التذکرة فی الهیئة ، از عمدهترین آثار نجومی خواجه نصیرالدین طوسی به عربی و کتابی مهم در شناخت اشکالات الگوی بطلمیوسی جهان. این کتاب را التذکرة النصیریة فی الهیئة نیز نامیدهاند.طوسی این کتاب را در 659، پس از نگارش تحریر اصول اقلیدس * و تحریر مجسطی * ، تألیف کرد. به نوشتة او در مقدمه (نصیرالدین طوسی، ج1، ص93)، مقصود از تألیف این کتاب عرضه کردن «حکایت» فشردهای از مجسطی بطلمیوس بوده است. منظور طوسی از حکایت نوعی اثر نجومی است که در آن دستاوردهای نجوم بطلمیوسی آورده شود بدون آنکه مؤلف به ذکر استنباطها و برهانهای مطرح شده برای رسیدن به این دستاوردها بپردازد. اینگونه کتابهای نجومی را هیئت یا به عبارت درستتر «هیئت بسیطه» نیز مینامیدند، زیرا هیئت نام دیگر دانش نجوم بود. التذکرة متن درسی و نیز کتابی برای آشنایی عموم با علم نجوم بود. سابقة تألیف اینگونه رسالههای فشرده در نجوم دورة اسلامی به رسالههایی چون جوامع علم النجوم نوشتة احمدبن محمدبن کثیرالدین فرغانی * (زنده در قرن سوم) میرسد.طوسی التذکرة فیالهیئة را به درخواست عزالدین زنجانی، دوست و همکار خود در مراغه، نوشت (مدرس رضوی، ص400). وی در مقدمة بسیار کوتاه کتاب (ج 1، ص 91) تلویحاً به این امر اشاره کرده است. نخستین متن التذکرة هنگامی نوشته شد که پس از سقوط قلعة الموت به دست مغولان در 654، طوسی به دربار هولاکو راه یافت. بر اساس نسخههایی که از کتاب باقی مانده و نیز شرحها و تفسیرهایی که بر آن نوشته شده است میتوان نتیجه گرفت که طوسی تا پایان عمر (672)، چندین بار در این کتاب بازنگری کرده و آخرین بازنگری را احتمالاً در بغداد و اندکی پیش از مرگ انجام داده است. اگرچه این بازنگریها بسیار جزئی است، اما نشان میدهد که وی حتی پس از «انتشار» اثرش پیوسته به جزئیات آن توجه داشته و درصدد رفع خطاهایآن بوده است.التذکرة فیالهیئة شامل چهار باب و هر باب مشتمل بر چندین فصل است: باب اول در دو فصل در بیان مقدمات، باب دوم در چهارده فصل در بارة ساختار اجرام آسمانی (هیئةالاجرام العُلویة)، باب سوم در دوازده فصل در بارة ساختار زمین (هیئةالارض) و باب چهارم در هفت فصل در بارة اندازة زمین و اندازة سیارات و فاصلة آنها از زمین (معرفة مقادیر الابعاد و الاجرام؛ برای آگاهی بیشتر در بارة فصول هر باب رجوع کنید به منزوی، ج11، ص 62ـ63).باب اول این کتاب (ج1، ص90ـ102) در بارة مبانی ریاضی و فیزیکی نجوم و کیهانشناسی برگرفته از هندسة اقلیدسی (هندسیات) و فیزیک ارسطویی (طبیعیات) با ذکر برخی اصطلاحات است. در فصل اولِ این باب (ج 1، ص 93ـ 99)، برخی از مهمترین تعاریف هندسی چون خط، نقطه، زاویه، دایره و کره آمده و در فصل دوم (ج1، ص 99ـ102)، مهمترین قوانین حاکم بر اجسام از دید فیزیک ارسطویی ذکر شده است. این قوانین عبارتاند از: 1) وجود فضای خالی میان افلاک غیرممکن است (امتناع وجود خلاء)، 2) عالم محدود است (امتناع تناهی)، 3) قلمرو زیر فلک ماه (زمین و جوّ) از چهار عنصر خاک و آب و باد و آتش یا از ترکیبهایی از این عناصر که تغییرپذیرند، تشکیل شده، ولی عالم سماوی از مادّة فسادناپذیری به نام «اثیر» پر شده است که فلکها از جنس آناند، 4) اجسام بسیط که فقط از یکی از عناصر چهارگانة فوق تشکیل شدهاند، در زیر فلک ماه حرکت مستقیمالخطی به سوی مکان (حیّز) طبیعی خود دارند، اما اثیر دارای حرکت مستدیر یکنواخت است؛ بنابراین، هر حرکت نامنظمی در آسمان باید ترکیبی از چندین حرکت یکنواخت باشد، زیرا حرکت هر فلک یکنواخت است.باب دوم (ج1، ص 103ـ244) در بارة ساختار اجرام آسمانی است. طوسی در نخستین فصل این باب پایههای نجوم بطلمیوسی، مانند کروی بودن آسمان و زمین و ساکن بودن زمین در مرکز عالم، را «اثبات» کرده است. برهانهای او مانند برهانهای مجسطی ، بر پایة ارصاد و ریاضیات است، برخلاف برهانهای فلسفی مقدّم بر تجربه که ارسطو در کتاب آسمان آورده است. طوسی (ج1، ص 107) توضیح بیشتر در بارة این برهانها را به السماء و العالم ارسطو ارجاع داده است. به نوشتة طوسی این تفاوت در ماهیت برهانها، وجه تمایز مهمی است بین روشهای ریاضی منجمان که برهانهای «اِنّی» را به جای برهانهای «لِمّی» فیلسوفان طبیعی به کارمیگیرند. تنها مورد استثنا، سکون زمین است. طوسی نوشته است که در مورد سکون زمین، برهان مبتنی بر شواهد رصدی (مانند آنچه بطلمیوس در مجسطی بهکار برده است) جوابگو نیست و باید به نظر فیلسوفان طبیعی اتکا کرد. وی از این حیث نجوم را به فلسفه وابسته کرده است. در فصل دوم این باب، اطلاعات اساسی کیهاننگاشتی عرضه شده است که از فلک نهم ــ که عامل حرکت شبانهروزی آسمان است ــ آغاز میشود و به ستارگان ثابت و هفت سیاره میرسد. بقیة فصلهای این باب در بارة دایرههای عظیمه در نجوم کروی، ثوابت (ستارهها)، اختلافمنظر، گرفتها و مطالب کلی در بارة انواع فلکهای سیارات (مشتمل بر فلک موافق المرکز، فلک خارج المرکز و فلک تَدویر) و چگونگی ایجاد حرکتهای رصدشدة سیارات به وسیلة این فلکها و ویژگیهای هر دستگاه سیارهای است. فصل یازدهم این باب (ج1، ص 195ـ223) اهمیت خاصی دارد، زیرا طوسی در آن الگوهای سیارهای تازة خود را که نخستینبار در حل مشکلات معینیة آورده بود ( رجوع کنید به ادامة مقاله) مطرح کرده است.بسیاری از منجمان دورة اسلامی با ناسازگاریهایی در دستگاه بطلمیوسی مواجه شده بودند؛ بویژه آنکه نقض اصل فیزیکی بنیادی مربوط به حرکت مستدیر یکنواختِ جرمهای آسمانی را در نظریة بطلمیوس نمیپذیرفتند. طوسی برای رفع این اشکالات، الگویی نجومی ابداع کرد متشکل از دو کره که در آن کرة کوچکتر، مماس داخلی کرهای به قطر دو برابر بود. طوسی سرعت چرخش کرة کوچکتر را دوبرابر سرعت کرة بزرگتر و در جهت خلاف آن در نظر گرفت. آنگاه ثابت کرد که هر نقطة مفروض بر کرة کوچکتر، در امتداد خط راستی نوسان میکند. او با گنجاندن این مفهوم در الگوهای مربوط به ماه و سیارات و با استفاده از حرکت نوسانی حاصل از آن، توانست با حفظ دقتِ الگوی بطلمیوسی، به اصل حرکت مستدیر یکنواخت نیز پایبند بماند. این الگو امروزه به «جفت طوسی» مشهور است. شکل دیگری از جفت طوسی وجود دارد که در آن حرکتی نوسانی در طول کمانی از یک دایرة عظیمه ایجاد میشود. طوسی به کمک این شکل توانست برخی اشکالات مربوط به حرکت عرضی سیارات و حرکت ماه را برطرف کند، البته این اصلاح با افزایش تعداد فلکها مقدور شد. الگوی بطلمیوسی 22 فلک داشت و اصلاحات طوسی تعداد آنها را به 67 رساند.باب سوم (ج1، ص 245ـ310) در بارة شکل کرة زمین است و در آن موضوعهای گوناگونی ذکر شده است، از جمله اطلاعات جغرافیایی مناطق مختلف زمین، مطالبی در بارة نجوم کروی وابسته به مکان (مانند مطالع)، و زمانسنجی و قبلهیابی. باب سوم التذکرة از بعضی جهات شبیه به مقالة دوم مجسطی است. بحث مفصّل این باب در بارة اطلاعات جغرافیایی و اختصاص دادن بابی جداگانه به این موضوع، نشان میدهد که در نگارش التذکرة ، عرضة کیهاننگاری جامعی از عالم ــ نه فقط در قلمرو آسمان ــ مورد نظر بوده است.در باب چهارم (ج1، ص 311ـ314) به مقادیر مطلق ابعاد سیارات و فاصلة آنها از زمین و اندازة زمین ــ که مقیاسی برای اندازهگیری عالم بهشمار میرفت ــ پرداخته شده است.این باب که مشخصاً در بارة کیهانشناسی است، بیشتر مانند بخش دوم از مقالة اول رسالة اقتصاص احوال الکواکب بطلمیوس است، نه مانند مجسطی که فقط مقادیر نسبی را عرضه میکند. طوسی در این باب طول یک درجه از نصفالنهار را مانند بطلمیوس، 23 66 میل گرفته است، اما اندازهای که منجمان دورة مأمون عباسی (198ـ 218) یافته بودند، 23 56 میل عربی (تقریباً 112 کیلومتر) بود (مقدار امروزی 111 کیلومتر است)؛ بنابراین اگر منظور طوسی میل عربی، نه رومی، بوده باشد، مقداری که به کار برده است خطای فاحشی دارد. در این باب (ج1، ص 341)،اندازة کل عالم تقریباً بیست هزار برابر شعاع زمین دانسته شده که در مقایسه با اندازة امروزی، بسیار کوچک است.ویژگی برجستة التذکرة آن است که بیش از آنکه خلاصة مجسطی یا شرحی بر آن باشد، اثری کیهاننگاشتی است که تصویری از عالم بر مبنای الگوهای ریاضی مجسطی عرضه میکند. از این لحاظ، التذکرة بیشتر در زمرة آثاری است همچون اقتصاص احوال الکواکب ، مقالة فی هیئة العالم از ابنهیثم (متوفی 430)، منتهی الادراک فی تقاسیم الافلاک و التبصرة فیعلم الهیئة هر دو از عبدالجبار خِرَقی (متوفی 527)، نهایة الادراک فی درایة الافلاک از قطبالدین شیرازی (متوفی 710) و المُلَخّص فیالهیئة از شرفالدین محمودبن محمدبن عمر چغمینی (متوفی 745). در مقایسه با این آثار، التذکرة از نظر حجم کتابی متوسط است، در صورتی که الملخّص چغمینی خلاصهتر و نهایة الادراک قطبالدین شیرازی مفصّلتر از آن است.طوسی دو کتاب دیگر با ساختاری شبیه التذکرة نوشته است: زبدةالادراک فیهیئة الافلاک به عربی و الرسالة المعینیة به فارسی. حجم زبدة الادراک از التذکرة کمتر است و مقدمهای است برای آشنایی مبتدیان با دانش نجوم، و ازینرو با الملخّص قابل مقایسه است. طوسی رسالة معینیه را در 632، زمانی که در دربار ناصرالدین محتشم حاکم اسماعیلی قهستان میزیست، به نام پسر او، معینالدین، نوشت. معینیه را میتوان صورت نخستین التذکرة به فارسی دانست، اما التذکرة ترجمة مستقیم معینیه به عربی نیست. به نوشتة طوسی در معینیه (ص 31)، وی الگوهای سیارهای جدیدی ابداع کرده است تا اشکالات الگوی بطلمیوسی را رفع کند. طوسی این الگوهای جدید را در معینیه مطرح نکرد، بلکه در رسالة حل مشکلات معینیه (ص 4ـ10) مطرح کرد که کمی بعد از تألیف معینیه به صورت پیوستی بر این کتاب نوشت و اغلب با معینیه همراه بود؛ بنابراین، او پیش از تقاضای عزالدین زنجانی متن پایهای التذکرة را نوشته بود ( رجوع کنید به نصیرالدین طوسی، ج 1، مقدمة رجب، ص 65ـ66).التذکرة فیالهیئة به عنوان مقدمهای بر علم هیئت دستکم به مدت پنج قرن مورد استفادة کسانی بود که به فراگیری جدّی این علم میپرداختند. الگوهای طوسی، منجمان متأخر دورة اسلامی را تحتتأثیر قرار داد و تا سه چهار قرن پس از وی نیز الهامبخش تلاشهای متعدد دیگری برای اصلاح دستگاه بطلمیوسی بود. متنهایی نیز در بارة جفت طوسی نوشته شد که برخی از این متنها به زبانهای دیگر ترجمه شد و از این طریق بر نجوم ملل دیگر تأثیر گذاشت، از جمله شرح بیرجندی بر التذکرة ( رجوع کنید به ادامة مقاله) که به سنسکریت برگردانده شد. همچنین بسیاری از اخترشناسان سدههای میانه در اروپا از طریق ترجمة این متنها بهیونانی با الگوی طوسی آشنا شدند. نسخهای از ترجمة یونانی مبحث جفت طوسی و الگوهای سیارهای او در کتابخانة واتیکان (ش211 Gr. ) موجوداست. احتمالاً از طریق این ترجمهها کوپرنیک (878 ـ950/ 1473ـ1543)، ستارهشناس مشهور لهستانی، با این مفاهیم آشنا شد و در نخستین کتاب خود ) طرح مختصر فرضیههایی در بارة حرکات سماوی ( و اثر مهم خود ) در بارة دوران افلاک آسمانی ( از جفت طوسی بسیار استفاده کرد. بحثها و استدلالهای کوپرنیک در بارة چرخش زمین به آنچه در التذکرة و شرحهای آن آمده بسیار شبیه است. اگرچه امروزه نمیتوانیم مسیر دقیق انتقال این مطالب را مشخص کنیم، اما روشن است که آرای طوسی نه فقط در جهان اسلام بلکه در فرهنگهای همسایة شرق و غرب آن نیز تأثیر گذاشت.از التذکرة بیش از پنجاه نسخة خطی باقی مانده است (برای آگاهی از مشخصات این نسخهها رجوع کنید به ماتویفسکایا و روزنفلد، ج 2، ص 403؛ حسینیاشکوری، ج7، ص 341؛ نصیرالدین طوسی، ج1، مقدمة رجب، ص 76ـ81). این کتاب دو بار نیز چاپ شده است: چاپ عباس سلیمان با نام التذکرة فی علم الهیئة مع دِراسة لاءسهامات الطوسی الفلکیة (1993) و چاپ جمیل رجب، همراه با ترجمة انگلیسی آن و تعلیقات، در دو جلد (نیویورک 1993). کارا دو وو نیز بخشی از این کتاب را به فرانسه ترجمه کرده است (نصیرالدین طوسی، ج 1، همان مقدمه، ص 85).بیش از چهارده شرح و حاشیه و شرح بر شرح بر التذکرة فی الهیئة نوشته شده که از آنها صدها نسخه باقی مانده است. از مهمترین این شرحهاست: توضیح التذکرة از نظامالدین نیشابوری مشهور به نظام أعْرَج (گلچینمعانی، ج 8، ص 112ـ113)، بیان التذکرة و تَبیان التبصرة از جلالالدین فضلاللّه عبیدی (نصیرالدین طوسی، ج 1، همان مقدمه، ص 61ـ62)، شرح التذکرة از سیدشریف گرگانی (گلچین معانی، ج 8، ص 207ـ 208)، شرح التذکرة از فتحاللّه شیروانی (نصیرالدین طوسی، ج 1، همان مقدمه، ص 62)، التکملة فی شرح التذکرة النصیریة از شمسالدین خَفْری (منزوی، ج 11، ص 62ـ63) و شرح التذکرة النصیریة فیالهیئة از عبدالعلی بیرجندی (گلچینمعانی، ج 8، ص 206) که فصل 11 باب دوم مربوط به جفت طوسی از این شرح را نایاناسوکهوپادیایه در 1141ـ1142/1729 به سنسکریت ترجمه کرده است ( ایرانیکا ، ذیل «عبدالعلی بیرجندی»). ت. کوزوبا و د. پینگری متن عربی این فصل را به انگلیسی ترجمه و همراه با ترجمة سنسکریت مذکور منتشر کردهاند . افزون بر این آثار، قطبالدین شیرازی در دو اثر خود، نهایة الادراک و التحفة الشاهیه ، بخشهای عمدة التذکرة را نقل و شرح کرده است (برای آگاهی از مشخصات شرحها و حاشیههای التذکرة رجوع کنید به بروکلمان، ج 1، ص 674ـ 675، ) ذیل ( ، ج 1، ص 931؛ مدرس رضوی، ص 401ـ 406؛ نصیرالدین طوسی، ج 1، همان مقدمه، ص 58 ـ64).منابع: احمد حسینیاشکوری، فهرست نسخههایخطی کتابخانة عمومی حضرت آیةاللّهالعظمی نجفی مرعشی ، ج7، قم 1358ش؛ احمد گلچینمعانی، فهرست کتب خطی کتابخانة آستان قدس رضوی ، ج 8 ، مشهد 1350ش؛ محمدتقی مدرسرضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی ، تهران 1370ش؛ علینقی منزوی، فهرست نسخ خطی کتابخانة ملی جمهوری اسلامی ایران ، ج11، تهران 1375 ش؛ محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، حل مشکلات معینیه ، چاپ عکسی از روی نسخة خطی کتابخانة ملی ملک، ش 2ر3503، تهران: دانشگاه تهران، 1335 ش؛ همو، الرسالة المعینیة ، چاپ عکسی از روی نسخة خطی کتابخانة ملی ملک، ش 1ر3503، تهران: دانشگاه تهران، 1335 ش؛Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949, Supplementband , 1937-1942; Encyclopaedia Iranica , s.v. " ـ Abd-al - ـ Al ¦ â B ¦ â rj § and ¦ â " (by D. Pingree); G. P. Matvievskaya and B. A. Rozenfeld, Matematiki i astronomi musulmanskogo srednevekovia i ikh trudi ) VIIIth- XVIIth cent. ), Moscow 1983; Muh ¤ ammad b. Muh ¤ ammad Nas ¦ â ¤ r al-D ¦ â n T ¤ u ¦ s ¦ â , Nas ¤ i ¦ r al-D i ¦ n al-T ¤ u ¦ s i ¦ 's memoir on astronomy = al-Tadhkira fi ـ ilm al-hay ف a , ed. and tr. F. J. Ragep, New York 1993.