بُقُوم (مفرد آن بَقْمی)، قبیلهای در غرب عربستان که برحسب روایات نسبشان به أَزْد * میرسد. اگر چه از قبایلحجاز به شمار رفتهاند، جولانگاهشان سرزمینهایی در مشرق طائف و در جوار دشتهای حَرَّة حَضن و حرّةالبقوم است که پوشیده از گدازههای آتشفشانیاند. در این ناحیه، مرزهای حجاز و نجد به وضوح مشخص نیست. جمعیت این قبیله را نزدیک به ده هزار نفر برآورد کردهاند که تقریباً نیمی ازآنان حرانشیناند. بیشتر افراد قبیله، دست کم از چندین قرن پیش، در ناحیة وادی تُرَبة (یا:تَرَبة) با شیوههای کشت معمول در واحه به کشاورزی اشتغال دارند. شهر تُربه (در ْ21 و ¨ 14 عرض شمالی و ْ41 و ¨ 37 طول شرقی) محلّ اصلی تجمع آنهاست. قبیلة بقوم به دو شاخة مَحامید و آلِ وازع تقسیم شده است.در آغاز جنبش وهّابیان، بقومیان از شریف غالب، که با نجد در مبارزه بود، هواداری میکردند. از 1228 در مقابل هجوم سپاهیان محمد علی، والی عثمانی مصر، به دفاع از سرزمین خویش برخاستند. در این نبردها زنی به نام غالیه از خود دلاوری بیمانندی نشان داد. قبیلة بقوم عاقبت تسلیم شد و شهر تربه در 1230 به اشغال دشمن در آمد. در آغاز قرن حاضر، بعضی از افراد قبیله به عبدالعزیزبن سعود و بعضی به شریف حسین اظهار وفاداری کردند، به این معنی که شاخة محامید به ولایت شریف حسین گردن نهاده و آل وازع به هواداری از ابنسعود جنگیدند. در 1337، پس از پیروزی ابنسعود در تربه، طایفة محامید به اطاعت او درآمدند؛ نیز برخی از خاندانهای دو شاخة بقوم در جنگهایی که ابنسعود بعدها در نواحی غربی عربستان به راه انداخت، شرکت جستند. در 1338ش، حسینبن مُحیی شیخ طایفه محامید و محمدبن غَنّام شیخ آلوازع بودند.منابع : حسینبن غنّام، روضةالافکار والافهام ، بمبئی ] بیتا. [ ؛ احمد زینی دحلان، خلاصةالکلام ، قاهره 1887؛ عمررضا کحاله، معجم قبایلالعربالقدیمة والحدیثة ، دمشق 1949؛J. L. Burckhardt, Notes on the Bedouins and Wahabys, London 1831; M. v. Oppenheim and W. Caskel, Die Beduinen, , Wiesbaden 1952; H. St. J. Philby, Arabian Highlands, Ithaca 1952.