بلادی عبدالله

معرف

ملقب‌ به‌ مجتهد بلادی‌ بهبهانی‌بوشهری‌، عالمِ مبارز و کثیرالتألیف‌ و از مراجع‌ بوشهر در قرن‌ چهاردهم‌
متن
بِلادی‌ ، عبدالله‌، ملقب‌ به‌ مجتهد بلادی‌ بهبهانی‌بوشهری‌، عالمِ مبارز و کثیرالتألیف‌ و از مراجع‌ بوشهر در قرن‌ چهاردهم‌.نسب‌ وی‌ آنگونه‌ که‌ آقابزرگ‌ طهرانی‌ (1404، جزء 1، قسم‌ 3، ص‌1189)به‌ نقل‌ از الغیث‌ الزابد بلادی‌ آورده‌، از طریق‌ ابراهیم‌ مُجاب‌، به‌ محمدالعابد فرزند امام‌ موسی‌ کاظم‌ علیه‌السلام‌ می‌رسد (نیز رجوع کنید به افشار سیستانی‌، ج‌2، ص‌561ـ 562؛ یاحسینی‌، ص‌13). وی‌ در 1291 در خاندانی‌ عالم‌ و اصلاً بحرینی‌، در نجف‌ اشرف‌ متولد شد (یاحسینی‌، ص‌13، 20؛ افشار سیستانی‌، ج‌2، ص‌562). پس‌ از فراگیری‌ دروس‌ مقدماتی‌ نزد پدرش‌، سیدابوالقاسم‌ مجتهد، همراه‌ او از نجف‌ به‌ بوشهر رفت‌ (افشار سیستانی‌، همانجا). در 1303، در سفر سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ * به‌ بوشهر و ملاقاتهای‌ وی‌ با پدرش‌، با سیدجمال‌ و افکارش‌ آشنا شد (واثقی‌، ص‌135). بعدها بلادی‌ در السوانح‌ و اللّوائح‌ از سیدجمال‌ تجلیل‌ کرد و از اینکه‌ معاصرانش‌ افکار وی‌ را درک‌ نمی‌کردند ابراز تأسف‌ نمود (یاحسینی‌، ص‌21). بلادی‌ در بوشهر نزد اساتید فنّ به‌ آموختن‌ دروس‌ رایج‌، چون‌ ادبیات‌، فقه‌، اصول‌ و نیز زبان‌ انگلیسی‌، پزشکی‌، هندسه‌ و نجوم‌ پرداخت‌. در 1311، راهی‌ نجف‌ شد و سه‌ سال‌ در آنجا تحصیل‌ کرد؛ سپس‌ به‌ بوشهر و از آنجا به‌ شیراز رفت‌ و نزد برخی‌ از اساتید آن‌ دیار به‌ تحصیل‌ خود ادامه‌ داد. در1319، به‌ نجف‌ بازگشت‌ و در حوزة‌ درسی‌ آخوند ملامحمد کاظم‌ خراسانی‌، سیدمحمد کاظم‌ طباطبایی‌ یزدی‌ و دیگران‌، تقریباً به‌ مدت‌ هفت‌ سال‌، مدارج‌ عالی‌ اجتهاد را گذراند (آقابزرگ‌ طهرانی‌؛ افشار سیستانی‌، همانجاها؛ یاحسینی‌، ص‌23) و از برخی‌ مشایخ‌، اجازة‌ روایت‌ گرفت‌. خود او در الزلال‌ المعین‌ فی‌ احادیث‌ الاربعین‌ (ص‌13) بعضی‌ از طرق‌ روایی‌ خویش‌ را نوشته‌ است‌ که‌ در آن‌، نام‌ مشایخی‌ چون‌ محدّث‌ نوری‌، شیخ‌ محمد طه‌ نجف‌، شیخ‌ محمد حسن‌ نجفی‌ صاحب‌ جواهر و کلینی‌ دیده‌ می‌شود (نیز رجوع کنید به آقابزرگ‌ طهرانی‌، 1403، ج‌12، ص‌46). آموخته‌های‌ بلادی‌ در نجوم‌ جدید، زمینه‌ساز مباحثات‌ علمی‌ او با سیدهبة‌الدین‌ شهرستانی‌ و تألیف‌ الاسلام‌ و الهیئة‌ شهرستانی‌ شد که‌ بلادی‌ بر آن‌ مقدمه‌ای‌ نوشت‌. در انقلاب‌ مشروطیّت‌، بلادی‌ مانند استادش‌ آخوند خراسانی‌ از مدافعان‌ جدی‌ مشروطه‌ بود. کتاب‌ کشکول‌ وی‌ نشانة‌ این‌ دیدگاه‌ و از اسناد تاریخ‌ اجتماعی‌ و فکری‌ حوزة‌ نجف‌ اشرف‌ در آغاز انقلاب‌ مشروطیّت‌ در ایران‌ است‌.بلادی‌ در 1326، به‌ بوشهر بازگشت‌ و به‌ تدریس‌ و ارشاد، نشر احکام‌ و تألیف‌ کتب‌ پرداخت‌ و مقامی‌ بلند در میان‌ مردم‌ یافت‌ و ملجأ و مرجع‌ آنان‌ در مسائل‌ دینی‌ و اجتماعی‌ شد (آقابزرگ‌ طهرانی‌، 1404، جزء 1، قسم‌ 3، ص‌1190؛افشار سیستانی‌، ج‌2، ص‌563؛ دوانی‌، ج‌1، ص‌276). همچنین‌ به‌ سبب‌ رابطة‌ نزدیکی‌ که‌ با «انجمن‌ اتحاد اسلام‌»در بوشهر داشت‌، خدمات‌ فراوانی‌ به‌ جنبش‌ مشروطیت‌ کرد (یاحسینی‌، ص‌26) و رسالة‌ لائحة‌ الجهادیه‌ را در وجوب‌جهاد با روسها و انگلیسیها نگاشت‌ (آقابزرگ‌ طهرانی‌؛ یاحسینی‌، مانجاها). در فاصلة‌ سالهای‌ انقلاب‌ مشروطیت‌تا شروع‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌، همراه‌ با رئیسعلی‌ دلواری‌ ویارانش‌، بتدریج‌ بر دامنة‌ مبارزه‌ و مقابله‌ با حضور انگلیسیهادر جنوب‌ ایران‌ افزود تا بدانجا که‌ انگلیسیها قصد ترور وی‌ را داشتند (بلادی‌ در السوانح‌ و اللّوائح‌ بتفصیل‌ به‌این‌ موضوع‌ پرداخته‌ است‌؛ یاحسینی‌، ص‌29ـ32). ازینرو بلادی‌ به‌ همراه‌ روحانی‌ مجاهد و متنفذ بوشهر، شیخ‌علی‌ آل‌عبدالجبار (دوانی‌، ج‌1، ص‌277)، به‌ شیراز هجرت‌ کردو به‌ آزادیخواهان‌ پیوست‌ (بامداد، ج‌6، ص‌144) و باآیة‌اللّه‌ شیخ‌ جعفر محلاتی‌ (متوفی‌1938) فتواهایی‌ بر ضد انگلیسیها صادر کرد (الگار، ص‌737). بلادی‌ با پایان‌ یافتن‌ جنگ‌ و تخلیة‌ بوشهر به‌ آنجا بازگشت‌ و تا آخر عمر در همانجا به‌ سر برد و به‌ ارشاد مردم‌ پرداخت‌ (رکن‌زادة‌ آدمیت‌، ج‌3، ص‌599ـ600).در دوران‌ رضاشاه‌ نیز بلادی‌ در چند مقطع‌ به‌ مقابله‌ برخاست‌؛ از جمله‌ با حرکت‌ گستردة‌ اسلام‌زدایی‌ آن‌ دوران‌، که‌ در رسالة‌ مقامع‌ حدید یا زاجر قوم‌ جدید وی‌ (ص‌9ـ10) منعکس‌ است‌. در غوغای‌ رفع‌ حجاب‌ نیز در کتاب‌ سدول‌ الجلباب‌ فی‌ وجوب‌ الحجاب‌ ، با اتکا به‌ آیات‌ و روایات‌ و آرای‌ فقها و با توجه‌ به‌ شرایط‌ زمانی‌، ابعاد مختلف‌ حجاب‌ را بررسی‌ کرد (یاحسینی‌، ص‌40ـ46). در ماجرای‌ قتل‌ چند تن‌ از زائران‌ ایرانی‌ خانة‌ خدا به‌ دست‌ وهّابیها رسالة‌ تشجیع‌ دلیران‌ یا نهضت‌ ایران‌ را تألیف‌ کرد و به‌ افشای‌ ماهیت‌ حکومت‌ وهابی‌ پرداخت‌ و خواستار بین‌المللی‌ کردن‌ مکه‌ و مدینه‌ شد. رسالة‌ عِلاج‌ عاجل‌ را نیز به‌ مناسبت‌ تخریب‌ قبور بقیع‌، در تقبیح‌ عاملان‌ این‌ حادثه‌ تألیف‌ کرد.بلادی‌، تألیفات‌ متعدد و متنوعی‌ بالغ‌ بر هشتاد عنوان‌ در فقه‌، اصول‌، منطق‌، فلسفه‌، احکام‌، عبادات‌، دعا، نجوم‌، پزشکی‌، تاریخ‌ سیاسی‌ معاصر ایران‌ و جهان‌، تاریخ‌ اسلام‌، سیرة‌ رسول‌اکرم‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم‌ و ائمة‌ اطهار علیهم‌السلام‌ و حتی‌ تعلیم‌ اطفال‌ دارد که‌ از وسعت‌ معلومات‌ و توجه‌ او به‌ مسائل‌ زمانش‌ حکایت‌ دارد (آقابزرگ‌ طهرانی‌، 1404، همانجا؛ امینی‌، ص‌76؛ یاحسینی‌، ص‌55ـ65).دیگر آثار مهم‌ وی‌ عبارت‌اند از: الزلال‌ المعین‌ فی‌ احادیث‌ الاربعین‌ ، گزیده‌ و شرح‌ فقهی‌ و کلامی‌ چهل‌ حدیث‌ از کتاب‌ کافی‌ در دو مجلد، که‌ معرّف‌ گرایش‌ فقهی‌ و کلامی‌ بلادی‌ است‌. وی‌ معمولاً به‌ شرح‌ علامة‌ مجلسی‌، مرآة‌ العقول‌ نظر دارد و خود نیز به‌ تشریح‌ و توضیح‌ احادیث‌ و مطالب‌ مستفاد از آن‌ می‌پردازد (برای‌ مثال‌ رجوع کنید به بلادی‌، 1330، ص‌224ـ251)؛ الکهف‌ الحصین‌ فی‌الدّین‌ المبین‌ در سه‌ مجلد در توحید و نبوت‌ و سیرت‌ رسول‌اکرم‌ صلی‌الله‌علیه‌و آله‌وسلم‌ و امامت‌ و سیرت‌ امیرالمؤمنین‌ علیه‌السلام‌؛ الرّدود السّتّه‌ که‌ فقط‌ قسمت‌ اول‌ از مباحث‌ ششگانة‌ آن‌ را تألیف‌ کرد. این‌ کتاب‌ در 1343 در بوشهر به‌ پایان‌ رسید و در 1348 در بمبئی‌ چاپ‌ شد، الرّدود السّتّه‌ پاسخ‌ به‌ اتهاماتی‌ است‌ که‌ در کتاب‌ فقه‌ ابن‌ تیمیّه‌ ، تألیف‌ یکی‌ از نویسندگان‌ حنبلی‌ عربستان‌، به‌ شیعه‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌؛ الکشکول‌ در دو مجلد در اصول‌ عقاید و مطالب‌ متنوع‌ سیاسی‌، اجتماعی‌ و اخلاقی‌؛ الشمس‌ الطالعه‌ در شرح‌ زیارت‌ جامعه‌؛ مظهر الانوار فی‌ احوال‌ الائمة‌ الاطهار ؛ ملاک‌ القضاء کتابی‌ است‌ فقهی‌ دربارة‌ قضا؛ و آیات‌ تکوینی‌ در سه‌ مجلد، دربارة‌ زمین‌ و خورشید، با استفاده‌ از آیات‌ قرآن‌.بلادی‌، به‌ دلیل‌ وسعت‌ معلومات‌ و توجه‌ به‌ مسائل‌ روز و مرجعیّت‌ بلامنازعش‌ در بوشهر برای‌ حل‌ مشکلات‌ دینی‌ و دنیوی‌ مردم‌، مورد احترام‌ و علاقة‌ شدید اهالی‌ استانهای‌ فارس‌ و بوشهر بود. وی‌ در 21مهر1331 درگذشت‌ و جنازه‌اش‌ با تکریم‌ مردم‌ تشییع‌ و سپس‌ به‌ نجف‌ حمل‌ شد (افشار سیستانی‌، همانجا؛ یاحسینی‌، ص‌50ـ51).منابع‌: محمد محسن‌ آقابزرگ‌ طهرانی‌، الذریعة‌ الی‌ تصانیف‌ الشیعة‌ ، چاپ‌ علی‌نقی‌ منزوی‌ و احمد منزوی‌، بیروت‌ 1403/1983؛ همو، طبقات‌ اعلام‌ الشیعة‌ ، جزء 1: نقباء البشر فی‌ القرن‌ الرابع‌ عشر ، مشهد 1404؛ ایرج‌ افشار سیستانی‌، نگاهی‌ به‌ بوشهر: مجموعه‌ای‌از اوضاع‌ تاریخی‌، جغرافیایی‌، اجتماعی‌ و اقتصادی‌ استان‌ بوشهر ، تهران‌ 1369ش‌؛ محمد هادی‌ امینی‌، معجم‌ رجال‌ الفکرو الادب‌ فی‌ النجف‌ خلال‌ الف‌ عام‌ ، نجف‌ 1964؛ مهدی‌ بامداد،شرح‌ حال‌ رجال‌ ایران‌ در قرن‌ 12 و 13 و 14 هجری‌ ، تهران‌ 1357ش‌؛ عبدالله‌بن‌ ابوالقاسم‌ بلادی‌، الزلال‌ المعین‌ فی‌ احادیث‌ الاربعین‌ ، بمبئی‌ 1330؛ همو، مقامع‌ حدید یا زاجر قوم‌ جدید ، بمبئی‌ 1346؛ علی‌ دوانی‌، نهضت‌ روحانیون‌ ایران‌ ، تهران‌ ] 1360ش‌ [ ؛ محمد حسین‌ رکن‌زادة‌ آدمیت‌، دانشمندان‌ و سخن‌سرایان‌ فارس‌ ، تهران‌ 1337ـ1340ش‌؛ صدر واثقی‌، سیدجمال‌الدین‌ حسینی‌ پایه‌گذار نهضتهای‌ اسلامی‌ ، تهران‌ 1355ش‌؛ قاسم‌ یاحسینی‌،نگاهی‌ به‌ مبارزات‌ و اندیشه‌های‌ آیة‌الله‌ سیدعبدالله‌ بلادی‌ بوشهری‌ ، بوشهر 1371ش‌؛Hamid Algar, "Religious forces in twentieth-century Iran", in The Cambridge history of Iran , vol. 7, Cambridge 1991.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 3
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده