بلاط (۲)

معرف

بندری‌ تجاری‌ و شهری‌ مهم‌ در آسیای‌ صغیر که‌ بر فراز خرابه‌های‌ شهر باستانی‌ میلِت‌ ] میلتوس‌ [ ساخته‌شده‌ بود
متن
بَلاط‌(2) ، بندری‌ تجاری‌ و شهری‌ مهم‌ در آسیای‌ صغیر که‌ بر فراز خرابه‌های‌ شهر باستانی‌ میلِت‌ ] میلتوس‌ [ ساخته‌شده‌ بود. بَلاط‌ به‌ معانی‌ زمین‌ هموار، راه‌ سنگفرش‌، راه‌ سنگی‌،پیاده‌رو و سنگ‌ پیاده‌رو به‌ زبان‌ عربی‌ راه‌ یافته‌ است‌. در آناطولی‌، مخصوصاً در مناطق‌ غربی‌ آن‌، جایهای‌ بسیاری‌ به‌ این‌ نام‌ خوانده‌ می‌شوند.میلت‌ که‌ یکی‌ از شهرهای‌ عظیم‌ دورة‌ باستانی‌ بود، بر اثر پیشروی‌ دلتای‌ رودخانة‌ بیوک‌ مندرس‌، و انباشته‌ شدن‌ چهار اسکلة‌ آن‌ از رسوبات‌، اهمیّت‌ خود را از دست‌ داد و بتدریج‌ به‌ انحطاط‌ رفت‌. با این‌ حال‌، در فاصلة‌ سده‌های‌ پنجم‌ تا دهم‌، شهری‌ از جای‌ آن‌ سر برآورد که‌ در منابع‌ شرقی‌، بلاط‌ و در مآخذ غربی‌ پالاتیا خوانده‌ شده‌ است‌ و تا قرن‌ دوازدهم‌، اهمیت‌ تجاری‌ خود را ـولو به‌ صورتی‌ رو به‌ کاهش‌ـ حفظ‌ کرده‌ بود. بعضی‌ منابع‌ بلاط‌ را تحریف‌ شدة‌ میلت‌ دانسته‌اند. میلتِ باستانی‌، پیش‌ از تسلط‌ سلجوقیان‌ بر آسیای‌ صغیر در قرن‌ پنجم‌، شهری‌ خالی‌ از سکنه‌ و ملک‌ شخصی‌ خانواده‌ای‌ توانگر بود. در قرنهای‌ سوم‌ و چهارم‌، دزدان‌ دریایی‌ ترک‌ این‌ شهر را غارت‌ می‌کردند. این‌ شهر که‌ گویا مدتی‌ بعد از فتح‌ سلجوقیان‌ از تصرف‌ ترکان‌ خارج‌ شده‌ بود، در حدود 627 دوباره‌ به‌ تسلط‌ آنها درآمد. از قرن‌ هفتم‌ به‌ بعد، شهری‌ که‌ به‌ جای‌ میلت‌باستانی‌ ساخته‌ شده‌ بود بلاط‌ خوانده‌ شد و به‌ صورت‌ مرکزی‌ تجاری‌ و اقتصادی‌، گسترش‌ یافت‌. در عهد روم‌ شرقی‌، این‌ شهر سر اسقف‌ مستقل‌ داشته‌ که‌ حتی‌ پس‌ از افتادن‌ شهر به‌ دست‌ ترکها، موجودیت‌ خود را حفظ‌ کرده‌ و تا 771 به‌ فعالیت‌ خود ادامه‌ داده‌ است‌. بلاط‌ پس‌ از آنکه‌ به‌ حاکمیت‌ بنی‌مَنْتَشا درآمد، از نظر تجاری‌ و ظاهری‌ توسعة‌ بیشتری‌ یافت‌ و در آن‌ ایام‌، بندری‌ برای‌ صدور کالاهای‌ آناطولی‌ شد. بدین‌ ترتیب‌، در قرن‌ هشتم‌، در اثنایی‌ که‌ مناسبات‌ تجاری‌ با غرب‌ رو به‌افزایش‌ بود، در حمایت‌ قلعة‌ استوار خود، به‌ صورت‌ مرکزی‌ تجاری‌، اهمیت‌پیدا کرد. و چون‌ با حکومت‌ بنی‌منتشا مناسبات‌ نزدیک‌ تجاری‌ برقرار کردند تجّار ونیزی‌ حقّ سکونت‌ و تجارت‌ در بلاط‌ را به‌ دست‌ آوردند و اجازه‌ یافتند که‌ در آنجا کنسول‌ و کلیسای‌ اختصاصی‌ داشته‌ باشند.در 791ـ792، ایلدرم‌ بایزید بلاط‌ را فتح‌ کرد و حقوق‌ تجاری‌ ونیزیان‌ را محترم‌ شمرد. اما پس‌ از نبرد آنکارا (اَنقره‌) این‌ شهر از تصرّف‌ او خارج‌ شد و سرانجام‌ در 829، به‌ طور قطع‌، به‌ سرزمینهای‌ عثمانی‌ پیوست‌.در دورة‌ عثمانی‌، بلاط‌ مرکز سنجقی‌ بود به‌ همین‌ نام‌که‌جزو قضای‌ منتشا شمرده‌ می‌شد و اهمیت‌ تجاری‌ خود را حفظ‌ کرده‌ بود. در قرن‌ دهم‌، با آنکه‌ کاملاً از دریا فاصله‌گرفته‌ بود، هنوز هم‌ به‌ صورتی‌ زنده‌ فعالیت‌ بازرگانی‌ خود را ادامه‌ می‌داد.در 923، بلاط‌ با جمعیتی‌ بالغ‌ بر 500 ، 2 نفر، قصبه‌ای‌ بزرگ‌ بود (باشباقانلق‌ آرشیوی‌، تحریر دفتری‌ ، ش‌61، ص‌176ـ184). در آغاز قرن‌ دهم‌، در بلاط‌ سه‌ دارالاطعام‌، مدرسة‌ الیاس‌بیگ‌، دو مولویخانه‌، یک‌ کاروانسرا، یک‌ مسجد جامع‌، و چهارده‌ مسجد معمولی‌، هشت‌ خانقاه‌ (زاویه‌) و یک‌ دارالحُفّاظ‌، و بیش‌ از پنجاه‌ دکان‌ و سه‌ حمام‌ موقوفه‌ وجود داشته‌ است‌. شهر مخصوصاً بعد از نیمة‌ دوم‌ قرن‌ دهم‌، آهسته‌ ولی‌ مداوم‌ دورة‌ انحطاط‌ خود را آغاز کرد.بلاط‌ که‌ احتمالاً با مرمّت‌ قلعة‌ آن‌ در 991 جمعیتش‌ به‌ قریب‌ سه‌ هزار تن‌ رسیده‌ بود (مدیریت‌ کل‌ اسناد و املاک‌ ، ش‌156، گ‌46ب‌، 50ر)، از قرن‌ یازدهم‌، به‌ سبب‌ حملة‌ دزدان‌ دریایی‌ یا گسترش‌ باتلاقها و شیوع‌ تب‌ نوبه‌، بتدریج‌، خصوصیت‌ تجاری‌ خود را از دست‌ داد، اما فعالیتهای‌ بازرگانی‌ آن‌ ادامه‌ داشت‌. در 1081، اولیاچلبی‌ آنجا را «شهری‌ عظیم‌ و ویران‌ و قلعه‌ای‌ خراب‌» تصویر کرده‌ است‌. در 1087، بروز آفات‌ طبیعی‌ و شیوع‌ وبا بر سرعت‌ نابودی‌ این‌ قصبه‌ افزود. بلاط‌، امروزه‌ روستایی‌ است‌ از ناحیة‌ آق‌کوی‌، از توابع‌ قضای‌ سوکة‌ ] ولایت‌ [ آیدین‌ که‌ پس‌ از خراب‌ شدن‌ بر اثر زلزلة‌ 1334ش‌/ 1955، در فاصلة‌ تقریباً دو کیلومتری‌ محل‌ پیشین‌ ساخته‌ شده‌ است‌. جمیعت‌ آن‌، در سرشماری‌ 1369ش‌/ 1990، 002 ، 2 نفر بوده‌ است‌.منابع‌: محمد ظلی‌بن‌ درویش‌ اولیا چلبی‌، سیاحتنامه‌ ، استانبول‌ 1314ـ  1318/ 1928ـ  1938؛ عبدالله‌بن‌ عبدالعزیز بکری‌، معجم‌ ما استعجم‌ من‌ اسماء البلاد والمواضع‌ ، چاپ‌ مصطفی‌ سقّا، قاهره‌ 1364/1945، ج‌1، ص‌271؛ شارل‌ تِکْسیه‌، آسیای‌ صغیر ، ترجمة‌ علی‌ سُعاد، استانبول‌ 1339ـ1340، ج‌2، ص‌213ـ214؛ احمد رفعت‌ (یاغلقچی‌زاده‌)، لغات‌ تاریخیة‌ و جغرافیة‌ ، استانبول‌ 1299ـ1300، ج‌2، ص‌128؛ شمس‌الدین‌ سامی‌، قاموس‌الاعلام‌ ، چاپ‌ مهران‌، استانبول‌ 1306ـ1316/ 1888ـ  1899، ج‌2، ص‌1336؛ احمدبن‌ علی‌ قلقشندی‌، صبح‌الاعشی‌ ، قاهره‌ 1910ـ1920، ج‌5، ص‌382؛ یاقوت‌ حموی‌، معجم‌البلدان‌ ، چاپ‌ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ‌ 1866ـ1873، ج‌1، ص‌477ـ  478؛R. Chandler, Travels in Asia Minor and Greece , London 1817, I, 168-169; Clavijo, Timur devrinde Semerkanda seyahat , tr. عmer Riza Dog § rul, Istanbul 1975, 26; EI 2 , s.v. "Bala  t ¤ " (by D. Sourdel, V.J. Parry and A. Huici Miranda); I  A , s.v. "Balat" (by F. Giese and Besim Darkot); I  smail Hakki Uzunµar   l  , Anadolu Beylikleri ve Akkoyunlu, Karakoyunlu Devletleri , Ankara 1937, 1969, 70-82; "Balat" ، ذیل‌ د.ا.د.ترک‌ رجوع کنید به .برای‌ سایر منابع‌
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 3
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده