بَغلان، محلیدر شمالشرقیافغانستان.1) در دورةکوشان. اینناماز کلمةباکتریاییبگولانگو ، یعنی«بتکده» (صورتمفروضایرانیباستانی: * بگهـ دانکه) کهدر کتیبةنوکونزوکو ( SK4 ) از آثار باستانیسرخْکُتلدر افغانستانبهکاررفته، مشتقشدهاست. در اینسنگنبشته، ناممجموعةمعبد کههیئتباستانشناسیفرانسویدر افغانستانآنرا در فاصلةسالهای1330ـ1342شکشفکرد، کانیشکو اوآنیندو بگولانگو ، احتمالاً بهمعنای«معبد کانیشکاـ پیروزی» آمدهاست. چونکلمة«اوآنیندو» همنامخدایفلکیپیروزیاستکهبهصورتبالدار بر سکههایطلایکوشاننقششدهو همبهصورتصفتبهمعنای«پیروز» بهکار رفتهاست، برخیاز محققانآنرا یکیاز القابکانیشکا دانستهاند.معبدیکهدر اینمحلکشفشدهظاهراً آتشکدةسلطنتیاست. اینمعبد (طبقسنگنبشتةناتمامSK2 ) احتمالاً در اوایلدورةفرمانرواییکانیشکا (تقریباً در 124میلادی) بنا شدهو در 156میلادیبازسازیشدهاست. اینمجموعهدارایآتشگاهیفرعیبا آتشدانهایمتعدّد و پیکرههایحداقلدو فرمانروایکوشاناستکهظاهراً یکیاز آنها همانهویشکا ستکهتصویرشرویسکهها نقششدهاست، و دیگریتختهسنگایستادةفرسودهایاستکهظاهراً فرمانرواییرا نشانمیدهد بر تختنشستهو روبرویغنایمجنگی(براینظریةدیگر رجوع کنید به فوسمن، ص123).اینمعبد در حدود پانزدهکیلومتریشمالغربیپلخُمریدر شمالافغانستانبر سرراهبلخقرار گرفته، و از مرکز حکومتیامروزیبغلان، یعنیآبادیمحقّر و دورافتادهایدر کرانةمقابل(شرق) رود قندوز در کنار جادةپلِخمریبهقندوز، تقریباً همینقدر فاصلهدارد. معنیو محلاصلیایننامدر قرونوسطیکلاً از یاد رفتهبوده، بهطوریکهبهگونهاینامشخّصبهتمامیآنناحیه، و در نتیجهبهمرکز امروزیآننیز اطلاقمیشدهاست. اینناحیهبدونتردید با سلسلةکوشانپیوندینزدیکداشتهاستو در دورةاسلامینامطخارستان، برگرفتهاز تخاریها، مردمانباستانیکهفرمانروایاناینمنطقهاز آنها برخاستهاند، بهآندادهشدهاست.منابع:A. D. H. Bivar, "The Kaniska dating from Surkh Kotal", BSOAS , 26 (1963), 498-502; I. Gershevitch, "Bactrian inscriptions and manuscripts", IF , 72 (1967), 27-57; idem,"The well of Baghlan", Asia Major , 12 (1961), 90-109; W. B. Henning, "The Bactrian inscription", BSOAS , 33 (1960), 47-55; idem, "Surkh Kotal", BSOAS , 18 (1956), 366-367; D. Schlumberger, M. Le Berre and G. Fussman, Surkh Kotal en Bactriane, MDAFA , 25, Paris 1983.2) ولایتجدید . ولایتبغلان106 ، 17 کیلومترمربعوسعت دارد. در حالحاضر (1363ش) بهپنج«وُلُسوالی» (شهرستان) و چهار «علاقهداری» (بخش) تقسیممیشود. بغلانشهر اصلیو مرکز ولایتاستو سهشهردیگر اینولایتعبارتاند از: پُلِخُمری، نهرین، و دهانِ غوری، کهاخیراً نامآنبهشهید نیازگُلتغییر دادهشدهاست. ولایتبغلاندر 1343شاز ولایتپیشینقَطَغَنجدا شد و استقلالیافت./ د. بالان( ایرانیکا ) /3) شهر جدید . در پایانقرنسیزدهم، جمعیتبغلانشاملهزار خانوار پشتونو تاجیکبود و حاکمیخاصخود داشت. حاکمنشینآندهکدةقشلاققاضی(بهفاصلةکمیدر شمالشهر صنعتیامروزی) بود کهحاکمآننیزمطیعحاکمشهرستانمجاور، یعنیغوری، بود کهدر جنوبقرار داشت. در ثلثاولقرنسیزدهم، مراکز اداریبهمحلدیگریدر پنجکیلومتریشمالایننقطه، یعنیشهر قدیم،منتقلشد.رشد شهرهایاینشهرستاناز دهة1310شیعنیزمانیآغاز شد کهایجاد راهاتومبیلرو میانکابلو قندوز بر رویتنگةشَبَر، درةسرخابرا بهخطمهمارتباطیتبدیلکرد. سهمرکز شهرنشینیعمده، کههر سهبغلاننامداشتند، یکیپساز دیگری، پدید آمدند: الف) شهر بغلانکهنه، کههنوز از جهاتبسیاریظاهر روستاییخود را حفظکردهبود و در اوایلدهة1350شبازار کوچکآندارایحدود هفتاد دکانو چایخانهبود و فقطدر پاییز کهروستاییاناطرافبرایفروشپنبةخود بهآنجا میآمدند، اندکیفعّالمیشد؛ ب) شهر جدید بغلان، در چهار کیلومتریجنوبشهرکهنه، در 1316شبهعنوانشهر عمدةولایتقطغنبنا شد و در تجدید سازمانکشوری1325شبهمرکز حکومتیولایتبغلانتبدیلگردید. اینشهر بر اثر موقعیتمناسبخود، بسرعتگسترشیافت. در 1352ش، بازار آنششصد دکانداشتکهبیشتر در روزهایداد و ستد (دوشنبهها و جمعهها) باز بود. بیشتر دکاندارهااز تاجیکهایشهرستانپروان، مهاجرانپشتوناز اهالی قندهار و شهرستانننگرهار، و گروههایدیگریاز مزار شریفو تاشْقُرغاناند. جادةاصلی، شهر را بهدوبخشتقسیمکردهاست: بخشاصلیبا بازارهایغلهو میوهدر قسمتغربی؛ و دکانهایصنعتکارانو مهمانخانهها و چایخانهها، کهعمدتاً در روزهایبازار پرمشتریاست، در قسمتشرقی. بخشهایمختلفشهر از فضایکافیو ظاهریسبز و خرمبرخوردار استو چند بنایاداریمجهز (دبیرستانو بیمارستان) و بخشهایمسکونیمرفّهدارد؛ ج) شهر صنعتیبغلان، در هفتکیلومتریجنوب، در اطرافکارخانةقندیپدید آمدهکهدر 1317ـ1319ششرکتچکوسلواکیاییاشکودا آنرا تأسیسکردهاست. اینکارخانهدر دستشرکتیخصوصی بود، ولی85% سرمایةآنبهبانکملیافغانستانتعلقداشت. همچنیندر 1330ش، کارخانةابریشمجدیدیدر اینشهر تأسیسشد. بعلاوه، شهر صنعتیمرکز ادارةکشاورزیولایتاستو تأسیساتو خانههایکارکنانآننیز در اینشهر قرار دارند. بعضیاز دکانهایبازار برایسکونتنیز استفادهمیشدهکهنشاندهندةوسعتبازار و تمرکز فعالیتهایعمدةبازرگانیدر شهر اصلیبودهاست.در گزارشمقدماتیسرشماری1358ش/1979 اینسهمنطقةمسکونیکلاً 228 ، 39 ] و در 1361ش/ 1982، 240 ، 41 [ نفر جمعیتداشتهاست. امروزهبغلانقدیمو بغلانجدید شهر واحدیتشکیلمیدهند، زیرا شهر قدیماز لحاظکلیةخدماتشهریامروزیبهشهر جدید وابستهاست. اما شهر صنعتیواحدیمستقلاست. بااینهمه، رفتوآمد سریعدرشکههایدوچرخهو وسایلنقلیةموتوریدر جادةمنتهیبهشهر جدید نشانمیدهد کهایندوشهر با یکدیگر پیوندینزدیکدارند.منابع:L. W. Adamec, Gazetteer of Afghanistan , I, Graz 1972, 40-41; E. Grخtzbach, Kulturgeographischer Wandel in Nordost-fghanistan seit dem 19. Jahrhundert , Afghanische Studien, 4, Meisenheim am Glan, 1972, passim; idem, Stجdte und Basare in Afghanistan. Eine stadt-geographische Untersuchung , Beihefte zum Tدbinger Atlas des Vorderen Orients, Reihe B, 16, Wiesbaden 1979, 82-84; [ The Worldbook encyclopedia , London 1995, vol. 1, 138].کارخانةقند بغلانموضوعچند مقالهدر مجلةاقتصاد چاپکابلدر 1318شو پساز آن، مخصوصاً در شمارةویژه225 در 1319شبودهاست.