تُجیبی، قاسم بن یوسف ، محدّث و راوی اخبار و سیّاح مغربی قرن هفتم و هشتم. وی ملقب به علمالدین و مشهور به سَبْتی بوده است. نام او در برخی منابع ابوالقاسم آمده و نسبتهای قیسی و بَلَنْسی نیز برای او ذکر شده است (ذهبی، ص 688؛ کتانی، ج1، ص 264ـ265؛ د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه). تجیبی در حدود 670 در سَبْتَه، شهری در شمالغربی افریقا در مراکش کنونی، به دنیا آمد و در همانجا نزد نحویان بزرگی چون مالکبن مرحّل (متوفی 699)، ابنالشاط سَبتی (متوفی 723) و ابنابیالربیع (متوفی 688) به تحصیل پرداخت (ذهبی، همانجا؛ صفدی، ج24، ص173؛ د. اسلام ، همانجا). در 696 از سبته خارج شد و به مشرق و شمالشرقی افریقا سفر کرد و در همان سال در دارالنبهیة اسکندریه از تاجالدین علیبن احمد حسنی غَرّافی حدیث شنید (تجیبی، ص 93؛ ابنسوده، ص232). پس از چندی به حج رفت و در راه حج از تقیالدین ابوالفتح ابندَقیقالعید (متوفی 702) حدیث استماع کرد (تجیبی، ص16) و در مکه از افرادی چون یوسفبن احمد غسولی (متوفی 700)، ابوالفضل احمدبن هبةاللّهبن عساکر (متوفی 699)، ابوحفص بنقَوّاس (متوفی 698) و شرفالدینبن خلف دمیاطی (متوفی 705) حدیث شنید (تجیبی، ص73، 85، 290، 420؛ ذهبی؛ صفدی، همانجاها؛ ابنحجر عسقلانی، ج3، ص240). تجیبی در قاهره نیز نزد ابننحاس (متوفی 698) حدیث و ادب آموخت (تجیبی، ص83 ـ84) و برای شنیدن حدیث نزد ذهبی رفت، ولی ذهبی از او حدیث شنید. وی تجیبی را در شمار مشایخ خود آورده و او را فردی دیندار و در تحصیل جدّی معرفی کرده است (ص687ـ 688).به گفتة ذهبی، تجیبی در 718 در باغی که در سبته داشته، مقیم بوده و در حدود 735 در همان شهر درگذشته است (ص688؛ قس د. اسلام ، همانجا: 730).ابنخطیب (ج3، ص185، 199، ج4، ص388) نام برخی از شاگردان تجیبی را آورده و به برخی از کسانی که از او حدیث شنیده بودهاند، اشاره کرده است که از آن جملهاند: محمدبن احمدبن خمیس انصاری، محمدبن قاسم انصاری و یوسفبن موسیبن سلیمان جذامی منتشافری.مهمترین اثر تجیبی، مستفاد الرحلة و الاغتراب نام دارد.این کتاب، برخلاف دیگر سفرنامهها، تنها توصیف شهرها نیست، بلکه بیشتر به کتب رجال میماند، زیرا هدف تجیبی از سفر به مشرق و زیارت خانة خدا، دیدن و توصیف شهرها نبوده، بلکه میخواسته با مشایخ و مشاهیر آن شهرها ملاقات کند، از آنان علم بیاموزد و آنان را به نسلهای آینده معرفیکند. او در این سفرها با مشایخ بزرگی چون ابندقیقالعید و شرفالدین دمیاطی و ذهبی مصاحبت کرده و از آنان اجازة روایت گرفته و به برخی هم اجازة روایت داده است (تجیبی، ص16، 73؛ ذهبی، همانجا). تجیبی در سفرنامة خود ــ که به گفته سخاوی (ص337) و ابنحجر (همانجا) سه جلد بزرگ بوده است و بخشی از آن به کوشش عبدالحفیظ منصور در 1395/ 1975 در لیبی و تونس چاپ شده است ــ ضمنذکر شهرهایی که به آنها سفر کرده، به استادان و مشایخی که در هر شهر از آنها حدیث یا علمی آموخته و همچنین به مقبرة برخی عالمان در شهرهای مختلف اشاره کرده و در وصف مکة مکرمه بتفصیل به احادیث و اخبار مربوط به اماکن و جایگاههای مقدّس آن پرداخته است (برای تفصیل بیشتر رجوع کنید بهتجیبی، ص230ـ 468).کتاب دیگر تجیبی برنامج نام دارد که در 1401/ 1981 در لیبی و تونس با تحقیق آنا راموس و به کوشش عبدالحفیظ منصور چاپ شده است (ابنسوده، ص209؛ کتانی، ج 1، ص 265؛ د. اسلام ، همانجا). برنامج نام کتابهایی است که در آنها نام استادان مؤلف و کتابهایی که از آغاز خوانده، فهرستوار ذکر میشود.فییرو نویسنده مقالة «تجیبی» در د. اسلام (همانجا) به اشتباه کتاب الترغیب فی الجهاد نوشتة ابوعبداللّه محمدبن عبدالرحمان تجیبی * ، محدّث قرن ششم و هفتم، را ( رجوع کنید به مقّری، ج 2، ص 160ـ161) به علمالدین تجیبی نسبت داده است.منابع: ابنحجر عسقلانی، الدرر الکامنة فیاعیان المائة الثامنة ، بیروت 1414/1993؛ ابنخطیب، الاحاطة فی اخبار غرناطة ، چاپ محمدعبداللّه عنان، قاهره 1393ـ1397/1973ـ1977؛ ابنسوده، دلیل مورّخالمغرب الاقصی' ، بیروت 1418/1997؛ قاسمبنیوسف تجیبی، مستفادالرحلة والاغتراب ، چاپ عبدالحفیظ منصور، لیبی ـ تونس ?] 1395/1975 [ ؛ محمدبناحمد ذهبی، معجم شیوخ الذهبی ، چاپ روحیة عبدالرحمان سیوفی، بیروت 1410/1990؛ محمدبنعبدالرحمان سخاوی، الاعلان بالتوبیخ لمن ذمّالتّاریخ ، چاپ فرانتز روزنتال، بغداد 1382/1963؛ خلیلبنایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات ، ج24، چاپ محمد عدنان بَخیت و مصطفی حَیاری، بیروت 1413/1993؛ محمد عبدالحیبنعبدالکبیر کتانی، فهرسالفهارس و الاثبات ، چاپ احسان عباس، بیروت 1402/1982؛ احمدبنمحمد مقّری، نفحالطّیب ، چاپ احسان عباس، بیروت 1388/1968؛EI 2 , s.v. " A l-Tud ¢j ¢ ¦âb ¦â" (by Maribel Fierro).