بَگِرمی ، منطقهای در ساحل راست رود شاری ، در جنوب شرقی دریاچة چاد، که تا قرن سیزدهم/ نوزدهمکشور مسلمان و سیاهپوستنشین به شمار میآمد. پایتخت این مملکت در زمان بارت (1269/1852) ماسینیا بود.در حوزة حاکمیت این مملکت، که در ْ10تاْ12 عرض شمالیو ْ15 تا ْ18 طول شرقی گسترده بود، تعدادی سرزمین خراجگزار وجود داشت. این نام تاریخی امروز دیگر به صورت رسمی متداول نیست؛ تنها یک بخش از ماسینیا بر جا مانده،و مناطق خراجگزار دیگر به ناحیههای بوسو و مِلفی منضم شدهاند.مناطقی که روزگاری بگرمی نامیده میشدند در ارتفاعهزار پایی در جلگة وسیعی قرار دارند که با شیب ملایمی به ساحل دریاچة چاد میپیوندند. تنها وجود برخی تپههای شنی لمیزرع، و نیز وجود صخرههای منفرد پراکنده در جانب مشرق در ناحیة دکاکره ، یکدستی هموار این جلگة پوشیدهاز خاکهای رسوبی و آبرفتی را گسسته است. این مناطق در منتهاالیه بیابانهای ساحل و سودان واقع شدهاند. سال دراین مناطق به دو فصل تقسیم میشود؛ یکی فصل خشک که زمستانی سرد و بهار و پاییزی بسیار داغ و سوزان دارد؛دیگری تابستان که فصلی گرم و مرطوب است. بارندگی سالانه در حدود هفتصد میلیمتر مربع نوسان میکند، ولی میزان تبخیر آب بسیار زیاد است. رود شاری تنها رود دایمی این منطقه است، سایر رودها (بَحر ارگویگ و بَحرنارا ) تنها در فاصلة شهریور تا آذر آب دارند.اقتصاد این منطقه بر کشت و زرع و پرورش دام استوار است. محصول عمدة آن ارزن است که قوت غالب مردم این سرزمین را تشکیل میدهد؛ ذرّت نیز که در اطراف واحهها کشت میشود، محصول مکمّلی است که در فواصل دورههای کشت ارزن کاشته میشود. علاوه بر این، در اراضی این منطقه نخودفرنگی، مانیوک، بامیه، کُنجد وبادام زمینی نیز کشت میشود. کشت پنبه در بخش جنوب شرقی این منطقه، در کرانة رود شاری معمول شده است. در مراتع این منطقه، با آنکه کیفیت خوبی ندارند، گاو، گوسفند و بز پرورش میدهند.جمعیت این منطقه بسیار متنوع است: سیاهان (شامل بگرمیها، بورنوییها، ساراها و ماساها)؛ اعراب (شامل یسیه ، دکاکره و اولادموسی)؛ و فولانی ها و بوروروفولانی ها. ] در 1358 ش/ 1980 جمعیت این منطقه در حدود 000 ، 700 نفر بوده است ( بریتانیکا ، ذیل «شاری ـ بگرمی») [ .سیاهان یکجانشین (به استثنای ماساها، که به پرورش گاو اشتغال دارند) از طریق کشت و زرع و ماهیگیری روزگار میگذرانند. فولانیهای بدوی و صحرانشین تا نواحی دوردستی چون لوگون و دریاچة چاد، وروروفولانیها تا نواحی آتی و موسورو کوچ میکنند.اعراب نیمهبدوی بین روستاهای خود که در فصلباران در آنها کشت و زرع میکنند، و سواحل رود شاری،که در پایان فصل خشک بدان روی میآورند، ییلاق و قشلاق میکنند. مردم این منطقه، به استثنای ماساها و ساراها که همچون گذشته جاندار پندار باقی ماندهاند، حدود چهارصد سال پیش به تبلیغ مبلغان فولانی و بازرگانان هوسا به دین اسلام گرویدند. با این حال، تأثیر اسلام بر باورها و آداب و عادات این مردم کمابیش صوری و سطحی بوده است.کشور بگرمی، که در قرن دهم/ شانزدهم تأسیس شد، در ابتدا بسیار آباد و ثروتمند بود؛ سپس در آغاز قرن سیزدهم/ نوزدهم، بر اثر جنگهای متعدّد با وادایی ها، رو به انحطاط گذاشت. در 1287/1870 سلطان وادایی، ماسینیا را تصرف کرد و سلطان ابوسِکّین را از این سرزمین بیرون راند. جانشین سلطان ابوسکّین، یعنی گائورانگ ، که از جانب رابه ] جنگجوی سودانی (همان، ذیل «بورنو») [ تهدید میشد، خود را تحت حمایت فرانسه قرار داد (1315/1897). این امر نخست بهاقدامات تلافیجویانة دهشتبار رابه، و سپس، بهدنبال شکست و کشته شدن رابه در کوسری (21 ذیحجة 1317/ 22 آوریل 1900) به آرامسازی منطقه به وسیلة فرانسویان و استقرار حکومت آنها انجامید. سلطان به ظاهر در مقام خود باقی ماند، ولی اقتدارش به ناحیة ماسینیامحدود شد. ماسینیا پایتخت این مملکت، که در ایّام بارت شهر مهمی به حساب میآمد، با حصاری به طول یازده کیلومتر محصور شده بود. بخشی از این شهر در 1287/1870 ویران، و پس از تهاجم رابه شهر بکلّی متروک شد. این شهر بار دیگر در فاصلة بیست کیلومتری جنوب شرقی محل قبلی ساخته شد اما امروز چیزی بیش از روستای بزرگی نیست. در واقع، کلّ این ناحیه امروزه از راههای عمدة بازرگانی دور افتاده است؛ تنها بخش اندکی از محصولات محلی آن ـ شامل بادام زمینی، کره و انواع پوست ـ به بازارهای بونگور ، بوکورو و فور لامی راه مییابد.منابع:H. Barth, Reisen und Entdeckungen, Gotha 1858, XI-XV; Ferrandi, La colonie du Tchad , Paris-Nancy 1930; A. Fourneau, Deux annإes dans la rإgion du Tchad , in Bulletin du Comitإ de l'Atrique franµaise , 1904, Renseignements coloniaux , no. 5; E. Gentil, La chute de l'empire de Rabah , Paris 1902; Lt.-Col. Largeau, "L'occupation du Wadai", Revue de Paris , 1 (January 1910); L. Massignon, Annuaire du monde musulman4, 360; G. Nachtigal, Sahara und Sudan ; [ The New Encyclopaedia Britannica, Micropaedia , Chicago 1985, s.vv. "Borno", "Chari-Baguirmi"]; Mohammed Tounsi, Voyage au Wadai , tr. Perron, Paris 1852, V and VI.