تخار

معرف

ولایتی‌در شمال‌شرقی‌افغانستان‌
متن
تَخار ، ولایتی‌در شمال‌شرقی‌افغانستان‌. از شمال‌به‌جمهوری‌تاجیکستان‌، از مشرق‌و جنوب‌شرقی‌به‌ولایت‌بدخشان‌، از جنوب‌به‌ولایت‌کاپیسا، از جنوب‌غربی‌به‌ ولایت‌بَغلان‌و از مغرب‌به‌ولایت‌قُندوز محدود است‌. رود پنج‌/ پیانج‌(شاخة‌اصلی‌آمودریا) مرز میان‌این‌ولایت‌با جمهوری‌تاجیکستان‌است‌. تخار مشتمل‌است‌بر شش‌«وُلُسوالی‌» به‌نامهای‌خواجه‌غار، رُستاق‌، اِشْکَمِش‌، بَنگی‌، چال‌و چاهِآب‌/ چیاب‌؛ پنج‌«علاقه‌داری‌» به‌نامهای‌یَنگی‌قلعه‌، دَرْقَد (دارقد)، فَرخار، وَرْسَج‌(یا وَرْسیچ‌/ وَرسَچ‌) و کَلْفَگان‌/ کلفکان‌؛ هشت‌شهرِ تالقان‌(مرکز ولایت‌)، رستاق‌، چاهِآب‌، ینگی‌قلعه‌، دشتِ قلعه‌، خواجه‌غار، اشکمش‌و فرخار و 735 آبادی‌(دولت‌آبادی‌، 1371 ش‌، ص‌ 48، 51 ـ52). مساحت‌این‌ولایت‌حدود 325 ، 12 کیلومترمربع‌و آب‌و هوای‌آن‌سرد و معتدل‌است‌.رشته‌کوه‌هندوکش‌در مناطق‌جنوبی‌و مرکزی‌آن‌امتداد دارد و دره‌های‌ورسج‌و فرخار و اشکمش‌در دامنه‌های‌شمالی‌آن‌واقع‌شده‌است‌. رود پنج‌، علاقه‌داریِ درقد را به‌صورت‌جزیره‌ای‌از ولایت‌تخار جدا می‌کند. علاوه‌بر رود پنج‌، آب‌این‌ولایت‌از رودهای‌دیگری‌مانند تالقان‌از ریزابه‌های‌رود بنگی‌، کوکْچه‌ / کوکجه‌از ریزابه‌های‌آمودریا، اشکمش‌از ریزابه‌های‌خان‌آباد/خاناباد، و قَره‌سو از ریزابه‌های‌رود پنج‌تأمین‌می‌شود ( آریانا ، ذیل‌«اشکمش‌»، «تالقان‌»، «درقد»؛ نیز رجوع کنید به ) اطلس‌جهان‌تایمز ( ، نقشة‌31).تخار درختانی‌از قبیل‌ناک‌(گلابی‌جنگلی‌)، اَرچه‌(سرو کوهی‌)، بادام‌تلخ‌، طوس‌، زرشک‌، پستة‌وحشی‌، بید و گز دارد و پلنگ‌، گرگ‌، شغال‌، روباه‌، آهو و خرگوش‌و از پرندگان‌، مرغابی‌و کبک‌و غاز و قو و مرغ‌دشتی‌در آن‌یافت‌می‌شود.اراضی‌تخار با آب‌رود و چاه‌و چشمه‌و آبراهه‌آبیاری‌می‌شود. محصولاتی‌از قبیل‌برنج‌، گندم‌، جو، ارزن‌، کنجد، پنبه‌، ماش‌و از فرآورده‌های‌باغی‌زردآلو، گیلاس‌، شفتالو، انگور، سیب‌، سنجد، آلوی‌بخارا، بادام‌و توت‌در آن‌به‌عمل‌می‌آید (نادرخان‌، ص‌ 75، 78، 82، 85؛ دولت‌آبادی‌، 1371 ش‌، ص‌ 50ـ52؛ آریانا ، ذیل‌«تالقان‌»، «خواجه‌غار»، «درقد»، «رستاق‌»). گوسفند (قَرِه‌گُل‌)، بز، گاو، گاومیش‌و اسب‌در آن‌پرورش‌داده‌می‌شود. بافت‌قالی‌، گلیم‌، اَلَچه‌(نوعی‌پارچة‌راه‌راه‌و جاجیم‌مانند) و کرباس‌از صنایع‌دستی‌آنجاست‌(نادرخان‌، ص‌ 78؛ دولت‌آبادی‌، 1371 ش‌، ص‌ 51) و قالی‌و پشم‌ و پوستِ قره‌گل‌آن‌صادر می‌شود. از معادن‌آن‌می‌توان به‌زغال‌سنگ‌در اشکمش‌، طلا در درقد و نمک‌در تالقان‌ و اشکمش‌و رستاق‌و کلفگان‌اشاره‌کرد (دولت‌آبادی‌، 1371 ش‌، ص‌ 186؛ آریانا ، ذیل‌«اشکمش‌»، «درقد»). صنایع‌تخار تنها به‌کارخانه‌های‌پارچه‌بافی‌، بویژه‌بافت‌الچه‌و پنبه‌پاک‌کنی‌و روغن‌کشی‌، محدود می‌شود (دولت‌آبادی‌، 1371 ش‌، ص‌ 51 ـ 52).اگرچه‌برخی‌از شهرهای‌قدیمی‌ولایت‌تخار، مانند تالقان‌و اشکمش‌، پس‌از احداث‌جادة‌ماشین‌رو هندوکش‌در 1312 ش‌، بازسازی‌شده‌اند، شهرها و بازارهای‌محلی‌، شکل‌سنّتی‌خود را حفظ‌کرده‌اند (گروتس‌باخ‌، ص‌ـ34، 108).اهالی‌تخار مسلمان‌اند و به‌فارسی‌دری‌، پشتو (افغانی‌)، ازبکی‌و ترکی‌سخن‌می‌گویند. اقوام‌افغان‌، ترک‌، تاجیک‌، هزاره‌، ازبک‌، گجراتی‌، قزاق‌و بلوچ‌در آنجا به‌سر می‌برند (دولت‌آبادی‌، 1371 ش‌، ص‌ 48،50، 52؛ نادرخان‌، ص‌ـ79؛ بالان‌، ص‌ 274؛ آریانا ، ذیل‌«درقد»). جمعیت‌تخار در سرشماری‌1369 ش‌، 295 ، 539 تن‌بوده‌است‌(دولت‌آبادی‌، 1376 ش‌، ص‌ 57).راه‌اصلی‌قندوز ـ بَغلان‌، و قندوز ـ فیض‌آباد از تخار می‌گذرد. این‌ولایت‌سه‌فرودگاهِ محلی‌در شهرهای‌تالقان‌، ینگی‌قلعه‌و خواجه‌غار دارد.از لحاظ‌تقسیمات‌کشوری‌، ناحیه‌ای‌که‌امروزه‌ولایت‌تخار در آن‌قرار گرفته‌است‌تا قبل‌از 1309 ش‌جزو ولایتِ بزرگی‌به‌نام‌قَطَغَن‌و بدخشان‌(تقریباً مطابق‌با ولایتهای‌تخار امروزی‌، قندوز و بغلان‌) بود. از 1309 تا 1342 ش‌، نام‌حکومت‌اعلای‌ تالقان‌با چهار ولسوالی‌، تقریباً مطابق‌با مناطق‌امروزی‌ولایت‌تخار، در تقسیمات‌اداری‌ضبط‌شده‌است‌(همان‌، ص‌ 24، 26، 34، 38). ولایت‌امروزی‌تخار در 1343 ش‌تشکیل‌شد و بر اساس‌درجه‌بندی‌، در ردیف‌ولایات‌درجة‌دوم‌افغانستان‌قرار گرفت‌(همان‌، ص‌ 39).آثار قدیمی‌تخار اینهاست‌: مسجد جامع‌و چهار کاروانسرا در تالقان‌، قلعه‌و زیارتگاهی‌به‌نام‌سرغار در رستاق‌، مزارهای‌پیر فرخار و شاه‌نعمت‌اللّه‌ولی‌و خواجه‌ابدال‌ولی‌در فرخار، و مزارهای‌شیخ‌نظام‌الدین‌، شیخ‌نجم‌الدین‌، سیدغدیرالدین‌، سعد وقاص‌، مولانا رحیم‌اللّه‌و شیخ‌خلیل‌اللّه‌در ورسج‌(نادرخان‌، ص‌ 71، 81 ـ82، 84، 107).با ورود طالبان‌در 1373 ش‌به‌صحنة‌سیاسی‌افغانستان‌، ولایت‌تخار نیز مانند دیگر ولایات‌این‌کشور با منازعات‌داخلی‌، بویژه‌از 1374 تا 1376 ش‌، روبرو شد. این‌ولایت‌ــ که‌مدتی‌مقر برهان‌الدین‌ربانی‌، رئیس‌دولت‌اسلامی‌افغانستان‌، بود ــ در 1376 ش‌به‌دست‌طالبان‌افتاد و قسمت‌اعظم‌آن‌ویران‌شد. علاوه‌بر آن‌، بر اثر زلزله‌ای‌که‌در بهمن‌1376 روی‌داد، بشدت‌آسیب‌دید ( گاهشمار رویدادهای‌افغانستان‌در سال‌1374 ، ص‌ 22؛ گاهشمار رویدادهای‌افغانستان‌در سال‌1376 ، ص‌ 80، 188، 216، 218).منابع‌: آریانا دائرة‌المعارف‌، کابل‌: انجمن‌دائرة‌المعارف‌افغانستان‌، 1328ـ 1348ش‌؛ اطلس‌عمومی‌و مصور افغانستان‌، تهران‌: سحاب‌، 1366ش‌؛ دانیل‌بالان‌، «کوچ‌نشینان‌و میزبانان‌یکجانشین‌در کوههای‌هندوکش‌مرکزی‌و غربی‌افغانستان‌»، ترجمة‌حسین‌بابائی‌و مهدی‌سیدی‌، در افغانستان‌: اقوام‌ـ کوچ‌نشینی‌، به‌کوشش‌محمدحسین‌پاپلی‌یزدی‌، تهران‌1372ش‌؛ بصیر احمد دولت‌آبادی‌، شناسنامة‌افغانستان‌، قم‌1371ش‌؛ همو، «ناگفته‌هایی‌در بارة‌تقسیمات‌اداری‌و کشوری‌در افغانستان‌»، سراج‌، سال‌، ش‌و 14 (پاییز و زمستان‌1376)؛ گاهشمار رویدادهای‌افغانستان‌در سال‌1374 ، به‌کوشش‌هرمز مقصودی‌، تهران‌: وزارت‌امور خارجه‌، ستاد پشتیبانی‌افغانستان‌، 1376ش‌؛ گاهشمار رویدادهای‌افغانستان‌در سال‌1376 ، به‌کوشش‌عیسی‌کاملی‌، تهران‌: وزارت‌امور خارجه‌، ستاد پشتیبانی‌افغانستان‌، 1377ش‌؛ اروین‌گروتس‌باخ‌، جغرافیای‌شهری‌در افغانستان‌، ترجمة‌محسن‌محسنیان‌، مشهد 1368ش‌؛ محمد نادرخان‌، راهنمای‌قطغن‌و بدخشان‌، تهذیب‌برهان‌الدین‌کوشککی‌، چاپ‌منوچهر ستوده‌، تهران‌1367ش‌؛ نقشة‌راهنمای‌افغانستان‌، مقیاس‌000 ، 600 ، 1:1، تهران‌: گیتاشناسی‌، 1994؛ نقشة‌راهنمای‌جمهوری‌افغانستان‌، مقیاس‌000 ، 000 ، 2:1، تهران‌: سحاب‌، ] بی‌تا. [ ؛The Times atlas of the world , London 1985.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 6
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده