تائیة دِعبِل ، قصیده ای در مدح و رثای اهل بیت علیهم السلام سرودة دِعبِل خُزاعی * (متوفی ۲۴۶). وی پس از سرودن قصیده ، راهی مرو شد و قصیده را، برای نخستین بار، در محضر امام رضا علیه السلام خواند (کشّی ، ص ۵۰۴ ـ ۵۰۵؛ ابن بابویه ، ج ۲، ص ۲۶۳؛ طبرسی ، ص ۳۱۶)؛ امام در اثنای شنیدن اشعار آنقدر گریست که از هوش رفت (ابوالفرج اصفهانی ، ج ۲۰، ص ۱۴۸ـ۱۴۹). آنگاه که شاعر از قبور اهل بیت علیهم السلام در شعر خود نام برد، امام رضا علیه السلام با این دو بیت که به قصیده افزود، مکان قبر خود را پیشاپیش مشخص نمود: «و قبرٌ بطوسٍ یالَها مِنْ مُصیبةٍ / تَوقّد فِی الاحشاءِ بالحَرَقاتِ // اِلَی الْحَشْرِ حتّی یَبْعَثَ اللّهُ قائِما / یُفرِّجُ عَنَّا الْهَمَّ والکُرَباتِ» (ابن بابویه ، ج ۲، ص ۲۶۳ـ۲۶۴؛ طبرسی ، ص ۳۱۷). دعبل می گوید آنگاه که در اواخر قصیده به قیام امام دوازدهم عجل اللّه تعالی فرجه الشریف اشاره کردم ، حضرت رضا گریست و گفت که روح القدس این دو بیت را بر زبان تو راند. آنگاه امام شروع به وصف امام عصر نمود و ویژگیهای روزگار آن حضرت را برشمرد (ابن بابویه ، ج ۲، ص ۲۶۶؛ اربلی ، ج ۳، ص ۱۱۸).به نقل برخی ، امام رضا علیه السلام پس از شنیدن این ابیات ایستاد و دست بر سر گذاشت و برای فرج آن حضرت دعا فرمود (امینی ، ج ۲، ص ۳۶۱؛ تستری ، ج ۴، ص ۲۸۹ـ۲۹۰). امام پس از شنیدن قصیده ، شاعر را بسیار تحسین کرد (ابوالفرج اصفهانی ، ج ۲۰، ص ۱۴۹) و به وی جامه ای از خز و صله داد (کشّی ، ص ۵۰۵؛ ابن بابویه ، ج ۲، ص ۲۶۴). مبلغ صله را، به اختلاف ، یکصد دینار رضوی ، ششصد دینار یا ده هزار درهم رضوی دانسته اند (ابن بابویه ؛ کشّی ، همانجاها؛ ابوالفرج اصفهانی ، ج ۲۰، ص ۱۲۰ـ۱۲۱؛ برای جمع بین اقوال رجوع کنید به امین ، ج ۶، ص ۴۱۷). دعبل سپس با کاروانی عازم عراق شد.در بین راه ، دزدان به کاروان حمله کردند و اموال را به سرقت بردند. سردستة دزدان به هنگام تقسیم اموال ، بیتی از همین قصیدة دعبل را با صدای بلند می خواند: دعبل در بارة سرایندة بیت پرسید، او گفت که دعبل خزاعی ، شاعر اهل بیت ، است . سپس دعبل خود را معرفی کرد و سردستة دزدان به احترام وی تمام اموال را به صاحبانشان بازگرداند (ابن بابویه ، همانجا).دعبل سپس به قم رفت و اهالی قم ــ که ملاقات وی را با امام رضا علیه السلام و بخشش جامة حضرت را به او شنیده بودند ــ درخواست کردند که وی در قبال دریافت هزار دینار (همانجا؛ به نوشتة ابوالفرج اصفهانی ، ص ۱۲۱: سی هزار درهم ) جامه را به آنان دهد، اما او نپذیرفت تا اینکه در حوالی قم چند جوان جامه را بزور از دعبل گرفتند و بالاخره دعبل با وساطت بزرگان قم راضی شد که در قبال دریافت پول و نگه داشتن تکه ای از جامه ، آن را واگذارد (کشّی ؛ ابن بابویه ؛ ابوالفرج اصفهانی ، همانجاها؛ ابن شهرآشوب ، ج ۴، ص ۳۳۹؛ شبراوی شافعی ، ص ۱۶۳ـ۱۶۴).به روایتی ، دعبل این قصیده را بر پارچه ای نوشت و با آن احرام بست و سفارش کرد که آن پارچه و نیز بخشی از جامة حضرت رضا را، که در اختیار او بود، در کفن وی قرار دهند (ابوالفرج اصفهانی ، همانجا؛ یاقوت حموی ، ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷، ج ۱۱، ص ۱۰۳).قصیدة تائیه را از بهترین اشعار دعبل (حُصری ، ج ۱، ص ۹۳) و از زیباترین و با شکوهترین اشعار در مدح اهل بیت علیهم السلام دانسته اند (ابوالفرج اصفهانی ، ج ۲۰، ص ۱۲۰؛ یاقوت حموی ، همانجا). شهرت قصیده تا بدانجاست که جملة تاریخ نگاران و دانشمندان علم رجال از آن یاد کرده اند (امین ، ج ۶، ص ۴۱۵). این قصیده با تشبیب آغاز می شود، ۱۲۰ بیت دارد و در بحرطویل است ، با این مطلع : «تَجاوَبْنَ بِالْاِرنانِ وَالزَّفَراتِ / نَوائِحُ عُجْمُاللَّفْظِ وَالنَّطقاتِ». به گفتة برخی شارحان ، قصیده مطلع دومی دارد با بیت «بَکَیْتُ لرسم الدار من عرفاتِ / وَاَذْرَیْتُ دَمْعَ الْعَیْنِ بِالْعَبَراتِ» (مجلسی ، ۱۴۰۳، ج ۴۹، ص ۲۵۵). برخی نیز همین بیت را آغاز قصیده می پندارند (دعبل خزاعی ، ۱۹۸۹، ص ۱۳۱، پانویس ۱). در پاره ای منابع بیت «مدارسُ آیاتٍ خَلَتْ مِنْ تِلاوَةٍ / و مَنْزِلُ وحیٍ مُقْفِرُالعَرَصاتِ» آغاز قصیده معرفی شده و قصیده با عنوان «مدارس آیات » شهره گشته است (مسعودی ، ج ۳، ص ۳۰۸؛ حصری ؛ ابوالفرج اصفهانی ؛ یاقوت حموی ، همانجاها؛ ابن عساکر، ج ۱۷، ص ۲۴۹). دعبل نیز قصیدة خود را در محضر امام رضا علیه السلام با همین بیت آغاز کرد و وقتی علت را پرسیدند، گفت که از امام خجالت کشیدم و تشبیب را نخواندم (فتّال نیشابوری ، ج ۱، ص ۲۲۷؛ ابن شهرآشوب ، ج ۴، ص ۳۳۸).دعبل در این قصیده به معرفی اهل بیت علیهم السلام پرداخته و به ظلمهایی که برآنان رفته ، اشاره کرده است . برخی ابیات قصیده چنان حزن انگیز است که حتی مأمون عباسی (حک : ۱۹۸ـ ۲۱۸) پس از شنیدن آنها سخت گریست (حصری ، ج ۱، ص ۹۳ـ۹۴؛ ابن عساکر، ج ۱۷، ص ۲۶۲).قصیدة تائیه در کشف الغمّة (اربلی ، ج ۳، ص ۱۰۸ـ۱۱۷)، مجالس المؤمنین (شوشتری ، ج ۲، ص ۵۲۰ ـ۵۲۴) و بحارالانوار (مجلسی ، ۱۴۰۳، ج ۴۹، ص ۲۴۵ـ۲۵۱) به طور کامل آمده و در برخی منابع ، به مناسبت ، بیت یا ابیاتی از آن ذکر شده است ؛ برای مثال ، ثعالبی (متوفی ۴۲۹) ذیل عنوان «ذوالثَّفَناتِ» به دو بیت (۱۳۲۶، ص ۲۳۳)، و با عنوان «امثال سائره » به سه بیت از قصیده اشاره کرده است (۱۳۸۱، ص ۸۹ ـ۹۰) و مسعودی (متوفی ۳۴۶) در یادکرد منطقة باخَمری &#۳۹;، ابیاتی از قصیده را نقل کرده است (همانجا). برخی نحویان ، مانند ابن جخجخ و ابن لَنکَک ، نیز این قصیده را روایت نموده اند (صفدی ، ج ۱، ص ۱۵۶؛ سیوطی ، ج ۱، ص ۲۱۹). یاقوت حموی (متوفی ۶۲۶) فقط ۴۵ بیت از قصیده را، که صحیح می دانسته ، آورده (۱۳۵۵ـ۱۳۵۷، ج ۱۱، ص ۱۰۳ـ۱۱۰) و گفته است که برخی شیعیان ، ابیاتی به قصیده افزوده اند (همان ، ص ۱۰۳)؛ این ادعا پذیرفتنی نیست ، زیرا، خود او در معجم البلدان ــ که پس از معجم الادباء تألیف شده ــ ابیاتی آورده که در معجم الادباء نیاورده بوده است (امینی ، ج ۲، ص ۳۶۲ـ۳۶۳؛ برای نمونه رجوع کنید به معجم البلدان ، ج ۱، ص ۴۵۸ـ ۴۵۹). بعلاوه ، برخی از بزرگان اهل سنّت ابیاتی از قصیده را آورده اند که در معجم الادباء یافت نمی شود (رجوع کنید به سبط ابن جوزی ، ص ۲۰۵ـ۲۰۶). نقل متفاوت قصیده در منابع ، به علت طولانی بودن قصیده است که به آن تصریح شده (رجوع کنید به حصری ، ج ۱، ص ۹۳؛ شبراوی شافعی ، ص ۱۶۳؛ شبلنجی ، ص ۳۱۱؛ بروکلمان ، ج ۲، ص ۴۰)، و هر کس بخشی از آن را نقل کرده است (امین ، ج ۶، ص ۴۱۸).بر قصیدة تائیه چندین شرح نوشته شده که برخی از آنها به چاپ رسیده است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی ، ج ۳، ص ۲۰۴ـ ۲۰۵، ج ۱۴، ص ۱۱ـ۱۲؛ امینی ، ج ۲، ص ۳۶۲؛ بروکلمان ، همانجا؛ محدّث ارموی ، ج ۲، ص ۹۰۴ـ۹۰۶). از مشهورترین شروح فارسی قصیده ، شرح محمدباقر مجلسی (متوفی ۱۱۱۰ یا ۱۱۱۱) است که پس از بیان نَسب و احوال دعبل و اسناد و اخبار مربوط به قصیده (۱۳۵۹ش ، ص ۱۳ـ۲۲)، به ترجمه و شرح کامل آن پرداخته است (همان ، ص ۲۳ـ۷۸). وی مفردات قصیده را نیز به عربی شرح کرده است (رجوع کنید به ۱۴۰۳، ج ۴۹، ص ۲۵۱ـ۲۵۹). در دیوان دعبل (۱۴۰۳، ص ۲۹۲ـ۳۱۴؛ همو، ۱۹۸۹، ص ۱۲۴ـ۱۴۵)، ابیات با شرح مفردات و ذکر اختلاف نسخه ها آمده است .برخی نیز به معارضه با قصیده برخاسته اند، از جمله عثمان بن سند مکّی در ۱۲۱۷ (بروکلمان ، ج ۲، ص ۴۱). چند تن نیز از قصیدة دعبل استقبال کرده اند، از جمله طلائع بن رُزّیک * (متوفی ۵۵۶؛ مدنی ، ص ۳۱۲ـ۳۱۳)، سید قوام الدین محمد حسینی ، شاعر عهد صفوی (محدّث ارموی ، ج ۲، ص ۹۲۱) و میرزاابوالفضل تهرانی * (متوفی ۱۳۱۶؛ ص ۳۳ـ۴۷).
منابع : آقابزرگ طهرانی ؛ ابن بابویه ، عیون اخبارالرضا ، چاپ مهدی حسینی لاجوردی ، قم ۱۳۶۳ش ؛ ابن شهرآشوب ، مناقب آل ابی طالب ، چاپ هاشم رسولی محلاتی ، قم ] بی تا. [ ؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق ، ج ۱۷، چاپ علی شیری ، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۰؛ ابوالفرج اصفهانی ؛ علی بن عیسی اربلی ، کشف الغمة فی معرفة الائمة ، چاپ هاشم رسولی محلاتی ، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ امین ؛ عبدالحسین امینی ، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب ، ج ۲، بیروت ۱۳۹۷/۱۹۷۷؛ کارل بروکلمان ، تاریخ الادب العربی ، ج ۲، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۶۸؛ تستری ؛ عبدالملک بن محمد ثعالبی ، التمثیل والمحاضرة ، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۱/ ۱۹۶۱؛ همو، ثمارالقلوب فی المضاف و المنسوب ، قاهره ۱۳۲۶/۱۹۰۸؛ ابراهیم بن علی حصری ، زهر الا´داب و ثمرالالباب ، چاپ علی محمد بجاوی ، قاهره ۱۳۷۲/۱۹۵۳؛ دِعْبِل خُزاعی ، دیوان ، چاپ عبدالصاحب عمران دجیلی ، بیروت ۱۹۸۹؛ همو، شعر دعبل بن علی خزاعی ، چاپ عبدالکریم اشتر، دمشق ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛ سبط ابن جوزی ، تذکرة الخواص ، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، بُغیة الوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم ، مصر ۱۳۸۴؛ عبداللّه بن محمد شبراوی شافعی ، کتاب الاتحاف بحب الاشراف ، مصر ۱۳۱۶، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش ؛ مؤمن شبلنجی ، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار ، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹؛ نوراللّه بن شریف الدین شوشتری ، مجالس المؤمنین ، تهران ۱۳۵۴ش ؛ صفدی ؛ فضل بن حسن طبرسی ، اعلام الوری باعلام الهدی ، چاپ علی اکبر غفاری ، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹؛ ابوالفضل بن ابوالقاسم طهرانی ، دیوان ، چاپ محدّث ارموی ، ] تهران [ ۱۳۶۹؛ محمدبن حسن فتّال نیشابوری ، روضة الواعظین ، نجف ۱۳۶۸/ ۱۹۶۶، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش ؛ محمدبن عمر کشّی ، اختیار معرفة الرجال ، ] تلخیص [ محمدبن حسن طوسی ، چاپ حسن مصطفوی ، مشهد ۱۳۴۸ ش ؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی ، بحارالانوار ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛ همو، شرح تائیة دعبل خزاعی ، چاپ علی محدّث ، تهران ۱۳۵۹ش ؛ جلال الدین محدّث ارموی ، تعلیقات نقض ، تهران ۱۳۵۸ش ؛ علی خان بن احمد مدنی ، کتاب انوار الربیع فی انواع البدیع ، چاپ سنگی ] تهران [ ۱۳۰۴؛ علی بن حسین مسعودی ، مروج الذّهب و معادن الجوهر ، چاپ محمد محی الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۴ـ ۱۹۶۵؛ یاقوت حموی ، معجم الادباء ، مصر ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/ ۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸، چاپ افست بیروت ] بی تا. [ ؛ همو، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.