تبریزی، محمدرضا بن عبدالمطلب ، فقیه، خطیب، خوشنویس و شاعر شیعی قرن دوازدهم. تاریخ ولادت او معلوم نیست. تحصیلات خود را ابتدا نزد شیخمهدی فُتُونی و آقاباقر مازندرانی، و بعد نزد وحید بهبهانی به انجام رساند (تربیت، ص 198) و از سید عبدالعزیزبن احمد نجفی و شرفالدین محمدمکی عاملی اجازة روایت گرفت (آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 13، ص 7). وی مدتی در تبریز، مشهد و شیراز به وعظ و خطابه و اقامة نماز جماعت پرداخت. در شیراز به کریمخان زند تقرب جست و از جانب او به سمت «قاضی عسکر»ی منصوب شد. در 1193، با درگذشت کریمخان زند و افول سلسلة زندیه، به عتبات عراق سفر کرد و در آنجا مورد احترام سلیمانپاشا والی بغداد قرار گرفت (مفتون دنبلی، بخش 1، ص 189ـ192؛ تربیت، همانجا)، پس از چندی به کردستان رفت و به خسروخان پیوست، سپس به قرهباغ و بعد به قزوین رفت. او سرانجام در همان شهر یا در تهران به سال 1208 درگذشت (مفتون دنبلی، بخش1، ص189ـ190، 193؛ تربیت، همانجا؛ حبیبآبادی، ج2، ص345).تبریزی حافظه و هوش و ذکاوت زیادی داشت. انواع خط را بخوبی مینوشت و در خطابه توانا بود (مفتون دنبلی، بخش 1، ص 179ـ180) و مدتی از عمر خویش را در انزوا به سر برد (همان، بخش1، ص 182). وی دو برادر بزرگتر از خود به نامهای محمدابراهیم و محمداسماعیل و نیز فرزندی به نام صدرالدین داشته که هر سه اهل علم بودهاند (آقابزرگ طهرانی، 1404، جزء 2، قسم 2، ص560 ـ561، 668). صدرالدین ابتدا نزد پدرش به تحصیل علم پرداخته و به فارسی و عربی شعر میسروده است (حبیبآبادی، ج 2، ص 345ـ346).تبریزی کتابهایی در فقه و حدیث تألیف کرده است، از جمله: 1) الاشارات فی الفقه که فتاوی اوست و به سبک تبصرة علامه حلّی نوشته است. این کتاب را به سفارش استادش شیخمهدی فتونی تألیف کرد (آقابزرگ طهرانی، 1403، ج11، ص77، ج 14، ص 201)؛ 2) الشفاء فی اخبار آلالمصطفی یا الشافی الجامع بین البحار والوافی ؛ آقابزرگ طهرانی این کتاب را مجموعه روایاتی بر مبنای روش بحارالانوار ، و قزوینی آن را خلاصة دو کتاب بحارالانوار و الوافی با برطرف کردن اشکالات آنها دانسته است. تبریزی این کتاب را در 1178 به پایان رسانده است (آقابزرگ طهرانی، 1403، ج13، ص7، ج 14، ص 199؛ قزوینی، ص 154)؛ 3) المصابیح فی شرح المفاتیح ، شرح مفاتیح الشرایع فیض کاشانی در فقه است. او در 22 محرّم 1182 در بازگشت از مشهد، از راه یزد به عراق سفر کرده و در یزد تقریظ شیخعبدالنبیبن محمدتقی قزوینی را بر کتاب خود گرفته است. همچنین نسخهای از این کتاب را در 1201 برای طلاب علم در نجف وقف کرده است (آقابزرگ طهرانی، 1403، ج13، ص7، ج 21، ص 79ـ80)؛ 4) هدایة المسترشدین در اثبات وجوب نماز جمعه.تبریزی همچنین بر کتابهای طهارت و صلاة قواعد الاحکام علامه حلّی حاشیه نوشته و کتاب حجّ او را شرح کرده است (همو، 1404، جزء2، قسم2، ص560). مثنویهای هزاربیتی در بارة فتح خیبر و خروج امام حسین علیهالسلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا نیز از سرودههای اوست (همانجا) که نمونهای از آنها را تربیت آورده است (ص 198).منابع: محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983؛ همو، طبقات اعلامالشیعة ، جزء2، الکرام البررة ، مشهد 1404؛ محمدعلی تربیت، دانشمندان آذربایجان ، تهران 1314ش؛ محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالا´ثار در احوال رجال دورة قاجار ، ج2، اصفهان 1342ش؛ عبدالنبیبن محمدتقی قزوینی، تتمیم املالا´مل ، چاپ احمد حسینی، قم 1407؛ عبدالرزاقبن نجفقلی مفتون دنبلی، تجربةالأَحرار و تسلیة الاَبرار ، چاپ حسن قاضی طباطبائی، تبریز 1349ـ1350ش.