تاج نیشابوری ، حاج میرزامحسن معروف به حاجیتاج، واعظ خوشآواز و ردیفدان دورة ناصری تا اواخر قاجار. وی در 1264، در نیشابور، به دنیا آمد. در پانزده سالگی همراه خانوادهاش به نجف رفت و پس از فوت پدرش، همراه مادرش به نیشابور برگشت. از آنجا به حج رفت و پس از بازگشت، شش سال در مشهد اقامت گزید و همانجا ازدواج کرد (گلشن آزادی، ص 172؛ ریاضی، ص300). وی در جوانی به تحصیل ادبیات فارسی و عربی پرداخت و حکمت و فلسفه را نیز از ملاهادی سبزواری (1212ـ 1289) فراگرفت. در تکیه دولت در حضور ناصرالدین شاه، اشعاری خواند و شاه تحتتأثیر صدای خوش او قرار گرفت و به او لقب «تاجالواعظین» داد (ستایشگر، ج 3، ص 128). وی ظاهراً در 1313 از باکو به ترکیه سفر کرده است (گلشن آزادی؛ ستایشگر، همانجاها). حاجیتاج در شهرهای مختلف وعظ میکرد و روضه میخواند و در ماه رمضان هرسال در مسجد آقاباباخان شیراز به منبر میرفت. عدة بسیاری به او ارادت داشتند، و این اقبال عمومی موجب حسادت افراد بانفوذ و مایة دردسر او شده بود (سپنتا، 1369ش، ص 89). حاجی تاج در 1342/ 1303ش درگذشت.سیدحبیباللّه ستایشگر (متوفی 1358ش)، منبریِ خوشخوان، گفته است که حاجیتاج مجلس وعظ خود را با بیت مشهور «ی'ا مَنْ هُوَ اخْتَف'ی لِفَرْطِ نُورهِ / الظاهرُ الباطنُ فی ظهوره» از «منظومة حکمت» ملاهادی سبزواری آغاز میکرد (ستایشگر، همانجا، نیز رجوع کنید به پانویس2)، اما براساس صدای ضبطشدة حاجیتاج بر استوانة حافظالاصوات (مونوگراف)، او مجلس وعظ را با آیهای از قرآن مجید آغاز میکرد، سپس شعری را در یکی از گوشههای ردیف موسیقی میخواند. او با خرده تحریرهای مناسب بر مصوّتها و مکثهای حساب شده بین بعضی از بندهای سخن، گاه کلام غیرمنظوم را نیز آهنگین ادا میکرد. لحن کلام او استوار و شمرده و بلیغ و تا حدی شبیه مرشدهای شاهنامهخوان سنّتی بوده است (سپنتا، 1369 ش، ص 90). از اجراهای شورانگیز و قدرت صدا و موقعشناسی او و نیز از ارادت او به خاندان رسالت، داستانهایی نقل شده است (رجوع کنید به ستایشگر، ج 3، ص 128ـ129). به نوشتة روحاللّه خالقی، هنگامی که تاج نیشابوری از منبر پایین میآمد، بیشتر حاضران برمیخاستند تا خود را به مجلس بعدی او برسانند (خالقی، بخش1، ص 356). برخیاز منبریها نیز میکوشیدند تا نحوة خواندن او را سرمشق خود قرار دهند. بحرالعلوم، واعظ مشهور دورة قاجار، در صفحههایی که از صدای وی باقیمانده، نحوة خواندن حاجیتاج را تقلید کرده است؛ بر روی صفحهای نوشته شده است: «مانند حاجیتاج خوانده، بحرالعلوم اصفهانی» (سپنتا، 1366 ش، ص 140).در ردیفِ «مروی صلحی/ منتظم الحکماء» گوشهای به نام «گیلکی حاجیتاج» موجود است. همچنین علی تجویدی «مثنوی حاجیتاج» را در آواز «بیات اصفهان» ــ که استادش، ابوالحسن صبا، از تاج نیشابوری شنیده بوده ــ روایت کرده است (تجویدی، ص 129ـ130؛ ستایشگر، همانجا).حاجی تاج مجموعهای دارد به نام درةالتاج و مرقاةالمعراج که در 1324 به دستور حاجزینالعابدین تقیاُف، ثروتمند مشهور باکویی، در تفلیس به چاپ رسیده است. این کتاب شامل قطعات نظم و نثر است: مراثی، مواعظ، خطبههای عربی، مثنویهایی با اوزان متفاوت و بخشی حاوی ذکر و اوراد و طلسمات (گلشن آزادی؛ ستایشگر، همانجاها).منابع: علی تجویدی، موسیقی ایرانی ، تهران 1370ش؛ روحاللّه خالقی، سرگذشت موسیقی ایران ، بخش1، تهران 1353ش؛ غلامرضا ریاضی، دانشوران خراسان ، مشهد 1336ش؛ ساسان سپنتا، تاریخ تحوّل ضبط موسیقی در ایران ، اصفهان 1366ش؛ همو، چشمانداز موسیقی ایران ، اصفهان 1369ش؛ مهدی ستایشگر، واژهنامة موسیقی ایران زمین ، ج 3: نامنامة موسیقی ایران زمین ، تهران 1376ش؛ علیاکبر گلشن آزادی، صد سال شعر خراسان ، به کوشش احمد کمالپور، مشهد 1373 ش.