تُبَیعبن عامر حِمْیَری (ابو عامرِ حِمْصی)، محدّث قرن اول. وی اهل حمص شام و در اصل از یهودیان حِمْیر و ربیب (فرزندِ همسرِ) کعب الاحبار * بود. برای او کنیههای متعددی ذکر کردهاند که از آن میان «ابوعُبَیْد» (یا ابوعُبَیْده) مشهور است (ذهبی، ج 4، ص 413؛ دارقطنی بغدادی، ج 1، ص 295).تبیع از مُخَضرمین بود و برخی مانند مَزّی (ج 4، ص 314) از وی با عنوان «دلیلاً لِلنبّی» یاد کردهاند. پیامبر اکرم او را به اسلام دعوت کرد؛ اما وی در زمان حیات آن حضرت اسلام نیاورد و پس از رحلت پیامبر اکرم، در زمان خلافت ابوبکر (11ـ13) و به گفتة بعضی، عُمَر مسلمان شد (سیوطی، ج1، ص 178؛ ابنعساکر، 1415، ج 11، ص 26؛ همو، 1404، ج 5، ص 301ـ 302؛ ذهبی، همانجا). تبیع در زمان خلافت عثمان و حکومت معاویه بر شام (23ـ35) همراه لشکر مسلمانان به فرماندهی جُنادةبنابیامیه برای تسخیر جزیرة رودِس در دریای اژه به آنجا رفت و در همان زمان از مجاهدبن جَبْر، عالم و محدّث بزرگ تابعی، قرآن آموخت (مزّی، ج 4، ص 313؛ ذهبی، همانجا؛ ابنعساکر، ج 5، ص 302).تبیع از کعبالاحبار و ابودرداء حدیث شنید و کسانی چون مجاهدبن جَبْر، جریربن زید، رشدبن کَیْسان، ولیدبن عامر یَزَنی از او حدیث روایت کردهاند (ابنحبّان، ج 6، ص 122؛ مزّی، ج4، ص313ـ314). در برخی منابع او را از طبقة اول و در برخی دیگر از طبقة دوم تابعین شام دانسته و گاه از طبقة علیای تابعین در حِمْص بهشمار آوردهاند (ابنسعد، ج 7، ص 452؛ سیوطی، همانجا؛ ابنحجر عسقلانی، ج 1، ص187). تبیع در 101 در اسکندریه درگذشت (ذهبی، ج 4، ص 414؛ ابنعساکر، ج 5، ص 303). برخی منابع پیشگوییهایی (مَلاحم) به او نسبت دادهاند (رجوع کنید به ابناثیر، ج 4، ص 298؛ ذهبی، ج 4، ص 413ـ 414).منابع: ابناثیر (بیروت)؛ ابن حبّان، کتاب الثّقات ، حیدرآباد دکن 1393ـ 1403/ 1973ـ1983؛ ابنحجر عسقلانی؛ ابنسعد، الطبقات الکبری ، چاپ احسان عباس، بیروت ] بیتا. [ ؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق ، چاپ علی شیری، بیروت 1415ـ1421/ 1995ـ2000؛ همو، مختصر تاریخ دمشق ، لابنمنظور، ج 5، چاپ مأمون صاغرجی و احمد حمّامی، دمشق 1404/ 1984؛ علیبن عمر دارقطنی بغدادی، المؤتلف والمختلف ، چاپ موفقبن عبداللّهبن عبدالقادر، بیروت 1406/ 1986؛ ذهبی؛ عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 1، ] قاهره [ 1387/1967؛ یوسفبن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرّجال ، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت 1403ـ1405/ 1983ـ 1985.