تاریخ اَلفی ، کتابی مهم در تاریخ عمومی هزارسالة سرزمینهای اسلامی به فارسی. در بارة چگونگی تألیف تاریخ الفی ، عبدالقادر بداؤنی * ــ که در نگارش و تصحیح آن سهمی داشته ــ گزارش مفصّلی در کتاب خود، منتخبالتواریخ ، آورده است. بر اساس گزارش او، اکبرشاه، پادشاه بابری هند (حک : 963ـ1014)، در 990، گروهی از دانشمندان و مورخان را مأمور کرد که کتابی در تاریخ عمومی جهان اسلام از رحلت پیامبر اکرم (11/632) تا پایان هزارة اول هجرت تألیف کنند. نگارش این کتاب در 993 شروع شد و پس از پایان تألیف، آن را الفی یا تاریخ الفی نامیدند (بداؤنی، ج 2، ص 318). این سالها مقارنِ روزگاری بود که به سبب تشویق بابریان و مخصوصاً اکبرشاه، مذهب شیعه و فارسی دری در هند رونق فراوان یافته بود (علینقی منزوی، ج 2، ص520). بداؤنی انگیزة اکبرشاه را اعتقاد او به اتمام مدت بقای دین اسلام دانسته و گفته است که او میخواسته با انجام دادن کارهایی، پارهای از نیّات خود را عملی سازد و نخستین کار او، تألیف تاریخ دورانی بوده است که، از نظر او، رو به پایان میرود (ج 2، ص 301). البته گفتار بداؤنی با تعصب ضدشیعی همراه است و نویسندگان و مورخان دیگر به این موضوع اشارهای نکردهاند.اکبرشاه در آغاز، هفت تن را به نگارش تاریخ الفی مأمور کرد: غیاثالدین نقیبخان قزوینی، میرفتحاللّه شیرازی، حکیم همام گیلانی، حکیم علی گیلانی، ابراهیم سرهندی، میرزانظامالدین احمد هروی و عبدالقادر بداؤنی (بداؤنی، ج 2، ص 318؛ استوری، ج 2، ص 596 ـ597). اعضای این هیئت از شخصیتهای علمی و سیاسی عصر خود بودند. برخی از آنان از ایران به هند مهاجرت کرده بودند و از پیروان مذاهب مختلف اسلامی بودند (برای شرححال آنان رجوع کنید به آفتاب اصغر، ص 141ـ 142؛ تتوی و دیگران، مقدمة آلداود، ص 23ـ29). در هفتة اول، نگارش حوادث تاریخی تا سال 35 از رحلت پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم آماده شد (بداؤنی، همانجا). مؤلفان در بارة این بخش در حضور اکبرشاه بحث کردند.بیشترین بحث و انتقاد آنان در بارة ذکر وقایع قتل عثمان بود که با انگیزهای ضدشیعی نوشته شده بود. سرانجام به پیشنهاد حکیم ابوالفتح گیلانی، هیئت مؤلفان دست از کار کشیدند و تألیف بقیة کتاب به احمدبن نصراللّه تتوی محول شد (بداؤنی، ج 2، ص 318ـ 319).تتوی، پسر قاضیِ شهر تته، مشهورترین نگارندة تاریخ الفی است. او از مذهب پدران خود، یعنی مذهب حنفی، دست کشید و به تشیع گروید و در 22 سالگی برای ادامة تحصیل از هند به ایران آمد و چندی در عصر شاهطهماسب در شهرهای مشهد و یزد و شیراز و قزوین به کسب دانش پرداخت؛ پس از مرگ شاهطهماسب در 984، رهسپار مکه شد و در بازگشت، از راه ایران به هند رفت و در 989 به دربار اکبرشاه راه یافت. چون بیشترین قسمت تاریخ الفی را تتوی تنظیم کرده، معمولاً او را مؤلف آن میدانند (بداؤنی، ج 2، ص 317؛ شوشتری، ج 1، ص590ـ592؛ نفیسی، 1363ش، ج 1، ص 356ـ357؛ صفا، ج 5، بخش3، ص 1555ـ1556). او حوادث تاریخی را از سال 36 رحلت تا زمان چنگیزخان در دو مجلد تألیف کرده است (بداؤنی، ج 2، ص 319). به عقیدة بداؤنی (همانجا)، بخشهای تألیفی تتوی متعصبانه است، اما واقعیت آن است که تتوی در نگارش اثر خود شیوة متداول نویسندگان را به کار نبسته و برای مثال، با آنکه خود شیعه بود، به رسم مؤلفان دیگر همواره از امام علی علیهالسلام با عنوان «علی کرّم اللّه وجهه» یاد کرده است. تتوی نتوانست تاریخ الفی را به انجام برساند؛ میرزا فولاد برلاس او را در 996 در لاهور به قتل رساند. بداؤنی از این حادثه اظهار خوشحالی کرده و قاتلِ قصاص شده را شهید خوانده است (ج 2، ص 319، 364).پس از تتوی، نگارش بقیة اثر به آصفخانِ قزوینی * محول شد. وی، پس از تتوی، بیشترین بخش تاریخ الفی را نوشته است. آصفخان حوادث تاریخی را تا 997 بتفصیل نوشت. در سال 1000 کار مقابله و تصحیح این اثر به عهدة عبدالقادر بداؤنی نهاده شد. او در طی یک سال دو مجلد اول را تصحیح نمود و تصحیح مجلد سوم را به آصفخان واگذار کرد (بداؤنی، ج 2، ص 319؛ علامی، ج 1، ص 77؛ قس آفتاب اصغر، ص140، 142ـ143). پس از تکمیل شدن کتاب، ابوالفضل علامی بر آن مقدمه نوشت (علامی، همانجا؛ صفا، ج 5، بخش3، ص 1555)، اما در نسخ خطی متعددی از تاریخ الفی که در اختیار مؤلف این مقاله بوده است، مقدمة مذکور دیده نمیشود. گویا فقط در نسخة خطی موجود در دانشگاه پنجاب این مقدمه مندرج است. نکتة دیگر آنکه در نسخ خطی مذکور، حوادث تاریخی تا 984 بیان شده است و از وقایع سیزده سال دیگر اثری نیست.تاریخ الفی را میتوان جامعترین تاریخ عمومی به زبان فارسی دانست که به روش سالشمار در بارة تاریخ سرزمینهای اسلامی همچون شبهجزیرة عربستان، ایران، شبهقارة هند، آسیای صغیر، افریقای شمالی، ماوراءالنهر و دیگر مناطق مسلماننشین تألیف شده (نفیسی، 1342ش، ج 2، ص 773؛ آفتاب اصغر، ص 143) و از نظر نقل روایات مختلف در بارة وقایع و موضوعات گوناگون از مفصّلترین مآخذ دورة هزارسالة تاریخ ملتها و دولتهای اسلامی است. اما عیب این کتاب این است که مبدأ نگارش تاریخ را، برخلاف معمول، سال رحلت پیامبر اکرم گرفته است، ازینرو برای پیداکردن سال هر واقعه همیشه باید ده سال بر تاریخی که ذکر شده است، افزود (نفیسی، 1342ش، همانجا). چند بخش این کتاب با تفصیل بیش از اندازه نوشته شده است، از جمله ماجرای کشته شدن عثمان و واقعة کربلا و شهادت امام حسین علیهالسلام.تاریخ الفی از نظر اشتمال بر حوادث تاریخی سرزمینهای شرق اسلامی، یعنی شبهقارة هند و کاشغر و ماوراءالنهر، اثری بسیار مفید و ارزنده و در برخی موارد حاوی اطلاعات منحصر به فرد است. اهمیت دیگر آن به سبب استفادة مؤلفان از اسناد و مدارک دیوانی دربار اکبرشاه است. مؤلفان تاریخ الفی از منابع متعدد دیگر نیز بهره جستهاند، از جمله تاریخ ابناعثم کوفی، روضةالاحباب ، تاریخ ابنکثیر، حبیبالسیر ، صحیفة الحقایق ، و ملل و نحل شهرستانی (دانشپژوه ج 3، بخش4، ص 2444).نثر تاریخ الفی ساده و روان است. عبارات این کتاب یکدست و بسیار متمایل به نثر مورخان پیشین است که شاید به دلیل رونویسی بخش بزرگی از آن از متنهای اصیل تاریخی پیشین باشد (صفا، ج 5، بخش3، ص 1556).تتوی از تاریخ الفی خلاصهای به نام احسنالقصص و دافعالغصص فراهم کرد (دانشپژوه، ج 3، بخش4، ص 2443). در قرن سیزدهم شخصی به نام احمدبن ابیالفتح اصفهانی در آن تغییراتی داد و آن را به نام خود کرد (استوری، ج 2، ص 602ـ604، و پانویس 124).از تاریخ الفی نسخههای خطی متعددی به صورت کامل یا ناقص در دست است (برای آگاهی از تعداد دقیق و مشخصات آنها رجوع کنید به احمد منزوی، ج 6، ص4100ـ4102؛ استوری، ج 2، ص 599 ـ602). آخرین جلد تاریخ الفی که مشتمل بر حوادث تاریخی سالهای 850 تا 984 است، در 1378ش به کوشش مؤلف این مقاله به چاپ رسید و جلدهای دیگر آن نیز در دست تصحیح است.منابع: آفتاب اصغر، تاریخنویسی فارسی در هند و پاکستان ، لاهور 1364ش؛ چارلز آمبروز استوری، ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری ، ترجمة یو.ا.برگل ] به روسی [ ، مترجمان یحیی آرینپور، سیروس ایزدی، و کریم کشاورز، چاپ احمد منزوی، تهران 1362ش ـ ؛ عبدالقادربن ملوکشاه بداؤنی، منتخبالتواریخ ، کلکته 1865ـ1869؛ احمدبن نصراللّه تتوی و دیگران، تاریخ الفی: تاریخ ایران و کشورهای همسایه در سالهای 850 ـ984 ه ، چاپ علی آلداود، تهران 1378ش؛ محمدتقی دانشپژوه، فهرست کتابخانة اهدائی آقای سیدمحمد مشکوة به کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ج 3، بخش1ـ4، تهران 1332ـ 1335ش؛ نوراللّهبن شریفالدین شوشتری، مجالسالمؤمنین ، تهران 1354ش؛ ذبیحاللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران ، ج 5، بخش3، تهران 1370ش؛ ابوالفضلبن مبارک علامی، آئین اکبری ، لکهنو 1892؛ احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی ، تهران 1348ـ1353 ش؛ علینقی منزوی، فهرست کتابخانة اهدائی آقای سیدمحمد مشکوة به کتابخانة دانشگاه تهران ، ج 21، تهران 1330ـ1332ش؛ سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری ، تهران 1363ش؛ همو، در پیرامون تاریخ بیهقی ، تهران 1342ش.