تذکیه

معرف

اصطلاحی‌ در فقه‌
متن
تذکیه‌ ، اصطلاحی‌ در فقه‌. برای‌ این‌ واژه‌ و هم‌خانواده‌های‌ آن‌ معانی‌ متعددی‌ ذکر شده‌ است‌، از جمله‌ بر افروختن‌ آتش‌ یا جنگ‌، ذبح‌ کردن‌، سرعت‌ فهم‌ داشتن‌، منتشر شدن‌ بوی‌ چیزی‌، کامل‌ شدن‌ قوای‌ جسمانی‌ و تجربة‌ بسیار اندوختن‌ (ابن‌فارس‌؛ معلوف‌؛ طُرَیحی‌؛ راغب‌ اصفهانی‌؛ معین‌، ذیل‌ «ذکا»).اصطلاح‌ تذکیه‌ ریشة‌ قرآنی‌ دارد. در آیة‌ سوم‌ سورة‌ مائده‌، پس‌ از حکم‌ به‌ حرمت‌ حیواناتی‌ که‌ به‌ انحای‌ گوناگون‌ مرده‌اند، موارد تذکیه‌ شده‌ استثنا گردیده‌ است‌. در احادیث‌ نیز واژة‌ ذکاة‌ (اسم‌ مصدر از همین‌ ریشه‌) بسیار به‌ کار رفته‌ است‌ ( رجوع کنید به حرّ عاملی‌، ج‌24، ص‌7ـ89؛ طریحی‌، همانجا).به‌ نوشتة‌ راغب‌ اصفهانی‌ (همانجا) حقیقت‌ تذکیه‌ سلب‌ حرارت‌ طبیعی‌ (اخراجُ الحرارة‌ الغریزیة‌) از بدن‌ حیوان‌ است‌، ولی‌ در شرع‌ به‌ از بین‌ بردن‌ حیات‌ بر وجهی‌ مخصوص‌ اطلاق‌ می‌شود. فقهای‌ امامی‌ و برخی‌ از فقهای‌ اهل‌سنّت‌ این‌ اصطلاح‌ را به‌ معنایی‌ عام‌ گرفته‌ و آن‌ را شامل‌ تمامی‌ اموری‌ می‌دانند که‌ موجب‌ پاکی‌ حیوان‌ بعد از مردن‌ می‌شود و مصرف‌ گوشت‌ آن‌ را جایز می‌کند. این‌ امور عبارت‌اند از: شکار کردن‌ (صید)، ذبح‌، نَحْر، تبعیّت‌، خارج‌ کردن‌ از آب‌ (در مورد آبزیان‌)، و گرفتن‌ (در مورد ملخ‌). با اینهمه‌، در منابع‌ فقهی‌ عنوان‌ «تذکیه‌» کمتر دیده‌ می‌شود و این‌ مباحث‌ بیشتر ذیل‌ عنوان‌ «صید و ذباحه‌» یا «صید و ذبائح‌» آمده‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به سلسلة‌ الینابیع‌ الفقهیّة‌ ، ج‌21؛ نراقی‌، ج‌15، ص‌278ـ279؛ الموسوعة‌ الفقهیّة‌ ، ج‌11، ص‌140ـ141) و در پاره‌ای‌ منابع‌ فقهی‌ نیز عنوان‌ «ذکاة‌» به‌ کار رفته‌ است‌ ( رجوع کنید به شهید ثانی‌، ج‌ 7، ص‌ 208؛ الموسوعة‌ الفقهیّة‌ ، ج‌11، ص‌141). بیشتر فقیهان‌ اهل‌سنّت‌، تذکیه‌ را صرفاً بر ذبح‌ شرعی‌ حیوان‌ اطلاق‌ کرده‌اند (از جمله‌ رجوع کنید به ابن‌رشد، ج‌4، ص‌110ـ111؛ زحیلی‌، ج‌3، ص‌648) و حتی‌ آن‌ را برای‌ آبزیان‌، از جمله‌ ماهی‌، به‌ کار نبرده‌اند ( رجوع کنید به الموسوعة‌ الفقهیّة‌ ، ج‌11، ص‌139؛ ابن‌قدامه‌، ج‌11، ص‌84). از میان‌ فقهای‌ شیعه‌، ابن‌ادریس‌ حلّی‌ (ج‌3، ص‌89) سخنی‌ دارد در تأیید این‌ نظر که‌ استعمال‌ واژة‌ تذکیه‌ برای‌ بیرون‌ آوردن‌ آبزیان‌ از آب‌ استعمال‌ حقیقی‌ نیست‌؛ ولی‌ به‌ نظر نجفی‌ (ج‌ 12، ص‌ 622ـ623) فقهای‌ امامی‌ این‌ کار را تذکیه‌ می‌دانند.حیوان‌ تذکیه‌ شده‌ را مذکّی‌'، ذکِیّ یا ذکیّة‌ می‌نامند که‌ در برابر «میته‌» است‌ (ابن‌بابویه‌، ص‌416؛ ابوالصلاح‌ حلبی‌، ص‌321؛ قطب‌ راوندی‌، ص‌118؛ نجفی‌، ج‌12، ص‌639). اثر شرعی‌ تذکیه‌ در حیوانات‌ حلال‌ گوشت‌، جواز خوردن‌ گوشت‌ و بقای‌ طهارت‌ بدن‌ حیوان‌ و در حیوانات‌ حرام‌ گوشت‌، پاکی‌ بدن‌ آنها پس‌ از مردن‌ است‌. در بارة‌ اینکه‌ آیا پوست‌ این‌ حیوانات‌ با تذکیه‌ پاک‌ می‌شود یا نه‌، اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی‌ فقها علاوه‌ بر تذکیه‌، دباغی‌پوست‌ را نیز لازم‌ شمرده‌اند (نجفی‌، ج‌ 12، ص‌ 642ـ643؛ ابن‌ادریس‌ حلّی‌، ج‌ 3، ص‌ 114، ابن‌رشد، ج‌ 4، ص‌ 102؛ زحیلی‌، ج‌ 3، ص‌ 673ـ675).همة‌ حیوانات‌ را نمی‌توان‌ تذکیه‌ کرد؛ حیوانات‌ حلال‌ گوشت‌ مانند گاو و گوسفند و مرغ‌ و آهو و کبک‌ قابل‌ تذکیه‌اند و بنا بر قول‌ مشهور فقها، حیواناتِ ذاتاً نجس‌ قابل‌ تذکیه‌ نیستند. در قابلیت‌ تذکیة‌ حیوانات‌ پاکی‌ که‌ حرام گوشت‌اند، اختلاف‌نظر وجود دارد. در حیواناتی‌ که‌ خون‌ جهنده‌ ندارند، نیاز به‌ تذکیه‌ نیست‌ (علامه‌ حلّی‌، ج‌ 8، ص‌ 342ـ343؛ طوسی‌، ج‌6، ص‌ 256ـ277؛ ابن‌ادریس‌ حلّی‌، ج‌ 3، ص‌ 96ـ 105؛ مجلسی‌، ج‌65، ص‌330ـ331؛ نجفی‌، ج‌12، ص‌638ـ639). به‌نظر فقهای‌ امامی‌، تذکیة‌ ماهی‌، زنده‌ خارج‌ کردن‌ آن‌ از آب‌ است‌. ایشان‌ در صورتی‌ که‌ ماهی‌ از آب‌ بیرون‌ افتاده‌ باشد و قبل‌ از مردن‌ کسی‌ آن‌ را حیازت‌ کند، آن‌ را حلال‌ دانسته‌اند (نجفی‌، ج‌12، ص‌622؛ ابن‌ادریس‌ حلّی‌، ج‌ 3، ص‌90ـ91؛ توضیح‌المسائل‌ مراجع‌ ، ج‌2، ص‌ 522 ـ523). بنا به‌ فتوای‌ مشهور فقهای‌ امامی‌، هرچند باید اطمینان‌ حاصل‌ شود که‌ ماهی‌ در بیرون‌ آب‌ مرده‌ است‌، لازم‌ نیست‌ که‌ صیادِ آن‌ مسلمان‌ و حتی‌ از اهل‌ کتاب‌ باشد، همچنانکه‌ بردن‌ نام‌ خدا (تسمیه‌) ضرورت‌ ندارد (نجفی‌، ج‌ 12، ص‌ 624؛ توضیح‌المسائل‌ مراجع‌ ، ج‌ 2، ص‌ 523؛ شهید ثانی‌، ج‌ 7، ص‌ 241). فقهای‌ اهل‌سنّت‌، زنده‌ خارج‌ کردن‌ ماهی‌ را از آب‌ شرط‌ حلال‌ بودن‌ آن‌ نمی‌دانند، و حنفیان‌ برخلاف‌ دیگر مذاهب‌ از میان‌ آبزیان‌ تنها ماهی‌ را قابل‌ حلال‌ شدن‌ می‌شمارند (زحیلی‌، ج‌3، ص‌678ـ680). چگونگی‌ تذکیة‌ ملخ‌ نیز درمنابع‌ فقهی‌ مطرح‌ شده‌ است‌ ( رجوع کنید به نجفی‌، ج‌ 12، ص‌ 628؛ توضیح‌المسائل‌ مراجع‌ ، ج‌ 2، ص‌ 525).نیز رجوع کنید به تبعیّت‌ * ؛ ذبح‌ * ؛ صید *منابع‌: علاوه‌ بر قرآن‌؛ ابن‌ادریس‌ حلّی‌، کتاب‌ السرائر الحاوی‌ لتحریر الفتاوی‌ ، قم‌1410ـ1411؛ ابن‌بابویه‌، المقنع‌ ، قم‌1415؛ ابن‌رشد، بدایة‌ المجتهد ، بیروت‌ 1416/1996؛ ابن‌فارس‌؛ ابن‌قدامه‌، المغنی‌ ، بیروت‌ 1404/1984؛ تقی‌بن‌ نجم‌ ابوالصلاح‌ حلبی‌، الکافی‌ فی‌ الفقه‌ ، چاپ‌ رضا استادی‌، اصفهان‌ ?] 1362ش‌ [ ؛ توضیح‌المسائل‌ مراجع‌: مطابق‌ با فتاوای‌ دوازده‌ نفر از مراجع‌ معظّم‌ تقلید ، گردآوری‌ محمدحسن‌ بنی‌هاشمی‌ خمینی‌، قم‌1378ش‌؛ حرّ عاملی‌؛ حسین‌بن‌ محمد راغب‌ اصفهانی‌، المفردات‌ فی‌ غریب‌ القرآن‌ ، چاپ‌ محمدسیدکیلانی‌، بیروت‌ ] بی‌تا. [ ؛ وهبه‌ مصطفی‌ زحیلی‌، الفقه‌ الاسلامی‌ وادلّته‌ ، دمشق‌ 1409/ 1989؛ سلسلة‌ الینابیع‌ الفقهیّة‌ ، ج‌21: الصید و الذبایح‌ ، چاپ‌ علی‌اصغر مروارید، بیروت‌: دارالتراث‌، 1410/1990؛ زین‌الدین‌بن‌ علی‌ شهید ثانی‌، الروضة‌ البهیة‌ فی‌ شرح‌ اللمعة‌ الدمشقیة‌ ، چاپ‌ محمد کلانتر، بیروت‌ 1403/ 1983؛ فخرالدین‌بن‌ محمد طریحی‌، مجمع‌ البحرین‌ ، چاپ‌ احمد حسینی‌، تهران‌ 1362ش‌؛ محمدبن‌حسن‌ طوسی‌، المبسوط‌ فی‌ فقه‌ الامامیة‌ ، ج‌6، چاپ‌ محمدباقر بهبودی‌، تهران‌ ] بی‌تا. [ ؛ حسن‌بن‌ یوسف‌ علامه‌ حلّی‌، مختلف‌ الشیعة‌ فی‌ احکام‌ الشریعة‌ ، ج‌ 8 ، قم‌ 1375 ش‌؛ سعیدبن‌ هبة‌اللّه‌ قطب‌راوندی‌، فقه‌ القرآن‌. کتاب‌ الصید و الذبائح‌ ، در سلسلة‌ الینابیع‌ الفقهیّة‌ ، ج‌21: الصید و الذبایح‌ ، چاپ‌ علی‌اصغر مروارید، بیروت‌: دارالتراث‌، 1410/1990؛ مجلسی‌؛ لویس‌ معلوف‌، المنجد فی‌ اللغة‌ و الأعلام‌ ، بیروت‌ 1973ـ1982، چاپ‌ افست‌ تهران‌ 1362ش‌؛ محمد معین‌، فرهنگ‌ فارسی‌ ، تهران‌ 1371ش‌؛ الموسوعة‌ الفقهیّة‌ ، ج‌11، کویت‌: وزارت‌ الاوقاف‌ والشئون‌ الاسلامیة‌، 1407/1987؛ محمدحسن‌بن‌ باقرنجفی‌، جواهر الکلام‌ فی‌ شرح‌ شرائع‌ الاسلام‌ ، بیروت‌ 1412/ 1992؛ احمدبن‌ محمدمهدی‌ نراقی‌، مستند الشیعة‌ فی‌ احکام‌ الشریعة‌ ، ج‌ 15، مشهد 1418.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 6
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده