تختهقاپو ، یکجانشینیاجباریصحراگردانیا ایلاتکوچرو. تخته قاپو ترکیبیاز «تخته» فارسیو «قاپو» (در) ترکیاست(دهخدا؛ معین، ذیلمادّه). تختهقاپو با زور و خشونتو بهدلایلگوناگونانجاممیگیرد، از جملهتضعیفقدرتکوچروها یا بهرهگیریاز تواننظامیآنانبرایمقابلهبا دیگر گروهها و ایلات.اقداماتیکمابیششبیهتختهقاپو سابقهایچند هزار سالهدارد. سلاطینآشور، سیاستتختهقاپو کردنرا بهمنظور تضعیفکوچروها و نظارتبر آنها دنبالمیکردند (پروفسور لامبر کارلوسکیباستانشناسدانشگاه هاروارد، مصاحبةمورخ1986). در دورةهخامنشیان، بهدستور خشایارشا/ خشیارشا (سدةپنجمپیشازمیلاد) گروههاییاز یونانیانبهپشتکوهلرستانتبعید و در سیروانیکجانشینشدند (رالینسون، ص). شاپور دومِ ساسانی(310ـ379 میلادی) پساز غلبهبر قبایلعربِ بادیهنشین، بعضیاز آنها را در کرمانو فارسو خراسانتختهقاپو کرد (ثعالبی، ص). خسروانوشیروان(حک : 531 ـ 579 میلادی) پساز تسلطبر قبیلةترکزبان«چول» و تارومار کردنآنها، باقیماندةاینقبیلهرا در شهر پیروز (منطقةگرگان) یکجانشینکرد (کولسنیکف، ص؛ کریستنسن، ص).در منابعدورةاسلامیاز ایننوعاقداماتتا دورةصفویهگزارشینیامدهاست. سلاطینصفویهبعضیایلاترا تبعید یا تختهقاپو کردند. شاهعباس(حک : 996ـ 1038) برایجلوگیریاز تاختو تاز ترکمنها و ازبکانبعضیایلاتکُرد را به خراسانکوچاند (بارتولد، ص) و بعضیطوایفلر را از لرستانبهنواحیخوارِ ریتبعید و تختهقاپو کرد (افوشتهیی، ص 494ـ 495).نادرشاهافشار (حک : 1148ـ1160) نیز برایتنبیهو تضعیفایلات، بهتبعید و تختهقاپو کردنبعضیاز آنها پرداخت؛ چنانکهجمعیاز ایلاتافشار و مقدّمو ترکمانرا در تبریز تختهقاپو کرد (استرآبادی، ص 134)، همچنینایلاتباجَلانو قرابیاتو گروهیاز زنگنهرا از غربایرانبههراتتبعید و آنها را در آنجا یکجانشینکرد (مروی، ج 1، ص 254) و بالاخرهحدود شصتهزار خانوار از ایلاتقشقایی، شاهسَوَنو افشار آذربایجانرا کوچاند و در شهرهایخراسانجایداد (گلستانه، ص).در زمانزندیهنیز ایلاترا تختهقاپو میکردند. بهگفتةگلستانه(ص 342)، کریمخانزند (حک : 1163ـ1193) حدود نود هزار خانوار از ایلاتبختیاری، زنگنه، کاکاوند، جلالوند، مافیوند، زبیرهوند، باجُولْوَند، خواجهوند و غیرهرا در بیرونشهر شیراز و نواحیآنسکنا داد. بدونتردید تعداد خانوارهایتختهقاپو شدهکمتر از نود هزار بودهاست، اما اینرقمحاکیاز وسعتدامنةتختهقاپو کردناست.آقامحمدخانقاجار نیز بهتبعید و تختهقاپو کردن(حک :1210ـ1211) ایلاتِ مخالفپرداخت: گروهیازایلزند هزاره، و چهاردَولی/ چاردولی(از لرهایکهگیلویه) را بهمازندرانتبعید کرد (نامیاصفهانی، ص)، ایلاتلُر زبانعبدالملکیرا از فارسبهشمالتبعید و در کجور و نور یکجانشینکرد (فیلد، ص)، و طایفةچگینی/ چگنیرا از لرستانکوچاند و در روستاهایرودبار و نواحیقزوینتختهقاپو کرد (همان، ص 204) و طایفةعملهو قبیلةصفیخانیرا از لرستانبهفارسکوچاند (دوبُد، ص 429؛ فیلد، ص 263).در اواخر روزگار احمدشاهو پیشاز بهسلطنترسیدنرضاخان، مدرساز تصمیمعاجلِ ویبرایتختهقاپو کردنایلات خبر داد و از عواقبآناظهار نگرانیکرد. مدرسمعتقد بود کهایلاتناآرامرا میتوانبا روشهایدیگریبجز تختهقاپو خلع سلاحو برایاصلاحوضعبهداشتیو تربیتیو کشاورزیآناناقدامکرد (رحیمزادهصفوی، ص 79ـ81)، اما تختهقاپو کردندر زمانرضاشاه(1304ـ1320ش) با شدتو خشونتو بهنحویفراگیر و بیسابقهصورتگرفت. ایلاتکوچرو کهاز ستمو بیتدبیریحکامقاجار بهستوهآمدهبودند، در اواخر حکمرانیاینسلسلهطغیانکردند، چنانکهبسیاریاز مناطقایرانناامنشد و اینوضعتا اوایلقرنجاریادامهداشت( وقایعاتّفاقـیّه، ص 502، 524، 663، 691، و جاهایدیگر؛ نوبخت، ص 49ـ65، 100ـ101، 166، و جاهایدیگر؛ رزمآرا، صـ11). کودتای1299شکهبهسقوطقاجاریهو روی کار آمدنسلسلةپهلویمنجر شد، درگیریدولتجدید و ایلاتکوچرو و قدرتهایمحلیرا اجتنابناپذیر ساخت؛ رضاشاهبهمنظور برقرارینظمو امنیت، بهمقابلهبا کوچروها و قدرتهایمحلیپرداختو پساز درگیریهایخونین سرانجامبر آنها غلبهکرد ( رجوع کنید بهرزمآرا، صـ32؛ امیراحمدی، 1373 شب، ص 249، 327ـ329، 332، 355ـ361، و جاهایدیگر؛ همو، 1373 شالف، ص 145، 155، 160ـ162، 184، و جاهایدیگر؛ شاهبختی، 1373ش؛ سالنامهپارس، 1308 ش، ص 25، 1309 ش، ص 44ـ49؛ مستوفی، ج 3، صـ526). علتموفقیترضاشاه، اقتباساز تشکیلاتنظامیو سلاحهایجدید غربو ایجاد تفرقهبینایلات بود، زیرا ایلاتکوچرو هیچگاهجبهةمتحدیعلیهاو تشکیلندادند، حتیسرانبعضیاز ایلاتبا ارتشهمکارینزدیکداشتند.رضاشاهپساز غلبهبر ایلاتکوچرو براینظارتبر آنها اقداماتیکرد، از جملهخلعسلاح؛ تبعید بعضیاز ایلاتبهاستانهایدیگر (میر، صـ 248)؛ تبعید و زندانیکردنبعضیاز سرانایلاتهمچونسرانایلبهاروند، بیرانوند، بختیاری، بویراحمد، ممسنیو کلهر؛ اعدامسرانبعضیاز ایلاتو تختهقاپو کردن. ویاز 1305 تا 1315 شتمامایلاتکوچرو را تختهقاپو کرد. برایاینکار، ابتدا در 1305ش«ادارةاسکانایلات» را زیرنظر وزارتداخلهتأسیسکرد و بهکمکنیروهاینظامیو انتظامی، ایلاتکوچرو را با زور سرنیزهیکجانشینکرد (غفاری، ص). ایلاتلرستانبیشاز ایلاتدیگر در برابر نیروهایرضاشاهایستادگیکردند، بنابراینزودتر از همهتختهقاپو شدند، چنانکهاولینبار، بهاروندها و سپسمیرهایغیرتبعیدیدر 1307شدر دشتکُرْگاه(منطقهییلاقی) تختهقاپو شدند و پساز آنبقیةایلاتلرستانوادار بهیکجانشینیشدند (احتسابیان، صـ260). از 1308 ش بهبعد ایلاتدیگر تختهقاپو شدند و از 1311 تا 1313 شقشقاییها و دیگر ایلاتفارسو کهگیلویهـ بویراحمد یکجانشینشدند (کیاوند، صـ 118؛ پیمان، ص). تختهقاپو کردنایلاتکوچرو بهمنظور برقراریامنیتواهدافسیاسیانجامگرفتو نهبهمنظور بهبود زندگیکوچروها. مهار کردنایلاتکوچرو و نظارتبر آنها امریضروریبود و میبایستدلسوزانهو با برنامهریزیصحیحصورتمیگرفت، اما اسکاناجباریبدونتوجهبهوضعکوچروها و بدونایجاد شرایطمناسببرایبهبود زندگی ــ جز در مناطقیمعدود ــ صورتگرفتو خساراتجانیفراوانبهبار آورد، زیرا کوچروها بهگرمایشدید در مناطقگرمسیریو سرمایشدید در ییلاقعادتنداشتند. دامهایفراوانینیز از بینرفت.یکیدیگر از پیامدهایتختهقاپو کردن، تغییر در شیوةمعیشتایلاتبود، زیرا ایلاتاسکانیافتهمجبور بودند بهکشاورزیبپردازند، در حالیکهآمادگیو مهارتچندانیدر اینزمینهنداشتند. افزونبر این، چونایلاتاسکانیافتهبهاراضیکشاورزینیاز داشتند، درختانجنگلیرا قطعکردند، در نتیجهبسیاریاز جنگلها از میانرفت.اسکاناجباری، برایاولینبار موجبتسلطجامعةیکجانشین(شهریـ روستایی) بر کوچرو گردید. کوچروهایاسکانیافتهپساز سقوطرضاشاهدر شهریور 1320، زندگیچادرنشینیرا از سرگرفتند، اما از 1330شبهبعد بتدریجو بهمیلخود در روستاها و شهرها یکجانشینشدند. اکنونجمعیتکوچروها کمتر از 2% است.منابع: علاوهبر اطلاعاتشخصیمؤلف؛ احمد احتسابیان، جغرافیاینظامیایران، تهران] 1311ش[ ؛ محمدمهدیبنمحمدنصیر استرآبادی، جهانگشاینادری، چاپعبداللّهانوار، تهران1341ش؛ محمودبنهدایتاللّهافوشتهیی، نقاوةالا´ثار فیذکرالاخیار ، چاپاحساناشراقی، تهران1350ش؛ احمد امیراحمدی، اسناد نخستینسپهبد ایران، چاپسیروسسعدوندیان، تهران1373شالف؛ همو، خاطراتنخستینسپهبد ایران: احمد امیراحمدی، چاپغلامحسینزرگرینژاد، تهران1373شب؛ واسیلیولادیمیروویچبارتولد، تذکرةجغرافیایتاریخیایران، ترجمةحمزهسردادور، تهران1358ش؛ حبیباللّهپیمان، توصیفو تحلیلیاز ساختماناقتصادی، اجتماعیو فرهنگیایلقشقایی، تهران1347ش؛ حسینبنمحمد ثعالبیمرغنی، تاریخغررالسیر: المعروفبکتابغرراخبار ملوکالفرسو سیرهم، چاپزوتنبرگ، پاریس1900، چاپافستتهران1963؛ کلمنتاوگاستسدوبد، سفرنامةلرستانو خوزستان، ترجمةمحمدحسینآریا، تهران1371ش؛ دهخدا؛ هنریکرزیکرالینسون، سفرنامةراولینسون: گذر از زهاببهخوزستان، ترجمةاسکندر اماناللّهیبهاروند، تهران1362ش؛ رحیمزادهصفوی، اسرار سقوطاحمدشاه، چاپبهمندهگان، تهران1362؛ علیرزمآرا، جغرافیاینظامی ایران: لرستان، تهران1320ش؛ سالنامةپارس، سال(1308ش)، سال5 (1309ش)؛ محمد شاهبختی، عملیاتلرستان: اسناد سرتیپمحمد شاهبختی، 1303 و 1306 شمسی، چاپکاوه بیات، تهران?] 1373ش[ ؛ هیبتاللّهغفاری، ساختارهایاجتماعیعشایر بویراحمد ( 64 ـ1300 ه .ش)، تهران1368ش؛ هنری فیلد، مردمشناسیایران، ترجمةعبداللّهفریار، تهران1343ش؛ الیایوانوویچکالسنیکف، ایراندر آستانةیورشتازیان، ترجمةم. ر. یحیایی، تهران1357 ش؛ آرتور امانوئلکریستنسن، ایران در زمانساسانیان، ترجمةرشید یاسمی، تهران1351ش؛ عزیز کیاوند، حکومت، سیاستو عشایری، تهران1368ش؛ ابوالحسنبنمحمدامینگلستانه، مجملالتواریخ، چاپمدرسرضوی، تهران1344ش؛ محمدکاظممروی، عالمآراینادری، چاپمحمدامینریاحی، تهران1369ش؛ عبداللّهمستوفی، شرحزندگانیمن، یا، تاریخاجتماعیو اداریدورةقاجاریّه، تهران1360ش؛ محمد معین، فرهنگفارسی، تهران1363ش؛ ناصر میر، «خاندانمیر در تبعید»، لرستانپژوهی، سال، ش 3 و 4 (1377ش)؛ محمدصادق نامی اصفهانی، تاریخگیتیگشا ، با مقدمةسعید نفیسی، تهران1317ش؛ حبیباللّهنوبخت، شاهنشاهپهلوی، تهران?] 1342 [ ؛ وقایعاتّفاقـیّه: مجموعهگزارشهایخفیهنویسانانگلیسدر ولایاتجنوبیایراناز سال1291 تا 1322 قمری، چاپسعیدیسیرجانی، تهران: نوین، 1362 ش.