بلبیس

معرف

شهری‌ قدیمی‌ در مصر

متن

بِلْبَیْس‌ ، شهری‌ قدیمی‌ در مصر. در شمال‌ شرقی‌ قاهره‌، بر ساحل‌ شعبه‌ای‌ از نیل‌، معروف‌ به‌ دریای‌ ابن‌منجا که‌ در روزگار قدیم‌ الفَرعُ البَلوسی‌ نامیده‌ می‌شد، واقع‌ شده‌ است‌. این‌ شهر به‌ لحاظ‌ موقعیت‌ جغرافیایی‌ و سوق‌الجیشی‌، در دورة‌ اسلامی‌ اهمیت‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ داشته‌ است‌.نام‌ بلبیس‌ از فِلبِس‌ قبطی‌ گرفته‌ شده‌، و برخی‌ جغرافی‌نویسان‌ مسلمان‌ آن‌ را بُلبَیس‌ یا بِلبیس‌ خوانده‌اند ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ ماده‌). ابوالفداء (ص‌ 118) آن‌ را بِلْبَیس‌ نوشته‌ و یاقوت‌ حموی‌ (ج‌1، ص‌712) به‌ کسر دو «باء» گزارش‌ کرده‌ و گفته‌ است‌ که‌ مردم‌ آن‌ را بِلبَیس‌ می‌خوانده‌اند. بستانی‌ (ذیل‌ ماده‌) ترجیح‌ می‌دهد که‌ اصل‌ بلبیس‌ را «فربیتوس‌» یونانی‌ ذکر کند.به‌ نوشتة‌ مقریزی‌ (ج‌1، ص‌184)، هنگامی‌ که‌ عمربن‌ خطاب‌، عمروبن‌ عاص‌ را به‌ مصر فرستاد (تقریباً در سال‌ 19)،او در بلبیس‌ فرود آمد و همراه‌ با مسلمانان‌، مدتی‌ در این‌شهر به‌ سر برد. بدین‌ترتیب‌، بلبیس‌ نخستین‌ استراحتگاه‌ سپاهیانی‌ بوده‌ است‌ که‌ مصر را به‌ قصد فلسطین‌ ترک‌ می‌کردند ( د.اسلام‌ ، همانجا)؛ دمشقی‌ (ص‌392) نیز آن‌ را «باب‌ الشام‌» خوانده‌ است‌. در 109، مسئول‌ مالیة‌ مصر بخشی‌ از قبیلة‌ قیس‌ را در منطقة‌ بلبیس‌ اسکان‌ داد. این‌ گروه‌، که‌ به‌ سه‌هزار نفر بالغ‌ می‌شدند، با ساربانی‌ کاروانهای‌ بزرگ‌، به‌ رونق‌ تجارت‌در این‌ شهر کمک‌ کردند و در عین‌حال‌ نیروی‌ قابل‌ بسیجی‌نیز فراهم‌ آوردند. قرعة‌ این‌ فال‌ ازینرو به‌ نام‌ شهر بلبیس‌زده‌ شده‌ بود که‌ این‌ شهر جمعیت‌ اندکی‌ داشت‌، و با سکونت‌ گزیدن‌ آن‌ گروه‌ هم‌ سکنة‌ اصلی‌ شهر دچار تنگنا و مشکل‌ نمی‌شدند و هم‌ میزان‌ درآمد مالیاتی‌ کاهش‌ نمی‌یافت‌ ( د. اسلام‌ ، همانجا).ابن‌ خرداذبه‌ در قرن‌ سوم‌، فاصلة‌ بلبیس‌ تا فسطاط‌را 24 میل‌ نوشته‌ است‌ (ص‌80؛ نیز رجوع کنید به قدامة‌بن‌جعفر، ص‌220). به‌ نوشتة‌ مقدسی‌، بلبیس‌ ناحیه‌ای‌ بزرگ‌ از استان‌ (کورة‌) حَوْف‌ و مرکز (قصبة‌) آن‌ بوده‌ است‌ که‌ کشتزارهای‌ بسیار داشته‌، همچنین‌ مشتمل‌ بوده‌ است‌ بر مَشتُول‌، فاقوس‌، جَرجیر، صَندَفا و چندشهر (مدینة‌) دیگر.در اواخر سدة‌ چهارم‌، العزیز، خلیفة‌ فاطمی‌، در یکی‌ از لشکرکشیهایش‌ به‌ روم‌ شرقی‌، در این‌ شهر بیمار شد و چشم‌ از جهان‌ فروبست‌، و پسرش‌، الحاکم‌ در همین‌ شهر به‌ خلافت‌ رسید (ابن‌خلّکان‌، ج‌5، ص‌374). در 420، که‌ ابن‌ الجرّاح‌ رمله‌ را ویران‌ کرد و گروههایی‌ از سپاه‌ خود را به‌ اطراف‌ فرستاد که‌ تا العریش‌ (مصر) رفتند، ساکنان‌ بلبیس‌ و قُرافه‌ از ترس‌ جان‌، به‌مصر کوچ‌ کردند (ابن‌خلدون‌، ج‌4، ص‌78). اسدالدین‌ شیرکوه‌ با ناصرالدین‌، برادر ضرغام‌ (وزیر عاضد فاطمی‌)، در بلبیس‌ جنگید که‌ ناصرالدین‌ شکست‌ خورد و به‌ قاهره‌ گریخت‌(همان‌، ج‌5، ص‌239ـ240). در صفر564، صلیبیها بلبیس‌ را گشودند (همان‌، ج‌5، ص‌329) و مردمش‌ را کشتند واسیر کردند. حتی‌ یهودیان‌ بلبیس‌ که‌ در دورة‌ فاطمیان‌ وبعدها ایوبیان‌ در حفظ‌ آداب‌ و رسوم‌ خود آزادی‌ داشتند، دراین‌ دوره‌ آسیب‌ بسیار دیدند ( جوداییکا ، ذیل‌ ماده‌). ابوالفداء در قرن‌ هشتم‌ (ص‌119) نوشته‌ است‌ که‌ بلبیس‌ دارای‌ درختان‌و نخل‌ فراوان‌ بوده‌ و فرمانروایان‌ حَوْف‌ در آنجا سکونت‌ داشته‌اند. هنگام‌ افزونی‌ آب‌ نیل‌، نهری‌ به‌ نام‌ بحر ابن‌منجااز آن‌ جدا می‌شده‌ که‌ همة‌ ناحیة‌ بلبیس‌ را سیراب‌ می‌کرده‌ است‌. به‌ نوشتة‌ دمشقی‌ (ص‌171)، نیل‌ هفت‌ شاخه‌ داشته‌ که‌ یکی‌ از آنها بلبیس‌ بوده‌ است‌. این‌ احتمالاً همان‌ رودی‌ است‌ که‌ از شهر بلبیس‌ می‌گذشته‌ است‌. بلبیس‌ در دوران‌ فرمانروایی‌ محمدعلی‌ پاشا (1220ـ1265) قصبه‌ (یا مرکز) مدیریة‌ (یا تقریباً استان‌) شرقی‌ شد. امروز این‌ شهر با خطوط‌ ارتباطی‌ به‌ قاهره‌ و بندر اسماعیلیه‌ (کنار آبراه‌ سوئز) متصل‌ است‌، و خط‌ آهن‌ قاهره‌ ـاسماعیلیه‌ـ بندر پُرت‌ سعید از آن‌ می‌گذرد (بستانی‌، همانجا). در قرن‌ سیزدهم‌، شهر زقازیق‌ جای‌ آن‌ را گرفت‌ ( د.اسلام‌ ، همانجا).منابع‌: ابن‌ خرداذبه‌، المسالک‌ والممالک‌ ، چاپ‌ دخویه‌، لیدن‌ 1967؛ابن‌ خلدون‌، تاریخ‌ ابن‌خلدون‌ ، المسمی‌ دیوان‌ المبتدا والخبر ،چاپ‌ خلیل‌ شحاده‌ و سهیل‌ زکار، بیروت‌ 1408/1988؛ ابن‌ خلّکان‌، وفیات‌ الاعیان‌ ، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ 1968ـ1977؛ اسماعیل‌بن‌ علی‌ ابوالفداء، کتاب‌ تقویم‌البلدان‌ ، چاپ‌ رینود و دیسلان‌، پاریس‌1840؛ بطرس‌ بستانی‌، کتاب‌ دائرة‌المعارف‌ ، بیروت‌ ] بی‌تا. [ ؛ محمدبن‌ ابی‌طالب‌ دمشقی‌، نخبة‌الدهر فی‌ عجائب‌ البر والبحر ، ترجمة‌ حمید طبیبیان‌، تهران‌ 1357ش‌؛ قدامة‌بن‌جعفر، کتاب‌ الخراج‌ ، چاپ‌ دخویه‌، لیدن‌ 1967؛ محمدبن‌احمد مقدسی‌، کتاب‌ احسن‌ التقاسیم‌ فی‌ معرفة‌ الاقالیم‌ ، چاپ‌ دخویه‌، لیدن‌ 1967؛ احمدبن‌علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و آلاثار ، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیة‌ ، بولاق‌ 1270، چاپ‌ افست‌ قاهره‌ ] بی‌تا. [ ؛ یاقوت‌ حموی‌، معجم‌البلدان‌ ، چاپ‌ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ‌ 1866ـ1873، چاپ‌ افست‌ تهران‌ 1965؛EI 2 , s.v. “Bilbays” (by G. Wiet); Encyclopaedia Judaica , Jerusalem 1978-1982, s.v. “Bilbeis” (by Eliyahu Ashtor); The Times atlas of the world , London 1985, 86.

نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 3
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده