تجلید رجوع کنید به کتابآراییNNNNتجمّل ، مبحثی در فقه و حدیث. تجمل در لغت به معنای خود را زینتدادن و آراستن است، و به صورت اسمی به معنای وسایل آرایش و آنچه موجب نشان دادن شأن و شکوه باشد (دهخدا، ذیل «تجمل»، «تجملات»).این واژه در قرآن کریم نیامده، اما از واژههای همریشه با آن یکبار جمال (نمل: 60) و هفت بار جمیل (یوسف: 18، 83؛ حجر: 85؛ احزاب: 28، 49؛ معارج: 5؛ مزّمّل: 10) آمده است. بعلاوه، در قرآن به بلامانع بودن استفاده از زینت * تصریح و به زینت کردن هنگام عبادت توصیه شده است (اعراف: 31ـ32)؛ کمااینکه به جلال و شکوه تجملآمیز و آراستگی برخی پیامبران نیز اشاره شده است ( رجوع کنید بهص : 35؛ نحل: 122؛ یوسف: 101).سیرة پیامبر اکرم و ائمه علیهمالسلام نیز مؤید این است که تجمل به خودی خود ناپسند نیست و حتی ممدوح است. در بارة پیامبر اکرم نقل کردهاند که همیشه عطر میزد، به طوری که از بوی خوشش شناخته میشد (ابنسعد، ج 1، قسم2، ص 99) و در سفر، شانه و آیینه و روغن برای موی سر و مسواک و سرمه به همراه داشت ( رجوع کنید به همان، ج 1، قسم2، ص 169ـ170)، انگشتر نقره به دست میکرد و عبای خز و لباسهای نقشدار و زیبا میپوشید (حرّ عاملی، ج 5، ص 15). از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که خداوند تجمل را و اینکه انسان خود را زیبا نشان دهد، دوست دارد و زندگی نکبتبار و آشفته را دشمن میدارد، زیرا خداوند وقتی به بندهاش نعمتی عطا میکند، دوست دارد که اثر آن را در زندگی او ببیند. امام صادق در بارة چگونگی تجمل، به لباس پاکیزه و بوی خوش و خانة زیبا و تمیز اشاره کردهاند (مجلسی، ج 76، ص 300). همچنین وقتی شخصی از ایشان در بارة کسی پرسید که لباسهای فاخر زیادی دارد و خود را با آنها میآراید (یتجمّلُ بِها)، حضرت او را مسرف ندانست و آیة 7 سورة طلاق را تلاوت فرمود (کلینی، ج 6، ص 443؛ حرّ عاملی، ج5، ص22). ائمه علیهمالسلام در هنگام عبادت زینت میکردهاند و لباسهای خوب میپوشیدهاند (برای نمونه رجوع کنید بهعیاشی، ج 2، ص14؛ حرّ عاملی، ج 4، ص 455). توصیههای ائمة معصومین به تجمل در کتب روایی، تحت عناوین مختلفی نظیر «الزّیّ و التجمل»، «اظهار التجمل و کراهة التَّباؤس»، «التجمل و اظهار النعمة» و نیز «التّطیّب و التنظیف» و «الطهارة» آمده است. در احادیث آمده است که تجمل، حزن و اندوه را از بین میبرد (کلینی، ج 6، ص 444) و سبب ذلت دشمن و قطع طمع از مسلمانان میشود (حرّ عاملی، ج 5، ص 14). به تجمل در موارد و مواقعی توصیه و تأکید شده است، از جمله تجمل زن و شوهر برای یکدیگر ( رجوع کنید بهکلینی، ج 6، ص 475؛ حرّ عاملی، ج5، ص11)، تجمل در وقت عبادت ( رجوع کنید به فیضکاشانی، ج2، ص189) بجز زمان حج که باید بدون تشریفات بود ( رجوع کنید بهحرّ عاملی، ج 12، ص 442ـ444، 458، 468)، تجمل برای برادر دینی خود ( رجوع کنید بهمجلسی، ج 76، ص 298) و تجمل در مقابل دشمنان ( رجوع کنید بهکلینی، ج 6، ص 480؛ حرّ عاملی، ج 5، ص 12).تجمل در همه وقت و همه حال پسندیده نیست و در موارد خاصی از آن نهی شده است، از جمله تجمل از راه حرام ( رجوع کنید بهحرّعاملی، ج5،ص6؛ مجلسی، ج76،ص305)،تجمل نامتناسب و ناهماهنگ با وضع اجتماعی و اقتصادی زمان ( رجوع کنید بهحرّ عاملی، ج 5، ص 8)، تجملی که سبب شهرت شود ( رجوع کنید بهکلینی، ج6، ص445؛ مجلسی، ج76، ص313ـ314)، تجملی که منجر به اسراف گردد ( رجوع کنید بهکلینی، ج 6، ص 443؛ حرّعاملی، ج5، ص21ـ22؛ مجلسی، ج76، ص307)، تجمل هنگام مصیبت (مجلسی، ج 76، ص 296)، تجملی که سبب تشبّه مردان به زنان یا برعکس و نیز تشبّه به کفار شود ( رجوع کنید بهبخاری جعفی، ج 7، ص 55؛ حرّعاملی، ج 4، ص 385) و تجملی که متناسب وضع مالی شخص نباشد ( رجوع کنید به مجلسی، ج 76، ص 307ـ 308).منابع: علاوه بر قرآن؛ ابنسعد؛ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری ، استانبول 1401/1981؛ حرّ عاملی؛ دهخدا؛ محمدبن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر ، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم 1380ـ1381، چاپ افست تهران ] بیتا. [ ؛ محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، تفسیر الصافی ، بیروت 1402/ 1982؛ کلینی؛ مجلسی.