تحریر مجسطی

معرف

نام‌متن‌بازنویسی‌شدة‌کتاب‌مجسطی‌بطلمیوس‌* از خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌و یکی‌از مهمترین‌کتابهای‌نجومی‌عالم‌اسلام‌
متن
تحریر مَجِسطی‌، نام‌متن‌بازنویسی‌شدة‌کتاب‌مجسطی‌بطلمیوس‌* از خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌و یکی‌از مهمترین‌کتابهای‌نجومی‌عالم‌اسلام‌.آرای‌مختلفی‌در بارة‌علتِ نامیده‌شدن‌کتاب‌بطلمیوس‌به‌مجسطی‌در عالم‌اسلام‌وجود دارد. مطابق‌نخستین‌رأی‌که‌مدتها صحیح‌پنداشته‌می‌شد و بسیاری‌، از جمله‌ابوالوفا مبشربن‌فاتِک‌(زندگی‌در قرن‌هفتم‌هجری‌؛ ص‌ 251) آن‌را مطرح‌کرده‌و حاجی‌خلیفه‌(ج‌ 2، ستون‌1594) نیز آن‌را تکرار نموده‌است‌، «مجسطی‌» معرّب‌واژه‌ای‌یونانی‌(مبشربن‌فاتک‌: ماغاسطِنی‌؛ حاجی‌خلیفه‌: ماجِستوس‌) و به‌معنای‌«بزرگ‌» دانسته‌می‌شد، اما نالینو (ص‌ 223ـ224) این‌رأی‌را رد کرده‌و این‌نام‌را صورت‌«منحوت‌» دو واژة‌یونانی‌(مِگاله‌سونطاکسیس‌) دانسته‌که‌احتمالاً از طریق‌ترجمة‌سریانی‌این‌کتاب‌به‌مسلمانان‌رسیده‌و به‌صورت‌مجسطی‌درآمده‌است‌. مطابق‌رأی‌دیگر، احتمالاً نام‌مجسطی‌از طریق‌ترجمة‌فارسی‌میانة‌(پهلوی‌) این‌کتاب‌یا بخشهایی‌از آن‌به‌مسلمانان‌رسیده‌است‌( رجوع کنید به ادامة‌مقاله‌). بعضی‌دانشمندان‌مسلمان‌، از جمله‌ابوریحان‌بیرونی‌(ج‌ 1، ص‌ 25) و ابن‌عِبری‌(ص‌ 58)، نیز از لفظ‌سونطاکسیس‌برای‌نامیدن‌این‌کتاب‌استفاده‌کرده‌اند. در عین‌حال‌مجسطی‌به‌بعضی‌دیگر از آثار نجومیِ حوزة‌تمدن‌اسلامی‌چون‌مجسطیِ ابوالوفا بوزجانی‌* نیز اطلاق‌می‌شده‌است‌( رجوع کنید بهبستانی‌، ذیل‌«المجستی‌»؛ نیز رجوع کنید به دوزی‌، ج‌ 2، ص‌ 577).آشنایی‌مسلمانان‌با کتاب‌مجسطی‌بطلمیوس‌، پیش‌از ترجمة‌آن‌به‌عربی‌، از دو طریق‌صورت‌پذیرفت‌: یکی‌از طریق‌ترجمة‌سریانی‌آن‌، که‌مورد استفادة‌بعضی‌دانشمندان‌اسلامی‌نیز قرار گرفت‌( رجوع کنید بهادامة‌مقاله‌)، و دیگر از طریق‌اشاراتی‌به‌نام‌آن‌در بعضی‌از نوشته‌های‌فارسی‌میانه‌ــ که‌احتمالاً نشان‌دهندة‌ترجمة‌دست‌کم‌بعضی‌قسمتهای‌کتاب‌از یونانی‌به‌فارسی‌میانه‌است‌ ــ از جمله‌در دینکرد (ج‌ 1، ص‌ 428، سطر 16) که‌از مجسطی‌به‌صورت‌mgstyk و در نامه‌های‌منوچهر (دابار ، ص‌ 63) که‌از آن‌با عنوان‌زیج‌بطلمیوس‌یاد شده‌است‌، هرچند نمی‌توان‌به‌یقین‌اظهار کرد که‌مسلمانان‌تحت‌تأثیر صورت‌فارسی‌میانة‌این‌کتاب‌، آن‌ را مجسطی‌نامیده‌اند.ترجمه‌های‌مجسطی‌و شرحهایی‌که‌بر آن‌نوشته‌شد، از زمان‌نخستین‌ترجمة‌آن‌به‌عربی‌در قرن‌دوم‌هجری‌تا روزگار خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌، زمینه‌ساز پیدایش‌تحریر مجسطی‌بود. ازینرو پیش‌از پرداختن‌به‌تحریر مجسطی‌، ذکر ترجمه‌ها و شرحهای‌این‌کتاب‌لازم‌است‌.ترجمة‌سریانی‌مجسطی‌واسطة‌ترجمة‌آن‌به‌عربی‌گردید ( رجوع کنید به ادامة‌مقاله‌). ابن‌صلاح‌همدانی‌(ص‌ 155) نوشته‌است‌که‌نسخه‌ای‌از ترجمة‌سریانی‌این‌کتاب‌را در اختیار داشته‌و از آن‌استفاده‌کرده‌است‌. به‌نوشتة‌اشتاین‌شنایدر (ص‌ 201)، ترجمة‌حجاج‌بن‌یوسف‌بن‌مَطَر ــ که‌موجود است‌ ــ نیز از متن‌سریانی‌صورت‌گرفته‌، اما به‌نوشتة‌ابن‌صلاح‌همدانی‌(همانجا) که‌هم‌متن‌سریانی‌هم‌ترجمة‌حجاج‌را در دست‌داشته‌، این‌ترجمه‌از متن‌یونانی‌صورت‌گرفته‌است‌.نخستین‌ترجمة‌عربی‌مجسطی‌را مترجمی‌ناشناس‌به‌دستور یحیی‌بن‌خالد برمکی‌(متوفی‌190) صورت‌داد. این‌ترجمه‌که‌در بعضی‌منابع‌اولیة‌اسلامی‌مانند الفهرست‌ابن‌ندیم‌(ص‌ 327)، ترجمة‌(نقلِ) «قدیم‌» و نیز ترجمة‌«مأمونی‌» (کونیچ‌، ص‌ـ64) نامیده‌شده‌است‌، نظر یحیی‌بن‌خالد را برآورده‌نکرد (ابن‌ندیم‌، همانجا) و او به‌گروهی‌از مترجمان‌دستور داد تا دوباره‌آن‌را ترجمه‌کنند. ابن‌ندیم‌(همانجا) همچنین‌از ترجمه‌های‌حجاج‌بن‌] یوسف‌بن‌[ مطر و اسحاق‌] بن‌حنین‌[ که‌ثابت‌] بن‌ قُرّه‌[ آن‌را اصلاح‌کرد، نام‌برده‌است‌. دیگر مترجم‌مجسطی‌، سهل‌بن‌رَبَّن‌طبری‌است‌، که‌آن‌را از یونانی‌به‌عربی‌ترجمه‌نمود (قفطی‌، ص‌ 187؛ رجوع کنید به سارتون‌، ج‌ 1، ص‌ 655، اگرچه‌به‌رغم‌نوشتة‌سارتون‌، نمی‌توان‌او را نخستین‌مترجم‌عربی‌مجسطی‌دانست‌؛ نیز رجوع کنید به سزگین‌، ج‌ 6، ص‌ 89؛ کونیچ‌، ص‌ 22ـ23).ابن‌صلاح‌همدانی‌به‌هنگام‌تألیف‌قول‌فی‌ثبت‌الخطأ و التصحیف‌العارضَیْن‌فی‌جداول‌المقالتین‌السابعة‌و الثامنة‌من‌کتاب‌المجسطی‌( رجوع کنید به سزگین‌، ج‌ 6، ص‌ 92) نوشته‌است‌که‌به‌پنج‌نسخة‌مختلف‌از ترجمه‌های‌مجسطی‌دسترسی‌داشته‌است‌. او بجز ترجمة‌سریانی‌و ترجمة‌حسن‌بن‌قریش‌، از ترجمة‌حجاج‌بن‌یوسف‌از یونانی‌، ترجمة‌اسحاق‌بن‌حنین‌از یونانی‌و همین‌ترجمه‌با اصلاح‌ثابت‌بن‌قرّه‌نام‌برده‌است‌(ص‌ 155). به‌نوشتة‌قطب‌الدین‌شیرازی‌(بخش‌، ص‌ 3) ــ که‌شمس‌الدین‌آملی‌(ج‌ 3، ص‌ 26) و قاضی‌زاده‌رومی‌( رجوع کنید بهآلوارت‌، ج‌ 5، ص‌ 144ـ 145) نیز عیناً نوشتة‌وی‌را تکرار کرده‌اند ــ سه‌نسخه‌(ترجمه‌) از مجسطی‌اشتهار داشته‌است‌: ترجمة‌حجاج‌بن‌یوسف‌بن‌مطر، ترجمة‌اسحاق‌بن‌حنین‌با اصلاح‌ثابت‌بن‌قرّه‌و ترجمة‌منسوب‌به‌ثابت‌بن‌قرّه‌. این‌عبارت‌تنها جایی‌است‌که‌در آن‌از ترجمة‌ثابت‌بن‌قرّه‌از مجسطی‌سخن‌به‌میان‌آمده‌است‌. از میان‌ترجمه‌های‌مختلف‌مجسطی‌، ترجمة‌حجاج‌بن‌یوسف‌بن‌مطر و ترجمة‌اسحاق‌بن‌حنین‌با اصلاح‌ثابت‌بن‌قرّه‌، باقی‌مانده‌اند (برای‌آگاهی‌از سیر تاریخی‌این‌ترجمه‌ها و نسخه‌های‌خطی‌آنها رجوع کنید به سزگین‌، ج‌ 6، ص‌ 88 ـ89 و برای‌آگاهی‌از ماهیت‌این‌ترجمه‌ها رجوع کنید بهکونیچ‌، ص‌ 64ـ71).مجسطی‌بسرعت‌بین‌ستاره‌شناسان‌مسلمان‌شناخته‌شد و آنان‌برای‌ارزیابی‌محاسبات‌ذکر شده‌در آن‌و تکمیل‌این‌محاسبات‌و احیاناً جایگزینی‌آنها با محاسباتی‌ که‌خود انجام‌داده‌بودند، پژوهشهای‌بسیار کردند و بویژه‌خیلی‌زود متوجه‌تفاوت‌روش‌مجسطی‌با سدهانت‌(کتاب‌نجومی‌هندی‌که‌مورد استفادة‌نخستین‌نسل‌از ستاره‌شناسان‌مسلمان‌بود) شدند (سزگین‌، ج‌ 6، ص‌ 85) و این‌بازبینی‌دایمی‌مجسطی‌باعث‌بروز انتقادهایی‌نیز بر آن‌شد ( رجوع کنید به ادامة‌مقاله‌). نظر به‌اهمیت‌بسیار زیاد مجسطی‌بین‌ستاره‌شناسان‌مسلمان‌، مورخان‌و دانشمندان‌و نویسندگان‌بسیاری‌در آثار خود از آن‌یاد کرده‌اند، از جمله‌ابن‌واضح‌یعقوبی‌(متوفی‌ 292) در تاریخ‌یعقوبی‌(ج‌ 1، ص‌ 133ـ136) خلاصه‌ای‌از چهار مقالة‌اول‌مجسطی‌، شامل‌تعداد بابهای‌هر مقاله‌و عنوان‌آنها، تهیه‌کرده‌است‌. به‌نظر وی‌(ج‌ 1، ص‌ 136)، ستاره‌شناسان‌فقط‌به‌این‌چهار مقاله‌احتیاج‌پیدا خواهند کرد و باقی‌کتاب‌کمتر مورد استفادة‌آنان‌خواهد بود. ابوریحان‌بیرونی‌(ج‌ 1، ص‌ 24ـ 25) و ابن‌صاعد اندلسی‌(ص‌ 182ـ183) و ابن‌خلدون‌(ج‌ 1: مقدمه‌، ص‌ 642) نیز از مجسطی‌نام‌برده‌و آن‌را جزو مهمترین‌کتابهای‌نجومی‌دانسته‌اند. این‌موضوع‌که‌یعقوبی‌و ابوریحان‌بیرونی‌از «باب‌»های‌این‌کتاب‌نام‌برده‌اند، احتمالاً نشان‌دهندة‌رواج‌ترجمة‌اسحاق‌بن‌حنین‌از آن‌بوده‌است‌که‌تقسیم‌بندی‌هر مقالة‌آن‌به‌باب‌بوده‌است‌(قطب‌الدین‌شیرازی‌، همانجا)، در حالی‌که‌در ترجمة‌حجاج‌هر مقاله‌به‌«نوع‌»هایی‌تقسیم‌شده‌است‌.تقریباً بلافاصله‌پس‌از ترجمة‌مجسطی‌، شرحهایی‌بر آن‌نوشته‌شد و تلخیصهایی‌از آن‌صورت‌گرفت‌(سزگین‌، ج‌ 6، ص‌ 89، پانویس‌)، از جملة‌آنها شرح‌جابربن‌حیان‌است‌که‌ابن‌ندیم‌(ص‌ 423) از آن‌نام‌برده‌و نخستین‌شرح‌مجسطی‌در عالم‌اسلام‌به‌شمار می‌آید (برای‌آگاهی‌از شرحهای‌دیگر رجوع کنید بهسزگین‌، ج‌ 6، ص‌ 90ـ94). بسیاری‌از «نخستین‌» نوشته‌های‌نجومی‌در عالم‌اسلام‌نیز تلخیصها و گزیده‌هایی‌از مجسطی‌بود. یکی‌از نخستین‌تلخیصها را محمدبن‌محمدبن‌کثیرالدین‌فَرغانی‌با نام‌جوامع‌علم‌النجوم‌و اصول‌الحرکات‌السماویة‌تهیه‌کرده‌که‌خلاصه‌ای‌از مجسطی‌بدون‌بحثهای‌تفصیلی‌و محاسبات‌ریاضی‌آن‌است‌و از انتقاد بر آن‌نیز خالی‌نیست‌(فرغانی‌، مقدمة‌سزگین‌، ص‌ 5). مهمترین‌تلخیص‌مجسطی‌، بخش‌علم‌الهیئة‌ریاضیاتِ شفا از ابن‌سیناست‌که‌شامل‌خلاصه‌ای‌از مقاله‌های‌سیزده‌گانة‌مجسطی‌به‌همراه‌مقالة‌بسیار کوتاهی‌از ابن‌سینا می‌باشد ( رجوع کنید بهص‌ 651ـ659).رصدهای‌مختلف‌ستاره‌شناسان‌مسلمان‌و محاسباتی‌که‌در پی‌این‌رصدها می‌شد و نیز آرای‌دانشمندان‌مسلمان‌در بارة‌روش‌نجومی‌و الگوی‌جهان‌شناختی‌بطلمیوس‌در مجسطی‌، باب‌انتقاد را نیز بر مجسطی‌گشود. از جمله‌ثابت‌بن‌قرّه‌در رسالة‌جواب‌عن‌سبب‌الخلاف‌بین‌زیج‌بطلمیوس‌و بین‌ الممتحن‌(سزگین‌، ج‌ 5، ص‌ 227)، به‌بررسی‌اختلاف‌محاسبات‌نجومی‌این‌دو کتاب‌پرداخت‌که‌متضمن‌انتقاداتی‌بر بطلمیوس‌نیز بود. بتّانی‌* نیز در زیج‌صابی‌در مواضع‌مختلف‌از مجسطی‌انتقاد کرده‌است‌؛ از جمله‌هنگام‌بحث‌در بارة‌طول‌سال‌اعتدالی‌(ص‌ 62ـ64)، آرای‌بطلمیوس‌را نقد و این‌زمان‌را برابر 365 روز و 5 ساعت‌و 46 دقیقه‌و 24 ثانیه‌به‌دست‌آورده‌است‌، حال‌آنکه‌بطلمیوس‌در نوع‌اول‌از مقالة‌سوم‌مجسطی‌(گ‌34 ر ـ 36 ر) این‌زمان‌را برابر 365 روز و 5 ساعت‌و 55 دقیقه‌و 12 ثانیه‌ذکر کرده‌است‌.انتقادهای‌گسترده‌بر آرای‌بطلمیوس‌، بویژه‌آرای‌وی‌در مجسطی‌، با کتاب‌الشکوک‌علی‌بطلمیوس‌نوشتة‌ابن‌هیثم‌(متوفی‌پس‌از 430) آغاز شد. ابن‌هیثم‌در این‌کتاب‌ضمن‌طرح‌آرای‌بطلمیوس‌، در بخشهای‌مختلف‌کتاب‌به‌نقد آرای‌او پرداخت‌، بویژه‌یکی‌از این‌انتقادها، به‌استفادة‌بطلمیوس‌از فلک‌مُعَدِّل‌المَسیر برای‌بررسی‌حرکت‌سیارات‌اختصاص‌دارد ( رجوع کنید بهص‌ 24ـ42، نیز رجوع کنید بهمقدمة‌صَبره‌، ص‌ س‌ـ ع‌). انتقاد ابن‌هیثم‌از الگوی‌بطلمیوسی‌جهان‌، آغازگر انتقادهایی‌شد که‌ پس‌ از پدیدآمدن‌تحریر مجسطی‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌، از سوی‌طوسی‌و قطب‌الدین‌شیرازی‌و ابن‌شاطر بر این‌الگو صورت‌گرفت‌(سزگین‌، ج‌ 6، ص‌ 85). ابوریحان‌بیرونی‌ (ج‌ 1، ص‌ 24ـ54) نیز در شرح‌بخشهای‌مختلف‌مقالة‌اول‌مجسطی‌، از آرای‌او انتقاداتی‌کرد. طی‌قرنهای‌ششم‌و هفتم‌هجری‌در اسپانیای‌مسلمان‌نیز از مجسطی‌انتقاداتی‌شد، که‌مهمترین‌آنها را بِطروجی‌اشبیلی‌مطرح‌کرد. او که‌از طریق‌کتاب‌اصلاح‌المجسطی‌جابربن‌افلح‌اشبیلی‌( رجوع کنید بهسزگین‌، ج‌ 6، ص‌ 93) با آرای‌بطلمیوس‌آشنا شده‌بود، انتقادات‌مهمی‌بویژه‌بر الگوی‌بطلمیوسی‌جهان‌داشت‌. این‌انتقادات‌تأثیر بسیاری‌بر دانش‌نجوم‌در اسپانیای‌مسلمان‌و در جهان‌غرب‌داشت‌(برای‌آگاهی‌از انتقادات‌بطروجی‌رجوع کنید بهسامسو ، ص‌ 461ـ 465؛ بطروجی‌* ).در 570 ـ571/ 1175، گراردوس‌(ژرار) کرمونایی‌مجسطی‌را از روی‌متن‌عربی‌آن‌به‌لاتینی‌ترجمه‌کرد (کارمودی‌، ص‌ 15). نخستین‌ترجمة‌عبری‌آن‌نیز از روی‌ متن‌عربی‌بین‌628ـ633/ 1231ـ 1235 صورت‌پذیرفت‌( د. جودائیکا ، ج‌ 3، ص‌ 799). نخستین‌بار در سدة‌هفتم‌قطب‌الدین‌شیرازی‌، مجسطی‌را از روی‌خلاصه‌ای‌که‌عبدالملک‌بن‌محمد شیرازی‌از کتاب‌تهیه‌کرده‌بود، به‌فارسی‌برگرداند ( رجوع کنید بهقطب‌الدین‌شیرازی‌، بخش‌، ص‌). این‌ترجمه‌، فن‌دوم‌از جملة‌چهارم‌درّة‌التاج‌لغرّة‌الدّباج‌اثر قطب‌الدین‌شیرازی‌را تشکیل‌می‌دهد (استوری‌، ج‌ 2، بخش‌1، ص‌ 37ـ 38) و چاپ‌شده‌است‌. ترجمه‌ای‌فارسی‌نیز از بخشی‌از مجسطی‌وجود دارد که‌کار مترجمی‌ناشناس‌است‌(منزوی‌، ج‌ 4، ص‌ 2629). خلاصه‌ای‌از مجسطی‌را نیز شمس‌الدین‌آملی‌(ج‌ 3، ص‌ 26ـ 45) ذکر کرده‌که‌تنها شامل‌فهرستی‌از مقالات‌سیزده‌گانة‌کتاب‌است‌.در ادامة‌روش‌فکری‌و سنّت‌علمیِ اسلامی‌که‌باعث‌نوشته‌شدن‌شرحهایی‌بر مجسطی‌بطلمیوس‌و تهیة‌خلاصه‌های‌متعددی‌از آن‌می‌شد، خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌در 644 (سزگین‌، همانجا) بازنویسی‌مشهور خود را از مجسطی‌بطلمیوس‌با عنوان‌تحریر مجسطی‌پدید آورد. این‌کتاب‌به‌همراه‌تحریر اصول‌اقلیدس‌* و تحریرهای‌دیگر او به‌نام‌متوسطات‌(در بارة‌آنچه‌متوسطات‌نامیده‌می‌شود رجوع کنید بهتحریر ( 3 ) * ؛ متوسطات‌* )، بازنویسی‌یک‌دوره‌علوم‌ریاضی‌، هندسه‌و هیئت‌در زمان‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌است‌. او تحریر مجسطی‌را در هنگام‌زندگی‌در الموت‌، و به‌نام‌حسام‌الدین‌حسن‌بن‌محمد سیواسی‌(نصیرالدین‌طوسی‌، گ‌ 1 پ‌) دانشمند اسماعیلی‌مذهب‌معاصرش‌، نوشت‌. سیواسی‌نیز مدتی‌بعد نخستین‌شرح‌را بر تحریر مجسطی‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌تألیف‌کرد ( رجوع کنید به ادامة‌مقاله‌). خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌در نگارش‌تحریر مجسطی‌از روش‌مترجمان‌مجسطی‌استفاده‌کرده‌است‌. وی‌در مقدمة‌بسیار کوتاهش‌بر کتاب‌(همانجا) نوشته‌است‌که‌کتاب‌را در 13 مقاله‌، 141 فصل‌و 196 شکل‌، مطابق‌با نسخة‌] ترجمة‌[ اسحاق‌بن‌حنین‌که‌ثابت‌بن‌قرّه‌اصلاح‌کرده‌، تنظیم‌می‌کند.تبویب‌کتاب‌به‌این‌قرار است‌: مقالة‌اول‌(گ‌ 1 پ‌ـ 11 ر) کلیاتی‌در بارة‌علم‌نجوم‌و بعضی‌مبادی‌مثلثات‌کروی‌، مقالة‌دوم‌(گ‌ 11 ر ـ 19 ر) در بارة‌بعضی‌محاسبات‌نجومی‌همچون‌یافتن‌سِعَة‌المشرق‌، مقالة‌سوم‌(گ‌ 19 ر ـ 25 ر) در بارة‌طول‌سال‌شمسی‌و قمری‌و شرح‌چند تقویم‌مختلف‌، مقالة‌چهارم‌(گ‌25 ر ـ 32 پ‌) در بارة‌حرکات‌مختلف‌ماه‌، مقالة‌پنجم‌(گ‌ 32 پ‌ـ 41 ر) در بارة‌برخی‌حرکات‌سیارات‌و اختلاف‌منظرماه‌، مقالة‌ششم‌(گ‌ 41 ر ـ 48 پ‌) در بارة‌اجتماع‌و استقبال‌سیارات‌و کسوف‌و خسوف‌، مقالة‌هفتم‌(گ‌ 48پ‌ـ 55 ر) در بارة‌حرکت‌ثوابت‌و جداول‌مختصات‌ستارگان‌در نیمة‌شمالی‌آسمان‌، مقالة‌هشتم‌(گ‌ 55 ر ـ 61پ‌) در بارة‌جداول‌مختصات‌ستارگان‌در نیمة‌جنوبی‌آسمان‌، مقالة‌نهم‌(گ‌پ‌ـ 71 ر) در بارة‌بعضی‌اصول‌حرکتهای‌سیارات‌و حرکتهای‌مختلف‌عطارد، مقالة‌دهم‌(گ‌پ‌ـ 73 پ‌) در بارة‌ حرکتهای‌مختلف‌زهره‌، مقالة‌یازدهم‌(گ‌ 73 پ‌ـ 81 ر) در بارة‌حرکت‌خارج‌ازمرکز سیارات‌پنج‌گانة‌پس‌از زهره‌(به‌تعبیر قدما، سیارات‌عُلوی‌)، مقالة‌دوازدهم‌(گ‌ 81 ر ـ 85 پ‌) در بارة‌رجوع‌سیارات‌و مقالة‌سیزدهم‌(گ‌ 85 پ‌ـ 92 ر) در بارة‌حرکتهای‌عرضی‌سیارات‌(برای‌ آگاهی‌از تعداد مقالات‌، فصول‌و عنوان‌مقالات‌رجوع کنید به آلوارت‌، ج‌ 5، ص‌ 143ـ144). بین‌نسخة‌حجاج‌بن‌یوسف‌بن‌مطر و نسخة‌اسحاق‌بن‌حنین‌که‌اساس‌بازنویسی‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌بوده‌، تفاوت‌چندانی‌وجود ندارد، فقط‌در ترجمة‌اسحاق‌بن‌حنین‌و به‌تبع‌آن‌در بازنویسی‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌، سه‌فصل‌از مقالة‌ششم‌کتاب‌حذف‌شده‌و مقالة‌ششم‌از ده‌فصل‌تشکیل‌گردیده‌است‌، در حالی‌که‌همین‌مقاله‌در ترجمة‌حجاج‌سیزده‌نوع‌(فصل‌) دارد.کوشش‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌برای‌رعایت‌اختصار باعث‌شده‌است‌که‌او از تکرار یک‌موضوع‌واحد برای‌اجرام‌متفاوت‌خودداری‌کند، از جمله‌در مقالة‌دهم‌(گ‌ 73 پ‌) هنگام‌طرح‌مسئلة‌خروج‌از مرکز مریخ‌، بحث‌در بارة‌آن‌را به‌موضوع‌همین‌مسئله‌در مورد مشتری‌ارجاع‌داده‌است‌. ازینرو، از مقالة‌دهم‌کتاب‌که‌باید در ده‌فصل‌تحریر می‌شد، فقط‌شش‌فصل‌بازنویسی‌شده‌است‌.خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌(گ‌ 1 پ‌) دلایل‌خود برای‌تهیة‌تحریر مجسطی‌را یکی‌خواهش‌دوستان‌و دیگری‌نبودِ بعضی‌مطالب‌لازم‌در متنهای‌خلاصه‌شدة‌قبلی‌ذکر کرده‌و گفته‌است‌که‌می‌خواسته‌متنی‌تهیه‌نماید که‌ضمن‌حذف‌بحثهای‌نظری‌کتاب‌، ترتیب‌فصول‌در آن‌رعایت‌شده‌باشد و ترتیب‌شکلها نیز بر اساس‌متن‌اصلی‌دست‌نخورده‌بماند و در عین‌خلاصه‌نویسی‌و پرهیز از پیچیدگی‌، بررسیها و آرای‌متأخران‌نیز در آن‌بیاید. او برای‌روشن‌شدن‌بخشهایی‌که‌خود بر کتاب‌افزوده‌، عموماً عبارات‌را با «اَقولُ» آغاز و با «نَعودُ اِلی‌الکتابِ» به‌پایان‌برده‌است‌(مثلاً رجوع کنید بهگ‌ 34 ر). اگرچه‌اساس‌بازنویسی‌او ترجمة‌اسحاق‌بن‌حنین‌بوده‌، در موارد معدودی‌از ترجمة‌حجاج‌بن‌یوسف‌بن‌مطر نیز استفاده‌کرده‌است‌، از جمله‌در فصل‌سومِ مقالة‌نهم‌به‌هنگام‌صحبت‌از ایام‌العَوْدات‌، نکاتی‌را هم‌از نسخة‌اسحاق‌هم‌از نسخة‌حجاج‌نقل‌کرده‌است‌(گ‌ 62 پ‌). او از آرای‌چند دانشمند مسلمان‌دیگر نیز یاد کرده‌است‌، از جمله‌از ابوریحان‌بیرونی‌(همانجا) و ابوعلی‌سینا (گ‌ 61 پ‌) و افراد دیگری‌به‌نامهای‌صالح‌بن‌محمد زینبی‌بغدادی‌(؟) و ابوعمران‌بغدادی‌و ابوبکر حکیم‌(همانجا)، که‌تقریباً اطلاعی‌از زندگی‌آنها در دست‌نیست‌.بین‌جدولهای‌مختصات‌ستارگان‌در فصل‌پنجمِ مقالة‌هفتم‌و فصل‌اولِ مقالة‌هشتم‌تحریر مجسطی‌، و همین‌جدولها در ترجمه‌های‌اسحاق‌بن‌حنین‌و حجاج‌بن‌یوسف‌بن‌مطر، به‌ رغم‌بیش‌از چهارصد سال‌فاصله‌بین‌دو متن‌، هیچ‌تفاوتی‌وجود ندارد. در حالی‌که‌در اثر پدیدة‌تقدیم‌اعتدالین‌* ، طول‌دایرة‌البروجی‌ستارگان‌، تغییر می‌کند. این‌، برخلاف‌ روش‌دیگر ستاره‌شناسان‌مسلمان‌، نظیر عبدالرحمان‌صوفی‌رازی‌، است‌. وی‌تفاوت‌طول‌دایرة‌البروجی‌ستارگان‌را نسبت‌به‌زمان‌تألیف‌مجسطی‌تا زمان‌نگارش‌کتاب‌خود ( رجوع کنید به ص‌ 22) ذکر کرده‌است‌.مهمترین‌افزوده‌های‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌در تحریر مجسطی‌که‌در متنهای‌پیش‌از آن‌و در مجسطی‌وجود ندارد، شرح‌تقویمهای‌جدید است‌. او در مقدمه‌ای‌که‌پیش‌از فصل‌اولِ مقالة‌سوم‌تحریر مجسطی‌(گ‌ 19 ر) آورده‌، به‌توضیح‌طول‌سال‌و نام‌ماهها در تقویمهای‌قبطی‌و یهودی‌و یزدگردی‌و هجری‌پرداخته‌است‌. در جاهای‌مختلف‌کتاب‌نیز (مثلاً، گ‌ 31 پ‌) به‌ذکر تاریخ‌یزدگردی‌، در کنار دیگر تاریخهای‌مذکور در مجسطی‌از جمله‌تاریخ‌بختنصری‌، پرداخته‌است‌.تحریر مجسطی‌از انتقادات‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌از آرای‌بطلمیوس‌خالی‌نیست‌، از جملة‌آنها انتقادی‌است‌بر نتیجه‌گیری‌بطلمیوس‌از رصد متقدمان‌خود از گرفتهای‌حلقوی‌خورشید برای‌به‌دست‌آوردن‌اندازة‌ظاهری‌قرص‌خورشید. خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌(گ‌ 37پ‌) در انتقادی‌بر این‌نتیجه‌گیری‌، به‌رغم‌نظر بطلمیوس‌که‌اندازة‌ظاهری‌قرص‌خورشید را ثابت‌می‌دانست‌، آن‌را در دورترین‌فاصله‌اش‌نسبت‌به‌زمین‌(بُعْدُالاَبْعَد) کوچکتر از زمانهای‌دیگر و بزرگتر از قرص‌ماه‌، در همان‌حالت‌می‌داند. مهمترین‌انتقادی‌که‌طرح‌آن‌از سوی‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌جالب‌توجه‌است‌، شک‌او در مورد ترتیب‌چرخش‌اجرام‌به‌دور زمین‌برابر الگوی‌زمین‌مرکزی‌بطلمیوس‌است‌که‌تقریباً هم‌زمان‌با خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌، در غرب‌جهان‌اسلام‌، بطروجی‌نیز آن‌را مطرح‌کرد. طوسی‌در باب‌اول‌از مقالة‌نهم‌تحریر مجسطی‌(گ‌پ‌) تردید خود را نسبت‌به‌ترتیب‌گردش‌اجرام‌بر اساس‌الگوی‌بطلمیوس‌ابراز کرده‌است‌. او در این‌فصل‌، از نوشتة‌ابن‌سینا که‌سیارة‌زهره‌را همچون‌خالی‌بر سطح‌خورشید دیده‌بوده‌، یاد کرده‌است‌. خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌، با نقل‌این‌مطلب‌و نقل‌قول‌دیگری‌(همانجا) از شخصی‌به‌نام‌صالح‌بن‌محمد زینبی‌بغدادی‌(؟) ــ که‌در کتاب‌خود از رصد همین‌پدیده‌توسط‌شیخ‌ابوعمران‌در بغداد و محمدبن‌ابی‌بکر در فرسین‌( ؟ ) یاد کرده‌است‌ ــ بطلان‌حرکت‌زهره‌با خورشید را بر روی‌یک‌فلک‌ حامل‌، بر اساس‌الگوی‌بطلمیوس‌نتیجه‌گرفته‌است‌(نیز رجوع کنید بهصلیبا، 1987، ص‌ 7ـ12). با اینهمه‌مهمترین‌انتقادهای‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌از آرای‌بطلمیوس‌، در التذکرة‌فی‌الهیئة‌* و دو رسالة‌دیگرش‌مُعینیه‌و حل‌مشکلات‌معینیه‌مطرح‌شده‌است‌نه‌در تحریر مجسطی‌.پس‌از نگارش‌تحریر مجسطی‌طوسی‌، یحیی‌بن‌ابی‌الشکر مغربی‌خلاصه‌ای‌از مجسطی‌در ده‌مقاله‌با عنوان‌تلخیص‌المجسطی‌تهیه‌کرد (حاجی‌خلیفه‌، ج‌ 2، ستون‌1596؛ صلیبا، 1983، ص‌ 389ـ393)، اما این‌کتاب‌را نمی‌توان‌مستقیماً تحت‌تأثیر تحریر مجسطی‌خواجه‌نصیرالدین‌طوسی‌دانست‌. علاوه‌بر شرح‌حسام‌الدین‌حسن‌بن‌محمد سیواسی‌بر تحریر مجسطی‌(سزگین‌، ج‌ 6، ص‌ 93)، نظام‌الدین‌نیشابوری‌معروف‌به‌نظام‌اعرج‌، عبدالعلی‌بیرجندی‌، عصمت‌اللّه‌سهارنپوری‌و شمس‌الدین‌سمرقندی‌نیز شرحهایی‌بر این‌کتاب‌نوشته‌اند (برای‌آگاهی‌از این‌شرحها رجوع کنید به سزگین‌، ج‌ 6، ص‌ 93ـ94؛ نیز رجوع کنید بهبروکلمان‌، ج‌ 1، ص‌ 674، ) ذیل‌( ، ج‌، ص‌ 930ـ931). مؤیدالدین‌عُرضی‌دمشقی‌نیز بر برهان‌شکل‌چهارم‌از مقالة‌نهم‌مجسطی‌لاحقه‌ای‌نوشته‌است‌(گلچین‌معانی‌، ج‌، ص‌ 67). خلاصه‌ای‌از تحریر مجسطی‌نیز وجود دارد که‌غیاث‌الدین‌منصور دشتکی‌شیرازی‌با عنوان‌تکملة‌المجسطی‌تهیه‌کرده‌است‌(همان‌، ج‌، ص‌ 107ـ 108). قاضی‌زاده‌رومی‌(آلوارت‌، ج‌ 5، ص‌ 144ـ 145) و شخصی‌ناشناس‌(افشار، دانش‌پژوه‌و منزوی‌، ج‌ 16، ص‌ 295) نیز بر این‌کتاب‌حاشیه‌نوشته‌اند. از تحریر مجسطی‌نسخه‌های‌خطی‌بسیاری‌باقی‌مانده‌است‌(برای‌آگاهی‌از این‌نسخه‌های‌خطی‌در ایران‌رجوع کنید به فکرت‌، ص‌ 108ـ109؛ افشار و دانش‌پژوه‌، ج‌ 1، ص‌ 114ـ 115؛ حائری‌، ج‌ 19، ص‌ 162، 507؛ برای‌آگاهی‌از نسخه‌های‌خطی‌خارج‌از ایران‌رجوع کنید بهبروکلمان‌، ) ذیل‌( ، ج‌، ص‌ 930).خیراللّه‌خان‌بن‌لطف‌اللّه‌مهندس‌لاهوری‌، تحریر مجسطی‌طوسی‌را در 1144 با عنوان‌تقریب‌التحریر به‌فارسی‌ترجمه‌کرد (عبدالمقتدر، ج‌ 11، ص‌ 71؛ منزوی‌، ج‌، ص‌ 2632ـ 2633). در همین‌سال‌مترجمی‌به‌نام‌جگناته‌/ جاگانات‌ تحریر مجسطی‌را به‌زبان‌سنسکریت‌برگرداند (پینگری‌، ص‌ 628).منابع‌: ابن‌خلدون‌؛ ابن‌سینا، الشفاء، الریاضیات‌، ج‌ 2 : علم‌الهیئة‌، چاپ‌ابراهیم‌مدکور، قاهره‌1385/ 1965، چاپ‌افست‌قم‌1405؛ ابن‌صاعد اندلسی‌، التعریف‌بطبقات‌الامم‌: تاریخ‌جهانی‌علوم‌و دانشمندان‌تا قرن‌پنجم‌هجری‌، چاپ‌غلامرضا جمشیدنژاداول‌، تهران‌1376ش‌؛ ابن‌عبری‌، تاریخ‌مختصرالدول‌، بیروت‌: دارالمیسره‌، ] بی‌تا. [ ؛ ابن‌ندیم‌؛ ابن‌هیثم‌، الشکوک‌علی‌بطلمیوس‌، چاپ‌عبدالحمید صبره‌و نبیل‌شهابی‌، قاهره‌1971؛ ابوریحان‌بیرونی‌، کتاب‌القانون‌المسعودی‌، حیدرآباد دکن‌1373ـ 1375/ 1954ـ1956؛ ایرج‌افشار و محمدتقی‌دانش‌پژوه‌، فهرست‌کتابهای‌خطی‌کتابخانة‌ملی‌ملک‌، ج‌، تهران‌1352ش‌؛ ایرج‌افشار، محمدتقی‌دانش‌پژوه‌، و علینقی‌منزوی‌، فهرست‌کتابخانة‌مجلس‌شورای‌ملی‌، ج‌، تهران‌1348ش‌؛ محمدبن‌جابر بتّانی‌، کتاب‌الزیج‌الصابی‌، چاپ‌کارلو آلفونسو نالینو، میلان‌1899؛ بطرس‌بستانی‌، محیط‌المحیط‌: قاموس‌مطوّل‌للّغة‌العربیّة‌، بیروت‌1987؛ کلاودیوس‌بطلمیوس‌، المجسطی‌، ترجمة‌حجاج‌بن‌یوسف‌بن‌مطر، نسخة‌خطی‌کتابخانة‌لیدن‌هلند، ش‌Or. ، نسخة‌عکسی‌موجود در کتابخانة‌بنیاد دایرة‌المعارف‌اسلامی‌؛ حاجی‌خلیفه‌؛ عبدالحسین‌حائری‌، فهرست‌کتابخانة‌مجلس‌شورای‌ملی‌، ج‌، تهران‌1350ش‌؛ جورج‌سارتون‌، مقدمه‌بر تاریخ‌علم‌، ترجمة‌غلامحسین‌صدری‌افشار، تهران‌1353ـ1357ش‌؛ محمدبن‌محمود شمس‌الدین‌آملی‌، نفائس‌الفنون‌فی‌عرایس‌العیون‌، ج‌، چاپ‌ابوالحسن‌شعرانی‌، تهران‌1379؛ عبدالرحمان‌بن‌عمر صوفی‌، ترجمة‌صورالکواکب‌عبدالرحمن‌صوفی‌، به‌قلم‌نصیرالدین‌طوسی‌، چاپ‌معزالدین‌مهدوی‌، تهران‌1351ش‌؛ احمدبن‌محمد فرغانی‌، جوامع‌علم‌النجوم‌و اصول‌الحرکات‌السماویّة‌، فرانکفورت‌1406/ 1986؛ محمدآصف‌فکرت‌، فهرست‌الفبائی‌کتب‌خطی‌کتابخانة‌مرکزی‌آستان‌قدس‌رضوی‌، مشهد 1369ش‌؛ محمودبن‌مسعود قطب‌الدین‌شیرازی‌، دُرّة‌التاج‌لِغرّة‌الدّباج‌، بخش‌، تهران‌?] 1324ش‌[ ؛ علی‌بن‌یوسف‌قفطی‌، تاریخ‌الحکماء، و هو مختصر الزوزنی‌المسمی‌بالمنتخبات‌الملتقطات‌من‌کتاب‌اخبارالعلماء باخبار الحکماء ، چاپ‌لیپرت‌، لایپزیگ‌1903؛ احمد گلچین‌معانی‌، فهرست‌کتب‌خطی‌کتابخانة‌آستان‌قدس‌رضوی‌، ج‌، مشهد 1350ش‌؛ مبشربن‌فاتک‌، مختارالحکم‌و محاسن‌الکلم‌، چاپ‌عبدالرحمان‌بدوی‌، بیروت‌1980؛ احمد منزوی‌، فهرستوارة‌کتابهای‌فارسی‌، تهران‌1374ش‌ ـ ؛ کارلو آلفونسو نالینو، علم‌الفلک‌: تاریخه‌عندالعرب‌فی‌القرون‌الوسطی‌، بیروت‌] بی‌تا. [ ؛ محمدبن‌محمد نصیرالدین‌طوسی‌، تحریر مجسطی‌، نسخة‌خطی‌کتابخانة‌آستان‌قدس‌رضوی‌، ش‌، نسخة‌عکسی‌موجود در کتابخانة‌بنیاد دایرة‌المعارف‌اسلامی‌؛ یعقوبی‌؛ـ Abdul Muqtadir, Catalogue of the Arabic and Persian manuscripts in the oriental public library at Bankipore , XI, Patna 1927; W. Ahlwardt, Handschriften-Verzeichnisse Kخniglichen Bibliothek zu Berlin: verzeichniss der arabischen Handschriften , vol. 5, Berlin 1893; Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949; Supplementband , 1937-1942, Francis J. Carmody, Arabic astronomical and astrological sciences in Latin translation: a critical bibliography , Berkeley, Calif. 1956; De ¦nkard , tr. and ed. D. M. Madan, Bombay 1911; B. N. Dhabhar, The Epistles of Manushchihar , Bombay 1912; R. Dozy, Supplإment aux dictionaires arabes , Beirut 1981;Encyclopaedia Judaica , Jerusalem 1978-1982, s.v. "Astronomy" (by Arthur Beer); Ibn S ¤ala ¦h, Zur Kritik der Koordinatenدberliferung im Strenkatalog des Almagest , ed. P. Kunitzsch, Gخttingen 1975; Paul Kunitzsch, Der Almagest: die Syntaxis Mathematica des Claudius Ptolemجus in arabisch-lateinischer غberlieferung , Wiesbaden 1974; D. Pingree, "History of mathematical astronomy in India", in Dictionary of scientific biography , ed. Charles Coulston Gillispie, vol. 15, New York 1981; G. Saliba, "An observational notebook of a thirteenth - century astronomer", Isis , vol. 74 (1983); idem, "The role of the Almagest commentaries in medieval Arabic astronomy: a preliminary survey of T ¤u ¦s ¦â's reduction of Ptolemy's Almagest" , Archives internationales d'histoire des sciences , no. 37 (1987); Julio Samsئ, "Sobre la astronom ¦âa de al-Bit ¤ru ¦y ªi", Al-Andalus , XXXVI (1971); Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden 1967-1984; Moritz Steinschneider, Die arabischen دbersetzungen aus dem Griechischen , Graz 1960; Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio-bibliographical survey , vol. 2, pt. 1, London 1972.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 6
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده