تجویدی هادی

معرف

نگارگر نامی‌ معاصر و احیاگر نگارگری‌ سنّتی‌ ایران‌
متن
تجویدی‌، هادی‌ ، نگارگر نامی‌ معاصر و احیاگر نگارگری‌ سنّتی‌ ایران‌. در 1272ش‌ در اصفهان‌ به‌ دنیا آمد. جد مادری‌ وی‌، میرزا بابا نقاشباشی‌، از هنرمندان‌ نام‌آور اصفهان‌ و دایی‌ او، حاج‌ میرزا امامی‌، نقاش‌ برجسته‌ و پدرش‌ محمدعلی‌ سلطان‌الکتّاب‌ خوش‌نویس‌ و تذهیب‌کاری‌ توانا بودند ( رجوع کنید بهافتخاری‌، ص‌16؛ مهرپویا، ص‌29؛ کاشفی‌، ص‌131؛ کریمی‌ و دیگران‌، ص‌26). نخستین‌ استاد تجویدی‌ آقامحمد ابراهیم‌ نعمت‌اللّهی‌، معروف‌ به‌ محمدابراهیم‌ نقاشباشی‌، از نقاشان‌ چیره‌دست‌ آن‌ دوره‌، بود که‌ مبانی‌ نقاشی‌ به‌ سبک‌ قدیم‌ ایران‌ را به‌ او آموخت‌. وی‌ در همان‌ زمان‌ با حاج‌ مصورالملکی‌، نگارگر گرانقدر آن‌ روز اصفهان‌، نیز آشنا شد و میان‌ آنها دوستی‌ و الفت‌ برقرار گردید («هادی‌ تجویدی‌»، ص‌27؛ افتخاری‌، همانجا). حاج‌میرزا امامی‌ و میرزا احمد نقاشباشی‌، صورت‌ساز برجستة‌ آن‌ روزگار، از دیگر استادان‌ وی‌ بودند (کریمی‌ و دیگران‌، همانجا).زندگی‌ هنری‌ تجویدی‌، با آمدن‌ وی‌ به‌ تهران‌ در 1295ش‌ (یا 1291ش‌) به‌ منظور دایر کردن‌ کارگاهی‌ در «مجمع‌الصنایع‌» ــ که‌ محل‌ تجمع‌ نقاشان‌ برجستة‌ آن‌ روزگار بود ــ وارد مرحلة‌ جدیدی‌ شد («هادی‌ تجویدی‌»، همانجا؛ پاکباز، ذیل‌ مادّه‌). برادرش‌، مهدی‌، که‌ او نیز مراحل‌ آموزش‌ نگارگری‌ را گذرانده‌ بود، در این‌ سفر همراه‌ وی‌ بود (کریمی‌ و دیگران‌؛ افتخاری‌، همانجاها). چندی‌ بعد، قدرت‌ قلم‌ و تبحّر تحسین‌برانگیز تجویدی‌، حکیم‌الملک‌ وزیر معارف‌ وقت‌ را آنچنان‌ تحت‌تأثیر قرار داد که‌ با معرفی‌ وی‌ به‌ کمال‌الملک‌ * ، مقدمات‌ ورود تجویدی‌ به‌ مدرسة‌ عالی‌ صنایع‌ مستظرفه‌ را فراهم‌ کرد. کمال‌الملک‌ نیز کوتاه‌ زمانی‌ بعد، وی‌ را به‌ استادی‌ نقاشی‌ آبرنگ‌ در همان‌ مدرسه‌ برگزید و صلاحیت‌ هنری‌ و اخلاقی‌اش‌ را کتباً تأیید کرد («مرحوم‌ هادی‌ تجویدی‌»، ص‌42؛ افتخاری‌؛ کریمی‌ و دیگران‌، همانجاها). تجویدی‌، هم‌زمان‌، تحصیل‌ نقاشی‌ اروپایی‌ را زیر نظر کمال‌الملک‌ آغاز کرد و در 1306ش‌ از مدرسة‌ صنایع‌ مستظرفه‌ دیپلم‌ گرفت‌ («هادی‌ تجویدی‌»، همانجا).در 1308 ش‌ تجویدی‌ به‌ عنوان‌ استاد نگارگری‌ به‌ مدرسة‌ تازه‌ تأسیس‌ «صنایع‌ قدیمه‌» رفت‌ که‌ حسین‌ طاهرزاده‌ بهزاد (1266ـ1341ش‌) آن‌ را با هدف‌ احیای‌ هنرهای‌ سنّتی‌ ایران‌ بنیان‌ نهاده‌ بود. تجویدی‌ در مسابقه‌ای‌ که‌ برای‌ گزینش‌ استادان‌ شایستة‌ تدریس‌ برگزار شده‌ بود، شرکت‌ کرد. مسابقه‌ در بخش‌ نگارگری‌ سنّتی‌، ترسیم‌ یکی‌ از هفت‌ گنبد بهرام‌ به‌ سبک‌ مکتب‌ هرات‌ بود و تجویدی‌ مجلس‌ بر تخت‌ نشستن‌ بهرام‌ را در گنبد بنفش‌ به‌ تصویر کشید. هجده‌ مستشرق‌ همراه‌ با صاحب‌نظری‌ ایرانی‌ به‌ نام‌ حاج‌ مقوّم‌السلطان‌، که‌ داوری‌ این‌ مسابقه‌ را برعهده‌ داشتند، با اکثریت‌ آرا تجویدی‌ را به‌ عنوان‌ نفر اول‌ برگزیدند (همانجا؛ افتخاری‌، ص‌14؛ کریمی‌ و دیگران‌، ص‌26ـ27). از آن‌ پس‌ تجویدی‌ به‌ آفرینش‌ آثار هنری‌ گرانقدر و کم‌نظیر و تربیت‌ شاگردان‌ مستعد و علاقه‌مند پرداخت‌. علی‌ کریمی‌، محمدعلی‌ زاویه‌، ابوطالب‌ مقیمی‌تبریزی‌، علی‌ مطیع‌ و سلیم‌ عقیلی‌، از شاگردان‌ او، بعدها هرکدام‌ استاد و هنرمندی‌ برجسته‌ شدند (افتخاری‌، ص‌16؛ کریمی‌ و دیگران‌، ص‌27).تجویدی‌ در موسیقی‌ نیز دستی‌ داشت‌. نخستین‌ بار در اصفهان‌ ردیفهای‌ آواز را از نایب‌اسداللّه‌ * ، نوازندة‌ نی‌، فرا گرفت‌ (کریمی‌ و دیگران‌، همانجا). پس‌ از عزیمت‌ به‌ تهران‌ نیز، چندی‌ نزد غلامحسین‌ درویش‌خان‌ * به‌ فراگیری‌ تارنوازی‌ پرداخت‌ (همانجا؛ افتخاری‌؛ پاکباز، همانجاها). در تارنوازی‌ شیوه‌ای‌ دلپذیر داشت‌ و از صدایی‌ خوش‌ بهره‌مند بود که‌ گاه‌ آن‌ را با نوای‌ تارش‌ همراه‌ می‌ساخت‌. فرزند ارشدش‌، علی‌، ردیفهای‌ آواز را از وی‌ آموخت‌ (کریمی‌ و دیگران‌، همانجا).تجویدی‌ زبان‌ فرانسه‌ را نیز بخوبی‌ می‌دانست‌، کتب‌ خطی‌ بسیاری‌ داشت‌ و شعرهای‌ فراوانی‌ را از حفظ‌ می‌خواند (همانجا). ویژگیهای‌ اخلاقی‌ تجویدی‌ تا حد بسیاری‌ تحت‌تأثیر استادش‌، کمال‌الملک‌، قرار داشت‌؛ طبعی‌ آرام‌ و ملایم‌ که‌ با واقع‌بینی‌ و کمال‌گرایی‌ درآمیخته‌ بود، راستگویی‌، صراحت‌، قاطعیت‌ در برابر مقامات‌ مافوق‌ و مهربانی‌ و تواضع‌ با زیردستان‌ از بارزترین‌ ویژگیهای‌ وی‌ بود (همان‌، ص‌26). منزلت‌ هنری‌ تجویدی‌ در زمان‌ حیاتش‌ بدرستی‌ شناخته‌ نشد و ناسپاسی‌ جامعه‌، وی‌ را بتدریج‌ به‌ انزوا سوق‌ داد به‌ طوری‌ که‌ فرزندانش‌ را از ورود به‌ عرصة‌ هنر برحذر می‌داشت‌ (همان‌، ص‌27). تجویدی‌ در 1318ش‌، پس‌ از یک‌ دورة‌ بیماری‌ ممتد، درگذشت‌ («هادی‌ تجویدی‌»، ص‌29؛ افتخاری‌، همانجا). از وی‌ دو دختر و سه‌ پسر به‌ یادگار ماند. علی‌، از استادان‌ مسلّم‌ موسیقی‌ ایران‌ و دو پسر دیگر او، اکبر و محمد ( رجوع کنید بهتجویدی‌ * ، محمد) نقاشان‌ متبحّری‌ به‌ شمار می‌آیند.موضوع‌ نقاشیهای‌ تجویدی‌ را عموماً موضوعات‌ ملی‌ ایران‌ تشکیل‌ می‌داد و نقاشیهای‌ آبرنگ‌ او ــ که‌ در زمرة‌ بهترین‌ نقاشیهای‌ آبرنگ‌اند و به‌ شیوة‌ قلم‌پرداز و با پیروی‌ از سبک‌ ابوالحسن‌خان‌ صنیع‌الملک‌ * ترسیم‌ شده‌اند ــ بعدها به‌ مراکز هنری‌ خارج‌ از کشور، از جمله‌ موزة‌ لوور ، راه‌ یافت‌. در مجامع‌ هنری‌ اروپا، آثار وی‌ با نام‌ هادی‌ معروف‌ است‌ (کریمی‌ و دیگران‌، ص‌27).تجویدی‌ در نگارگری‌ پیرو شیوه‌های‌ کهن‌ این‌ هنر و احیاگر نگارگری‌ سنّتی‌ ایران‌ پس‌ از چندین‌ قرن‌ فراموشی‌ بود، آنچنانکه‌ وی‌ را «حلقة‌ اتصال‌ هنر نگارگری‌ سنّتی‌ به‌ نسل‌ امروز» به‌ شمار آورده‌اند (همان‌، ص‌24). در واقع‌، بر اثر تلاش‌ پرشور و وطن‌دوستانة‌ وی‌ و شاگردانش‌ نقاشی‌ ملی‌ ایران‌ که‌ در نتیجة‌ اثرپذیری‌ از نقاشی‌ غربی‌ به‌ بوتة‌ فراموشی‌ سپرده‌ شده‌ بود، پس‌ از مدتها فترت‌ (اواسط‌ صفویه‌ تا اوایل‌ پهلوی‌) بار دیگر سر برافراشت‌. این‌ حرکت‌ اگرچه‌، به‌ لحاظ‌ محتوا، بازگشت‌ به‌ هنر درخشان‌ نگارگری‌ عصر صفوی‌ محسوب‌ می‌شد، اما به‌ دلیل‌ برخورداری‌ از نگاهی‌ جدید به‌ نحوة‌ انتخاب‌ مضامین‌، نوع‌ طراحی‌، رنگ‌بندیها و نوع‌ به‌کارگیری‌ پرسپکتیو، سبکی‌ جدید به‌ شمار می‌آید (افتخاری‌، مصاحبة‌ مورخ‌ 8 خرداد 1379) بدین‌ لحاظ‌، نگارگری‌ امروز ایران‌ با وجود تغییراتی‌ که‌ در آن‌ پدید آمده‌، همچنان‌ عمیقاً متأثر از سبک‌ تجویدی‌ است‌ (کریمی‌ و دیگران‌، ص‌26).سه‌ تابلوی‌ هفت‌گنبد بهرام‌ ، فردوسی‌ در دربار سلطان‌ محمود و ملاقات‌ یعقوب‌ و یوسف‌ ، از جمله‌ معروفترین‌ آثار تجویدی‌اند. هفت‌ گنبد بهرام‌ که‌ در 1307ش‌ (یا 1309ش‌) بر اساس‌ سبک‌ آقامیرک‌ * ، نقاش‌ معروف‌ عصر صفوی‌، ساخته‌ شده‌، به‌ لحاظ‌ طراحی‌ و ساخت‌ قوی‌ و لطافت‌ در رنگ‌ و نقش‌ و قلم‌گیریهای‌ روان‌ و یکدست‌، اثری‌ ممتاز و گویای‌ شناخت‌ تجویدی‌ از رموز و فنون‌ نگارگری‌ سنّتی‌ ایران‌ است‌ (پاکباز، همانجا؛ افتخاری‌، ص‌18). تابلوی‌ فردوسی‌ در دربار سلطان‌ محمود (1315ش‌) را اثری‌ تمام‌ عیار دانسته‌اند. تکمیل‌ این‌ تابلو پنج‌سال‌ به‌ طول‌ انجامیده‌ (مهرپویا، ص‌30؛ پاکباز، همانجا؛ کاشفی‌، ص‌90) و چهره‌ها در نهایت‌ استادی‌ با به‌ کارگیری‌ شیوة‌ «پرداز» طراحی‌ شده‌اند. با اینهمه‌ و به‌رغم‌ آنکه‌ نحوة‌ طراحی‌ لباسها بسیار چشمگیر و رنگ‌آمیزی‌ و قلم‌گیری‌ آن‌ در حد عالی‌ است‌ (کریمی‌ و دیگران‌، ص‌24ـ25)، بر آن‌ خرده‌ گرفته‌اند که‌ برخی‌ مقتضیات‌ تاریخی‌ را در آن‌ رعایت‌ نکرده‌ است‌ («هادی‌ تجویدی‌»، همانجا). تابلوی‌ نیمه‌تمام‌ ملاقات‌ یعقوب‌ و یوسف‌ آخرین‌ اثر تجویدی‌ است‌. قدرت‌ خلاّ قة‌ وی‌ در طراحی‌ و رنگ‌آمیزی‌ به‌ همراه‌ چهره‌پردازیهای‌ بسیار چشمگیر و بیان‌ روان‌شناسانة‌ آنها، در این‌ اثر کاملاً مشهود است‌ (افتخاری‌، همانجا).منابع‌: محمود افتخاری‌، موزة‌ هنرهای‌ ملی‌ ایران‌، تهران‌. مصاحبه‌، 8 خرداد 1379؛ همو، «یادگار هنر: استاد هادی‌ تجویدی‌، نخستین‌ معلّم‌ مینیاتور»، فصلنامة‌ هنر ، ش‌23 (پاییز 1372)؛ روئین‌ پاکباز، دایرة‌المعارف‌ هنر: نقّاشی‌، پیکره‌سازی‌، گرافیک‌ ، تهران‌ 1378 ش‌؛ جلال‌الدین‌ کاشفی‌، «مینیاتورهای‌ معاصر ایران‌»، فصلنامة‌ هنر ، ش‌ 11 (تابستان‌ 1365)؛ علی‌ کریمی‌، علی‌ مطیع‌، و علی‌ تجویدی‌، «استاد هادی‌ تجویدی‌: حلقة‌ اتصال‌ هنر نگارگری‌ سنّتی‌ به‌ نسل‌ امروز» (گفتگو)، گزارش‌ مرضیه‌ پروهان‌، ادبستان‌ ، سال‌4، ش‌ 3 (اسفند 1371)؛ «مرحوم‌ هادی‌ تجویدی‌»، هنر و مردم‌ ، ش‌ 55 (اردیبهشت‌ 1346)؛ جمشید مهرپویا، «مینیاتور: هنری‌ سنّتی‌ از ایران‌»، موزه‌ها ، ش‌7 (اسفند 1365)؛ «هادی‌ تجویدی‌»، اطلاعات‌ ماهیانه‌ ، ش‌ 6 (شهریور 1327).
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 6
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده