، ولی اصل تأثیر تربت بدانها وابسته نیست ( رجوع کنید به مقدّس اردبیلی، ج 11، ص 236).احادیث راجع به تربت در منابع حدیثی بسیاری ذکر شده (از جمله رجوع کنید به ابنقولویه، بابهای 17، 91ـ 95) و آثار مستقلی نیز در بارة تربت نوشته شده است، از جمله رسالة السجود علی التربة المشویّة اثر محقق کرکی، الارض و التربة الحسینیة از محمدحسین آلکاشفالغطاء، الاستشفاء بالتربة الشریفة الحسینیة از ابوالمعالی کلباسی، خاک بهشت از مهدی صدری، سجدهگاه در فضیلت سجده بر تربت از سیدمحمد امروهی هندی ( رجوع کنید به آقابزرگطهرانی، ج 12، ص147)، سجدهگاه رسول در سجده بر تربت به زبان اردو از احمد سلطان مصطفوی چشتی ( رجوع کنید به همانجا).برخی آثار چاپ نشده در بارة تربت اینهاست: شرف التربة تألیف محمدبن بکران رازی ( رجوع کنید به نجاشی، ص394؛ آقابزرگ طهرانی، ج14، ص180)، شرف التربة تألیف ابوالمفضل شیبانی ( رجوع کنید به نجاشی، ص396؛ آقابزرگطهرانی، همانجا)، لمعة معانی به فارسی در اثبات فضیلت سجده بر تربت اثر سیدعلی رضوی لاهوری ( رجوع کنید به آقابزرگتهرانی، ج 18، ص354)، مثنوی شفانامه در بارة اثر تربت سیدالشهدا علیهالسلام سرودة تائب تبریزی ( رجوع کنید به همان، ج 19، ص84).منابع: آقابزرگطهرانی؛ محمدحسین آلکاشفالغطاء، الارض و التربة الحسینیة ، قم 1416/ 1995؛ ابنادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی ، قم 1410ـ1411؛ ابنبابویه، الامالی ، تهران 1362 ش؛ همو، علل الشرایع ، نجف 1386/1966، چاپ افست قم ] بیتا. [ ؛ همو، عیون اخبارالرضا ، چاپ مهدی لاجوردی، قم 1363 ش؛ همو، کتاب من لایحضره الفقیه ، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1414؛ همو، کمالالدین و تمام النعمة ، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1363 ش؛ ابنبرّاج، المهذب ، قم 1406؛ ابنبسطام (حسینبن بسطام) و ابنبسطام (عبداللّهبن بسطام)، طب الائمة ، نجف 1385، چاپ افست قم 1363 ش؛ ابنحمزه، الثاقب فیالمناقب ، چاپ نبیل رضا علوان، قم 1412؛ همو، الوسیلة الی نیل الفضیلة ، چاپ عبدالعظیم بکاء، نجف 1399/1979؛ ابنحنبل، المسند ، چاپ احمدمحمد شاکر، قاهره 1416/ 1995؛ ابنسعد، ترجمة الامام الحسین علیهالسلام و مقتله ، منالقسم غیرالمطبوع من کتاب الطبقات الکبیر لابن سعد ، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم 1415؛ ابنشجری، کتاب الامالی و هی الشهیرة بالامالی الخمیسیة ، بیروت 1403/ 1983؛ ابنشعبه، تحف العقول عن آلالرسول ، چاپ علیاکبر غفاری، تهران 1376 ش؛ ابنشهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ، چاپ یوسف بقاعی، بیروت 1412/ 1991؛ ابنطاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة ، چاپ فضلاللّه نوری، تهران 1312، چاپ افست 1367 ش؛ همو، الامان من اخطار الاسفار و الازمان ، قم 1409؛ همو، کتاب فلاح السائل ، بیروت: الدارالاسلامیه، ] بیتا. [ ؛ ابنعساکر، ترجمة ریحانة رسولاللّه الامام المَفْدیّ فی سبیلاللّه الحسینبن علیبن ابیطالب صلواتاللّه علیهم من تاریخ مدینة دمشق ، بیروت 1398/ 1978؛ ابنفهد حلّی، المهذب البارع فیشرح المختصر النافع ، قم 1407ـ1413؛ ابنقولویه، کامل الزیارات ، چاپ عبدالحسین امینی، نجف 1356؛ ابنمشهدی، المزار الکبیر ، چاپ جواد قیومیاصفهانی، قم 1419؛ ابنمنظور؛ ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة ؛ احمدبن عبداللّه ابونعیم، دلائل النبوة ، چاپ محمد رواس قلعهجی و عبدالبر عباس، بیروت 1412/ 1991؛ ابویعلی موصلی، مسند ، چاپ حسین سلیماسد، بیروت 1410ـ1412؛ محمدرضا اعرجی فحّام، احسنالجزاء فیاقامة العزاء علی سیدالشهداء ( علیهالسلام )، ج 2، قم 1401؛ امین؛ عبدالحسین امینی، سیرتنا و سنتنا ، بیروت 1412/1992؛ عبداللّهبن نوراللّه بحرانی، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الا´یات و الاخبار و الاقوال ، ج 17، قم 1407؛ یوسفبن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة ، قم 1363ـ1367 ش، احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن ، چاپ محدّث ارموی، قم ?] 1331 ش [ ؛ احمدبن حسین بیهقی، دلائل النبوة ، چاپ عبدالمعطی قلعجی، بیروت 1405/ 1985؛ محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین ، بیروت 1418/ 1998؛ هادی حائریخراسانی، معجزات و کرامات ائمة اطهار علیهمالسلام ، قم 1417؛ حرّ عاملی؛ محسن حکیم، مستمسک العروة الوثقی ، نجف 1388، چاپ افست بیروت ] بیتا. [ ؛ عبداللّهبن جعفر حمیری، قرب الاسناد ، قم 1413؛ حسینبن حمدان خصیبی، الهدایة الکبری ، بیروت 1406/ 1986؛ محمدعلی داعیالاسلام، فرهنگ نظام ، چاپ سنگی حیدرآباد دکن 1305ـ 1318 ش، چاپ افست تهران 1362ـ1364 ش؛ عبدالحسین دستغیب، داستانهای شگفت ، تهران 1362 ش؛ دهخدا؛ حسینبن محمد دیلمی، ارشاد القلوب ، بیروت 1398/ 1978؛ جعفر سبحانی، «مصاحبه با آیةاللّه جعفر سبحانی»، حوزه ، ش 43ـ44 (فروردین ـ تیر 1370)؛ محمدباقر سبزواری، ذخیرةالمعاد فی شرح الارشاد ، چاپ سنگی تهران 1273ـ1274، چاپ افست قم ] بیتا. [ ؛ سبط ابنجوزی، تذکرة الخواص ، بیروت 1401/1981؛ حمزةبن عبدالعزیز سلاّ ر دیلمی، المراسم العلویة فیالاحکام النبویة ، چاپ محسن حسینیامینی، بیروت 1414/ 1994؛ علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی ، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت 1404/ 1984؛ محمد پادشاهبن غلام محییالدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی ، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1363 ش؛ محمدبن مکی شهیداول، البیان ، چاپ محمد حسون، قم 1412؛ همو، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة ، قم 1414؛ همو، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة ، قم 1419؛ زینالدینبن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة ، چاپ محمد کلانتر، بیروت 1403/ 1983؛ همو، الفوائد الملیّة لشرح الرسالة النفلیّة ، قم 1378 ش؛ همو، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام ، قم 1413ـ 1419؛ مهدی صدری، خاک بهشت ، قم 1377 ش؛ علی طباطبائی، ریاض المسائل ، قم 1412ـ1420؛ محمدکاظمبن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی ، تهران 1358 ش؛ سلیمانبن احمد طبرانی، المعجم الکبیر ، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت 1404ـ ? 140؛ احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج ، چاپ ابراهیم بهادری و محمدهادی به، قم 1413؛ حسنبن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق ، چاپ محمدحسین اعلمی، بیروت 1392/1972؛ فضلبن حسن طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی ، قم 1417؛ محمدبن حسن طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد ، تهران 1400؛ همو، الامالی ، قم 1414؛ همو، تهذیب الاحکام ، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت 1401/ 1981؛ همو، کتاب الخلاف ، قم 1407ـ1417؛ همو، مصباح المتهجّد ، بیروت 1411/ 1991؛ ابوسعید عباد عصفری، اصل ، در اصول الستة عشر ، قم 1405؛ حسنبن یوسف علامه حلّی، تذکرة الفقهاء ، ج 1 و 2، قم 1414؛ همو، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة ، ج 1، قم 1413؛ جواد علوی، «آیةاللّه بروجردی در بروجرد»، حوزه ، سال 8 ، ش 43ـ44 (فروردین ـ تیر 1370)؛ محمدبن علی علویشجری، فضل زیارة الحسین ( علیهالسلام )، چاپ احمد حسینی، قم 1403؛ علیبن موسی (ع)، امام هشتم، الفقه المنسوب للامام الرضا علیهالسلام ، مشهد 1406؛ محمدبن حسن فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعد الاحکام ، ج 2، قم 1418؛ فرهاد میرزاقاجار، قمقام زخّار و صمصام بتار ، تهران 1377؛ محمدبن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط ، بیروت1407/ 1987؛ نعمانبن محمد قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار ، چاپ محمد حسینیجلالی، قم 1409ـ1412؛ عباس قمی، فوائد الرضویة: زندگانی علمای مذهب شیعه ، تهرن ?] 1327 ش [ ؛ محمدبن محمدابراهیم کلباسی، الاستشفاء بالتربة الشریفة الحسینیة ، چاپ حسین غیبغلامی، قم 1412؛ کلینی؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار ، بیروت 1403/1983؛ محمدتقیبن مقصود علی مجلسی، روضةالمتقین فی شرح من لایحضره الفقیه ، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم 1406ـ1413؛ جعفربن حسن محقق حلّی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام ، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم 1408؛ همو، المعتبر فی شرح المختصر ، ج 1، قم 1364 ش؛ علیبن حسین محقق کرکی، رسائل المحقق الکرکی ، چاپ محمد حسون، ج 2: رسالة السجود علی التربة المشویّة ، قم 1409؛ علیبن حسین مسعودی، اثبات الوصیة ، قم 1417/ 1996؛ محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حججاللّه علیالعباد ، قم 1413 الف ؛ همو، کتاب المزار ، چاپ محمدباقر ابطحی، قم 1413 ب ؛ همو، مسارّ الشیعة فی مختصر تواریخ الشریعة ، چاپ مهدی نجف، قم 1413 ج ؛ همو، المقنعة ، قم 1410؛ احمدبن محمد مقدّس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان ، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، قم، ج 2، 1403، ج 11، 1414؛ محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی، الامام الحسین علیهالسلام فی احادیث الفریقین من قبل الولادة الی بعد الشهادة ، قم 1414ـ 1415؛ محمدبن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام ، قم 1410؛ محمود میثمی عراقی، دارالسلام ، تهران 1374؛ احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر بـ رجال النجاشی ، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم 1407؛ محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام ، بیروت 1981؛ احمدبن محمدمهدی نراقی، مستندالشیعة فی احکام الشریعة ، قم، ج 5، 1415، ج 15، 1418؛ نصربن مزاحم، وقعة صفین ، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره 1382، چاپ افست قم 1404؛ حسینبن محمدتقی نوری، دارالسلام فیما یتعلق بالرؤیا والمنام ، قم 1378؛ همو، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، قم 1407ـ 1408.