تاریخ بیهقی (یا تاریخ مسعودی )، کتابی تاریخی به فارسی در بارة دورة پادشاهی مسعود غزنوی و مختصری در تاریخ خوارزم، تألیف ابوالفضل محمدبنحسین بیهقی * . این کتاب بخشی است از کتاب مفصّلی که به نامهای جامع التواریخ ، جامع فی تاریخ سبکتگین ابوالفضل بیهقی ، تاریخ آلمحمود یا تاریخ آلسبکتگین شناخته میشود (نفیسی، ج 1، ص 5؛ حاجیخلیفه، ج 1، ستون282). با توجه به قراین موجود در متن، این کتاب به شرح احوال و کارهای غزنویان اختصاص داشته اما طبعاً باید از آلسبکتگین آغاز میشده که به مناسبت لقب ناصرالدین سبکتگین به تاریخ ناصری شهرت یافته است (علی بیهقی، ص 175؛ عوفی، ج 2، ص 28). همچنین به مناسبت اختصاص یافتن بخشی از کتاب به دورة یمینالدوله محمود غزنوی، مقامات محمودی و نیز تاریخ یمینی نامیده شده (رجوع کنید به محمد بیهقی، ص 27، 169، 188، 794) و چون بخشی از آن به روزگار مسعود اختصاص داشته به تاریخ مسعودی شهرت یافته است.آغاز تألیف تاریخ بیهقی سال 448 (بهار، ج 2، ص 69) و موضوعِ آن، رویدادهای چهل و دو سال از پادشاهی غزنویان بوده و در سی فصل (به نوشتة علیبنزید بیهقی: «زیادت از سی مجلد»، ص 20) تدوین شده بوده است؛ مطالب آن تا مجلد چهارم همان مطالب تاریخ ناصری و تاریخ یمینی بوده، از مجلد پنجم ــ که آغاز آن از میان رفته ــ تا مجلد دهم، تاریخ بیهقیِ موجود است و مجلدهای بعدی وقایع سالهای 432 تا 451 بوده است. علیبنزید بیهقی بعضی از این سی مجلد را در کتابخانة سرخس و کتابخانة مدرسة خاتون مهد عراق در نیشابور دیده بوده است (ص 20، 175).تاریخ بیهقی موجود از نامة ارکان دولت مسعودی به امیرمسعود آغاز میگردد (محمد بیهقی، ص 1) و پس از ذکر رویدادهای گوناگون دورة حکومت مسعود غزنوی، مجلد نهم کتاب با قصد رفتن مسعود به هند پایان مییابد و بیهقی در پایان همین مجلد وعده میدهد که مجلد دهم را با دو باب خوارزم و جبال آغاز خواهد کرد و سپس موضوع رفتن مسعود را به هندوستان تا پایان کارش مینویسد (همان، ص 895 ـ900)، اما آنچه از مجلد دهم به دست ما رسیده فقط ذکر خوارزم است (همان، ص 902، 906). با وجود این، در ضمن کتاب مطالب بسیار مفیدی در تاریخ غزنویان پیش از مسعود غزنوی، و صفاریان و سامانیان و سلجوقیان و جز آنها آمده است. همچنین اطلاعات گرانبهایی در بارة شعرا و اشعار آنان دارد که منحصر به فرد است.تاریخ بیهقی هم از جنبة تاریخنگاری و هم از جنبة ادبی بسیار درخور توجه است. از لحاظ تاریخنگاری عمدهترین نکاتی که اهمیت و ارزش این کتاب را آشکار میسازد اینهاست: 1) حقیقتپژوهی و گزارش حقیقت و رعایت اعتدال و انصاف در اظهارنظرها (برای نمونه رجوع کنید به ص 27ـ 28، 221ـ222)؛ 2) مشاهده، دقتنظر و باریکبینی بیهقی که سبب شده هیچ نکتهای از نظر او فوت نشود (رجوع کنید به ص 11)؛ 3) بیان مطالب حِکْمی (برای نمونه رجوع کنید به ص 112ـ 128) و نکتههای اخلاقی (برای نمونه رجوع کنید به ص 234ـ235، 308) که بظاهر سبب اطناب شده، اما بیهقی به قصد آراستن تاریخ خود (رجوع کنید به ص 39، 169)، عبرت آموزی (رجوع کنید به ص 243) و تأثیر بر دلها (رجوع کنید به ص 678) آنها را ذکر کرده است؛ 4) قدرت استنباط بیهقی، شناخت او از جامعة عصر خود و تحلیل علل وقایع (برای نمونه رجوع کنید به ص 17، 56، 162)؛ 5) معرفی منبع روایات و اطلاعات نویسنده در هر موضوع و اظهارنظر دربارة درستی و نادرستی آن روایات (برای نمونه رجوع کنید به ص130ـ131، 510، 909)؛ 6) نقل اسناد مهم (برای نمونه رجوع کنید به ص 102ـ 105)؛ 7) معرفی اشخاص و احوال خصوصی و رفتار آنان و مشاغل و مقاماتی که سابقاً داشته یا بعداً احراز کردهاند (برای نمونه رجوع کنید به ص 225ـ 228، 313ـ316، 522 ـ524)؛ 8) نقل مذاکرات مهم و محرمانه (برای نمونه رجوع کنید به ص 13ـ14، 58ـ60، 613)؛ 9) پرده برداشتن از توطئهها و رقابتها (برای نمونه رجوع کنید به ص 159ـ162، 301، 466)؛ 10) اشاره به مراسم و آداب و رسوم مردم آن روزگار، خصوصاً دربار غزنه، مانند خطبه خواندن و خلعت دادن و جشن مهرگان (برای نمونه رجوع کنید به ص 4، 347، 655)؛ 11) ذکر تاریخ دقیق و گاه ساعت رخدادها (برای نمونه رجوع کنید به ص 26ـ27، 295، 310)؛ 12) ذکر آمار (برای نمونه رجوع کنید به ص 47؛ برای اطلاعات بیشتر در بارة اهمیت تاریخ بیهقی رجوع کنید به یوسفی، ص 161ـ165).از جنبة ادبی و سبک نگارش، گیرایی و دلپذیری نثر، و ویژگیهای صرفی و نحوی نثر تاریخ بیهقی از بهترین نمونههای نثر فارسی و اوج بلاغت زبان فارسی شمرده میشود. نثر کتاب حاکی از تسلط بیهقی به زبانهای فارسی و عربی است و نشان میدهد که وی همة شرایط دبیری را داشته است (یوسفی، ص 166). بیهقی در نثرنویسی پیرو سبک استادش، ابونصر مشکان * بوده است (بهار، ج 2، ص 67). مهمترین ویژگیهای نثر تاریخ بیهقی عبارت است از: 1) اطناب، در مقابل ایجاز دورة قبل از بیهقی، بهگونهای که در عبارتها خللی ایجاد نمیکند، بلکه از محسّنات این تاریخ شمرده میشود که جزئیات مطالب را روشن، و مقصود را بخوبی بیان میکند. 2) توصیفات و ذکر جزئیاتی که خواننده را در برابر وقایع قرار میدهد و به تمام اجزای وقایع رهنمون میسازد. 3) استشهاد و تمثیل، به تقلید از نثر فنی عربی در قرن چهارم در بغداد، که گاه به مناسبت با ابیاتی با ذکر نام و گوینده برای تأیید مدعا به کار رفته است. 4) برخی ویژگیهای دستوری، از جمله به کار بردن فعل ماضی در معنای مضارع، به کار بردن افعال ماضی و مضارع به صیغة مجهول، استعمال افعال ماضی به صیغة وصفی، حذف افعال به قرینه، حذف قسمتی از جمله، به کار بردن لغات و جمعها و مصادر عربی و ذکر کلمات تنویندار طبق قواعد عربی. 5) ذکر امثال و اصطلاحات فارسی متداول در آن روزگار (همان، ج 2، ص 67ـ 85؛ برای اطلاعات بیشتر در بارة ویژگیهای نثری و قواعد دستوری تاریخ بیهقی رجوع کنید به پروین گنابادی، ص 106ـ 119؛ فرشیدورد، ص 469ـ 515).بیهقی به وقایع و اشخاص و ویژگیها و واکنشهای آنان، همچون نویسندگان ادبیات داستانی پرداخته و واقعه را مانند داستان شرح داده و به انجام رسانده است، نظیر ذکر بر دار کردن حسنک وزیر (رجوع کنید به ص 221ـ236) که داستانی تراژیک شده است. در شرح این واقعه بیهقی ضمن گزارش دقیق و عینی از سقوط وزیری مقتدر (حسنک) به شرح دسیسهها و حکایتی از شقاوت و شهامت و ندای وجدان گناهکار میپردازد. این واقعة داستاننما، با مرگ سلطانی مقتدر (محمود) آغاز و با هلاکت وزیری مقتدر، در عهد مسعود، پایان مییابد. این واقعة تراژیک از دیدگاه جامعهشناسی تاریخی ایران درخور توجه است (کاتوزیان، ص 77، نیز رجوع کنید به ص 78ـ91؛ برای تحلیل سایر تراژدیهای تاریخ بیهقی رجوع کنید به شفیعی، ص 385ـ392).از تاریخ بیهقی نسخههای خطی فراوانی در کتابخانههای ایران و دیگر کشورهای جهان بجا مانده است که نشان میدهد در چند قرن اخیر بسیار مورد توجه و پسند مردم بوده و آوازهای درخور داشته است (فیاض، ص 516).تاریخ بیهقی موجود نخستینبار در 1862 در کلکته به تصحیح مورلی و به اهتمام ناسو لیز چاپ شد. در 1305ـ 1307 با تصحیحات و حواشی سیداحمد ادیب پیشاوری در تهران چاپ سنگی شد. طی سالهای 1319 و 1326 و 1332ش با تصحیحات و تعلیقات مفصّل سعید نفیسی در سه مجلد با عنوان تاریخ مسعودی . در 1324 ش به تصحیح علیاکبر فیاض با تعلیقات و فهرستها در تهران و در 1350ش به تصحیح همو در مشهد انتشار یافت. خلیل خطیب رهبر این کتاب را همراه با معانی واژهها و شرح جملههای دشوار و برخی نکتههای دستوری و ادبی در 1368 ش در تهران به چاپ رساند. برخی محققان در سالهای اخیر تاریخ بیهقی را با شرح و توضیح واژهها و جملات به صورت گزیده به چاپ رساندهاند، از جمله زهرا خانلری (تهران 1348ش)؛ محمد دبیرسیاقی (تهران 1348ش)؛ یداللّه شکری (تهران 1356 ش)؛ خلیل خطیب رهبر (تهران 1367 ش)؛ محمدجعفر یاحقی و مهدی سیدی (تهران 1372 ش)؛ نرگس روانپور (تهران 1373 ش)؛ رضا مصطفوی سبزواری (تهران 1378 ش). یحیی خشاب و صادق نشأت، تاریخ بیهقی را به عربی ترجمه و چاپ کردهاند (قاهره 1376). آرندس نیز آن را به روسی ترجمه و منتشر کرده است (تاشکند 1962، مسکو 1969). کلیفورد ادموند باسورث نیز هماکنون مشغول ترجمة تاریخ بیهقی به زبان انگلیسی است که دانشگاه کلمبیا مسئولیت انتشار آن را به عهده دارد (باسورث، ص 6).منابع: کلیفورد ادموند باسورث، « تاریخ بیهقی : معرفی متن و مشکلات ترجمه»، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، 1380 ش (جزوه چاپی)؛ محمدتقی بهار، سبکشناسی ، تهران 1355ـ1356ش؛ علیبن زید بیهقی، تاریخ بیهق ، چاپ احمد بهمنیار، تهران 1345 ش، چاپ افست تهران 1361 ش؛ محمدبن حسین بیهقی، تاریخ بیهقی ، چاپ علیاکبر فیاض، مشهد 1350 ش؛ محمد پروینگنابادی، «نکاتی راجع به تاریخ بیهقی »، در یادنامة ابوالفضل بیهقی: مجموعه سخنرانیهای مجلس بزرگداشت ابوالفضل بیهقی، مشهد، 21 تا 25 شهریور ماه 1349 ، مشهد: دانشگاه مشهد، 1350 ش؛ حاجیخلیفه؛ محمد شفیعی، «تراژدیهای تاریخ بیهقی» ، در یادنامة ابوالفضل بیهقی ؛ عوفی؛ خسرو فرشیدورد، «بعضی از قواعد دستوری تاریخ بیهقی »، در یادنامة ابوالفضل بیهقی ؛ علیاکبر فیاض، «نسخههای خطی تاریخ بیهقی»، در یادنامة ابوالفضل بیهقی ؛ محمدعلی کاتوزیان، چهارده مقاله در ادبیات، اجتماع، فلسفه و اقتصاد : «ذکر بردار کردن امیر حسنک وزیر: ملاحظاتی پیرامون جامعهشناسی تاریخی ایران»، ترجمة قهرمان سلیمانی، تهران 1374 ش؛ سعید نفیسی، در پیرامون تاریخ بیهقی ، تهران 1342 ش؛ غلامحسین یوسفی، یادداشتهایی در زمینة فرهنگ و تاریخ ، تهران 1371ش.