تاریخنامة هرات ، قدیمترین تاریخ محلی برجای ماندة هرات به فارسی، از سیفبنمحمدبنیعقوب هروی معروف به سیفی هروی. سیفی هروی در 681 به دنیا آمد (رجوع کنید به سیفی هروی، ص380). در جوانی علوم و معارف اسلامی را فراگرفت و در ادب فارسی و عربی تبحر یافت. در پی آن به کمک استادش، حکیم سعدالدین منجم غوری، به دربار فخرالدین کَرْت، حاکم هرات (حک : 684ـ706)، راه یافت و قصاید و قطعات بسیاری در مدح او سرود (رجوع کنید به همان، ص 443، 461، مقدمة صدیقی، ص 9). سیفی از غیاثالدین کرت (حک : 706ـ 725)، جانشین فخرالدین، فرمان یافت کتابی در تاریخ هرات از زمان چنگیز و خرابی شهر و به قتل رسیدن ساکنان آن در 618 تا عصر خویش بنویسد (همان، ص 6ـ 8). تاریخ تألیف تاریخنامة هرات دانسته نیست، اما با توجه به آنکه سیفیهروی در چند جا از ممدوح خود، غیاثالدین، با عنوان حاجی یاد میکند، احتمالاً تألیف کتاب در حدود 721، مقارن بازگشت غیاثالدین از سفر حج، پایان یافته است. با این فرض و نیز با توجه به آنکه سیفی این کتاب را در مدت دو سالونیم فراهم آورده و به گزارش حوادث 721 خاتمه داده است، احتمالاً در حدود 718 تألیف آن را آغاز کرده است (رجوع کنید به همان، ص 4، 773ـ780، 783، مقدمة صدیقی، ص 14ـ15). سیفی ــ چنانکه خود گفته (ص 7ـ 8) ــ تاریخنامة هرات را مشتمل بر چهارصد فصل (ذِکر) در تاریخ و شرححال امرا و فرمانروایان و مأموران بلندپایة هرات تألیف کرده است، همچنین در انتهای کتاب (ص 786) تألیف دفتر دوم کتاب را وعده داده است، ولی با بررسی آثار مورخان بعدی که از تاریخنامة هرات برای ارائة حوادث پیش از خود بهره بردهاند، از ادامة این اثر اطلاعی نمییابیم؛ چنانکه حافظابرو، مورخ قرن نهم، در تاریخ آلکرت دو سوم اطلاعات خود را از تاریخنامة هرات گرفته است، ولی چون احوال این خاندان در تاریخنامة هرات ناتمام مانده، اطلاعات خود را از منابع دیگر گرد آوردهاست (رجوع کنید به حافظ ابرو، مجمعالتواریخ ، گ 197 ر ـ 216 پ). همچنین اَسفِزاری به هنگام تألیف روضاتالجنات (تألیف 897 ـ 899) نشانی از وجود دفتر دوم تاریخنامة هرات نیافته است (رجوع کنید به ج 2، ص 522). آنچه اکنون از تاریخنامة هرات در دست است، مشتمل است بر 138 فصل. دو فصل نخست، مقدمهای است در بارة بنیاد شهر هرات و احادیث نبوی در مدح آن شهر. سپس حوادث حملة چنگیز تا روی کار آمدن سلسلة آلکرت آمده است. از فصل بیستویکم تا پایان کتاب نیز شامل رویدادهای سیاسی خاندان کرت از آغاز فرمانروایی بر هرات در 643 تا شانزدهمین سال حکومت غیاثالدین کرت (721)، با اشاراتی به اوضاع علمی و فرهنگی و اجتماعی این شهر است. سیفیهروی از کتاب خود با عنوان تاریخ نامه یا تاریخ شهر هرات یاد کرده است (رجوع کنید به ص 8، 443)، اما برخی مورخان سدة نهم از جمله اسفزاری آن را تاریخ ملوک کرت (ج 2، ص 56) نیز خواندهاند. اسفزاری در جای دیگری (ج 1، ص 228ـ 229، و 229، پانویس1) آن را تاریخ آلکرت نامیده است.تاریخنامة هرات به این سبب که در بارة حوادث زمان مؤلف و مستند به اطلاعات شخصی یا گزارش راویان و شاهدان عینی است (برای نمونه رجوع کنید به ص 44ـ45،380ـ382، 385) و نیز به جهت برخی تفاصیل منحصر به فرد (برای نمونه رجوع کنید به ص 461 به بعد)، سند گرانبهایی از تاریخ هرات در سدة هفتم و اوایل سدة هشتم و دوران فرمانروایی آلکرت است. افزون بر این، سیفیهروی در بارة وقایع پیش از دورة خود از منابعی استفاده کرده که اکنون در دست نیستند، از جمله از تاریخنامة هرات ( تاریخ هرات ) تألیف ابونصر عبدالرحمانبن عبدالجبار فامی، بویژه از مطالب آن در بارة هرات پیش از اسلام (رجوع کنید به ص 25ـ26، قس ص142) و نیز از مثنوی تاریخی کرتنامة خطیب فوشنجی/ بوشنجی معروف به ربیعی، که به سبک شاهنامة فردوسی و در شرح وقایع دوران فرمانروایی خاندان کرت در هرات تا 702 بوده است (رجوع کنید به سیفیهروی، ص 391ـ392، 448ـ449، مقدمة صدیقی، ص 7). سیفیهروی در قسمت ظهور مغولان و حملة آنان به هرات و کشتار در شهرهای خراسان، اطلاعات خود را از منابعی همچون تاریخ ( طبقات ناصری ) تألیف منهاج سراج (رجوع کنید به سیفیهروی، ص70، 73)، تاریخ جهانگشای علاءالدین عطاملک جوینی (رجوع کنید به همان، ص 58) و تاریخ غازانی (جلد اول جامعالتواریخ ) رشیدالدین فضلاللّه (رجوع کنید به همان، ص 101، 304) گرد آورده است. از دیگر منابع وی تاریخ خراسان (رجوع کنید به همان، ص 63) و اخلاق خانی (رجوع کنید به همان، ص 95) بوده است. احتمالاً سیفی به اجازة غیاثالدین به اسناد و مدارک دولتی دسترسی داشته، زیرا متن برخی از این اسناد را به طور کامل نقل کردهاست (همان، مقدمة صدیقی، ص 13).سیفی در تاریخنگاری، وقایع را پیوسته و بتفصیل شرح داده و درخور گنجایش کتاب علل حوادث را بیان کرده است. وی، به گفتة خودش، به انگیزة حقیقتجویی به این مهم دست زده و ازینرو شخصیتهای تاریخی و روایات مورخان را نقد و بررسی کرده است (رجوع کنید به ص 7ـ 8، مقدمة صدیقی، ص 12ـ).تاریخنامة هرات از جنبة ادبی نیز شایان توجه است. نثر سیفی شیوا و روان است، و گاه آمیخته با قصاید و قطعاتی از خود وی. او به مناسبت مقام، از آیات قرآن و احادیث و اشعار فارسی و عربی استشهاد کرده است (سیفیهروی، مقدمة صدیقی، ص 12ـ13). افزون بر این، تاریخنامة هرات به جهت اشتمال بر یادکرد یا شرححال برخی از شعرا و علما و اولیا درخور توجه است (همان، مقدمة صدیقی، ص 18، 23).تاریخنامة هرات از منابع مورخانی همچون حافظابرو (رجوع کنید به ذیل جامعالتواریخ ، ص 18ـ 39؛ قس سیفیهروی، ص 461ـ 542)، اسفزاری (ج 1، ص 228ـ229، ج 2، ص 56)، عبدالرزاق سمرقندی در مطلع سعدین ، میرخواند در روضةالصفا ، و خواندمیر در حبیبالسیر بودهاست (سیفیهروی، مقدمة صدیقی، ص 22ـ23). این کتاب در 1322 ش/ 1943 از روی نسخة کتابخانة شاهنشاهی بوهار کلکته به کوشش محمدزبیر صدیقی در کلکته به چاپ رسیده است.سیفیهروی کتابهای دیگری مقدّم بر تاریخنامة هرات نوشته است که اکنون در دست نیستند، از جمله مثنوی سامنامه که سیفی آن را، در بیش از بیست هزار بیت و به سبک شاهنامة فردوسی، در شرح دلاوریهای جمالالدین محمدسام، سردار فخرالدین کرت، سرود. محمدسام با دانشمند بهادر و پسرش، بوجای، که هرات را محاصره کرده بودند، مبارزه کرد. پس از آنکه بوجای در 706 هرات را فتح کرد، سیفی را تأدیب و توبیخ، و به مرگ محکوم کرد، اما بعداً او را عفو نمود (سیفی هروی، ص 539، مقدمة صدیقی، ص 9ـ10). کتاب دیگر سیفی مجموعة غیاثی است در علم اخلاق، که آن را به نام غیاثالدین کرت موشّح ساخته است (رجوع کنید به سیفیهروی، ص 3ـ6، مقدمة صدیقی، ص 11).منابع: معینالدین محمد اسفزاری، روضاتالجنّات فیاوصاف مدینة هرات ، چاپ محمدکاظم امام، تهران 1338ـ1339ش؛ عبداللّهبن لطفاللّه حافظابرو، ذیل جامعالتّواریخ رشیدی ، چاپ خانبابا بیانی، تهران 1317ش؛ همو، مجمعالتواریخالسلطانیة ، نسخة خطی کتابخانة ملک، ش4163؛ سیفبن محمد سیفی هروی، تاریخ نامة هراة ، چاپ محمدزبیر صدیقی، کلکته 1362/1943، چاپ افست تهران 1352ش.