تبلیغ ، رساندن مجموعه اطلاعاتی به مخاطب به منظور اقناع و برانگیختن احساسات او به سود یا بر ضد یک موضوع. برخی، واژة فارسی «آوازهگری» را ــ که ظاهراً نخستین بار ملکالشعرا بهار آن را در برابر propaganda بهکار برد ــ معادل واژة عربی تبلیغ دانستهاند، ولی این کاربرد با اقبال روبرو نشده است (رجوع کنید به شعارینژاد، ذیل "Propaganda" ؛ آریانپور، ص «ز»، 184؛ خندان، 1374 ش، ص 15ـ17). نوعی مسامحه در معادلگذاری برای واژگان غیرفارسی سبب شده تا واژة تبلیغ یا تبلیغات در فارسی، معادل چهار اصطلاح متفاوت عربی اِعلام، دِعایه، دَعوت، اعلان و سه اصطلاح متمایز انگلیسی propaganda و mission و advertising بهکار میرود (برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به خندان، 1374 ش، ص 17ـ 45). در این مقاله، تبلیغ به معنای تبلیغات دینی و تقریباً معادل دعوت است که معمولاً با اصطلاحاتی چون وعظ و خطابه هممضمون است ( د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل «دعوه»).مفهوم اصطلاحی تبلیغ، نخست در حیطة امور دینی به کار میرفت و بعدها به حوزههای دیگر تعمیم یافت؛گر چه در حوزههایی غیر از حوزة دین، غالباً از صورت جمع آن (تبلیغات) استفاده میشود. ارائه تعریفی مورد وفاق از تبلیغ کار دشواری است و آنچه در معرِف این مقاله ذکر شده، برآیند مشترکات انبوهی از تعاریف موجود است (برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به خندان، 1374 ش، ص 62ـ69؛ همو، 1373 ش، ص 46ـ53).واژة تبلیغ در قرآن به کار نرفته، ولی فعل آن به این صورتها آمده است: «بلّغتَ» (مائده: 67)، «اُبَلِّغُکم» (اعراف: 62، 68؛ احقاف: 23)، «یُبَلِّغونَ» (احزاب: 39)، «بَلِّغ» (مائده: 67) و «یُبَلِّغْنَ» (اسراء: 23). صورت ثلاثی مجرد ریشة بلغ نیز 51 بار به صیغههای فعلی یا اسمی، و صورت باب افعال آن پنج بار به صورت فعلی ذکر شده است؛ در این میان واژة بَلاغ ، غالباً بهمعنای تبلیغ و ابلاغ و در مقام تأکید بر وظیفة پیامبران، پانزده بار تکرار شده است (رجوع کنید به عبدالباقی، ذیل «بلغ»). این واژهها در قرآن فقط در معنای لغوی به کار رفتهاند و مفهوم اصطلاحی متعارف و امروزی آن را ندارند، ازینرو پارهای برداشتها که ناشی از خلط مفهوم لغوی و اصطلاحی تبلیغ است، درست به نظر نمیرسد (قس ) دایرةالمعارف جهان اسلام آکسفورد ( ، ذیل واژه). برای بررسی آموزة قرآن در بارة تبلیغ باید مجموعه واژههای مرتبط با این موضوع استخراج و مضامین آنها بررسی شود، واژههایی چون دعوت، هدایت، اِنذار، تبشیر، وعظ، امر به معروف، نهی از منکر، رسالت، تعلیم، ارشاد، قول، بیان، ذکر، تَواصی، تلاوت و قرائت.به تصریح قرآن و سنّت و اجماع و سیرة مسلمانان، اسلام دینی جهانی و خاتم ادیان است و به یک قوم و زمان محدود اختصاص ندارد (برای نمونه رجوع کنید به انعام: 19، 90؛ انبیاء: 107؛ فرقان: 1؛ احزاب: 40)، مخاطبان آن تمامی انسانها هستند تا هدایت یابند (رجوع کنید به شوری: 52؛ بقره: 2) و با بهرهگیری از «کتاب» و «میزان» قسط و عدل بر پا کنند (حدید: 25)؛ بنابراین، تبلیغ از آموزههای قطعی دین اسلام است و محتوای این تبلیغ را اموری چون دین و رسالت الاهی و خیر و معروف (آلعمران: 104؛ توبه: 71؛ حج: 40ـ41) تشکیل میدهد و توجه به عناصری مانند زمان (رجوع کنید به طه: 59؛ توبه: 3) و زبان (رجوع کنید به آیاتی که در آنها بر عربی مبین بودن تأکید شده است، مثلاً زمر: 28؛ زخرف: 3) از عوامل مؤثر توفیق در این تبلیغ است. بنا بر قرآن کریم، مبلّغ باید دارای این ویژگیها باشد: بصیرت و آگاهی کافی نسبت به هدف و محتوای تبلیغ (یوسف: 108)، ایمان به هدف (آلعمران: 61)، خودساختگی (هود: 88)، اخلاص و عدمچشمداشت مادّی (شعراء: 109)، خوشرویی و سعه صدر (آلعمران: 159؛ طه: 25)، امید به وعدههای الاهی و امیدبخشی (توبه: 33؛ یوسف: 87)، علمدوستی و کمالجویی (طه: 114)، پشتکار و نستوهی (اعراف: 164)، و شجاعت و هراس نداشتن از کسی (احزاب: 39؛ مائده: 54).در قرآن به شیوهها و مباحث تبلیغ نیز التفات شده است، از جمله: یادآوری نعمتهای الاهی (بقره: 21ـ22، 47؛ احزاب: 9؛ فاطر: 3؛ مائده: 30)، بیدار کردن وجدان مخاطبان (تکویر: 26؛ صافات: 54؛ نساء: 21)، توجه دادن به تجربههای تاریخی و سرنوشت پیشینیان (مریم: 16، 41؛ آلعمران: 137؛ روم: 9)، تشویق (تبشیر) در کنار هشدار (انذار؛ مریم: 76؛ آلعمران: 31؛ احزاب: 43؛ نساء: 119؛ مطفّفین: 1، 10؛ همزه: 1)، بیدارسازی عقل و فطرت و واداشتن به تفکر (واقعه: 63ـ64، 68ـ69، 71ـ72؛ یونس: 35؛ مؤمنون: 115)، بهرهگیری از برهان و استدلال، جدال احسن و پند و اندرز نیکو (نحل: 125؛ بقره: 111، 258؛ برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به تفاسیر، ذیل نحل: 125؛ نیز رجوع کنید به فضلاللّه، 1399، ص 43ـ 58)، استفاده از تمثیل و تصویرسازی (مائده: 31؛ بقره: 26)، معرفی الگو و الگوسازی (احزاب: 21؛ ممتحنه: 4؛ تحریم: 10ـ11) و القای تدریجی و توجه به ظرفیت مخاطب در پذیرش و دریافت پیام (فرقان: 32؛ اسراء: 106). آیات ناظر به تحریم تدریجی خمر (رجوع کنید به باده * ) و ابلاغ برخی احکام در آخرین سالهای بعثت، مانند حرمت ربا و وجوب رعایت حدود حجاب، بروشنی بر این معنا دلالت دارند (رجوع کنید به روم: 39؛ نساء: 161؛ آلعمران: 130؛ بقره: 279؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به الوری، ص 23 به بعد؛ خندان، 1374 ش، ص 15ـ 51).برخلاف نظر کسانی چون آرنولد (ص 34) و ماکس مولر که ادیان را به دو دستة تبلیغی و غیرتبلیغی تقسیم میکنند ( ) رجوع کنید به دایرةالمعارف جهان اسلام آکسفورد ( ، همانجا)، همة ادیان دارای جوهرة تبلیغیاند (خندان، 1372 ش، ص 27ـ30) و دین اسلام به عنوان دین خاتم، اهتمامی بسیار زیاد به تبلیغ دارد (رجوع کنید به امام خمینی، ج 15، ص 249، ج 16، ص 149). به نظر میرسد شروع وحی قرآن با کلمة «اِقْرَأ» و باقی ماندناین دستور و نیز کثرت کاربرد فعل امر «قُلْ» در آغاز برخی سورهها و آیات قرآن (332 بار به صورت مفرد مذکر و 17 بار به صورتهای دیگر)، که همواره به تلاوتکنندگان قرآن دستور تکرار مضمون آیه و انتقال آن به دیگران را گوشزد میکند، نخستین نمود جوهرة تبلیغی دین اسلام است. آیات فراوانیکه به دعوت و تبلیغ و هدایت و امر به معروف و نهی از منکر دستور میدهد (رجوع کنید به عبدالباقی، ذیل واژههای مذکور) یا به بیان روش تبلیغ انبیای پیشین میپردازد، از دیگر نشانههای ماهیت تبلیغی دین اسلام است. در زمینة تبلیغ در قرآن بررسیهایی صورت گرفته و کتابهایی نوشته شده است، از جمله: اسلوب الدعوة فی القرآن نوشتة فضلاللّه، الدعوة الیاللّه تعالی: دراسة مُسْتَوْح'اة من سورة النحل از عبدالرب نوابالدین آلنواب، مع الانبیاء فی القرآن الکریم: قصص و دروس و عبَر من حیاتهم نوشتة عفیف عبدالفتاح طباره، رسالة فی الدعوة الی اللّه از محمدصالح العثیمین، وجوب تبلیغ الدعوة: فضل الدعوة و الدعاة از عبداللّه ناصح علوان، معاللّه: دراسات فی الدعوة و الدعاة از محمد غزالی، الدعوة الاسلامیة: اصولها و وسائلها نوشتة احمد احمدغلوش، منهج الانبیاء فی الدعوة الیاللّه فیه الحکمة و العقل نوشتة ربیعبن هادی المدخلی، قرآن و تبلیغ از محسن قرائتی.در روایات نیز به تبلیغ توجه خاص شده است، مثلا در سخنی از پیامبراکرم هدایت انسانها از هر آنچه خورشید بر آن بتابد برتر (قمی، ج 2، ص 700) و از ویژگیهای شیعیان شمرده شده است (نوری، ج 17، ص 317). طبق حدیثی دیگر، مبلّغِ دین و شریعت با آن حضرت محشور خواهد شد (مجلسی، ج 2، ص 2). همچنین در روایتی از امام باقر علیهالسلام، عالِم به دارندة شمعی تشبیه شده که با نور علم خود مردم را از ظلمت جهل بیرون میآورد و در سخن منقول از حضرت علی علیهالسلام چنین شخصی در روزقیامت با تاجی از نور محشور خواهد شد. در احادیث متعددی آمده که پاداش عالمان و مبلّغان دین بسیار عظیم است (ابنابیجمهور، ج 1، ص 18؛ شهیدثانی، ص 114ـ119؛ مجلسی، ج 2، ص 2ـ6). ابنابیالحدید (ج 7، ص 288) تعبیر «لَقَدْ عُلِّمتُ تبلیغَ الرسالات» را که حضرت علی به کار برده، به معنای تبلیغ شرایع بعد از وفات رسولاکرم دانسته است. مجلسی (ج 3، ص 111) نیز عبارت «اَیَّدَنا بِحِلمِه» را در خبر مشهور به توحید مفضّل، از امام صادق علیهالسلام اینگونه معنا کرده که خداوند به امامانِ جانشین پیامبر، قدرت تبلیغ رسالت پیامبر را داده است.پیامبر اکرم و ائمة اطهار، ضمن تأکید بر ضرورت تبلیغ و جایگاه آن در اسلام، به شئون دیگر آن نیز پرداختهاند. در روایتی آمده است که رسولاکرم هنگام اعزام حضرت علی و معاذبن جبل به یمن، به منظور ارشاد و تعلیم مردم مسلمان آن منطقه، برخی نکات لازمالرعایه را برشمردند، مانند سهلگیری و تبشیر در برابر ایجاد نفرت و واخوردگی (سیوطی، ج 1، ص 703، ج 4، ص 125). بعلاوه، صفات و وظایف مذکور در قرآن، مانند بصیرت و آگاهی نسبت به هدف و محتوای تبلیغ ( نهجالبلاغة ، حکمت 184)، خودساختگی (مجلسی، ج 2، ص 56)، امید به وعدههای الاهی و امیدبخشی (کلینی، ج 1، ص 36)، علمدوستی و کمالجویی ( نهجالفصاحة ، ص 23) و شجاعت و هراس نداشتن (ابنشعبه، ص 25؛ کلینی، ج 1، ص 54) در احادیث نیز مذکور است. بهرهگیری از برهان و استدلال و جدال احسن و پند و اندرز نیکو ( نهجالبلاغة ، حکمت 80)، مدارا و تحمل سخنان ناروا (مجلسی، ج 72، ص 440، ج 74، ص 151)، پایبندی به آداب و رفتار صواب (کلینی، ج 2، ص 105: کُونوا دُعاةً للناسِ بِالخیرِ بِغَیْرِاَلْسِنَتِکُمْ)، تبیین و ارائة درستِ دادههای دینی (مجلسی، ج 2، ص30)، استفاده از تمثیل و روشهای مختلف تعلیمی مانند تشبیه حق به خط راست و باطل به خط کج و تشبیه ریزش برگ درختان در اثر تکان دادن درخت به تأثیر نماز در آمرزش گناهان و یاددادن ضابطة رسیدن وقت نماز به وسیله یک تکه چوب (فیض کاشانی، ج 5، ص 56؛ جامع احادیث الشیعة ، ج 4، ص 48، 218) و اشاره به تجربههای تاریخی و سرنوشت پیشینیان و تشویق در کنار نکوهش و توبیخ ( نهجالبلاغة ، نامة 53) و نیز معرفی الگو و الگوسازی (همان، نامة 38، نامة 53، خطبة 182، بند 3) نمونههایی از شیوههای تبلیغی است که امامان به آنها اشاره کردهاند.سیرة پیامبر و امامان و اصحاب بزرگ همواره بر تبلیغ بوده است، برای نمونه ارسال نامة دعوت به اسلام برای سران کشورهای بزرگ در آخر سال ششم هجرت (رجوع کنید به احمدی میانجی، ص 30ـ31) و اعزام سفیران و مبلّغان دینی به نواحی مختلف، پیش و پس از هجرت، برای دعوت به اسلام و تعلیم آن، مانند گسیل شدن مُصعببن عُمَیْر به یثرب (مدینه) در سال دوازدهم بعثت (ابنسعد، ج 3، ص 118؛ ابنهشام، قسم 1، ص 434) و رفتن حضرت علی علیهالسلام به یمن در سال نهم و دهم هجرت (طبری، ج 3، ص 159). پیامبر پیش از هجرت در مراکزی چون بازار ذیالمجاز و در موسم حج در مِنی' حضور مییافت و آشکارا و نهان مردم را به اسلام دعوت مینمود (ابنهشام، قسم 1، ص 423؛ یاقوتحموی، ذیل «عقبه»)، همچنانکه به همین منظور به شهرهای اطراف مکه، از جمله طائف، میرفت (طبری، ج 1، ص 344؛ ابنهشام، قسم 1، ص 419). امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نیز در ایام حج در عرفات و مِنی' به میان حاجیان میرفتند و با استفاده از فرصت، بویژه هنگامی که مأمورانِ حکومت اموی مراقب نبودند، آرای اهل بیت را تبلیغ میکردند (برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج 4، ص 466) و گویا تشکیل نخستین جماعتهای شیعه حاصل همین دیدارها و تبلیغها بود (بهبودی، ص 14). در سالهای آغاز اسلام، گاهی برخی اعضای یک قبیله پس از پذیرش اسلام، مردم قبیلة خود را به اسلام دعوت میکردند مانند ابوذر غفاری و طُفَیْلبن عَمْرو دَوْسی (ابنهشام، قسم 1، ص 383؛ ابناثیر، ج 1، ص 357، ج 3، ص 80)، حتی پیروان ادیان دیگر، مثلاً نمایندگان نجاشی (پادشاه حبشه) که مسیحی بودند، پس از پذیرش اسلام نقشی تبلیغی مییافتند (ابنهشام، قسم 1، ص 382ـ 385). در واقع، تبلیغ و ترویج اسلام در طول تاریخ اختصاص به گروه و طبقة خاصی نداشته و به توصیة قرآن و حدیث، همة مسلمانان اعم از حاکم و برزگر و صنعتگر و تاجر و پزشک و عالم دین، تبلیغ را وظیفة خود میدانستهاند، مثلاً مولای اسماعیل سلطان مراکش، در 1698 نامهای به جیمز دوم پادشاه انگلستان نوشت و او را به اسلام دعوت کرد (آرنولد، ص 299 و یادداشتها و پاورقیها، ص 107، ش 4). امام خمینی(ره) نیز در دی 1366 در پیامی رسمی برای گورباچف، رئیسجمهوری شوروی سابق، ضمن انتقاد صریح از حکومت شوروی بهسبب «دینزدایی از جامعه» و «مبارزة طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی» و تأکید بر اینکه «از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد» و برحذر داشتن او از «پناه بردن به کانون سرمایهداری غرب»، از وی خواست «در بارة اسلام بهصورت جدّی تحقیق و تفحص» کند (ج 21، ص 66ـ69). در هندوستان شاغلان حرفههای گوناگون بعد از اتمام کار روزانه در اماکن مختلف مانند خیابانها و بازارها، اسلام را تبلیغ میکردند (آرنولد، ص 299)، حتی اسیران مسلمان، در اسارت نیز به تبلیغ اسلام میپرداختند و گفته شده است که در آغاز قرن چهارم یکی از فقهای مسلمان که اسیر شده بود با تبلیغ خود سبب آشنایی اروپاییان با اسلام شد (همان، ص 300ـ301). بازرگانان نیز از عوامل مهم ترویج اسلام بویژه در سرزمینهای دور دست، مانند افریقا (همان، ص 306) و شرق آسیا، بودند.پس از ظهور اسلام، برخی نهادها و ابزارهای فرهنگی و ارتباطی، مانند شعر و خطابه و حج، در مسیر تبلیغ اسلام قرار گرفتند و از سوی دیگر نهادها و ابزارهایی ایجاد شد که دارای کارکرد تبلیغی بود، مانند مسجد و اذان و نمازِ جماعت و جمعه و عید. به گفتة ابنخلدون (ج 1، مقدمه ، ص 39ـ40) وظیفة ارشاد در دوران حیات پیامبر و دو سه دهة نخستین اسلامی با آنچه در ایام خلافت اموی و عباسی واقع شد، تفاوت داشت و معارف دینی در آغاز به روش تبلیغ، نه به صورت تعلیم حرفهای، به مردم آموخته میشد. گسترش اسلام نیز بیش از هر عاملی با فعالیتها و فداکاریهای مبلغان دینی پیوند داشت (آرنولد، ص 27)، بویژه با توجه به این نکته که طبق فقه اسلامی، شرط مقدّم جهاد، تبلیغ و دعوت است. قرار داشتن منبر در کنار محرابِ مساجد نیز به صورت نمادین وظیفة تبلیغی مقامات دینی را گوشزد میکند.احادیث پیامبر و امامان و گزارشهای تاریخی و نیز بروز و ظهور پدیدههای مادّی و معنوی فرهنگ اسلامی، متضمن رهنمودها و توصیههای بسیار در بارة ویژگیها و بایستگیهای تبلیغ و مبلّغان و اجزا و روشها و مراحل تبلیغ و آفات آن است. در آثار نویسندگان بسیاری به این نکات اشاره شده است، از جمله عبدالعزیز جمعه امین در الدعوه: قواعد و اصول ، فتحی یَکُن در مشکلات الدعوة و الداعیه ، محمدحسین فضلاللّه در اسلوب الدعوة فی القرآن ، حمید بکر علیان در من قضایا الفکر فی وسائل الاعلام ، محمدتقی رهبر در پژوهشی در تبلیغ ، انور الجُندی در آفاق جدیدة للدعوة الاسلامیة فی الغرب ، عبداللطیف حمزه در الاعلام فی صدر الاسلام ، رئوف شَلَبی در الدعوة الاسلامیة ، محمدامین مصری در سبیل الدعوة الاسلامیة ، و عبداللّه ناصح علوان در وجوب تبلیغ الدعوة: فضل الدعوة و الدعاة .تبلیغ به عنوان گونهای فرآیند ارتباطی دارای این اجزاست: فرستندة پیام تبلیغی (مبلّغ)، پیام، وسیلة ارتباطی برای تبلیغ، گیرندة پیام تبلیغی (مخاطب) و عملیاتِ بازخورد. افزون بر این اجزا، مباحثی چون مبانی و روش و زمان و مکان تبلیغ نیز معمولاً بررسی میشود.تبلیغ دینی را از منظرهای مختلف تقسیم کردهاند، مثلاً از نظر مبلّغ به تبلیغ فردی و تبلیغ سازمانی، از نظر پیام به پیام اخلاقی و اعتقادی و رفتاری، از نظر وسیلة ارتباطی به سنّتی و جدید یا مکتوب و غیرمکتوب، از نظر مخاطب به فردی و جمعی و مسلمان و غیرمسلمان، از نظر روش به مستقیم و غیرمستقیم یا ایجابی و سلبی یا مکرر و غیرمکرر، و از نظر هدف به آگاهیبخش و اقناعی (صقر، ص 20ـ 46؛ فضلاللّه، 1406، ص 90 به بعد؛ حمزه، ص 134؛ لاوند، ص 227ـ230؛ خندان، 1374 ش، ص 181ـ182).مسجد، اصلیترین مکان تبلیغ دینی نزد همة مذاهب اسلامی است. در محیطهای شیعی، به سبب ارتباط وثیق تبلیغ دینی با مجالس عزای امام حسین علیهالسلام، افزون بر مساجد، اماکنی چون تکایا، حسینیهها، امام بارهها (در هند و پاکستان)، مدارس علمیه، منازل اشخاص و مراکز اجتماعات نیز برای برپایی گونههای مختلف عزاداری امام حسین (خطابه، ذکر مصیبت، نوحهخوانی، تعزیهخوانی) کارکرد تبلیغی یافته است. این موضوع از سویی دیگر سبب شده که یکی از ویژگیهای مورد انتظار از مبلّغان شیعی توان بیان تاریخ واقعة عاشورا و ذکر مصائب سیدالشهدا باشد. در این زمینه بعضی بررسیهایی کردهاند، از جمله فرزانه تنکابنی در بررسی و شناخت تعزیه به عنوان وسیله ارتباط سنّتی در جامعه ایران ، علی خامنهای در گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزة علمیة مشهد ، اصغر فتحی در منبر یک رسانه عمومی در اسلام ، مهدی ضوابطی در پژوهشی در نظام طلبگی ، علی الوردی در نقش وعاظ در اسلام . تلاش برای بیان مؤثر واقعه عاشورا گاهی موجب وقوع تحریفات و راه یافتن گزارشهای واهی به ادبیات عاشورا و احیاناً پدیدار شدن شکلهای نامطلوب تبلیغی شده است. شماری از علمای شیعه در دوران معاصر کوشیدهاند این انحرافها را بنمایانند، از جمله میرزا ابوالفضل تهرانی در شفاءالصدور ، نوری در لؤلؤ و مرجان ، امین عاملی در التنزیه فی اعمال الشبیه ، مرتضی مطهری در تحریفات عاشورا .در دهههای اخیر تحولاتی جدّی در شکل سنّتی تبلیغ و مفاهیم آن صورت گرفته و بررسیهای علمی در این باب انجام شده است. پارهای از این تحولات واکنش ایجابی به فعالیتهای تبشیری بوده است (رجوع کنید به تبشیر * ). شخصیتهایی مانند محمد رشیدرضا، مفتی محمد شفیع، ابوالاعلی مودودی مؤسس جماعت اسلامی پاکستان، وَهْبه زُحَیْلی، عبدالقادر عَوْده، محمد غزالی، سیدمحمد شیرازی، شهید مرتضی مطهری، سیدموسی صدر و سیدمحمدحسین فضلاللّه، آثاری، در قالب گفتار یا نوشتار، در زمینة تبلیغ و ضرورت آن و کاستیهای نظام تبلیغ دینی اسلامی و بایستگیهای آن پدید آوردهاند؛ با اینهمه، عموم این آثار فاقد چارچوب نظری روشن و تعریف شده در بارة چیستی تبلیغ و روششناسی مطالعه و تحقیق در بارة آن است. به نظر میرسد مهمترین پرسشی که پاسخ به آن، مطالعات مربوط به تبلیغ را به سامان علمی در میآورد این است که مطالعه در بارة تبلیغ در چارچوب کدام علم باید صورت پذیرد و تعامل علوم مختلفی که هریک به بخشی از مسائل تبلیغ ارتباط مییابند چگونه خواهد بود. پارهای تحقیقات، دانش ارتباطات جمعی را شایستهترین علم برای به سامان علمی آوردن تبلیغ معرفی کرده است (رجوع کنید به خندان، 1374 ش، فصلهای 4 و 5).تأسیس سازمانهای متولی تبلیغ دینی از مهمترین تحولات در نظام سنّتی تبلیغ در قرن چهاردهم به شمار میآید. در نیمة اول قرن چهاردهم جمعیتهایی تبلیغ و دعوت اسلامی را وارد مرحلهای نو کردند، از جمله در مصر جمعیتهایی مانند «جماعة تعلیمالموحدین» (مؤسس: عبدالرحمان کواکبی)، «جمعیة اخوانالمسلمین» (حسن البنّا * آن را در 1307 ش/ 1928 تأسیس کرد؛ رجوع کنید به اخوان المسلمین * )، «جمعیة الشُبّان المسلمین» (عبدالحمید بای سعید و دیگران آن را در 1306 ش/ 1927 تأسیس کردند و افرادی چون حسن البنّا نیز در آن نقش داشتند)، «جمعیةالدعوة و الارشاد» (محمد رشیدرضا آن را در 1329 (1290 ش)/ 1911 تأسیس کرد و در 1310 ش/1931 به آن جان تازهای داد) و در هند «جماعة التبلیغ و الدعوة» (مؤسس: مولانا محمد الیاس در 1323 ش/1944؛ رجوع کنید به تبلیغی جماعت * ). در نیمة دوم قرن بیستم سازمانهای تبلیغی دینی ارتقا و تنوع بیشتری یافتند: سازمانهای دولتی مانند «المجلس الاعلی للشؤون الاسلامیة» در 1339 ش/1960 در قاهره و دانشگاه اسلامی در 1340 ش/ 1961 در مدینه تأسیس شد؛ سازمانهای نیمهدولتی و تحت نظارت دولت تأسیس گردید، مانند «رابطة العالم الاسلامی * » که مرکز اصلی آن عربستان بود (تأسیس در 1341 ش/ 1962) و «جمعیة الدعوة الاسلامیة» که با حمایت دولت لیبی در 1351 ش/ 1972 تأسیس گردید؛ در 1351 ش/ 1972 سنگ بنای «الندوة العالمیة للشباب الاسلامی» در عربستان نهاده شد و سه سال بعد نیز «المجلس العالَمی للمساجد» در همان کشور تأسیس گردید. در 1361 ش/ 1982 «المجلس العالمی للدعوة الاسلامیة» در لیبی شروع بهکار کرد ( ) دایرةالمعارف جهان اسلام آکسفورد ( ، همانجا). امروزه علاوه بر انبوهی از نشریات تبلیغی، تجهیزات اطلاعرسانی صوتی و تصویری و الکترونیکی، ساعاتی از برنامههای صدا و سیمای عموم کشورهای اسلامی بویژه عربستان و تعدادی فراوان از پایگاههای اینترنتی که با کلید واژههایی مانند «اسلام» و «تبلیغ» و «دعوت» قابل بازیابی است، به تبلیغات اسلامی و اطلاعرسانی در حوزة اسلام اختصاص دارند. بعلاوه در برخی کشورهای اسلامی مانند عربستان و مصر و سوریه و پاکستان چندین رشتة تحصیلی برای تربیت مبلّغ دایر شده است. کشور عربستان با امکانات تبلیغی بسیار گستردهای که برای تربیت نیرو و برنامهریزی و مدیریت تبلیغ فراهم ساخته، نبض تبلیغی را در عموم کشورهای مسلمان و غیرمسلمان جهان در اختیار دارد.نظام تبلیغ دینی در ایران از زمان استقرار حکومت صفوی تا روزگار معاصر، به تبع تحولات گوناگون اجتماعی و فرهنگی و سیاسی، در صورت و محتوا و اهداف تغییراتی کرده است (رجوع کنید به حوزة علمیه * ؛ منبر * ). از دهة 1330 ش به بعد، تبلیغات دینی را عمدتاً روحانیانِ مشغول به تحصیل و تدریس در حوزههای علمیه، امامان جماعت، سخنرانان مذهبی (اهل منبر) و نیز هیئتهای مذهبی و عزاداری بر عهده داشتهاند. در آخرین سالهای مرجعیت مرحوم آیتاللّه بروجردی برخی فضلای حوزة علمیة قم به کشورهای اروپایی و امریکایی اعزام شدند تا آنان را با تعالیم اسلامی و شیعی آشنا کنند و نیز به وضع دینی ایرانیان و مسلمانان ساکن اروپا و امریکا سامان دهند. چند سال پس از درگذشت آیتاللّه بروجردی، «دارالتبلیغ اسلامی» در قم تأسیس گردید که دو هدف داشت: تبلیغ اسلام در میان مسلمانان ایرانی مقیم کشورهای دیگر و تبلیغ اسلام در میان غیرمسلمانان. انتشار ماهنامة درسهایی از مکتب اسلام در عصر آیتاللّه بروجردی، و در پی آن نشریه مکتب تشیع از برجستهترین اقداماتی بود که شاید با الهام از تحول تبلیغ دینی در کشورهای اسلامی، موجب تحول در نظام تبلیغی شیعی شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی (1357ش) افزون بر نهادهای پیشین، با تبدیل «وزارت فرهنگ و جهانگردی» به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» بخشی از وظیفة تبلیغ دینی بر عهدة این وزارتخانه نهاده شد. افزون بر آن، «سازمان تبلیغات اسلامی» رسماً برای ساماندهی تبلیغات دینی در داخل و خارج از کشور، برای مسلمانان و غیرمسلمانان تأسیس گردید، بعدها وظیفة این سازمان به داخل کشور محدود شد و وظیفة تبلیغات خارج از کشور را «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» برعهده گرفت. تنها مجلة تخصصی تبلیغ در ایران، مجلة مبلّغان است که معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزة علمیة قم از شوال 1420 آن را به صورت ماهانه (بر اساس ماه قمری) منتشر میکند.نیز رجوع کنید به دعوت * ؛ منبر *منابع: علاوه بر قرآن؛ تامس واکر آرنولد، تاریخ گسترش اسلام ، ترجمة ابوالفضل عزتی، تهران 1358 ش؛ امیرحسین آریانپور، زمینة جامعهشناسی ، تهران 1353 ش، ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره 1385ـ1387/ 1965ـ1967، چاپ افست بیروت ] بیتا. [ ؛ ابنابیجمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدّینیّة ، چاپ مجتبی عراقی، قم 1403ـ 1405/ 1983ـ 1985؛ ابناثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة ، چاپ محمدابراهیم بنا و محمداحمد عاشور، قاهره 1970ـ1973؛ ابنخلدون؛ ابنسعد؛ ابنشعبه، تحف العقول عن آل الرسول ، بیروت 1394/1974؛ ابنهشام، السیرة النبویة ، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: دارابنکثیر، ] بیتا. [ ؛ علی احمدی میانجی، کتاب مکاتیب الرسول ، ] تهران [ 1363 ش؛ آدم عبداللّه الوری، تاریخ الدعوة الاسلامیة: من الامس الی الیوم ، بیروت: دارمکتبة الحیاه، ] بیتا. [ ؛ محمدباقر بهبودی، معرفة الحدیث و تاریخ نشره و تدوینه و ثقافته عند الشیعة الامامیة ، تهران 1362 ش؛ جامع احادیث الشیعة ، گردآوری اسماعیل مغری ملایری، ج 4، قم 1374 ش؛ عبداللطیف حمزه، الاعلام فی صدرالاسلام ، قاهره 1978؛ روحاللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، صحیفة نور ، تهران، ج 15 و 16، 1361 ش، ج 21، 1369 ش؛ محسن خندان، «تبلیغ از دیدگاه روحانیان»، مسجد ، سال 3، ش 13 (فروردین و اردیبهشت 1373)؛ همو، تبلیغ اسلامی و دانش ارتباطات اجتماعی ، تهران 1374 ش؛ همو، «دین تبلیغی و تبلیغ دینی»، مسجد ، سال 2، ش 10 (مهر و آبان 1372)؛ سیوطی؛ علیاکبر شعارینژاد، فرهنگ علوم رفتاری ، تهران 1364 ش؛ زینالدینبن علی شهید ثانی، منیة المرید فی ادب المفید و المستفید ، چاپ رضا مختاری، قم 1368 ش؛ عبدالبدیع صقر، کیف ندعو الناس ، بیروت 1405/1985؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم ، قاهره 1364؛ علیبن ابیطالب(ع)، امام اول، نهجالبلاغة ، چاپ صبحی صالح، قاهره 1411/1991؛ محمدحسین فضلاللّه، اسلوب الدعوة فی القرآن ، بیروت 1399؛ همو، خطوات علی طریق الاسلام ، بیروت 1406/ 1986؛ محمدبن شاهمرتضی فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء ، چاپ علیاکبر غفاری، بیروت 1403/1983؛ عباس قمی، سفینة البحار و مدینة الحکم و الا´ثار ، نجف 1352ـ 1355، چاپ افست تهران ] بیتا. [ ؛ کلینی؛ رمضان لاوند، من قضایا الاعلام فی القرآن ، ] بیجا: بینا.، بیتا. [ ؛ مجلسی؛ محمد(ص)، پیامبر اسلام، نهجالفصاحة ، ترجمة ابوالقاسم پاینده، تهران 1364 ش؛ حسینبن محمد نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، قم 1407ـ 1408؛ یاقوت حموی؛EI 2 , s.v. "Da ـ wa" (by M. Canard); The Oxford encyclopedia of modern Islamic world , ed. John L. Esposito, New York 1995, s.v. "Tabl ¦âgh" (by Muhammad Khalid Masud).