تپه دلنلی علی پاشا

معرف

حاکم‌ یانیه‌ (یانینا )
متن
تَپه‌ دَلَنْلی‌ علی‌پاشا ، حاکم‌ یانیه‌ (یانینا ). وی‌ احتمالاً در 1157/ 1744 در خانواده‌ای‌ از تبار درویشی‌ از مولویه‌ از اهالی‌ کوتاهیه‌، که‌ به‌ روم‌ایلی‌ مهاجرت‌ کرده‌ بود، به‌ دنیا آمد. پدربزرگ‌ و پدرش‌، بترتیب‌، «مُتَسَلّ ِم‌» ] = فرماندارِ [ تَپه‌دَلَن‌ در اپیروس‌ بودند. پس‌ از آنکه‌ علی‌ پدرش‌ را از دست‌ داد، مادر جسور و جاه‌طلبش‌، از اهالی‌ کونیتسا ، پرورش‌ او را برعهده‌ گرفت‌. کودکی‌ علی‌ در فضای‌ جنگ‌ دایمی‌ بین‌ رؤسای‌ قبایل‌ رقیب‌ در منطقه‌ سپری‌ شد.علی‌پاشا پس‌ از تقرب‌ جستن‌ به‌ «دربند باش‌بوغو» ] = محافظ‌ گردنه‌ [ و «مُتَصَرف‌» ] = حاکمِ [ دلوینه‌/ دلوینو و ازدواج‌ با دختر وی‌ ــ که‌ این‌ امر قتل‌ او را برای‌ علی‌پاشا آسانتر ساخت‌ ــ در 1291/ 1874 ] تاریخ‌ صحیح‌ 1188/ 1774 باید باشد [ خود را با رتبة‌ «میرِمیران‌»، «متصرّف‌» دلوینه‌ و اندکی‌ پس‌ از آن‌، اگرچه‌ به‌طور موقت‌، «متصرّف‌» یانیه‌ کرد. وی‌ سال‌ بعد به‌ تِرحاله‌ * منتقل‌ شد و در 1200/1786 به‌ دربندباش‌ بوغویی‌ منصوب‌ گردید. در پی‌ شروع‌ جنگ‌ در 1201/1787، که‌ ضمن‌ آن‌ از ترحاله‌ به‌ یانیه‌ منتقل‌ شد، با برتری‌ در جبهة‌ اتریشیها جنگید و پس‌ از آن‌ در سرکوب‌ شورشی‌ در صربستان‌ شرکت‌ کرد. علی‌پاشا در 1204/ 1790 موجب‌ ناخرسندی‌ باب‌عالی‌ شد که‌ به‌ عزلش‌ از مقام‌ دربندباش‌ بوغویی‌ انجامید، اما با توجه‌ به‌ رشادتهایش‌ در جنگ‌، باب‌عالی‌ از اقدام‌ خودسرانة‌ وی‌ مبنی‌ بر افزودن‌ مناطقی‌ به‌ قلمرو حکومتش‌، صرف‌نظرکرد. در1206/1792، پس‌از برقراری‌ صلح‌، علی‌پاشا و پسرش‌ ولی‌الدین‌ به‌ عنوان‌ دربندباش‌بوغو انتخاب‌ شدند تا از ورود آلبانیاییها به‌ روم‌ایلی‌ جلوگیری‌ کنند، اما گماردن‌ آنان‌ برای‌ سرکوب‌ گروههای‌ شورشی‌ فقط‌ به‌ناآرامی‌ موجود افزود. اندکی‌ بعد نفوذ علی‌پاشا با انتصاب‌ پسر دیگرش‌ مختار به‌ ادارة‌ سنجقهای‌ اَغریبوز (اوبیا/ نگروپونت‌) و قَرله‌ ـ ایلی‌ ، به‌ پاداش‌ کوششهای‌ او برای‌ غلبه‌ بر پاسبان‌ اُوغلو * ، افزایش‌ یافت‌.یکی‌ از مهمترین‌ مسائل‌ مورد توجه‌ علی‌پاشا هنگام‌ جنگ‌ 1201ـ1206/ 1787ـ1792 و پس‌ از آن‌، که‌ سکنة‌ ارتدوکس‌ سولی‌ را به‌ قیام‌ در برابر حاکمیت‌ عثمانیها برانگیخت‌، واداشتن‌ آنان‌ به‌ اطاعت‌ بود، گرچه‌ تا 1217/ 1802 نتوانست‌ این‌ کار را انجام‌ دهد. در این‌ زمان‌ ــ پس‌ از آنکه‌ بر اساس‌ معاهدة‌ کامپو فورمیو در 1212/ 1797، جزایر یونیایی‌ و «چهار ناحیة‌» پروزه‌ ، پارغه‌/ پارگا ، وونیچه‌ و بوترینتو از ونیزیها به‌ حاکمیت‌ فرانسویان‌ منتقل‌ شد ــ علی‌پاشا نه‌ تنها برای‌ کمک‌ به‌ قوای‌ روس‌ ـ عثمانیِ جزیرة‌ یونانیِ کورفو نیرو فرستاد، بلکه‌ بوترینتو را اشغال‌ کرد و پس‌ از چندین‌ پیروزی‌ در مقابل‌ فرانسویان‌، مستملکاتِ وونیچه‌ و پروزه‌ را نیز تصرف‌ کرد. بر اساس‌ توافقنامة‌ 1217/ 1802، مقرر شد که‌ «چهار ناحیه‌» به‌ سنجق‌ یانیه‌ ضمیمه‌ شوند، اما این‌ کار تا 1234/ 1819 که‌ پارغه‌، پس‌ از تحولات‌ فراوان‌، ملحق‌ شد، صورت‌ نگرفت‌.در ذیحجّة‌ 1216/ آوریل‌ 1802، علی‌پاشا والی‌ روم‌ایلی‌ شد. چریکهای‌ آلبانیایی‌ به‌ منظور سرکوب‌ راهزنان‌ و شورشیانی‌ که‌ دوباره‌ در این‌ استان‌ زیاد شده‌ و در اَدِرنه‌ شورش‌ کرده‌ بودند، به‌ خدمت‌ گرفته‌ شدند. گمان‌ می‌رفت‌ که‌ علی‌پاشا به‌ تنهایی‌ می‌تواند آنان‌ را آرام‌ و بر هرج‌ و مرج‌ عمومی‌ غلبه‌ کند، اما موفقیت‌ او در واداشتن‌ بسیاری‌ از یاغیان‌ برای‌ بازگشت‌ به‌ خانه‌هایشان‌، دشمنی‌ بسیاری‌ از اعیان‌ روم‌ایلی‌ را ــ که‌ بنا به‌ مصلحت‌ خود با هرگونه‌ آرامشِ کامل‌ مخالف‌ بودند ــ برانگیخت‌، به‌ طوری‌ که‌ علی‌پاشا در 1218/ 1803 از سمتش‌ برکنار شد. پس‌ از آن‌ علاوه‌ بر یانیه‌، سنجق‌ ترحاله‌ نیز به‌ او داده‌ شد، اما ابراهیم‌پاشا، «متصرف‌» اسکدار (اشقودره‌) ، که‌ قدرتش‌ در بین‌ گگ‌ های‌ شمال‌ اندکی‌ کمتر از قدرت‌ علی‌پاشا در میان‌ توسک‌ های‌ جنوب‌ بود، برای‌ مقابله‌ با نفوذ وی‌ در آلبانی‌ درصدد برآمد که‌ او را دوباره‌ به‌ روم‌ایلی‌ بفرستد.بعد از شروع‌ دوبارة‌ جنگِ اروپا در 1218/ 1803، بین‌ علی‌پاشا و فرانسویان‌ که‌ او را با سلاح‌ و مهمات‌ و حتی‌ توپچی‌ تجهیز می‌کردند، مناسبات‌ نزدیکی‌ برقرار شد، اما پس‌ از پیمان‌ تیلسیت‌ در 1222/ 1807، که‌ روسها جزایر یونیایی‌ را به‌ فرانسویان‌ واگذار کردند، فرانسویان‌ پیشنهاد باز پس‌گیری‌ «چهارناحیه‌» را دادند، پارغه‌ را اشغال‌ کردند و یونانیان‌ ترحاله‌ را علیه‌ علی‌پاشا شوراندند، که‌ پسرش‌ مختار آن‌ را سرکوب‌ کرد.در 1225/ 1810، علی‌پاشا ابتدا دختران‌ «متصرّف‌» شهر آلبانیایی‌ آولونیه‌ را به‌ عقد دو پسر و برادرزاده‌اش‌ درآورد، سپس‌ ترتیبی‌ داد که‌ به‌ او در پایتختش‌ حمله‌ شود و آنگاه‌ به‌ بهانة‌ کمک‌ به‌ خویشاوند ] جدید [ ش‌ این‌ سنجق‌ را نیز تصرف‌ کرد. این‌ واقعه‌ محمود دوم‌ را خشمگین‌ کرد، اما قدرت‌ نداشت‌ که‌ از انتصاب‌ مختارپاشا به‌ جای‌ حاکم‌ مخلوعِ آولونیه‌ امتناع‌ کند. ناخوشایندتر از این‌ واقعه‌ برای‌ باب‌ عالی‌ آن‌ بود که‌ در سال‌ بعد علی‌پاشا، ارگری‌ (آرگیروکاسترون‌) را تصرف‌ کرد و بدتر از آن‌، حمله‌اش‌ به‌ سرزمین‌ گِگ‌ بود که‌ او را قادر ساخت‌ تا پس‌ از غلبه‌ بر بعضی‌ مخالفان‌ محلی‌، استحکامات‌ تیرانا و پکلین‌ و سنجقهای‌ اوخری‌ و ایلبصان‌/ البصان‌ را ضمیمة‌ قلمرو خود کند.