تبریزی نجیب الدین رضا

معرف

شاعر و از مشایخ‌ صوفیه‌ ذهبیه‌ * در قرن‌ یازدهم‌ و دوازدهم‌
متن
تبریزی‌، نجیب‌الدین‌رضا ، شاعر و از مشایخ‌ صوفیه‌ ذهبیه‌ * در قرن‌ یازدهم‌ و دوازدهم‌. وی‌ در 1047 در اصفهان‌ به‌دنیا آمد (تربیت‌، ص‌ 535؛ خاوری‌، ج‌1، ص‌281ـ 282؛ مدرس‌ تبریزی‌، ج‌ 2، ص‌ 375)، اما در اصل‌ تبریزی‌ بود. بنا بر بعضی‌ اشعار وی‌ در کودکی‌ پدر خود را از دست‌ داده‌ یا یتیم‌ به‌دنیا آمده‌ است‌ (خاوری‌، ج‌ 1، ص‌280، 282). تبریزی‌ تا پایان‌ نوجوانی‌ در اصفهان‌ زیست‌ و احتمالاً مقدمات‌ را در همانجا فراگرفت‌ (همان‌، ج‌ 1، ص‌ 283ـ284). او در شرح‌حالش‌ خود را امّی‌ معرفی‌ کرده‌ (تمیم‌داری‌، بخش‌ 1، ص‌ 340ـ 341) که‌ گویا به‌ درس‌ناخواندگی‌ نزد استاد اشاره‌ داشته‌ و بر همین‌ اساس‌، شرح‌حال‌نویسان‌ نیز وی‌ را امّی‌ دانسته‌اند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مدرس‌ تبریزی‌، همانجا؛ آقابزرگ‌طهرانی‌، ج‌9، قسم‌ 2، ص‌ 402).تبریزی‌ از مشایخ‌ صوفیه‌ ذهبیه‌ و ملقب‌ به‌ «نجیب‌الدین‌» (لقب‌ طریقتی‌ وی‌) بود (عبرت‌ نائینی‌، ج‌ 2، ص‌ 768؛ خاوری‌، ج‌ 1، ص‌ 281). ظاهراً تمایل‌ وی‌ به‌ ذهبیه‌ با جذبه‌ آغاز شد (مدرس‌تبریزی‌، همانجا). تبریزی‌ در اصفهان‌ با شیخ‌محمدعلی‌ مؤذن‌خراسانی‌، از مشایخ‌ ذهبیه‌، ملاقات‌ کرد و همراه‌ او به‌ مشهد رفت‌. در آنجا پس‌ از ریاضتهای‌ بسیار، در بیست‌وچهار سالگی‌ به‌ مقام‌ شیخیت‌ و ارشاد رسید، چهار سال‌ در این‌ مقام‌ باقی‌ ماند و در بیست‌وهشت‌ سالگی‌ به‌ مقام‌ «قطب‌ صامت‌» ارتقا یافت‌ (خاوری‌، ج‌ 1، ص‌ 286). وی‌ در 1078 به‌ همراه‌ استادش‌ به‌ اصفهان‌ بازگشت‌ و بعدها خلیفه‌ و داماد او شد (معصوم‌علیشاه‌، ج‌ 3، ص‌ 165، 217؛ خاوری‌، ج‌ 1، ص‌ 284ـ 285، 289؛ تمیم‌داری‌، بخش‌ 1، ص‌ 341ـ342). شیخ‌علی‌نقی‌ فارسی‌اصطهباناتی‌ و سپس‌ محمدهاشم‌ درویش‌، خلیفه‌های‌ تبریزی‌ در طریقت‌ ذهبیه‌ شدند (معصوم‌علیشاه‌، ج‌ 2، ص‌ 345، ج‌ 3، ص‌ 216؛ عبرت‌ نائینی‌، همانجا؛ خاوری‌، ج‌ 1، ص‌280).تاریخ‌ وفات‌ تبریزی‌ را هدایت‌ (ص‌ 123) و آقابزرگ‌طهرانی‌ (همانجا)، 1080 ذکر کرده‌اند. بعضی‌ نویسندگان‌ نیز با اینکه‌ در بیان‌ شرح‌حال‌ او به‌ هدایت‌ استناد کرده‌اند، تاریخ‌ فوت‌ وی‌ را متفاوت‌ آورده‌اند؛ معصوم‌علیشاه‌ (ج‌ 3، ص‌ 216) وفات‌ وی‌ را در 1185 و خاوری‌ (ج‌ 1، ص‌ 287ـ289) و تمیم‌داری‌ (بخش‌ 1، ص‌340) آن‌ را در 1108 ذکر کرده‌اند که‌ به‌نظر می‌رسد تاریخ‌ اخیر به‌ واقعیت‌ نزدیکتر باشد. آنچه‌ مسلّم‌ است‌ این‌ است‌ که‌ تبریزی‌ در 1100 زنده‌ بوده‌، زیرا مثنوی‌ خلاصة‌ الحقایق‌ را در این‌ سال‌ سروده‌ و خود به‌ آن‌ تصریح‌ کرده‌ است‌ (رجوع کنید به تمیم‌داری‌، بخش‌ 1، ص‌ 354). مدفن‌ وی‌ اصفهان‌ است‌ (مهدوی‌، ص‌ 326).آثاری‌ که‌ از تبریزی‌ باقی‌مانده‌ اینهاست‌: 1) نورالهدایة‌ ، در بارة‌ انواع‌ معرفت‌ و اصول‌ دین‌ و اصطلاحات‌ و معارف‌ صوفیه‌، نام‌ اصلی‌ آن‌ در نسخ‌ خطی‌ نورالهدایة‌ و مصدرالولایة‌ است‌، اما در متن‌ چاپ‌ شده‌، قسمت‌ دوم‌ عنوان‌ حذف‌ شده‌ است‌. این‌ اثر مشتمل‌ بر مقدمه‌ و هفت‌ اصل‌ و خاتمه‌ است‌ و در 1078 تألیف‌ شده‌ است‌ (خاوری‌، ج‌ 1، ص‌ 287؛ تمیم‌داری‌، بخش‌ 1، ص‌ 342، 355ـ364). 2) سبع‌المثانی‌ ، منظومه‌ای‌ عرفانی‌ به‌ فارسی‌ بر وزن‌ مثنوی‌ مولوی‌، که‌ آن‌ را در 1094 سروده‌ و مشتمل‌ بر بیست‌ هزار بیت‌ است‌ (معصوم‌علیشاه‌؛ مدرس‌تبریزی‌، همانجاها؛ خاوری‌، ج‌ 1، ص‌ 281). در 1342 احمدبن‌ حاجی‌ محمدکریم‌ تبریزی‌ این‌ منظومه‌ را کتابت‌ کرد و در دارالعلم‌ شیراز چاپ‌ سنگی‌ شد (تمیم‌داری‌، بخش‌ 1، ص‌350). 3) دیوان‌ (مدرس‌تبریزی‌، همانجا) در چهارهزار بیت‌ مشتمل‌ بر غزلیات‌، قصاید، ترجیعات‌ و مراثی‌. این‌ دیوان‌ تاکنون‌ چاپ‌ نشده‌ و فاقد تاریخ‌ کتابت‌ است‌ (تمیم‌داری‌، بخش‌ 1، ص‌ 342). 4) مثنوی‌ خلاصة‌الحقایق‌ ، مشتمل‌ بر مسائل‌ فلسفی‌ و عرفانی‌ و مبانی‌ تصوف‌ و آداب‌ سیر و سلوک‌، که‌ در 1100 سروده‌ شده‌ است‌. میرزااحمد اردبیلی‌ این‌ اثر را در 1338 از روی‌ نسخه‌ای‌ خطی‌ که‌ در 1160 کتابت‌ شده‌ بود، در ضمن‌ کفایة‌المؤمنین‌ و اوصاف‌ المقربین‌ چاپ‌ کرده‌ است‌. این‌ مثنوی‌ آخرین‌ اثر نجیب‌الدین‌ تبریزی‌ بوده‌ است‌ (مدرس‌تبریزی‌، همانجا؛ مشار، ج‌ 2، ستون‌ 1904؛ خاوری‌، ج‌ 1، ص‌ 289؛ تمیم‌داری‌، بخش‌ 1، ص‌ 354ـ 355، بخش‌ 2، ص‌ 823). بعضی‌، دستور سلیمان‌ و مقالات‌ وافیه‌ و اصطلاحات‌ صوفیان‌ را نیز از تألیفات‌ او دانسته‌اند (رجوع کنید به منزوی‌، ج‌ 2، بخش‌ 1، ص‌ 1038، 1409؛ تمیم‌داری‌، بخش‌ 1، ص‌ 342).به‌ آثار منظوم‌ تبریزی‌ بیشتر توجه‌ شده‌ است‌. او به‌ تأثیر از زمانة‌ خود به‌ سبک‌ هندی‌ شعر گفته‌ و به‌ شیوة‌ مولوی‌ و حافظ‌ نیز نظر داشته‌ و از انوری‌ و خاقانی‌ هم‌ تأثیر گرفته‌، گرچه‌ بیش‌ از همه‌ متأثر از استاد خود، مؤذن‌خراسانی‌، بوده‌ است‌ (تمیم‌داری‌، بخش‌ 1، ص‌ 348ـ349). در آثار منظوم‌ او، آیات‌ و روایات‌ بر اساس‌ معارف‌ شیعی‌ تفسیر و برخی‌ از آنها به‌ فارسی‌ ترجمه‌ شده‌ است‌ (همان‌، بخش‌ 1، ص‌ 363). وی‌ بیشتر «جوهری‌» و گاه‌ «زرگر» یا «نجیب‌الدین‌» یا «رضا» تخلص‌ می‌کرده‌ (مدرس‌تبریزی‌؛ آقابزرگ‌طهرانی‌، همانجاها) و همین‌ امر موجب‌ شده‌ است‌ که‌ رضاقلی‌خان‌ هدایت‌ (همانجا)، و به‌ تبع‌ او مدرس‌تبریزی‌ (همانجا)، وی‌ را «زرگر اصفهانی‌» معرفی‌ کنند (خاوری‌، ج‌ 1، ص‌ 281ـ282).مظفر علیشاه‌ کرمانی‌ (متوفی‌ 1215) در بحرالاسرار (ص‌ 137ـ 138) و میرزامحسن‌ عمادالفقراء (متوفی‌ 1333) او را ستوده‌ و در وصف‌ وی‌ شعر سروده‌اند (معصوم‌علیشاه‌، همانجا؛ خاوری‌، ج‌ 1، ص‌ 279ـ280).منابع‌: آقابزرگ‌طهرانی‌؛ محمدعلی‌ تربیت‌، دانشمندان‌ آذربایجان‌ ، چاپ‌ غلامرضا طباطبائی‌مجد، تهران‌ 1378 ش‌؛ احمد تمیم‌داری‌، عرفان‌ و ادب‌ در عصر صفوی‌ ، تهران‌ 1372ـ1373 ش‌؛ اسداللّه‌ خاوری‌، ذهبیه‌: تصوف‌ علمی‌ ـ آثار ادبی‌ ، ج‌ 1، تهران‌ 1362 ش‌؛ محمدعلی‌ عبرت‌ نائینی‌، تذکرة‌ مدینة‌الادب‌ ، چاپ‌ عکسی‌ تهران‌ 1376 ش‌؛ مدرس‌تبریزی‌؛ خانبابا مشار، فهرست‌ کتابهای‌ چاپی‌ فارسی‌ ، تهران‌ 1350ـ 1355 ش‌؛ محمدتقی‌بن‌ محمدکاظم‌ مظفرعلیشاه‌ کرمانی‌، کبریت‌ احمر؛ و بحرالاسرار ، چاپ‌ جواد نوربخش‌، تهران‌ 1350 ش‌؛ محمد معصوم‌بن‌ زین‌العابدین‌ معصوم‌علیشاه‌، طرائق‌الحقائق‌ ، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌ 1339ـ 1345 ش‌؛ احمد منزوی‌، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ ، تهران‌ 1348ـ1353 ش‌؛ مصلح‌الدین‌ مهدوی‌، تذکرة‌القبور، یا، دانشمندان‌ و بزرگان‌ اصفهان‌ ، اصفهان‌ 1348 ش‌؛ رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، تذکره‌ ریاض‌العارفین‌ ، چاپ‌ مهرعلی‌ گرکانی‌، تهران‌ ] 1344 ش‌ [ .
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 6
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده