تحمید ، گفتنیا نوشتن«الحمدللّه» یا «الحمدللّهربالعالمین». مصدرِ منحوتِ (تراشیدهشدة) آنحَمدَلهاست، نظیر بَسمَله* و حولقه* . بیشتر نحویانو مفسرانکلمة«الحمد» را در جملة«الحمدللّه» مبتدا و مرفوع، و «ال» را در الحمد بهمعنایجنسمیدانند کهدلالتبر استغراقدارد و بیانمیکند کهحمد بهخدا اختصاصدارد (برایآگاهیاز مباحثمربوطبهحمد رجوع کنید به حمد * ). بعضی«الحمد» را منصوبدانستهاند و جملهایمثل«اَحْمدُاللّهَ» یا شبیهآنرا قبلاز «الحمد» در تقدیر گرفتهاند (سیبویه، ج، ص؛ فخررازی، ج، ص؛ ابوحیّان، ج، ص؛ زمخشری، ج، صـ10؛ قرطبی، ج، صـ136). در برخیتفاسیر عرفانیآمدهکهتمامیاقسامحمد، چهاز حیثوصفیو چهتکوینی، بازگشتبهحمد حقتعالیدارد و در واقعحمد خداوند است(قشیری، ج، ص؛ امامخمینی، صـ112).گفتن«الحمدللّه» در چندینآیةقرآنکریمتوصیهشدهاست(مثلاً رجوع کنید به مؤمنون: 28؛ نحل: 59، 93؛ عنکبوت: 63؛ لقمان: 25). گذشتهاز این، «الحمدللّه» در پنجسورةحمد و انعامو کهفو سبأ و فاطر عبارتآغازینسوره، پساز بسمله، است؛ ازینرو اینسورهها را سُوَر حمد نامیدهاند (رامیار، ص؛ نیز رجوع کنید بهحمد * ، سوره). تحمید از اذکاریاستکهمسلمانانآنرا مدامبر زبانجاریمیکنند، زیرا بنا بر احادیث، گفتنِ الحمدللّهبجا آوردنشکر نعمتهایبزرگو کوچکخداوند است(کلینی، ج 2، ص 102). همچنینبرطبقروایتیاز امامصادقعلیهالسلام، پیامبر اکرمهر روز 360 مرتبهاینتحمید را تکرار میکرد: «الحمدللّهربالعالمینکثیراً علیکلحال» (همان، ج 2، ص 488). احادیثمتعدد و مشابهیاز پیامبر اکرمو امامانشیعهعلیهمالسلامنقلشدهاستبا اینمضمون کههیچچیز نزد خدا دوستداشتنیتر از گفتن«الحمدللّه» نیستو بدانجهتخداوند خود را با اینکلمهستوده است(ابوالفتوحرازی، ج، ص؛ کلینی، همانجا). بهگفتهفخررازی، اولینکلمهایکهآدمعلیهالسلامبر زبانجاریکرد تحمید بود (ج، ص) و برخیگفتهاند کهآدمعلیهالسلاماولینکسیبود کهالحمدللّهگفت(ابنرسته، ص؛ فؤاد صالحالسیّد، ص). بنا بر آیةدهمسورةیونس، واپسیندرخواستاهلبهشتنیز تحمید است. غزالی(ج، صـ 397) روایتیاز پیامبر آوردهاستکهبر ارزشو آثار تحمید تأکید بسیار دارد.تحمید در فقهنیز مطرحاستو یکیاز اجزایخطبة نماز جمعهاستکهبرخیآنرا واجبو برخیمستحبمیدانند (ابواسحاقشیرازی، ج، ص؛ مسلمبنحجاج، ج، ص؛ حرّ عاملی، ج، ص). تحمید نزد شیعیانپساز خواندنسورةحمد در نماز (مقدساردبیلی، ج، ص 234؛ حرّ عاملی، ج، ص) و قبلاز تشهد (نجفی، ج، ص 273) و پساز سلامنماز، مخصوصاً 33 مرتبهدر تسبیحاتحضرتزهرا سلاماللّهعلیها، مستحبشمردهمیشود (نجفی، ج، صـ401؛ برقی، ج، ص؛ برایآگاهیاز دیگر موارد مستحبرجوع کنید به ابوداود، ج، ص، ج، ص؛ مسلمبنحجاج، ج، ص؛ ترمذی، ج، ص؛ نووی، ص، 104؛ مجلسی، ج، ص، ج، ص، ج، ص 309).گفتنالحمدللّهرا در برخیموارد، از جملهدر مکانهایناپاک، ناپسند دانستهاند و در مدحمعصیتنیز آنرا حرامشمردهاند ( الموسوعةالفقهیّة، ج، ص، 276). سرّیِ سقَطیصوفی، بهسببآنکهپساز شنیدنخبر سوختن بازار بغداد و در امانماندندکانخویشالحمدللّهگفت، سالها استغفار میکرد؛ بر ایناساس، برخیتحمید را در جاییکهبهجمعیمصیبترسد و فرد از آنمصیبتدر امانماندهباشد ناپسند دانستهاند (عطار، ص 337؛ فخررازی، ج 1، ص 224ـ 225).بنا بر روایتیاز پیامبر اکرمصلیاللّهعلیهوآلهوسلمهر امر مهمیکهبا تحمید آغاز نشود، نافرجامو نامیموناست(نووی، ص103؛ ابوداود، ج، ص). بر ایناساس، کتابها و نامهها و خطبهها و خطابهها را با تحمید آغاز میکردهاند ( رجوع کنید به ستودهو نجفزادهبارفروش، ج). خطبةمعروفزیاد را در بصرهبهسببنداشتنتحمید، «خطبةبَتراء» (بهمعنایخطبةناقص) خواندهاند (جاحظ، ج 2، ص 47؛ قسد. اسلام، چاپدوم، ذیل«حَمدَله»). گاهیتحمید در ابتدایکتابها و رسالههایفارسیبهصورتترجمهآمدهاست( رجوع کنید بهابنسینا، ص؛ نجمرازی، ص 1). بهعقیدةمحمدبنعبدالخالقمیهنی(ص)، رسمنوشتنتحمید در انتهاینامهبجایابتدایآنرا عبدالحمید کاتب(متوفی132) در روزگار امویانبنا نهاد.در رسائلالبلغاء (تصحیحمحمد کردعلی، قاهره1326/ 1908)، چندینرسالهو منشآتادبیدر بارةتحمید از ابنمقفعو عبدالحمید کاتبآمدهاست.منابع: علاوهبر قرآن؛ ابنرسته؛ ابنسینا، رسالةمنطقدانشنامةعلائی، چاپمحمدمعینو محمد مشکوة، تهران1331ش؛ ابراهیمبنعلیابواسحاقشیرازی، المهذّبفیفقهالامامالشافعی، بیروت1379/1959؛ حسینبنعلیابوالفتحرازی، روضالجِنانو روحالجَنانفیتفسیر القرآن، چاپمحمدجعفر یاحقیو محمدمهدیناصح، مشهد 1365ـ1376ش؛ محمدبنیوسفابوحیّان، تفسیر البحر المحیط، بیروت1403/1983؛ سلیمانبناشعثابوداود، سننابیداود ، استانبول1401/ 1981؛ احمدبنمحمد برقی، المحاسن، چاپمهدیرجائی، قم1413؛ محمدبنعیسیترمذی، سننالترمذی، استانبول1401/1981؛ عمربنبحر جاحظ، البیانو التبیین، چاپحسنسندوبی، قاهره1351/ 1932؛ حرّ عاملی؛ روحاللّهخمینی، رهبر انقلابو بنیانگذار جمهوریاسلامیایران، تفسیر سورةحمد ، ] تهران[ 1376ش؛ محمود رامیار، تاریخقرآن، تهران1362ش؛ زمخشری؛ غلامرضا ستودهو محمدباقر نجفزادهبارفروش، تحمیدیهدر ادبفارسی، ج، تهران1365ش؛ عمروبنعثمانسیبویه، کتابسیبویه، چاپعبدالسلاممحمد هارون، قاهره?] 1385/1966 [ ، چاپافستبیروت1411/ 1991؛ محمدبنابراهیمعطار، تذکرةالاولیاء ، چاپمحمد استعلامی، تهران1346ش؛ محمدبنمحمد غزالی، احیاء علومالدین، بیروت1412/ 1992؛ محمدبنعمر فخررازی، التفسیرالکبیر ، قاهره] بیتا. [ ، چاپافستتهران] بیتا. [ ؛ فؤاد صالحالسیّد، معجمالاوائلفیتاریخالعربوالمسلمین، بیروت1412/1992؛ محمدبناحمد قرطبی، الجامعلاحکامالقرآن، بیروت: دارالفکر، ] بیتا. [ ؛ عبدالکریمبنهوازنقشیری، لطائفالاشارات، چاپابراهیمبسیونی، قاهره1981ـ1983؛ محمدبنیعقوبکلینی، الکافی، چاپمحمدجواد فقیه، بیروت1413/1992؛ مجلسی؛ مسلمبنحجاج، صحیحمسلم، استانبول1401/1981؛ احمدبنمحمد مقدّساردبیلی، مجمعالفائدةو البرهانفیشرحارشاد الاذهان، چاپمجتبیعراقی، علیپناهاشتهاردی، و حسینیزدیاصفهانی، ج 2، قم1362 ش؛ الموسوعةالفقهیّة، ج، کویت: وزارةالاوقافو الشئونالاسلامیة، 1407/1986؛ محمدبنعبدالخالقمیهنی، دستور دبیری، چاپعدنانصادقارزی، آنکارا 1962؛ محمدحسنبنباقر نجفی، جواهر الکلامفیشرحشرائعالاسلام، ج، چاپعباسقوچانی، بیروت1981؛ عبداللّهبنمحمد نجمرازی، مرصاد العباد ، چاپمحمدامینریاحی، تهران1352ش؛ یحییبنشرفنووی، الاذکار المنتخبةمنکلامسیّد الابرار صلیاللّهعلیهوآلهوسلّم، قاهره1375/ 1956، چاپافستبیروت1406/1986؛EI 2 , s.v. "H ¤amdala" (by D. B. Macdonald).