تَخریج، اصطلاحیدر علمحدیثبهمعنایآوردنحدیثدر کتابحدیثی، و نیز راهنماییبهموضعحدیثدر مصادر اصلی. گاهیبهکتابمحدّث، کهدر قالبمُعجَمیا مَشیخهیا یکجزء حدیثیتألیفشده، نیز تخریجآنمحدّثاطلاقشدهاست، مثل فوائد ابنمردککه تخریجِ دارقُطنیاست(غُماریحسینی، 1414، ص 13). دانشمندانعلومحدیثیکیاز ویژگیهایمحدّثرا تواناییاو بر تخریجدانستهاند (براینمونهرجوع کنید به سیوطی، ج 2، ص 139).بیشتر محدّثان، تخریجرا با اخراجمترادفدانستهاند؛ بهعقیدةآنان، مُخرِجیا مخَرِّجکسیاستکهحدیثیرا در کتابخود آوردهاست(قاسمی، ص 228؛ مدیر شانهچی، ص 216). اما برخی، تفاوتهاییبینایندو اصطلاحذکر کردهاند؛ مثلاً غماری(1414، ص 13ـ14) معتقد استکهاخراجِ حدیثبهمعناینقلحدیثبا سند آنــ از صاحبکتابحدیثتا معصومیا صحابی ــ است، ولیتخریجحدیثبهمعنایتثبیتروایاتیاستکهدر کتابهایمختلفبهصورتمعلقو فاقد سند دیدهمیشود. اینکار از طریقیافتنمنابعیاستکهروایاتدر آنها با سند درجشدهاست، اعماز آنکهدر بارةصحتیا ضعف، رد و قبولیا عیوبروایاتاظهارنظر شود یا فقطمنابعروایاتبیاید. میرداماد (ص 100) تخریجحدیثرا نقلموضعحاجتاز یکحدیث، و اخراجحدیثرا نقلتمامحدیثمیداند و نیز معتقد استکهتخریجحدیثبهمعناینقلموارد متفقعلیهحدیثاستکهدارایسند صحیحتر و متنمحکمترند، اما اخراجحدیثبهمعناینقلحدیثاز مرجعحدیثبههر شکلاست. با اینهمه، میتوانگفتشایعترینمعنایتخریجدر علمحدیث، منبعیابیبرایاحادیثیاستکهبدونسند یا با سند ناقصدر منابعمختلفوارد شدهاست.ایناصطلاحدر دورةمتأخر، بویژهنزد اهلسنّت، رواجیافتهو در میانمتقدماندیدهنمیشود؛ محدّثانقدیمنیازیبهپرداختنبهتخریجنمیدیدند (محمود طحان، ص 9)، چوندر تصانیفخود روایاترا با سند نقلکردهو تنها عدةمعدودی، از جملهمالکبنانسو شافعی، گاهروایاتمرسلو معلقرا نیز آوردهاند (غماریحسینی، 1414، ص 23). در دورةمتأخر در آثار برخیاز مصنفاندر رشتههایمختلففقهی، اصولی، تفسیری، شروححدیثیو آثار مربوطبهتصوفو لغت، برایاستدلالیا استشهاد، روایاتفراوانیبدونذکر سند و بدونبحثدر بارةصحتو سقمآنها نقلشدهاست. از آنجا کهاینکار موجببیاعتباریروایاتمیشود، برخیاز حفّاظحدیثبهجداسازیاینروایاتو منبعیابیآنها اقدامکردهاند. نامعمومیکتابهاییکهدر اینبارهتألیفشده، تخریجاست(همان، ص 25ـ 35؛ ابوزهو، ص 448؛ نیز رجوع کنید به قطّان، ص 149؛ معارف، ص 180ـ181؛ محمود طحان، ص 15ـ 16).در اینفن، تخریجعبارتاز کتابیاستکهبراینشاندادنمنابع و مآخذ احادیثکتابیمعیّننوشتهمیشود (طباطبایی، ص 55؛ عتر، ص 207). بهعقیدةبرخیاز محققاندر اینگونهکتابها، علاوهبر منبعیابیحدیثو ذکر طرقروایات، بهبیاندرجةآنها ــ از نظر صحتیا ضعف ــ نیز میپردازند (قطّان، ص 149؛ محمود طحان، ص 16؛ غماریحسینی، 1414، ص؛ همو، 1407، ج، مقدمةمرعشلیو شلاّ ق، ص 11).در تخریجحدیثگاهاز طریقشناختراویحدیث، بویژهدر طبقةصحابه، میتوانبهاصلحدیثدستیافت، بهاینترتیبکهبا مراجعهبهکتابهایمسانید و معاجمکهبر حسبصحابهیا شیوخحدیثیطبقهبندیشدهاند، حدیثرا مییابند. گاهبا دانستنابتدایحدیثبهکتابهای«اطراف» مراجعهمیشود کهدر آنها روایتبر حسبابتدایآنیا عبارتبرجستهو شاخصآنطبقهبندیشده است. در مواردیبا دانستنلفظو کلمهایاز حدیثمیتوانبا مراجعهبهمعاجمالفاظو روایاتجایگاهحدیثرا در مصادر اولیهبهدست آورد. گاهیمآخذ حدیثرا از رویموضوعآنمییابند. اینروشاز روشهایقبلیدشوارتر است، لکنبا توجهبهطبقهبندیحدیثدر جوامعحدیثیو مراجعهبهکتابهاییکهروایاتکتبحدیثیو تاریخیرا فهرستبندیکردهاند، امکانپذیر است(قطّان، ص 151ـ152؛ محمود طحان، ص 37ـ 38).در زمینةتخریجروایات، کتابهایفراوانیتألیفشدهو برخیتا هفتاد اثر در اینزمینهنامبردهاند کهبیشتر آنها بهصورتنسخةخطیاست(غماریحسینی، 1407، ج 1، مقدمةمرعشلیو شلاّ ق، ص 12ـ20؛ نیز رجوع کنید به همو، 1414، ص 24ـ 35؛ ابوزهو، ص 448ـ451؛ عتر، ص 207ـ209؛ قطّان، ص 149ـ150). اینآثار بسیار متنوعاند. برخیاز مؤلفانبهتخریجاحادیثفقهیاقدامکردهاند، از جمله محمدبنموسیحازمی(متوفی548) در تخریجاحادیثالمهذّبو جمالالدینعبداللّهبنیوسفزَیْلَعیدر نَصبُالرایةلاحادیثالهدایةبهتخریجروایاتدو کتابالمهذَّبدر فقهشافعیو الهدایةدر فقهحنفیپرداختهاند (قطّان، ص 149؛ عتر، ص 207ـ 208). زیلعیدر تخریجاحادیثالکشاف و ابنحَجَر عسقلانیدر الکافالشاففیتخریجاحادیثالکشافروایاتکشافزمخشریرا تخریجکردهاند. حافظعبدالرحیمعراقیدر المغنیعنحملالاسفار فیالاسفار فیتخریجما فیالاحیاء منالاخبار بهتخریجروایاتاحیاء العلومغزالیپرداختهاست(عتر، ص 208؛ ابوزهو، ص 448ـ450؛ طباطبایی، ص 56).شعبهایاز تخریجحدیثدر بارةروایاتیاستکهبر سبیلپند و مثلدر بینمردمرواجیافتهو در آنها اغلب، مطالبصحیحو سقیمبههمآمیختهاست. عدهایاز دانشمندانبهتحقیقدر منابعاینروایاتو بررسیاعتبار آنها رویآوردهاند و در اینبارهکتابهاییتألیفکردهاند. معروفتریناثر در اینزمینهکتابالمقاصد الحسنةفیبیانکثیر منالاحادیثالمشتهرةعلیالالسنةاثر شمسالدینمحمدبنعبدالرحمانسخاوی(متوفی902) است. اینکتابرا عبدالرحمانبندیبعبا عنوانتمییز الطیّبمنالخبیثفیما یدور علیالالسنةمنالحدیثو اسماعیلبنمحمد عجلونیبا عنوانکشفالخفا و مزیلالالباسعما اشتهر منالاحادیثعلیاَلْسِنةالناستلخیصو تهذیبکردهاند (ابوزهو، ص 450ـ451).منابع: محمدمحمد ابوزهو، الحدیثو المحدثون، او، عنایةالامةالاسلامیةبالسنةالنبویة، قاهره1378؛ عبدالرحمانبنابیبکر سیوطی، تدریبالراویفیشرحتقریبالنواوی، چاپاحمدعمر هاشم، بیروت1409/1989؛ کاظمطباطبایی، مسندنویسیدر تاریخحدیث، قم1376ش؛ نورالدینعتر، منهجالنقد فیعلومالحدیث، دمشق1401/ 1981؛ احمدبنمحمد غُماریحسینی، حصولالتفریجباصولالتخریج، ریاض1414/1994؛ همو، الهدایةفیتخریجاحادیثالبدایة، ج، چاپیوسفعبدالرحمانمرعشلیو عدنانعلیشلاّ ق، ] بیروت[ 1407/1987؛ جمالالدینقاسمی، قواعدالتحدیثمنفنونمصطلحالحدیث، چاپمحمد بهجةبیطار، بیروت1407/ 1987، چاپافست1414/ 1993؛ مناعبنخلیلقطّان، مباحثفیعلومالحدیث، ریاض] بیتا. [ ؛ محمود طحان، اصولالتخریجو دراسةالاسانید ، ریاض] بیتا. [ ؛ کاظممدیرشانهچی، علمالحدیث، قم1362ش؛ مجید معارف، تاریخعمومیحدیث، تهران1377 ش؛ محمدباقربنمحمد میرداماد، الرواشحالسماویةفیشرحالاحادیثالامامیة، قم1405.