تَدمُر (یا تَدمور)، نام باستانی و نام عربی معاصر شهر پالمیرا . این شهر در صحرای سوریه در حدود 145 کیلومتری شرق حِمْص و 240 کیلومتری غرب فرات وسطا (در َ36 ْ34 عرض شمالی، َ15 ْ38 طول شرقی و در ارتفاع 407 متری)قرار دارد.تدمر احتمالاً از زمانهای قدیم، منزلگاهی بوده در جاده کاروانرویی که بینالنهرین را با سوریه مرتبط میکرده است، زیرا جادهای که تدمر در آن واقع بوده، از معبری در رشته تپههایی که از جنوبغربی به شمالشرقی امتداد داشته، میگذشته است. این تپهها عبارت بودند از: بهسمت جنوبغربی تدمر، جَبَل الخَنازیر و بهسمت شمال و شمالشرقی آن، جبل ابو رَجمَین که تا جبل البِشری و فرات امتداد داشت. در اواخر هزارة دوم پیش از میلاد تدمر اهمیت بسیاری یافت، هنگامی که ــ طبق اسناد بهدست آمده در ناحیة ماری ـ تیگلت ـ پیلسر/ تغلت ـ فلاسر اول (1116ـ1076 ق م)، مردان تدمر را در سرزمین عموره شکست داد. این شهر آن قدر برای مؤلف کتاب دوم تواریخ ایام در عهد عتیق (8 : 4) مهم بوده که بنای آن را به سلیمان پیامبر نسبت داده است.در دورة حکومت رومیان این محل اهمیت جهانی داشت، زیرا مشرف بر سرزمینهای دشمنان رومیان، یعنی ایرانیان پارتی و ساسانی، بود. در سدة پرآشوب سوم میلادی، دولت ـ شهر پالمیرا قادر بود سیاستی فراگیر در پیش گیرد و در عهد سپتیمیوس اودناتوس دوم (اُذَینةبن حَیرانبن وَهْب اللات)، شاهزادة نیرومند آنجا، به قدرت نظامی مهمی تبدیل شود؛ وی شاپور اول، پادشاه ایرانی، را تا پایتختش تیسفون عقب راند و از امپراتور روم «فرمانروای کل شرق» لقب گرفت. پس از قتل اودناتوس در 267 یا 268 میلادی، بیوة او زِنوبیا (زینب) و پسر زنوبیا وابالاتوس (وَهْب اللات)، سیاست فعال او را دنبال کردند، اما در 272 میلادی پالمیرا ناگزیر شد دروازههای خود را به روی آورلیانوس ، امپراتور روم، بگشاید و به قیادت رومیان درآید. زنوبیا، که هم به زیبایی و هم به خرد شهره بود، بعدها با نام «زَبّاء * » وارد فرهنگ عامة اعراب شد؛ همچنین گفته شده است که او جَذیمَة الاَبرَش * ، پادشاه حیره و از اسلاف ملوک لخمی، را فریفت و بهقتل رساند (طبری، سلسلة اول، ص757ـ761؛ مسعودی، ج3، ص 189ـ199). پالمیرا از آن پس پایگاهی نظامی در جادة دیوکلسین شد که دمشق را به فرات متصل میکرد. در 325 میلادی اسقف آنجا، مارینوس (که میتوان بر حدس عرفانْ شهید، مبنی بر عرب بودن او، صحه گذاشت، زیرا چنانکه میدانیم، در حیره قبیلة عرب مشهوری به نام بَنو مَرینا وجود داشته است، رجوع کنید به ص 345) در شورای نیقیه (ازنیق) شرکت کرد و یوستی نیانوس (ژوستینیَن) بعدها در آنجا کلیسایی ساخت.روزگار رونق پالمیرا با استیلای اعراب بر شام پایان یافت. در دهة اول هجری/ دهة 630 ، شهر به صلح با خالدبن ولید تن داد، اما بعد شورش کرد و ناگزیر، «عنوةً» ] بزور [ فتح شد (بلاذری، ص 115؛ یاقوت حموی، ذیل مادّه). در این زمان به قرارگاه کَلْب ــ که در دورة امویان بر شام مرکزی تسلط یافت ــ تبدیل شد. تدمر یکی از شهرهایی بود که در 127 هجری تحت قیادت سلیمانبن هِشام بر مروان دوم، معروف به مروان حمار، شورید (طبری، سلسلة دوم، ص1896، 1912) و بنا به گفتة ابنفقیه (ص110؛ قس یاقوت حموی، همانجا) مروان قسمتی از حصارهای تدمر را ویران کرد. اندکی پس از آن، مردم شهر به جنبش ابوالوَرد کِلابی در شام، برضد عباسیان و به طرفداری از ابومحمدبن عبداللّهبن یزیدبن معاویهبن ابیسفیان که او را «سُفیانی» لقب داده بودند، پیوستند (طبری، سلسلة سوم، ص 53).تدمر بعدها از زمینلرزههای بسیار، بویژه زمینلرزة سال 552، آسیب دید و بنابراین صحت ادعای بنیامین تودلایی در شانزده سال بعد از آن، مبنی بر اینکه دو هزار یهودی در تدمرهست، بعید به نظر میرسد. تدمر در این زمان به دهکدهای محقر در میان ویرانههای گستردة پالمیرای باستانی تنزل یافته بود. غربیان در 1089/ 1678 آن را بازیافتند و آن هنگامی بود که دو تاجر کارخانة شرکت لوانت انگلیس در حلب،از این محل بازدید کردند، و سرانجام رابرت وود در 1164/ 1751 آن را به طور کامل کاوش کرد و در کتاب ) خرابههای پالمیرا یا تدمر، در صحرا ( با شکوه تمام توصیف و تصویر نمود. اکنون این شهر به سبب آنکه در سدة چهاردهم/ بیستم دردورة بین دو جنگ جهانی و سالهای پس از جنگ جهانی دوم در مسیر لولههای نفتِ کرکوک ـ طرابلس متعلق به شرکت نفت عراق واقع بود، و نیز به سبب صنعت گردشگریدر حال رشدِ آن، احیا شده است. امروزه تدمرشهری است با بیش از سی هزار سکنه که در «محافظة» (استانِ) حمص قرار دارد.پالمیرا در توسعة فرهنگ عربی قدیم اهمیت داشت. با آنکه در میان حدود دو هزار کتیبهای که در پالمیرا کشف شده، کتیبههای بسیاری دیده میشود که تداوم آرامی سلطنتی است و اگرچه یونانی احتمالاً زبانی با وجهة فرهنگی بوده است، زبان روزمرة مردم شهر در سدههای آغازین مسیحیت، احتمالاً عربی بوده و خود مردم نیز از نظر قومی، عرب بودهاند. این موضوع را میتوان از نامهای عربی فرمانروایان آنجا در دورة رونق آن در سدة سوم میلادی دریافت و همچنین از این نکته که برای بیش از نیمی از اسامی اشخاص که در کتیبهها آمده است ــ که طبعاً از سرآمدان و بازرگانان مهم بودهاند ــ میتوان ریشة عربی یافت؛ مثلاً در این کتیبهها نامهای بسیاری هست که از نام خدایانی چون اَرصو و بت همة اعراب، اللات ( رجوع کنید به لات * )، گرفته شده است. علاوه بر ارصو ــ که تحریف «الرُضی'» (خوب، خیر) عربی است ــ و اللات، نام دیگر خدایان عرب همچون مَعْن، عزیزو، سَعْر یا سَعد، سلمان و رحیم نیز شایان توجه است. کل منطقة پالمیرا در روزگار حکومت لخمیهای حیره، بایستی اساساً عربیمآب شده باشد؛ در 328 میلادی، در نَماره * حدود 220 کیلومتری جنوب ـ جنوبغربی پالمیرا، نوشتة روی سنگ قبر امرؤالقیسبن عمر، پادشاه عرب، نه به زبان آرامی، بلکه به زبان عربی با الفبای نبطی نوشته شده بود ( رجوع کنید به بریکل ـ شاتونه ، ص 40ـ43).منابع: علاوه بر کتاب مقدّس. عهد عتیق؛ ابنفقیه؛ ] بلاذری [ ؛ طبری، تاریخ (لیدن)؛ مسعودی، مروج (پاریس)؛ یاقوت حموی؛The Anchor Bible dictionary , ed. D. N. Freedman, NewYork 1992, V , 136-137; F. Briquel-Chatonnet, in L'Arabie antique de Karib'رl ب Mahomet. Nouvelles donnإes sur l'histoire des Arabes grہce aux inscriptions , ed. Ch. Robin = Revue des Mondes musulmans et de la Mediterranإe , no. 61 (1991-1993); I. Browning, Palmyra , London 1974; R. Dussaud, La topographie historique de la Syrie antique et mإdiإvale , Paris 1927, 247 ff.; Gawlikowski, "LesArabes en Palmyrةne", in Prإsence arabe dans le Croissant fertile avant l'Hإgire , ed. Hإlةne 10-108; Christine P. Grant, The Syrian desert. Caravans, travel and exploration , London 1937, index; Le Strange, Palestine under the Moslems , London 1890, 540-542; A. Musil, Palmyrena. A topographical itinerary , New York 1928, 136-143 and index; The Oxford Lozachmeur, Paris 1995 encyclopedia of archaeology in the Near East , ed. E. M. Myers, New York 1996, IV , 238-244; Irfan Shah ª â d, Byzantium and the the fourth century , Washington D. C. 1984, 20-22; J. Starcky and M. Gawlikowski, Palmyre , Paris 1985; J. Texidor, Un port romain du Arabs in, dإsert , Paris 1985; United Kingdom. Naval Intelligence Division. Admiralty Handbooks , Syria , London 1943, 230 and index;نیز (رجوع کنید به EI 1 , s.v. "Palmyra" (by Fr. Buhl).