در برابرِ اعتراضات‌ مکررِ استانبول‌، علی‌پاشا درصدد برآمد که‌ از این‌ رفتار مستبدانه‌ پوزش‌ بخواهد و در جنگ‌ با روسیه‌ که‌ در 1224/ 1809 دوباره‌ آغاز شد، قوای‌ قابل‌ توجهی‌ به‌ فرماندهی‌ مختارپاشا و ولی‌پاشا به‌ کمک‌ سلطان‌ فرستاد. او به‌ نیروهای‌ بریتانیایی‌ نیز در اشغال‌ جزایر یونیایی‌ کمک‌ کرد. با نظر به‌ این‌ خدمات‌ و سن‌ زیاد علی‌پاشا، باب‌ عالی‌ برای‌ برکناری‌ او تا 1235/ 1820 هیچ‌ کوششی‌ نکرد. با اینهمه‌، در وهلة‌ اول‌ به‌ سبب‌ درگیری‌ علی‌پاشا با حالت‌ افندی‌، «نشانجیِ» ] = مُهردار سلطنتی‌ [ مقتدر، و درخواستِ حالت‌ افندی‌ برای‌ منصرف‌ کردن‌ محمود از انحلال‌ ینی‌چری‌، و در مرحلة‌ دوم‌ به‌ سبب‌ توطئه‌های‌ برخی‌ از یونانیان‌ فَناری‌ ــ که‌ علی‌پاشا را مانعی‌ برای‌ شورشهای‌ برنامه‌ریزی‌ شده‌ در موره‌ / مورئا می‌دیدند ــ و سرانجام‌ به‌ این‌ دلیل‌ که‌ علی‌پاشا سوءقصد به‌ جان‌ پَشواسماعیل‌ بیگ‌، «کاخیة‌» ] = مباشرِ [ پیشین‌ ولی‌پاشا در استانبول‌، را تدارک‌ دیده‌ بود، در رجب‌ 1235/ آوریل‌ 1820، علی‌پاشا از دربندباش‌ بوغویی‌ برکنار، و به‌ او دستور داده‌ شد که‌ سربازانش‌ را از همة‌ مناطقِ خارج‌ از سنجق‌ یانیه‌ عقب‌ بکشد. در همین‌ اثنا، ولی‌پاشا نیز از حکومت‌ ترحاله‌ محروم‌ شد. از آنجا که‌ بی‌شک‌ برای‌ مطیع‌ کردن‌ علی‌پاشا، نیروی‌ کافی‌ لازم‌ بود، از پیش‌ به‌ همة‌ حکام‌ استانهای‌ همجوار هشدار داده‌ شده‌ بود که‌ برای‌ این‌ منظور آماده‌ شوند. احمد خورشیدپاشا که‌ تازه‌ حاکم‌ موره‌ شده‌ بود، فرماندهی‌ عملیات‌ علیه‌ علی‌پاشا را به‌ عهده‌ گرفت‌ و یک‌ ناوْتیپ‌ به‌ ساحل‌ آلبانی‌ اعزام‌ شد. علی‌پاشا در پاسخ‌، با رهبران‌ شورشیان‌ یونانی‌ برای‌ کمکهای‌ متقابل‌ قراردادی‌ منعقد کرد و نیز به‌ شورشهای‌ جزایر اژه‌ و صربستان‌ و امیرنشینان‌ دامن‌ زد. در مقابل‌، باب‌ عالی‌ او را از وزارتش‌ عزل‌ و از یانیه‌ اخراج‌ کرد و به‌ او و همة‌ افراد خانواده‌اش‌ دستور داد که‌ در تپه‌دلن‌ اقامت‌ کنند.علی‌پاشا از همة‌ مایملک‌ خود، بجز یانیه‌، محروم‌ شد و در دژ مجهزی‌ همراه‌ سه‌ پسر و نوه‌اش‌، یعنی‌ حکام‌ مناطقی‌ که‌ قبلاً در اختیار او بود، محاصره‌ گردید. به‌سبب‌ تحریک‌ علی‌پاشا و ایجاد شورش‌ در بین‌ آلبانیاییهای‌ محاصره‌کننده‌، و نیز قیام‌ اهالی‌ سولی‌ و شورش‌ یونانیان‌، تا دو سال‌ پس‌ از ادامة‌ محاصره‌ نتوانستند او را وادار به‌ تسلیم‌ کنند. او با چند تن‌ از طرفدارانش‌ به‌ صومعة‌ همجوار عقب‌نشینی‌ کرد و سپس‌ با این‌ شرط‌ که‌ جانش‌ در امان‌ بماند، تسلیم‌ شد، اما حالت‌ افندی‌ که‌ مقاصدش‌ حکم‌ می‌کرد مسئلة‌ یانیه‌ ادامه‌ یابد، ضمانت‌ خورشیدپاشا را نپذیرفت‌. علی‌پاشا با آگاهی‌ از اینکه‌ دستور اعدام‌ او را داده‌اند، تصمیم‌ به‌ جنگ‌ گرفت‌. او حمله‌ کرد و در یکم‌ جمادی‌الاولی‌ 1237/ 24 ژانویه‌ 1822 بر اثر زخم‌ ناشی‌ از اصابت‌ گلوله‌ درگذشت‌.تپه‌دلنلی‌ علی‌پاشا به‌ سبب‌ ملاقات‌ با نویسندگان‌ گوناگون‌، که‌ لرد بایرون‌ برجسته‌ترین‌ آنان‌ بود و نیز کوششهایش‌ برای‌ کمک‌ گرفتن‌ از فرانسویها و بریتانیاییها به‌ منظور تحقق‌ رؤیاهایش‌، در اروپا شهرتی‌ به‌ دست‌ آورد. او شجاع‌ و جسور و باهوش‌، اما ریاکار و بسیار خودخواه‌ بود. او ثروت‌ بسیاری‌ کسب‌ کرد و با ملازمان‌ عجیبی‌ متشکل‌ از افسران‌ اروپایی‌، پزشکان‌ یونانی‌، شاعران‌، درویشان‌، منجمان‌ و رهبران‌ گروههای‌ راهزن‌، وضعی‌ دربارگونه‌ ایجاد کرد. تپه‌ دلنلی‌ علی‌پاشا در بین‌ مبارزان‌ مسلمان‌ معاصرش‌، با راه‌اندازی‌ شورش‌ یونانیان‌، بیشترین‌ زیان‌ را به‌ حکومت‌ عثمانی‌ وارد کرد.منابع‌: احمد جودت‌پاشا، تاریخ‌ ، استانبول‌ 1301ـ 1309؛ شمس‌الدین‌بن‌ خالد سامی‌، قاموس‌الاعلام‌ ، چاپ‌ مهران‌، استانبول‌ 1306ـ1316/ 1889ـ 1898، ج‌4، ص‌3190ـ3192؛ عاصم‌، تاریخ‌ ، جاهای‌ متعدد؛ احمد لطفی‌، تاریخ‌ ، ج‌1، ص‌13ـ30؛J. W. Baggally, Ali Pasha and Great Britain , Oxford 1938; A. Boppe, L'Albanie et Napolإon , Paris 1914; R. A. Davenport, Life of Ali Pasha, 1837; J. C. Hobhouse, Journey through Albania , etc., London 1813; T. S. Hughes, Travels in Greece and Albania , London 1830; IA , s.v. "Ali Pasa Tepedelenli" (by M. Cavid Baysun); Ibnدlemin Mahmud Kemal, Mehmed Hakki Pa ía , Tدrk Tarihi Encدmeni Mecmuasi , year 16; C. H. L. Pouqueville, Histoire de la gإnإration de la Grةce , Paris 1825, vol. 4, index; idem, Voyage en Morإe , etc., Paris 1805, vol. 3, index; G. Remerand, Ali de Tepelen , Paris 1928; Juchereau de Saint-Denys, Histoire de l'Empire Ottoman , etc., Paris 1844, vol. 2, 387 f., vol. 3, If.; I. H. Uzunµar íili, Ar íiv vesikalarina gخre Yedi Ada Cumhuriyeti, Bell , i, 627-639; Zinkeisen, Geschichte des Osmanischen Reiches , vol. 7, 83 ff.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 6
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده